کد خبر 99849
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۲:۲۴

باورها غیر واقعی درباره ازدواج از خانواده، فرهنگ و زندگي گرفته و در ذهن ما حک می شوند. باورهاي نادرستي که با ما وارد زندگي مشترک مي شود و متعهد بودن به آن ها باعث از هم گسيختن بسياري از خانواده ها شده است. بسياري از اين باورها چنان در ذهن همه ما رسوب کرده که خلاف آن ها غيرواقعي و نادرست جلوه مي کند و متاسفانه از بيخ و بن نادرست است و به سلامت زندگي مشترک صدمه جدي مي رساند.

به گزارش گروه خواندنی های مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، لازاروس روان شناس «زوج درمانگر» که ۵۰ سال به اين کار مشغول بود، اين باورها را طي مطالعات و تحقيقات خود فهرست کرد و در اختيار ساير «زوج درمانگران» قرار داد. در اين بحث قصد داريم به شرح اين باورها بپردازيم.

يکي از شايع ترين و در عين حال نادرست ترين باورهاي غيرمنطقي درباره ازدواج اين است که ازدواج خوب باعث مي شود تمام آرزوها و خواسته هاي فرد برآورده شود. در حالي که تصور همه ما از خوشبختي و سعادت، داشتن يک زندگي مشترک خوب است. بايد بدانيد اين باور صدمه جدي به سلامت رواني خانواده و زوجين مي زند.

بيان اين توضيح ضروري است که ازدواج خوب، بدون شک يکي از مولفه هاي خوشبختي و سعادت است اما همه آن ها نيست. دقت کنيد که اين باور که با ازدواج تمام آرزوها برآورده مي شود شبيه تصور آرماني همه ما از ازدواج است يعني چيزي دست نيافتني و غيرممکن.

اغلب نوجوانان و جوانان تصور مي کنند سختي هايي را که در زندگي مي کشند قرار است پس از ازدواج خاتمه پيدا کند و با ازدواج در واقع از بار تمامي مشکلات رهايي پيدا کنند.

طي تحقيقات وسيعي که توسط لازاروس و همکارانش صورت گرفت مشخص شد در يک جامعه آماري يک ميليوني از سراسر دنيا نقش ازدواج خوب در دست يابي به خوشبختي در افراد مختلف از جمله افراد شاد و يا افسرده و غمگين، فقط ۳ درصد است.

به عبارتي در کمال ناباوري مشخص شد ازدواج خوب باعث خوشبختي نمي شود. هرچند ازدواج خوب يکي از مولفه هاي رسيدن به خوشبختي و موفقيت است. اين ماييم که شادي و موفقيت را انتخاب مي کنيم. در واقع طبق همان تحقيق ۶۰ درصد مصاديق خوشبختي و شادي در زندگي فرد در گذشته او و ۳۷ درصد به تلاش هايي که کرده مربوط مي شود. ۳ درصد باقي مانده هم با ازدواج خوب مرتبط است. در حالي که تصور همه ما اين است که موفقيت و شادي و خوشبختي با يک ازدواج خوب گره خورده است به ويژه در ذهن دختران اين ذهنيت آشکارا مشاهده مي شود. اغلب خانم ها پس از طلاق زندگي را پايان يافته مي دانند و تصور مي کنند ديگر هرگز روي خوشبختي را نخواهند ديد. در صورتي که اين طور نيست. بهترين ازدواج در زندگي فقط ۳ درصد فرد را به خوشبختي نزديک مي کند و اگر هدف او دست يابي به شادي و خوشبختي نباشد و براي رسيدن به آن تلاش نکند، ازدواج موفق هم نمي تواند به تنهايي او را خوشبخت کند.

بنابراين بايد به ساير مولفه هاي خوشبختي و شادي توجه بيشتري کنيم و خوشبختي و سعادت را فقط در يک ازدواج خوب و موفق خلاصه نکنيم.

يکی دیگر از این باور های ناصحيح درباره ازدواج اين است که زن و شوهر بايد بهترين دوست يکديگر باشند. نکته ظريف در اين جمله «بايد» است، در اين واژه نوعي تحکم و قطعيت وجود دارد که نگرش فرد را تحت تاثير قرار مي دهد. در واقع زوجيني که به اين جمله باور داشته باشند نمي توانند بپذيرند همسرشان يک دوست صميمي داشته باشد.

به طور مثال اگر مردي به اين باور نادرست رسيده باشد، برايش قابل تصور نيست که همسرش نياز به دوست صميمي داشته باشد بنابراين براي او محدوديت ايجاد مي کند. يک خانم نيز وقتي اين باور را داشته باشد، نمي تواند بپذيرد که همسرش سرگرمي هاي مخصوص به خود دارد که بايد آن ها را با دوستانش بگذراند و تصور مي کند همسرش از زماني که ازدواج کرده بايد تمامي دوستان خوبش را کنار بگذارد و آن ها را فراموش کند.

بعضي نيز به اين باور نادرست معتقدند که عشق واقعي و گرم باعث ازدواج خوب مي شود. بسياري از ما فکر مي کنيم قبل از ازدواج بايد عاشق شويم يا بايد با کسي که عاشقش شده ايم ازدواج کنيم. بخشي از دلايل افزايش سن ازدواج به همين خاطر است. اغلب مردان جوان در پاسخ به اين سوال که چرا ازدواج نکرده ايد مي گويند هنوز کسي را که عاشقش شوم پيدا نکرده ام. در حالي که عشق واقعي يک ايده آل است و به ندرت پيش آمده که عشق واقعي به يک ازدواج خوب و خوشبختي منجر شود.

اين طرز نگرش به عشق ريشه احساسي دارد و کساني که با اين نگرش ازدواج مي کنند در واقع چشم بر واقعيات زندگي بسته اند و پس از ازدواج تازه متوجه اشتباهات خود مي شوند و اين نگرش باعث دلزدگي و ملال از همسر مي شود. زيرا فرد بدون اين که تلاش کند منتظر ورود عشق به زندگي اش بوده است. در صورتي که عشق واقعي و گرم، ساختني است نه يافتني.

زوجين بايد روي کارهايي که باعث بيشتر شدن عشق واقعي و گرم مي شود تمرکز کنند و براي عاشق شدن از خودشان شروع کنند. اغلب زوجين اين تصور را دارند که عشق به يک باره، ناگهاني و همه جانبه در يک نفر به وجود مي آيد و خود فرد هيچ نقشي در عاشق شدن ندارد. در حالي که اين طور نيست و اين ماييم که تصميم مي گيريم به همسرمان عشق بورزيم و يا در ذهن از عشق و دوست داشتن، روياها و خيالات موهوم داشته باشيم.

ديگر از اشتباهات رايج همسران اين است که تصور مي کنند صداقت يعني بايد همه حرف ها را بزنند. بعضي زوج ها تصور مي کنند بايد تمام اتفاقات گذشته زندگي را به همسرشان بگويند و اين کار معنايش صداقت است. در حالي که اين طور نيست، همين مسئله باعث از هم پاشيدن بسياري از خانواده ها شده است. زوجين بهتر است قبل از گفتن هر مطلبي به همسرشان از خود بپرسند پس از گفتن اين حرف روابط ما بهتر خواهد شد يا بدتر و به اين ترتيب درباره بعضي مسائل تصميم گيري کنند.

ديگر باور نادرست در ذهن همه ما اين است که زن و شوهر بايد همه کارها را با هم انجام دهند. اين باور بسيار نامعقول است زيرا زن و شوهر هر يک وظايفي دارند و بهتر است به جاي انجام همه کارها، با هم تقسيم وظايف کنند.

از سوي ديگر بعضي تصور مي کنند بايد دائما روي ازدواج کار کرد تا برقرار بماند. مشکل اين باور نادرست آن است که ۲ کلمه بايد و دائما در آن قرار دارد. اين که ازدواج را به يک ساختمان کلنگي تشبيه کنيم که دائما بايد آن را تعمير کرد شايد غيرمنطقي به نظر برسد. گاهي اوقات بازسازي ساختمان مشکلي را رفع نمي‌کند و بايد آن را ويران کرد.

آسيب هاي جدي به سلامت رواني فرزندان

در برخي موارد حفظ زندگي مشترک آسيب هاي بسيار جدي به سلامت رواني زوجين و فرزندان مي رساند و طلاق بهترين راه حل است، در صورتي که بعضي تصور مي کنند هر طور شده بايد زندگي مشترک خود را حفظ کنند حتي در‌صورتي که هزينه هاي زيادي برايشان داشته باشد و در نهايت فرزندان آسيب ببينند. به نظر کارشناسان درست است که طلاق يک انتخاب ناگزير است اما گاه از آسيب هاي بيشتر جلوگيري مي کند و بهترين انتخاب است، گاه درباره افرادي مي شنويم که به اصطلاح با چنگ و دندان زندگي مشترک خود را حفظ کرده اند اما اگر دقت کنيم درمي يابيم آن ها از زندگي لذتي نبرده اند و فرزندان آن ها آسيب هاي جدي تري ديده اند.

باور بعدي اين است که يک ازدواج موفق نيازمند اعتماد کامل به يکديگر است. کساني که چنين باوري دارند بسيار کنترل گرند و سعي مي کنند طرف مقابل را به طرق مختلف تحت کنترل تمام و کمال داشته باشند. به خصوص آقاياني که به اين باور نادرست اعتقاد دارند براي همسر خود محدوديت هاي زيادي قائل مي شوند تا به اعتماد کامل برسند. غافل از اين که هيچ وقت اعتماد کامل به دست نخواهد آمد، زيرا زوجين به هر صورت در همه لحظات با هم نيستند.

بعضي هم فکر مي کنند همسر خوب بايد همسر خود را شاد يا سعادتمند کند. در حالي که يک همسر خوب مي تواند خودش را شاد يا سعادتمند کند. در واقع هيچ کس نمي تواند ديگري را شاد يا سعادتمند کند بلکه اين خود ماييم که مي توانيم سعادت و خوشبختي را به وجود آوريم. کسي که با اين باور نادرست وارد زندگي مشترک مي شود، مرتب شکست مي خورد زيرا از همسرش توقع هديه دادن شادي و سعادت دارد غافل از اين که انسان ها طبق نيازهاي ۵ گانه بقا، آزادي، سرگرمي و تفريح، عشق و قدرت مي توانند با تلاش و کوشش و تمرکز روي اهدافي که دارند، خوشبختي را به زندگي خود وارد کنند. متاسفانه در جامعه ما اين تصور وجود دارد که زن و شوهر مي توانند همديگر را خوشبخت کنند. به همين دليل والدين از همسر فرزند خود توقع دارند خوشبختي و سعادت را براي فرزند آن ها تامين کند و يا حتي بعضي زوجين هنگام شکايت از هم گلايه مي کنند که تو هرگز نتوانستي من را خوشبخت کني. مي بينيد که اين تصور چنان در ذهن ما رسوخ کرده که نمي توانيم تصور کنيم ناصحيح است. اشتباه بودن اين باور فقط وقتي به ما ثابت مي شود که دريابيم هر کس مسئول رفتار و اعمال خودش است و خوشبختي يا بدبختي هر کس به خودش بستگي دارد.يک باور ديگر اين است که در يک ازدواج خوب زن و شوهر بايد نسبت به همه چيز بي خيال باشند. در واقع اين باور باعث مي شود که زوجين نسبت به اتفاقاتي که پيرامونشان رخ مي دهد بي اعتنا بمانند و آن ها را کوچک بشمارند. اين بي اعتنايي در واقع آسيب رسان است و با گذر زمان مشکلات کوچک را بزرگ و بزرگ تر مي کند.

باور ديگر اين است که ازدواج بايد شراکت ۵۰ - ۵۰ باشد، بعضي تصور مي کنند زن و شوهر بايد در تمام زمينه ها دوشادوش يکديگر حرکت کنند و زوجين از هم متوقع اند که در تمامي زمينه ها با هم همکاري کنند. در حالي که طبق روان شناسي زن و مرد، بعضي کارها براي مردان و برخي کارها براي زنان دشوار است و زندگي شراکت ۵۰ - ۵۰ نيست .

در پایان گفتن این نکته ضروری است که اغلب اين باورها به نظر منطقي و درست مي آيد اما در واقع نادرست و غيرمنطقي اند و از فرط تکرار به نظر ما صحيح مي رسند. اميدواريم با دانستن اين نکات و تجزيه و تحليل آ ن ها در ذهن خود بتوانيد زندگي شادتر و موفق تري تجربه کنيد.