به گزارش مشرق، چهارشنبه ۲۲ مهرماه بود که خبر دستگیری نیما زم سرشبکه ترمینال امنیتی- رسانهای ضدانقلاب از سوی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همچون پتکی بر سر معاندین و ضدانقلاب خارجنشین فرو آمد.
دستگیری سرشبکه این ترمینال امنیتی- رسانهای که یک سر آن در کشور بود و تأمین اطلاعات و گرا برای دشمن میکرد، و سر دیگر آن، به اتاق عملیات مشترک سیا، موساد، امآیسیکس و سرویس فرانسوی «DGSE» متصل بود، حقیقتا ضربه و تکانهای گیجکننده و آشفتهساز در خارج از کشور بهوجود آورد که موج آن سبب برهم زدن تعادل روانی نیروهای مرتبط با وی و طرفهای خارجی ذینفع از او شده است.
بیشتر بخوانید:
«تَکرار» حرف منتقدان پس از ۴سال
چه کسانی در داخل به کانال ضدامنیتی سرویس میدادند؟
اما یکی از نکات قابل تأمل در این پرونده و ماجرای آمدنیوز حمایت سرویس اطلاعاتی دولت فرانسه از مدیر این کانال بوده است.
فرانسه که در طول ۴۰ سال اخیر و پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، در میان کشورهای اروپایی همتراز با انگلیس، بیشترین خباثت و دشمنی را علیه نظام و مردم ایران روا داشته است، در اعطای تابعیت و حفاظت کامل امنیتی از یکی از عناصر اصلی پروژه آشوب و براندازی جمهوری اسلامی خباثت و وقاحت را به اوج رسانده است.
حمایت از اجزای پروژه آشوب و براندازی
همانطور که مستند «ایستگاه پایانی دروغ» بهصورت فنی و دقیق نشان داد، سرشبکه آمدنیوز تحت حفاظت کامل سرویس اطلاعاتی و پلیس «فرانسه» تردد میکرد و برای آنها ارزش فراوانی داشت.
چه آنکه فردی با نام «مازیار» که مسئولیت فنی آمدنیوز را بر عهده داشته نیز پس از دستگیری وی در گفتوگو با شبکه سلطنتطلب «کانال یک» از تیم حفاظت زم در فرانسه سخن گفته و میگوید که وی در فرانسه همچون یک رئیسجمهور جابهجا میشده است.
همچنین «وفا نیکفر» اسپانسر آمدنیوز و از نزدیکان زم در گفتوگو با بیبیسی ضمن اذعان به این مسئله که زم تحت حفاظت شدید دولت فرانسه بود تصریح کرد که او حتی باشگاه ورزشی را هم باید با محافظ میرفت.
درست است که این حفاظت که قطعا نشان از اهمیت نه شخص زم بلکه پروژه براندازی و توطئه در کشورمان میداد، هیچگاه با برخورد قاطع دستگاه دیپلماسی و اجرایی کشورمان همراه نشد و آنها اعتراض جدی و قاطعی درخصوص دخالت دولت فرانسه در حمایت از فردی که رسما پروژه آشوب و اغتشاش خیابانی در ایران را تبلیغ میکرد و آموزش حمله فیزیکی و ساخت کوکتل مولوتف را به آشوبگران میداد، انجام ندادند، اما نشان میداد فرانسه چقدر حاضر است برای این پروژه و اجزایش هزینه مادی و معنوی کند.
از سوی دیگر قطعا چنین حفاظت و توجهی، صرفا به ابعاد فیزیکی و جسمی زم خلاصه نبوده و متخصصان سایبری و فنی سیستم اطلاعاتی فرانسه نیز حامی و همیار او در اجرای پروژههایش بودهاند.
دولت فرانسه همچنین وقیحانه در اغتشاشات دیماه ۹۶ نیز از آشوبگران حمایت کرد و به وضوح در امور داخلی ایران دخالت کرد. در همین خصوص کاخ الیزه بعد از تماس تلفنی حسن روحانی و امانوئل مکرون بیانیهای صادر کرد و گفت مکرون در تماس تلفنی خود از برخورد با اغتشاشگران ابراز نگرانی کرده و خواستار خویشتنداری ایران و احترام به حقوق اساسی آنها شده است!
از منافقین جنایتکار تا عناصر تجزیهطلب زیر چتر حمایتی فرانسه
البته همانطور که اشاره شد سابقه خباثت و دشمنی فرانسه علیه نظام و ملت ایران به همینجا ختم نمیشود و یکی دیگر از شنیعترین و خباثتآمیزترین اقدامات فرانسویها علیه مردم ایران، میزبانی و حمایت آنها از عناصر و سرکردگان گروهک تروریستی منافقین است.
دولت فرانسه سالهاست پناهگاه مشتی تروریست خونخوار به نام گروهک تروریستی منافقین است که ۱۷ هزار فرد بیگناه ایرانی را به شهادت رساندهاند.
مقامات فرانسوی نه تنها به سرکردگان جنایتکار گروهک تروریستی منافقین پناه دادهاند که حتی هر ساله مقدمات برگزاری میتینگ از سوی این جنایتکاران را نیز فراهم میکنند.
در نشستهای گروهک تروریستی منافقین در پاریس که از آن با عنوان خیمهشببازی جنایتکاران یاد میشود نیز فرانسویهای مدعی حقوق بشر به سیاق همیشگی، برای وحشیترین تروریستها، گشادهدستی ویژهای دارند و علاوه بر تدارک مکان و زمان جهت برگزاری میتینگ تروریستهای شناسنامهدار منافقین، شرایط حضور برخی افراد مزدبگیر خارجی جهت حضور در نشست مزبور را نیز فراهم میکنند.
این در حالی است که مطابق با مفاد قطعنامه ۱۳۷۳ شورای امنیت مصوب سال ۲۰۰۱، استفاده از خاک و قلمرو و امکانات کشورها جهت اقدامات تروریستی علیه کشورهای دیگر، ضدیت کاملی با مبانی مبارزه با تروریسم دارد.
پلیس بد مذاکرات و پیمانشکن برجام
فرانسه همچنین در زمان انعقاد و اجرای برجام هم بیشترین کارشکنیها و سنگاندازیها را در مسیر انتفاع اقتصادی ایران از توافق هستهای داشته است.
در پاییز ۹۲ که برجام مقدماتی موسوم به توافق ژنو میان ایران و ۱+۵ منعقد شد، در مناقشات مرتبط با راکتور اراک نقش پررنگی داشت. در آن دور از مذاکرات «لوران فابیوس» وزیر خارجه وقت فرانسه که در نقش «پلیس بد» ظاهر شده بود و در مسیر حصول توافق کارشکنی میکرد، ادعا داشت که تاسیسات هستهای اراک مبهم و مشکوک است. این ایفاگری نقش پلیس بد از سوی دیپلماتهای فرانسوی تا زمان انعقاد برجام در تاریخ ۲۳ تیر ۹۴ استمرار داشت.
مقام معظم رهبری در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ در دیدار جمعی از مسئولان نظام، به این موضوع اشاره کردند و فرمودند: دیدید در قضیّه هستهای که فرانسویها نقش پلیس بد را اجرا کردند - البتّه مدیریّت برنامه با آمریکاییها بود، معلوم بود لکن در قضیّه هستهای بدترین موضع را فرانسویها گرفتند- ما با فرانسویها چهکار کرده بودیم؟
پس از عملیاتی شدن برجام نیز، بیشترین منفعت اقتصادی و مالی نصیب شرکتهای فرانسوی شد؛ پاریس از قِبل توافق برجام، بیش از سایر شرکای اروپاییاش، کیسه اندوخت و شرکتهای غولآسای فرانسوی از جمله «توتال» و «ایرباس» و «پژو» قراردادهای چشمگیر و عمدتاً یکطرفهای با ایران منعقد کردند.
با این وجود پس از خروج آمریکا از برجام در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۹۷، این شرکتهای فرانسوی بدون لحاظ تعهداتشان به ایران، قراردادهای خود با تهران را بهصورت یکطرفه در تبعیت از آمریکا لغو کردند. از جمله شرکت نفتی توتال، قرارداد ۴/۸ میلیارد دلاری توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی را بدون پرداخت غرامت لغو کرد.
مقامات فرانسوی پس از انعقاد برجام نیز در زمینه موضوعات داخلی ایران، مواضع مداخلهجویانه و گستاخانهای را اتخاذ کردند؛ از جمله آنکه «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه در بهمنماه ۹۷ اعلام کرد «اگر در مذاکرات بر سر برنامه موشکی ایران پیشرفتی حاصل نشود، فرانسه آماده وضع تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران است». این قبیل موضعگیریهای خصمانه و گستاخانه علیه ایران طی دو سه سال اخیر، حتی در زمان اجرای برجام به کرات از زبان مقامات فرانسوی شنیده شد.
فرانسویها همچنین در ماجرای تحریم سپاه پاسداران از سوی آمریکا ضمن متهم کردن سپاه به حمایت از تروریسم، وقیحانه اعلام کردند که پیش از آمریکا ما سپاه پاسداران را تحریم کردیم و این سازمان و همچنین افراد و نهادهای وابسته به آن به دلیل حمایتهایشان از برنامه موشکهای بالستیک ایران به وسیله اتحادیه اروپا تحریم شدهاند.
حامی تروریستها و دلالی مذاکره ایران و آمریکا
نکته قابل تأمل اینکه همین فرانسه و رئیسجمهور این کشور با این کارنامه سیاه از خباثت و دشمنی علیه نظام و ملت ایران طی ماههای اخیر تلاش دارند تا مثلا نقش منجی برجام دلالی مذاکره میان ایران و آمریکا را بازی کنند.
بر اساس گزارشی که نشریه آمریکایی نیویورکر منتشر کرد، امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه، در جریان برگزاری هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک قصد داشته است تا با تلاش خود یک گفتوگوی تلفنی را بین حسن روحانی رئیسجمهور اسلامی ایران و دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برقرار کند ولی روحانی حاضر به این گفتوگو نشده است.
یک دیپلمات فرانسوی در این خصوص به نیویوکر گفته بود: چندین ماه ما در نیویورک کار و تلاش کردیم تا ایران را نسبت به پایبندی به تعهدات جدید ملزم کنیم و در مقابل تحریمهای آمریکا نیز کاهش یابد. ما سازوکارها و تنظیمات فنی را انجام دادیم تا یک گفتوگوی تلفنی صورت گیرد ولی این گفتوگو اتفاق نیفتاد. با این حال فرانسه از تلاش برای ایفای نقش دلالی مذاکره میان ایران و آمریکا مایوس نشده و ژان ایو لودریان وزیر امور خارجه فرانسه، که تلاشهای دولت متبوعش برای فراهم کردن امکان مذاکره بین سران ایران و آمریکا در حاشیه هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد راه به جایی نبرد، چندی پیش بار دیگر از ۲ طرف خواسته که از فرصت کوتاهی که تا زمان اجرای گام چهارم کاهش تعهدات هستهای ایران باقی مانده است، برای مذاکره با یکدیگر استفاده کنند.
وزیر امور خارجه فرانسه که در پارلمان کشورش با نمایندگان سخن میگفت، اظهار داشت: از نظر ما این طرحها که تاکنون به موفقیت ختم نشدهاند، هنوز روی میز هستند و ما از ۲ طرف میخواهیم که قبل از روز ششم نوامبر [۱۵ آبان] که موعد اجرای گام چهارم کاهش تعهدات هستهای ایران است، وارد مذاکره شوند.
نسخه «تسلیم» در زرورق «تعامل» با دشمنان ملت؟!
اما نکته تأسفآور آنجاست که برخی با خوشخیالی از تریبونهای رسمی و با کلیدواژه «تعامل» به نوعی به این سیاستبازیهای دشمنان ملت و نظام رسمیت میبخشند و به نوعی آن را تایید میکنند.
حجتالاسلام روحانی که از سال ۹۲ و بعد از حضورش در رأس قوه مجریه تمام توان خود را بر سیاست خارجی و ارتباط با آمریکا و اروپا متمرکز کرد، اکنون بعد از خروج آمریکا از برجام و بعد از گذشت ۶ سال به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران داخلی و خارجی خود را در تنگنا میبیند. بر همین اساس با طرح سؤال عجیبی خطاب به اهالی دانشگاه تهران میپرسد، آیا میتوان بدون رابطه و تعامل با دیگران به رشد و توسعه رسید؟!
وی همچنین میگوید: «۴۱سال است ما هنوز به جواب روشن و قاطع در کشور نرسیدیم. یک عده میگویند تعامل سازنده باید داشت و عدهای دیگر عنوان میکنند که باید به سمت تقابل مستمر و دائم برویم. اگر در این مسائل به نتیجه نرسیدیم، باید همهپرسی از مردم را برگزار کنیم.»
این اظهارات رئیسجمهور در حالی مطرح میشود که حتی عامترین افراد به این موضوع باور دارند که برجام قله تعامل جمهوری اسلامی ایران با آمریکا و اروپا بود که بهراحتی و به شکل توهینآمیزی از سوی آنها زیر پا گذاشته شد و نه تنها ما را به توسعه نرساند بلکه بر خلاف آنچه شعار داده شد از درگاه همین ادعای توسعهیافتگی تحریم شدیم.
هیچکس در کشور دنبال دوئل یا تقابل با دنیا نیست. اما اگر غرب گستاخی کرد و مدام بر تهدیدهایش افزود، نمیشود از مقابل گریخت یا انفعال نشان داد. انفعال در سال گذشته تشدید فشارهای دشمن در حد توقیف نفتکش ایرانی، و ندادن ویزا به هیئت همراه روحانی در سفر نیویورک شد.
دشمن هرگاه پاسخ قاطع ایران را دید، ناچار شد از تهدیدها بکاهد. وگرنه با روند گستاخی غرب، اکنون حتما با دستدرازیهای نظامی و امنیتی گسترده و به صفر رسیدن صادرات نفت روبهرو بودیم.
با تأسف باید گفت چنین اظهاراتی، باعث وقیحتر شدن غربیها و سختگیری و عهدشکنی بیشتر آنها خواهد شد. این جفای بزرگی است، بزرگتر از تحمیل تورم ۴۳ درصدی به مردم و عذرخواهی نکردن درباره اعتماد بیجا به دشمن.
رهبر انقلاب در آخرین دیدار دولت، از دولتمردان خواستند دو سال فرصت باقیمانده را دریابند. نگاه رهبر حکیم انقلاب، بر اصلاح مسیر دولت و کاربست ظرفیتهای بزرگ داخلی به موازات قطع امید از غربیهاست. این، اقتضای عقلانیت است، اگر عناصر نفوذی و بدخواه بگذارند.