کد خبر 995739
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۸ - ۰۵:۰۰

دخترکی می‌تواند در برابر سران یک سوم کشورهای دنیا سخنرانی کرده و آنها را بازخواست کند و بگوید «چطور رویتان می‌شود؟» این سؤال خوبی است.

به گزارش مشرق، «محمد صرفی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:

دیروز هشتگ «چطور رویتان می‌شود؟» در شبکه‌های اجتماعی جهانی «ترند» (کلمه یا عبارتی که در فضای مجازی بیشترین تکرار و توجه را در یک بازه زمانی کوتاه به خود اختصاص می‌دهد و در واقع مد می‌شود) شد. این عبارت را گرتا تونبرگ نوجوان سوئدی در سخنرانی خود در اجلاس تغییرات اقلیمی ‌سازمان ملل در نیویورک که با حضور سران ۶۰ کشور دنیا برگزار شد، به کار برد. او که برای فعالیت در زمینه تغییرات آب و هوایی ‌ترک تحصیل کرده و به چهره‌ای جهانی تبدیل شده، در سخنان خود گفت: «هیچ چیز سر جایش نیست. من نباید اینجا باشم. من باید آن طرف اقیانوس الان در مدرسه باشم. در مقابل شما به ما جوان‌ها چشم امید دوخته‌اید. چطور رویتان می‌شود؟»


رسانه‌های جهانی پر شده است از تصاویر این دخترک که معصومانه به جهانیان درباره ضربه‌ای که به محیط زیست می‌زنند، هشدار می‌دهد. جهان چه جای زیبا و عادلانه‌ای است! دخترکی می‌تواند در برابر سران یک سوم کشورهای دنیا سخنرانی کرده و آنها را بازخواست کند و بگوید «چطور رویتان می‌شود؟» این سؤال خوبی است. اما گویا فقط دخترک چشم آبی سوئدی حق دارد آن را بپرسد و رسانه‌های جهان نیز آن را تکرار کنند.


سال گذشته همین روزها بود که اتوبوس حامل دانش‌آموزان مدرسه‌ای در شهر ضحیان استان صعده یمن، از اردویی تفریحی بازمی‌گشتند. این اردو، جشن پایان دوره حفظ قرآن آنان بود. ساعت ۸ و ۲۰ دقیقه صبح، راننده اتوبوس را در بازاری شلوغ متوقف کرد تا بچه‌ها خوراکی بخرند. چند دقیقه بعد یک جنگنده سعودی بمبی لیزری به وزن ۲۲۷ کیلوگرم را به سوی اتوبوس شلیک کرد. در این حمله ۵۴ نفر کشته ‌شدند. ۴۵ تن از قربانیان، کودکان این اتوبوس مرگ بودند که اغلب آنان زیر ۱۰ سال سن داشتند و کوله‌پشتی‌هایی با آرم یونیسف به آنها داده شده بود.


اما کوله‌پشتی‌های آبی رنگ یونیسف که با عنوان کمک‌های بشردوستانه به آن کودکان داده شده بود، حریف معامله تسلیحاتی آل‌سعود و وزارت خارجه آمریکا نبودند. معامله‌ای که یکی از اقلام آن بمب MK۸۲ ساخت شرکت لاکهید مارتین بود. حسین الاجری ۱۱ ساله تنها بازمانده این حمله وحشیانه بود. پدر حسین دو سال پیش در حمله هوایی دیگری جان خود را از دست داده بود. رژیم آل‌سعود تا آن زمان ۱۸ هزار حمله هوایی به یمن کرده بود.


سازمان‌های به اصطلاح بین‌المللی برای گرم شدن زمین و تغییرات آب و هوایی هزار و یک خیمه‌شب‌بازی به راه می‌اندازند و از خرج کردن معصومیت چهره دخترکی ابا ندارند اما نه در رسانه‌ها و نه در سازمان ملل و یونیسف و پارلمان اروپا و کنگره آمریکا و امثال این سالن‌های خیمه‌شب‌بازی، جایی برای حسین نیست که بگوید جهان متمدن غرب، این حامی حقوق بشر، مدافع حقوق کودکان و زنان و حتی سگ‌ها و گربه‌ها چگونه همکلاسی‌های او را به معنای واقعی کلمه سلاخی کردند. اگر اندکی صداقت و شرافت وجود داشت این حسین الاجری بود که باید در برابر سران کشورهای دنیا قرار می‌گرفت و می‌پرسید؛ شمایی که حتی نگران انقراض مرغ مگس‌خوار، کرکس کالیفرنیا، گوریل کوهستان، سمندر اندرسون، میمون سیاه کاکل‌دار، کرگدن جاوه‌ای، تیزشاخ عربی، قورباغه درختی چشم‌زرد، لاک‌پشت ماداگاسکار، کرکس مصری، پلنگ برفی و یک دوجین دیگر پرنده و چرنده و خزنده هستید، «چطور رویتان می‌شود» چشم خود را به روی کشتار دوستان من ببندید؟ وقتی هر ۱۰ دقیقه یک کودک یمنی جان می‌دهد، چطور رویتان می‌شود که از حقوق بشر و کودکان بگویید؟


اما جهان بی‌عارتر و سران آن گستاخ‌تر از این حرفها هستند. نفت سیاه عربستان رنگین‌تر از خون سرخ کودکان یمنی است. آنها می‌توانند کودکان یمنی را بکشند اما یمنی‌ها حق ندارند و نباید به تاسیسات نفتی عربستان نگاه چپ کنند. کارشناسان غربی گفته‌اند حمله به آرامکو آلودگی زیست محیطی داشته است! ریختن خون یمنی‌ها البته مشکلی برای محیط زیست ندارد. فروردین سال گذشته وقتی فلسطینی‌ها در غزه برای در امان ماندن از گلوله تک‌تیراندازان رژیم وحشی و کودک‌کش اسرائیل، لاستیک آتش می‌زدند، سخنگوی دولت نتانیاهو گفت: سوزاندن لاستیک‌ها باعث انتشار سموم و آلاینده‌ها شده و باعث فاجعه محیط‌زیستی می‌شود!


آقای ظریف وزیر امورخارجه کشورمان در نیویورک گفته است شاخه زیتون روی میز است. آقای ظریف! ترامپ و ماکرون و جانسون زبان شاخه زیتون را می‌فهمند؟! سه کشور اروپایی طرف قرارداد ایران در برجام بیانیه رسمی ‌داده و در قضیه حمله به آرامکو، ایران را متهم کرده‌اند. طبق کدام سند و مدرک؟ هیچ! همان‌هایی که در جنایت جنگی یمن دست دارند و دستشان که نه، کل هیکلشان آغشته به خون یمنی‌هاست، با کمال وقاحت می‌گویند ایران باید درباره ثبات در منطقه مذاکره کند. از نظر آنها ثبات یعنی مردم مظلوم منطقه دست خود را بالا ببرند و پذیرای بمب‌های اهدایی آنان باشند. این یعنی ثبات! اما اگر کسی در برابر تجاوز از خود دفاع کرد و زیر بار حرف مفت و زور نرفت، عامل بی‌ثباتی است و باید محاکمه شود.


امروز قرار است رئیس‌جمهور کشورمان در سازمان ملل سخنرانی کند. آقای روحانی باید بپرسد شمایی که حتی به یک مورد از تعهدات قبلی خود عمل نکردید، چطور رویتان می‌شود از مذاکره و توافق جدید حرف بزنید؟ شمایی که عامل اصلی جنایت و ناامنی در منطقه هستید، چطور رویتان می‌شود از امنیت و ثبات دم بزنید؟ این روزها سالروز آغاز جنگ تحمیلی هشت ساله است. هنوز زنده‌اند پدران و مادرانی که چشم انتظار خبری، پلاکی، تکه استخوانی از جگرگوشه خود هستند. مردم ایران فراموش نکرده‌اند چه کسی صدام را تا بن دندان مسلح کرد و به جان ملت ایران انداختند. اگر آن روز هم چشم امید ملت ایران به کمک و پادرمیانی شما بود که نه از تاک نشان می‌ماند نه از تاک‏نشان.


مشکل غرب آن است که جمهوری اسلامی به طرز شگفت‌انگیزی قواعد بازی را تغییر داده است. اگر تا چند دهه پیش این آمریکایی‌ها بودند که به راحتی تصمیم می‌گرفتند چه بلایی سر کدامین سرزمین و مردمانش بیاورند و هزینه‌ای ندهند، اینک باید شاهد انهدام پهپاد پیشرفته خود باشند و کاری از دستشان ساخته نیست. گمان می‌کردند یمن ضعیف‌ترین حلقه محور مقاومت است و از همین حلقه چنان سیلی خورده‌اند که هنوز از گیجی آن درنیامده‌اند. فهم و هضم این تحولات برای دستگاه محاسباتی غرب که همه چیز را با دلار و بشکه نفت حساب و کتاب می‌کند، ناممکن است.


تجاوز، وحشی‌گری و استعمار میراث و شیوه غرب است. ترامپ، ماکرون، جانسون و مرکل فرزندان همان کسانی هستند که تا یک قرن پیش، سیاه پوستان آفریقایی را در باغ وحش‌های انسانی به نمایش می‌گذاشتند. استعمار و برده‌داری تنها پوست‌اندازی کرده و تغییر شکل داده است. اینجاست که ملت‌های مستضعف و تحت ستم جهان، به دنبال روزنه‌ای برای رهایی و نقطه‌ای به سوی روشنایی می‌گردند. این نقطه که می‌رود تا مرکز جهان شود کربلاست. چه‌کسی فکرش را می‌کرد در عاشورای سال ۲۰۱۹ میلادی در کشور غنا در غرب آفریقا و ساحل اقیانوس اطلس که تا نیمه قرن بیستم تحت استعمار انگلستان بود و زبان رسمی ‌آن نیز امروز انگلیسی است، مردمی ‌با سربند یا حسین(ع) و «هیهات منا الذله» در حالی که به زبان بومی خود (هوسایی) نوحه می‌خوانند و سینه می‌زنند، ‌ترجیع‌بند نوحه‌شان بندی از نوای حاج صادق آهنگران در دوران دفاع مقدس باشد که؛ سوی دیار عاشقان به کربلا می‌رویم، آن هم با زبان فارسی شیرین!