به گزارش مشرق به نقل از ایسنا ، مخاطبان سینما همواره سعی دارند هنگام تماشای فیلم، دقت نظر و تمرکز کافی داشته باشند تا بتوانند معنا و مفهوم آن را به خوبی درک کنند. اما گاهی اوقات در چنین لحظاتی متوجه ایرادهایی شدهایم که البته به ساختار و نظام معنایی آن لطمهای وارد نمیکند.
از مهمترین ایرادهای این چنین که به قولی «گاف» به حساب میآیند، باید به صحنهای در فیلم مطرح و ماندنی «کازابلانکا» ساختهی «مایکل کورتیز» اشاره کرد که «همفری بوگارت»، در یک پلان سیگاری را تازه روشن کرده، اما در پلانی دیگر و به فاصلهی چند ثانیه بعد چیزی از سیگار باقی نماینده است.
اگر تا امروز به تمام و کمال بودن فیلمهای مورد علاقهتان میبالیدید، شاید با خواندن این گزارش شگفتزده شوید. اگرچه درک بسیاری از این گافها نیاز به اطلاعات عمومی و گاهی دقت زیادی دارد، اما با مطالعهی این سری از سوتیها، شاید در آینده با دقت نظر بیشتری جهت کشف اشتباهات کارگردانهای بزرگ به تماشای فیلمها بنشینید.
شاید زمانی داستان فیلم را فراموش کنید، اما مطمئنا این گافها همیشه در یادها میمانند. این شما و این گافهای به یادماندنی فیلمهای بعضا فراموششدهی تاریخ سینما.
** فیلم «خوب، بد، زشت»
- در این فیلم که «سرجیو لئونه» آن را کارگردانی کرد، «بلوندی» و «توکو» در حال حمل مواد منفجره با یک برانکارد هستند. این برانکارد چوبی، بسیار کهنه که تکههایی از آن کنده شده است، اما در صحنهی بعد با یک برانکارد تمیز که تمام اجزای چوبیاش را دارد روبرو میشویم.
- در خلال سکانس قرار دادن مواد منفجره زیر پل، آنها مواد منفجره را به صورت سری به هم وصل میکنند و «بلوندی» فقط یکی از فیوزها را روشن میکند، اما وقتی پل منهدم میشود، همهی چهار موضع با هم منفجر میشوند.
- توکو و بلوندی برای انهدام پل از دینامیت استفاده میکنند، وسیلهای که در آن زمان و حتی مدتها بعد از آن هنوز اختراع نشده بود.
** فیلم «پدرخوانده»
- در یکی از صحنههای درگیری، شیشهی جلوی اتومبیل «سانی» پس از شلیک اسحله خرد شد، اما در نمای بعدی، پس از حضور بادیگارد او در صحنه، شیشهی جلو تمیز و دست اول سرجایش قرار گرفته است.
- چراغ خطری که در فیلم پس از رسیدن «مایکل» به «نیوانگلند» نشان داده شد بین دو رنگ قرمز و سفید تغییر میکرد، چراغهای خطر آن زمان، زرد و مشکی بودند و تا سال 1960 به قرمز و سفید تبدیل نشدند.
- بعد از اینکه مایکل «ویرجیل سولوزو» را کشت، جسد او و کاپتیان «مک کلوزکی» روی زمین افتاد و دوربین به آهستگی از روی آنها میگذرد، در آخرین لحظه جسد روی زمین افتاده کاپیتان «مک کلوزکی» پلک میزند!
** فیلم «دزدان دریایی کارائیب؛ نفرین مروارید سیاه»
- در یکی از صحنههای فیلم، سرباز انگلیسی با اسلحهی خود به «جک» چند بار شلیک میکند. در حالیکه هرکسی با دانشی اندک دربارهی اسلحه میداند که اسلحهای که بدون مسلح کردن بتوان مجدد با آن شلیک کرد تا اواخر سال 1800 هنوز ساخته نشده بود.
** فیلم «ارباب حلقهها؛ برجهای دو قلو»
- در قسمت دوم این سهگانهی پرطرفدار، زمانیکه «فرودو» تلاش میکند به کوهستان سرنوشت برسد، در فیلم نماهایی وجود دارد که طی آن میزان تاثیر حلقه بر روی عواطف و احساسات «فرودو» به نمایش درمیآید. طی این نماها، حلقه و زنجیر آن چندبار به نمایش درآمده و اگر کمی دقت کنید به راحتی متوجه میشوید که اندازهی زنجیر حلقه کوتاه و بلند میشود، گاهی به گلوی «فرودو» میرسد و گاهی روی سینهی او آویزان میشود.
** فیلم «ارباب حلقهها؛ بازگشت پادشاه»
- در قسمت سوم از سهگانهی «ارباب حلقهها» به کارگردانی «پیتر جکسون» نیز در صحنهای، یک زخم بر گونهی سمت راست یک بازیگر دیده میشود و در صحنهای دیگر آن زخم در سمت چپ گونهی او مشاهده میشود.
** فیلم «هری پاتر و سنگ جادو»
- در این قسمت از سری فیلمهای پرفروش، «دانیل رادکلیف» در یک صحنه در سمت چپ و کنار تعدادی دانشآموز نشسته است، اما در پلان بعدی او جایش را به سمت راست و کنار تعداد دیگری از دانشآموزان تغییر میدهد.
** فیلم «تایتانیک»
- در یکی از پلانهای فیلم، سه دودکش کشتی تایتانیک در حال غرق شدن دیده میشوند، اما در صحنهی بعدی پلان ظرف تنها چند ثانیه بعد یکی از دودکشها غیب میشود.
- در خلال یکی از سکانسهای این فیلم، «رز» به جملهای از «زیگموند فروید» و مطالعات او دربارهی اشتیاق مردان به اشکال اشاره میکند. این درحالیست که تایتانیک در سال 1912 روایت شده و زیگموند فروید این سری از مطالعاتاش را تا سال 1920 آغاز نکرده بود.
- در سکانسی دیگر «جک» به دریاچهی «ویسوتا اشاره» میکند که در آنجا به دنیا آمده و دوران کودکیاش را گذرانده است در حالیکه این دریاچه مصنوعی است و در سال 1918 ساخته شد.
** فیلم «مظنونین همیشگی»
- در این فیلم که با بازی «کوین اسپیسی» ساخته شده است، در یک صحنه هواپیمای غولپیکر با چهار موتور دیده میشود، اما این هواپیما در صحنهای دیگر فقط دو موتور دارد!
** فیلم «فرشتگان چارلی»
- در یکی از صحنههای مبارزه با مرد ترسناک لاغر اندام، «درو باریمور» زمانیکه میخواهد «لوسی لیو» را صدا کند، فریاد میزند: «لوسی!» در حالیکه نام این کاراکتر در این فیلم «آلکس» است و «درو باریمور» به اشتباه نام اصلی او را در فیلم صدا میزند و جای تعجب است که هیچکس این گاف بزرگ را اصلاح نکرده است.
** فیلم «کماندو»
- در این فیلم «آرنولد» با اتومبیل خود در حال تعقیب و گریز شخصیت منفی داستان است و در نهایت او را به دام میاندازد، اما اتومبیل او به خاطر درگیر شدن با اتومبیل وی، شدیدا تخریب میشود. در یک گاف تاریخی، وقتی آرنولد او را دستگیر میکند و به سمت اتومبیل خود میبرد، شما با یک اتومبیل آخرین سیستم تمیز پورشه روبرو میشوید.
** فیلم «آناکوندا»
- بزرگترین گاف این فیلم برمیگردد به زمانیکه «جنیفر لوپز» با یک اسلحهی تک تیر، سهبار به آناکوندا شلیک میکند.
- بعد از آن سکانسی نشان داده میشود که چند نفر وارد رودخانهی عمیق شده و با شنا از طرف دیگر آن بیرون میآیند، اما در آن طرف رودخانه لباس همهی آنها خشک است.
- در آخرین شاهکار این فیلم مشاهده میشود که «دنی» عاقبت با یک تبر، آناکوندا را از پا در میآورد و این مار با تبری که در سرش جا مانده به زمین میافتد. اما در صحنهی بعد، هنوز یک تبر در دستان دنی دیده میشود.
** فیلم «نجات سرباز رایان»
- نسخهی جدید تانک «تایگر» آلمانی از روی مدل T34 مدیوم روسی ساخته شد. اما تمام جوانب سنجیده نشد. وقتی این تانک درحال حرکت بود، شما مشاهده میکنید که اتاقک راننده در عقب تانک قرار دارد. در حالیکه اتاقک رانندهی تانکهای آلمانی در جلو تعبیه شده است.
- در یکی از سکانسهای فیلم، سربازان آمریکایی برای عبور از کلمهی رمز «رعد» استفاده میکنند و طرف مقابل هم در پاسخ میگوید «برق». این در حالیست که ابتدا گروه اول باید از کلمهی «برق» استفاده میکردند و گروه دوم در پاسخ کلمه «رعد» را به زبان می آوردند.
البته گافهایی که در بالا به آنها اشاره شد، نمونهای کوچک از اشتباهاتی هستند که در فیلمهای برجستهی سینما میتوان مشاهده کرد. چراکه اگر میخواستیم تنها به گافهای فیلمهایی بزرگی چون «پدرخوانده» یا «نجات سرباز رایان» اشاره کنیم به حدود 30 صفحه نوشته نیاز بود.
از مهمترین ایرادهای این چنین که به قولی «گاف» به حساب میآیند، باید به صحنهای در فیلم مطرح و ماندنی «کازابلانکا» ساختهی «مایکل کورتیز» اشاره کرد که «همفری بوگارت»، در یک پلان سیگاری را تازه روشن کرده، اما در پلانی دیگر و به فاصلهی چند ثانیه بعد چیزی از سیگار باقی نماینده است.
اگر تا امروز به تمام و کمال بودن فیلمهای مورد علاقهتان میبالیدید، شاید با خواندن این گزارش شگفتزده شوید. اگرچه درک بسیاری از این گافها نیاز به اطلاعات عمومی و گاهی دقت زیادی دارد، اما با مطالعهی این سری از سوتیها، شاید در آینده با دقت نظر بیشتری جهت کشف اشتباهات کارگردانهای بزرگ به تماشای فیلمها بنشینید.
شاید زمانی داستان فیلم را فراموش کنید، اما مطمئنا این گافها همیشه در یادها میمانند. این شما و این گافهای به یادماندنی فیلمهای بعضا فراموششدهی تاریخ سینما.
** فیلم «خوب، بد، زشت»
- در این فیلم که «سرجیو لئونه» آن را کارگردانی کرد، «بلوندی» و «توکو» در حال حمل مواد منفجره با یک برانکارد هستند. این برانکارد چوبی، بسیار کهنه که تکههایی از آن کنده شده است، اما در صحنهی بعد با یک برانکارد تمیز که تمام اجزای چوبیاش را دارد روبرو میشویم.
- در خلال سکانس قرار دادن مواد منفجره زیر پل، آنها مواد منفجره را به صورت سری به هم وصل میکنند و «بلوندی» فقط یکی از فیوزها را روشن میکند، اما وقتی پل منهدم میشود، همهی چهار موضع با هم منفجر میشوند.
- توکو و بلوندی برای انهدام پل از دینامیت استفاده میکنند، وسیلهای که در آن زمان و حتی مدتها بعد از آن هنوز اختراع نشده بود.
** فیلم «پدرخوانده»
- در یکی از صحنههای درگیری، شیشهی جلوی اتومبیل «سانی» پس از شلیک اسحله خرد شد، اما در نمای بعدی، پس از حضور بادیگارد او در صحنه، شیشهی جلو تمیز و دست اول سرجایش قرار گرفته است.
- چراغ خطری که در فیلم پس از رسیدن «مایکل» به «نیوانگلند» نشان داده شد بین دو رنگ قرمز و سفید تغییر میکرد، چراغهای خطر آن زمان، زرد و مشکی بودند و تا سال 1960 به قرمز و سفید تبدیل نشدند.
- بعد از اینکه مایکل «ویرجیل سولوزو» را کشت، جسد او و کاپتیان «مک کلوزکی» روی زمین افتاد و دوربین به آهستگی از روی آنها میگذرد، در آخرین لحظه جسد روی زمین افتاده کاپیتان «مک کلوزکی» پلک میزند!
** فیلم «دزدان دریایی کارائیب؛ نفرین مروارید سیاه»
- در یکی از صحنههای فیلم، سرباز انگلیسی با اسلحهی خود به «جک» چند بار شلیک میکند. در حالیکه هرکسی با دانشی اندک دربارهی اسلحه میداند که اسلحهای که بدون مسلح کردن بتوان مجدد با آن شلیک کرد تا اواخر سال 1800 هنوز ساخته نشده بود.
** فیلم «ارباب حلقهها؛ برجهای دو قلو»
- در قسمت دوم این سهگانهی پرطرفدار، زمانیکه «فرودو» تلاش میکند به کوهستان سرنوشت برسد، در فیلم نماهایی وجود دارد که طی آن میزان تاثیر حلقه بر روی عواطف و احساسات «فرودو» به نمایش درمیآید. طی این نماها، حلقه و زنجیر آن چندبار به نمایش درآمده و اگر کمی دقت کنید به راحتی متوجه میشوید که اندازهی زنجیر حلقه کوتاه و بلند میشود، گاهی به گلوی «فرودو» میرسد و گاهی روی سینهی او آویزان میشود.
** فیلم «ارباب حلقهها؛ بازگشت پادشاه»
- در قسمت سوم از سهگانهی «ارباب حلقهها» به کارگردانی «پیتر جکسون» نیز در صحنهای، یک زخم بر گونهی سمت راست یک بازیگر دیده میشود و در صحنهای دیگر آن زخم در سمت چپ گونهی او مشاهده میشود.
** فیلم «هری پاتر و سنگ جادو»
- در این قسمت از سری فیلمهای پرفروش، «دانیل رادکلیف» در یک صحنه در سمت چپ و کنار تعدادی دانشآموز نشسته است، اما در پلان بعدی او جایش را به سمت راست و کنار تعداد دیگری از دانشآموزان تغییر میدهد.
** فیلم «تایتانیک»
- در یکی از پلانهای فیلم، سه دودکش کشتی تایتانیک در حال غرق شدن دیده میشوند، اما در صحنهی بعدی پلان ظرف تنها چند ثانیه بعد یکی از دودکشها غیب میشود.
- در خلال یکی از سکانسهای این فیلم، «رز» به جملهای از «زیگموند فروید» و مطالعات او دربارهی اشتیاق مردان به اشکال اشاره میکند. این درحالیست که تایتانیک در سال 1912 روایت شده و زیگموند فروید این سری از مطالعاتاش را تا سال 1920 آغاز نکرده بود.
- در سکانسی دیگر «جک» به دریاچهی «ویسوتا اشاره» میکند که در آنجا به دنیا آمده و دوران کودکیاش را گذرانده است در حالیکه این دریاچه مصنوعی است و در سال 1918 ساخته شد.
** فیلم «مظنونین همیشگی»
- در این فیلم که با بازی «کوین اسپیسی» ساخته شده است، در یک صحنه هواپیمای غولپیکر با چهار موتور دیده میشود، اما این هواپیما در صحنهای دیگر فقط دو موتور دارد!
** فیلم «فرشتگان چارلی»
- در یکی از صحنههای مبارزه با مرد ترسناک لاغر اندام، «درو باریمور» زمانیکه میخواهد «لوسی لیو» را صدا کند، فریاد میزند: «لوسی!» در حالیکه نام این کاراکتر در این فیلم «آلکس» است و «درو باریمور» به اشتباه نام اصلی او را در فیلم صدا میزند و جای تعجب است که هیچکس این گاف بزرگ را اصلاح نکرده است.
** فیلم «کماندو»
- در این فیلم «آرنولد» با اتومبیل خود در حال تعقیب و گریز شخصیت منفی داستان است و در نهایت او را به دام میاندازد، اما اتومبیل او به خاطر درگیر شدن با اتومبیل وی، شدیدا تخریب میشود. در یک گاف تاریخی، وقتی آرنولد او را دستگیر میکند و به سمت اتومبیل خود میبرد، شما با یک اتومبیل آخرین سیستم تمیز پورشه روبرو میشوید.
** فیلم «آناکوندا»
- بزرگترین گاف این فیلم برمیگردد به زمانیکه «جنیفر لوپز» با یک اسلحهی تک تیر، سهبار به آناکوندا شلیک میکند.
- بعد از آن سکانسی نشان داده میشود که چند نفر وارد رودخانهی عمیق شده و با شنا از طرف دیگر آن بیرون میآیند، اما در آن طرف رودخانه لباس همهی آنها خشک است.
- در آخرین شاهکار این فیلم مشاهده میشود که «دنی» عاقبت با یک تبر، آناکوندا را از پا در میآورد و این مار با تبری که در سرش جا مانده به زمین میافتد. اما در صحنهی بعد، هنوز یک تبر در دستان دنی دیده میشود.
** فیلم «نجات سرباز رایان»
- نسخهی جدید تانک «تایگر» آلمانی از روی مدل T34 مدیوم روسی ساخته شد. اما تمام جوانب سنجیده نشد. وقتی این تانک درحال حرکت بود، شما مشاهده میکنید که اتاقک راننده در عقب تانک قرار دارد. در حالیکه اتاقک رانندهی تانکهای آلمانی در جلو تعبیه شده است.
- در یکی از سکانسهای فیلم، سربازان آمریکایی برای عبور از کلمهی رمز «رعد» استفاده میکنند و طرف مقابل هم در پاسخ میگوید «برق». این در حالیست که ابتدا گروه اول باید از کلمهی «برق» استفاده میکردند و گروه دوم در پاسخ کلمه «رعد» را به زبان می آوردند.
البته گافهایی که در بالا به آنها اشاره شد، نمونهای کوچک از اشتباهاتی هستند که در فیلمهای برجستهی سینما میتوان مشاهده کرد. چراکه اگر میخواستیم تنها به گافهای فیلمهایی بزرگی چون «پدرخوانده» یا «نجات سرباز رایان» اشاره کنیم به حدود 30 صفحه نوشته نیاز بود.