به گزارش مشرق، حدود ۴۰ روز قبل اتفاقی در بامداد روز جمعه ۱۳ دی ماه رخ داد که انقلاب سوم نام گرفت. با ترور سردار سلیمانی، جمعیت بسیاری در شهرهای ایران به خیابانها آمدند و در مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی جمعیت بسیار انبوهی در تهران و سایر شهرها حضور پیدا کردند. تشییع سردار سلیمانی از سوی بسیاری از رسانهها و مردم به رستاخیز ایران تعبیر شد و در مراسم تشییع وی و تجمعات مختلف مردمی، مردم شعارهای ضدآمریکایی سر دادند. آنهم در شرایطی که یک ماه پیش از آن تهران و برخی شهرها شاهد اغتشاشاتی پراکنده بود و به خیال دشمنان جامعه ایران در حال فروپاشی بود.
بیشتر بخوانید:
۹ فریم از کنشهای سیاسی، اجتماعی شهید سلیمانی
اکنون و در آستانه چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، واکاوی نسبت اعتراضات آبان با رستاخیز مردم ایران در تشییع سردار سلیمانی مورد توجه است و اینکه مردم ما نشان دادند که همچنان در مسیر انقلاب اسلامی هستند.
برای شناخت تناسب اتفاقات و حوادث چند ماه اخیر با مسعود رضایی پژوهشگر تاریخ و کارشناس مسائل سیاسی به گفتگو پرداختیم که در ادامه میخوانید:
سوال: ابتدا از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزاریم. انقلاب سال ۵۷، انقلاب اول و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران انقلاب دوم نامیده میشود. برخی شهادت سردار سلیمانی و رستاخیز مردم ایران در تشییع پیکر این شهید و همرزمانش را انقلاب سوم میدانند. آیا میتوان این اتفاق را انقلاب سوم دانست و چه اشتراکاتی بین انقلاب اول، انقلاب دوم و انقلاب سوم وجود دارد؟
رضایی: ما یک جریان مستمر انقلابی در کشور داریم که دارای مراحل و اتفاقات شاخصی است. بهمن سال ۵۷ رژیم سلطنتی سرنگون شد و نظام جمهوری اسلامی ایران در کشور مستقر شد. این موضوع اقدام بسیار بزرگی بود.
با استقرار نظام جمهوری اسلامی، توطئههای دشمنان آغاز شد. توطئههای نخستین در قالب آشوبها و بلواهای گروه سیاسی در داخل کشور و تحرکات چریکی و مسلحانه گروههای ضدانقلاب و اپوزیسیون در مناطق مرزی مانند کردستان، ترکمن صحرا، خوزستان بلوچستان و... بود. گروههای سیاسی مدعی بودند که آنان انقلاب را به پیروزی رساندهاند و خود را صاحب انقلاب میدانستند. گروههای ضدانقلاب نیز به دنبال براندازی انقلاب و تجزیهطلبی بودند.
اقدام دیگری که آمریکا در این دوره انجام داد، نزدیکی و برقراری پیوند با لیبرالها در داخل کشور بود. آنان تلاش داشتند کشوری را که با انقلاب از دست داده بودند، با برقراری پیوند با لیبرالها، کشور ایران را به دست بگیرند.
کشور در این دوره، با تنشهای بسیاری مواجه شد و آمریکا چون پایگاه اصلیاش را از دست داده بود، به صورت مخفیانه و پنهان از این گروهها حمایت میکرد. اقدام دیگری که آمریکا در این دوره انجام داد، نزدیکی و برقراری پیوند با لیبرالها در داخل کشور بود. آنان تلاش داشتند کشوری را که با انقلاب از دست داده بودند، با برقراری پیوند با لیبرالها، کشور ایران را به دست بگیرند.
دانشجویان پیرو خط امام با توجه به اتفاقاتی که رخ داده بود و آمریکا شاه را به کشورش پذیرفته بود و احتمال میدادند که با حضور شاه در آمریکا، توطئه و کودتایی طراحی شود، سفارت آمریکا را که مرکز جاسوسی، حمایت از گروههای تجزیهطلب و برقراری پیوند با نیروهای لیبرال تبدیل شده بود، تسخیر کردند. تسخیر سفارت آمریکا به حق انقلاب دوم نامیده میشود، چراکه پای آمریکا را از ایران قطع کرد و انقلاب را از بازگشت به گذشته و انحراف نجات داد. آمریکا با برقراری پیوند به دنبال سلطه دوباره بر ایران بود.
** انقلاب دوم طراحی آمریکا برای مهرهچینی در ارکان حکومت را برهم زد
آمریکا برای سلطه بر کشورها اقدام به حمله نظامی، کودتا، تحریمهای شدید اقتصادی و... کرده است، اما کمهزینهترین و پرسودترین کار برای آمریکاییها ایجاد پیوند با نیروهای لیبرال در کشورها و مهرهچینی در ارکان دولتی و حکومتی است. انقلاب دوم، طراحی آنان را به هم زد. با تسخیر لانه جاسوسی، آمریکا اقدام به اجرای کودتای نقاب کرد که آن کودتا نیز با شکست مواجه شد.
در طول ۴ دهه گذشته با توطئههای مختلفی از سوی آمریکا روبرو شدیم و مردم به نوعی با انواع توطئهها و منشا آنها آشنا شدند و به خوبی آمریکا را شناختهاند. آمریکاییها تلاش کردند که علاوه بر نفوذ، بر سیاستگذاری و برنامهریزی در ایران نیز اثر بگذارند، اما مردم به خوبی میدانند که آمریکا دشمن مردم ایران است.
البته به دلیل تحولی که در فضای ارتباطی به وجود آمده، جنگ روانی دشمن علیه ایران شدت پیدا کرده و افرادی در داخل تحت تاثیر این دشمنیها قرار گرفتند و عدهای معدود در خصوص دشمنی آمریکا دچار تردید شدند. از این رو شاهد اتفاقاتی در کشور بودیم، اما ترور سردار سلیمانی و حضور پرشکوه مردم ایران در مراسم تشییع این سردار پرافتخار اسلام، نشان داد که مردم به خوبی به دشمنی آمریکا آگاه و متنفر هستند. آمریکاییها نیز از حضور پرشکوه مردم در ایران و دیگر کشورها، حیرتزده شدند.
** تحولات پس از ترور سردار سلیمانی انقلاب سوم بود
بنابراین اگر اجتماعات عظیم مردمی را انقلاب سوم بدانیم، بیراه نیست و چه بسا حق هم همین است که این نام را بر تحولات پس از ترور سردار سلیمانی بگذاریم. ضمن اینکه انتقام خون سردار سلیمانی خروج آمریکا از منطقه غرب آسیا هدفگذاری شده است. انقلاب سوم در راستای انقلاب اول و دوم است و نشان میدهد که انقلاب اسلامی همچنان زنده است و علیرغم تمام دشمنیهای آمریکا، مردم نه تنها از انقلاب عقبنشینی نکردند، بلکه امروز متنفرتر از آمریکا هستند.
سوال: برخی مطرح میکنند که تشییع سردار سلیمانی ضدآمریکایی نبود، بلکه یک مراسم سوگواری عظیم و قدرشناسی بزرگ از سرباز وطن بود. آیا چنین چیزی را میتوان از پیامهای ظاهری و پنهان تشییع سردار سلیمانی برداشت کرد؟
رضایی: برای پاسخ به این سوال ابتدا باید مشخص کرد که سردار سلیمانی که بود؟ آیا سلیمانی یک فرد لیبرال، لائیک یا ناسیونالیست بود؟ او در عین حال که به ایران عشق میورزید و سالها در جبهههای مختلف از خاک ایران دفاع کرده بود، یک فرد به تمام معنا انقلابی، ضدآمریکایی، ضدصهیونیسم و ولایی و مطیع رهبری بود.
مردم ایران تاکنون در مراسمهای تشییع مقامات نظامی شرکت کرده بودند که به طور نمونه میتوان به تشییع شهیدان صیادشیرازی و احمد کاظمی اشاره کرد؛ اما هیچکدام از آنها به عظمت تشییع سردار سلیمانی نبود. دلیل این عظمت هم به شخصیت سردار سلیمانی وابسته است.
حضور مردم در مراسم تشییع سردار سلیمانی احترام به شخصیت او بود. شخصیت سردار سلیمانی همان شخصیت خط انقلاب است. دشمنان در چهار دهه گذشته تلاش داشتهاند، خط انقلاب را با مشکل روبرو سازند. داعش و گروههای تکفیری با همین هدف به وجود آمد که سردار سلیمانی به مبارزه با آن برخواست و به فرمانده قهرمان مبارزه با تروریسم تبدیل شد. از این رو سردار سلیمانی نماد قدرت ایران و نماد انقلاب اسلامی ایران در منطقه و جهان بود و هیچکس او را جدای از انقلاب اسلامی تصور نمیکرد.
سردار سلیمانی یک ایرانی بود که علاوه بر اینکه برای دفاع از جغرافیای ایران میجنگید، به فکر جان و مال و ناموس مسلمانان بود. از این رو پس از شهادت او، بسیاری از مردم منطقه و جهان در سوگ او عزاداری کردند و در مراسمهای عزاداری چه در ایران و چه در خارج از ایران شعار مرگ بر آمریکا سر دادند. مردم سردار سلیمانی را نماد مبارزه با آمریکا و تروریسم میدانند.
** آمریکا سردار سلیمانی را نماد قدرت انقلاب اسلامی میدانست
آمریکاییها نیز سردار سلیمانی را ترور کردند، چون علیه آنها و تجاوزیگریهای آنان میجنگید و او را نماد قدرت انقلاب اسلامی ایران میدانستند. تشییع سردار سلیمانی نشان داد که شعار نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران شعار عده معدودی است؛ چرا که مردم در مراسم تشییع کسی حضور پیدا کردند که فراتر از مرزها و در غزه و لبنان، جانش را فدای ایران کرده بود. حاج قاسم کسی بود که مرزهای امنیتی ایران را با خلاقیتها، شجاعت و نگاه انقلابی به فراسوی مرزهای ایران گسترش داد و این کار او موجب شد ما از حوزه امنیتی مستحکم و قوی برخوردار باشیم.
تعریفی که ما از حاج قاسم ارائه میدهیم؛ چند بعدی است؛ چون شخصیت او چند بعدی است. آنهایی که تعریف تک بعدی از سردار سلیمانی ارائه میدهند، آن سردار پرافتخار را تحریف و مصادره میکنند.
سوال: رهبر انقلاب روز شهادت سردار سلیمانی و حمله موشکی سپاه به عین الاسد را یوم الله دانستند. یوم الله به چه معناست و چه تناسبی با روز ۲۲ بهمن که روز پیروزی انقلاب اسلامی است و به عنوان برجستهترین یوم الله شناخته میشود، دارد؟
رضایی: یوم الله روز مشخصی به معنای اینکه فقط این روز، یوم الله است، نیست و هر روزی که در آن اتفاق مهمی رخ دهد که در راستای اهداف الهی و حرکت در مسیر خدا و انجام تکلیف الهی باشد، براساس ادبیات قرآنی یوم الله نامیده میشود.
آن روزی که سیلی به صورت آمریکا زده شد و بخشی از انتقام از آمریکا گرفته شد، به این دلیل که ضربهای محکم و تاریخی بر آمریکا وارد شد، یوم الله است. ۱۸ دی روز نقطه عطف تاریخی است. آمریکاییها تلاش کردند، تا حد ممکن پیامدهای حمله ایران را کم کنند، اما هم خودشان و هم دیگران میدانند که آن اتفاق، اتفاق بزرگ و نقطه عطفی در تاریخ منطقه و جهان است.
ایران به پایگاه آمریکایی حمله موشکی کرد و اعلام کرد که من این پایگاه را موشکباران کردم. ضمن اینکه اعلام کرد اگر حرکت دیگری انجام بگیرد، پاسخ کوبندهتری خواهیم کرد و آمریکا هم هیچ غلطی نتوانست بکند. این اتفاق تاثیر بزرگی در نوع نگاه جهان به آمریکا به وجود دارد و مشخص شد که آمریکا بر مبنای هیبت و ابهت و نه قدرت نظامی و فنی بر جهان سیطره پیدا کرده است و با حمله به برخی از کشورها از جمله عراق و افغانستان خرابی به وجود آوردند.
حمله ایران به پایگاه آمریکا، ابهت آمریکا را شکست. تعداد تلفات که البته تلفات بسیاری هم دادند، مهم نیست. مهم شکسته شدن ابهت آمریکا در افکار عمومی دنیا و مطرح شدن ایران به عنوان قدرت انقلابی بزرگ در جهان است که با صراحت و شجاعت در برابر قدرتی که خود را تک ابرقدرت جهان میداند، میایستاد؛ از این رو این اتفاق نقطه عطفی در تاریخ است و باید همواره از چنین روزی به عنوان یوم الله یاد کرد.
** مهمترین دلیل حرکت انقلاب بر مدار خود ولایتفقیه است
سوال: در یکی دو قرن اخیر شاهد وقوع انقلابهای بزرگ و بسیاری در جهان بودیم که بسیاری از آنان پس از مدتی به انحراف کشیده شدند و آن انگیزههای اولیه دیگر وجود نداشت. اما در مورد انقلاب اسلامی دیده میشود که همان انگیزهها همچنان ادامه دارد و علیرغم گذشت ۴۱ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، انقلاب همچنان بر مدار سابق خود حرکت میکند. به نظر شما دلیل پایداری انقلاب اسلامی چیست؟
رضایی: مهمترین دلیل وجود ولایت فقیه است. کسانی رهبری انقلاب را به عهده داشتند که فقیه مسلمان و شجاع و مدبر بودند. امام خمینی (ره) در طول دوره حیات خودشان از مسیر صحیح انقلاب اسلامی پاسداری کردند. دشمنان امیدوار بودند که بعد از رحلت امام خمینی، با به وجود آمدن جنگ قدرت، انقلاب اسلامی از بیرون برود و ایران دچار آشوب بشود. این تحلیل دشمن اشتباه بود و امید و آرزوشان فرو ریخت و در کمتر از ۲۴ ساعت پس از رحلت امام، رهبر بعدی انتخاب شد.
رهبر بعدی نیز فقیه بود که آگاهیهای سیاسی و دینی و دیگر ویژگیهای او موجب شد تا انقلاب از مسیر خود منحرف شد و پاسدار هوشیار و شجاعی در این رابطه بود. هرجا هم که احتمال منحرف شدن مسیر وجود داشت، جلوی انحراف ایستاد.
در طول ۴۰ سال گذشته، علیرغم اینکه در مسائل داخلی دچار ضعفها و نقصهایی بودیم اما در مسیر انقلاب دچار انحراف نشدیم.
عامل بعدی مردم ایران هستند. اگر مردم به معنای واقعی کلمه یعنی عامه مردم به هر دلیل بخواهند از مسیری منحرف بشوند، سنت الهی بر این است که هیچ کس نمیتواند جلوی آن را بگیرد که نمونه آن در تاریخ صدر اسلام و در ماجرای غصب خلافت از امام علی (ع) قابل مشاهده است.
مردم ایران در تمام سختیها در کنار امام بودند و اگر امام فرمانی میداد، عامه مردم به آن راه میرفتند. البته هیچگاه نمیشود که تمامی مردم یک کشور مانند هم هستند، اما عامه مردم به مسیر انقلاب پایبند و وفادار بودند و به نصایح رهبری و امامین انقلاب گوش دادند؛ ولو اینکه در زندگی خود دچار مشکلاتی هم بودند. پس عامل دوم هوشیاری، دقت و نجابت مردم ایران بوده است که مسیر را به گونهای پیمودند که انقلاب دچار انحراف نشود.
از اتحاد امام و امت است که انقلاب در طول چهل سال در مسیر خود باقی مانده و پرنشاط است. دشمنان در تبلیغاتشان عنوان میکنند که مردم از انقلاب پشیمان هستند. اما واقعیت این است که اگر مردم از انقلاب پشیمان بودند، وضعیت کشور جور دیگری بود و میلیونها نفر در مراسم تشییع سردار سلیمانی شرکت نمیکردند.
** اعتراضات مردمی معطوف به سیاستها و عملکردهاست نه اصل انقلاب و نظام
سوال: جامعهشناسان سیاسی در تفسبر جامعه ایران تعابیری همچون جامعه انقلابی و جامعه اعتراضی دارند. آنهایی که موضوع جامعه اعتراضی را مطرح میکنند، اشارهشان به اعتراضات آبان است. با توجه به اتفاقات اخیر آیا جامعه کنونی ما جامعه انقلابی است یا جامعه اعتراضی؟ ویژگیهای جامعه انقلابی و اعتراضی چیست و چه تناسبی با هم دارند؟
رضایی: شاخصههای انقلاب اسلامی، حرکت در مسیر اسلام، ضدیت با استکبار، حمایت از مظلومان، تلاش در جهت استقرار عدالت اجتماعی در جامعه، تلاش برای حفظ عفاف و حجاب به معنای عام در جامعه و تلاش برای ایجاد استقلال در کشور است و مردم معتقد به این شاخصهها هستند.
سوال این است که در جامعه، چند درصد مردم حاضر به تسلیم شدن در برابر آمریکا هستند؟ آنانی که معتقد به مذاکره با آمریکا هستند، معتقد به این نیستند که در برابر آمریکا تسلیم شویم. اگر آمریکا بگوید که ایران حق ندارد موشک و انرژی هستهای داشته باشد، چند نفر مردم این را قبول خواهند کرد؟
اگر شاخصههای انقلابی را به صورت کلان در نظر بگیریم، مردم وفادارند. بله اعتراضاتی در کشور انجام میگیرد که مربوط به گران شدن بنزین است که بیشتر اعتراضات هم معطوف به نحوه اطلاعرسانی بود و مردم به این موضوع اعتراض داشتند. البته برخی نیز از این قضایا سواستفاده کردند و حوادث آبان را رقم زدند.
اعتراضی که در کشور انجام گرفت، اعتراض به برخی سیاستهای اتخاذ شده و عملکردهاست و اعتراض به اصل نظام جمهوری اسلامی نیست. اگر در شرایطی قرار بگیریم که عدالت اجتماعی به طور نسبی برقرار شده باشد و اشتغال به نحو مطلوب در کشور وجود داشته باشد و در یک کلام اوضاع و احوال اقتصاد متعادل باشد، آیا کسی است که اعتراض کند که چرا با آمریکا دشمن هستیم و ما نظام جمهوری اسلامی را نمیخواهیم؟ اگر پاسخ خیر است، نشان میدهد که مردم به شاخصههای انقلاب اسلامی معتقد هستند.
اعتراضات آبان ماه نسبت به قیمت بنزین و فشار بر اقشار پاییندست جامعه بود. اعتراض به حق بود و دولت بایستی تدبیر داشته باشد تا جلوی فشارها را بگیرد. اما مساله این است که دشمنان، اعتراض به اجزا را به اعتراض به اصل نظام تبدیل میکنند. بله ممکن است کسانی در میان این جمعیتها نفوذ پیدا کنند و شعار علیه اصل نظام بدهند، اما آیا اینها همه مردم ایران هستند. مردم به دلیل ناکارآمدیهای دولت و تحریمها تحت فشار اقتصادی هستند و ممکن است اعتراضاتی داشته باشند و این طبیعی است.
در جامعه فرانسه هر هفته شاهد اعتراض هستیم، اما آیا یکی از این رسانهها اعلام کردند که این اعتراض، اعتراض به اصل نظام فرانسه است؟ خیر. آنان با سیاست دولت مکرون مخالف هستند. در مورد آنان که هر هفته اعتراض میکنند، گفته نمیشود که اعتراض به اصل نظام است. اما کافی است هزار نفر در یک جا جمع بشوند، بلافاصله تمامی رسانهها با تمام قدرت روی این جمعیت تمرکز پیدا کنند و به حرکت عمومی مردم ایران علیه اصل نظام جمهوری اسلامی ایران تعمیم میدهند. این یک جنگ روانی است.
در جامعه ایران اعتراض و انتقاد وجود دارد و مسئولان و دولت باید به این اعتراضها توجه بکنند و اشکالات برطرف شود؛ اما آن چیزی که در زمان حاضر میبینیم حرکت عمومی علیه نظام و انقلاب اسلامی وجود ندارد، بلکه حرکت مردم در تشییع سردار سلیمانی نشان داد که در مسیر انقلاب اسلامی حضور دارند.
** امام با مبارزه فکری و فرهنگی توانست کادرسازی کند
سوال: کادرسازی برای انقلاب اسلامی که توسط امام خمینی شکل گرفت و سردار سلیمانی یکی از افراد برجسته این موضوع است، چه نقشی در ماندگاری انقلاب اسلامی داشته باشد؟
رضایی: امام خمینی انسان هوشمندی بود. جمله معروفی از ایشان است که در سال ۴۲ به شاه گفت کاری نکن که بگویم تو را از این مملکت بیرون بکنند. شاه میپرسد که نیروهای تو کجا هستند؟ امام میفرماید که همین کودکانی که اکنون در گهواره هستند. برخی به این سخن توجه نکردند و حتی خندیدند، اما بعد مشخص شد که منظور امام چه بوده است.
امام معتقد بود که باید برای انقلاب اسلامی، کار عقیدتی، فکری و فرهنگی انجام داد. این همان کادرسازی است. امام که حزب و تشکیلات سیاسی نداشت، بلکه با مبارزه فکری و فرهنگی توانست، کادرسازی بکند و تحول جدی در جامعه ایران به وجود بیاورد.
کار امام به نتیجه رسید، چون کادرسازی کرد. کادرسازی یعنی پرورش نیروهای متدین و انقلابی با استفاده از شبکه روحانیت. انقلاب اسلامی براساس اگاهی به ثمر رسید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد شکلگیری حزب جمهوری اسلامی هستیم که این اتفاق کار هوشمندانهای بود که برای انجام مسئولیتها مهم و اثرگذار بود. نیروهایی که قبل از انقلاب اسلامی ساخته شده بودند، به جای اینکه جداگانه کار بکنند، پس از پیروزی انقلاب در حزب سازماندهی شدند و در مقابل حرکتهای تشکیلاتی دیگر احزاب توانستند براساس اتحاد و هماهنگی، خط اصیل انقلاب را حفظ بکنند.
کادرسازی هرچند با ضعف و نقصهایی پس از پیروزی انقلاب انجام گرفت، اما ترویج افکار انقلابی همواره ادامه داشته است و این امر اثرگذار بوده است. رهبر انقلاب در کادرسازی و ترویج افکار انقلابی موثر بودند.
دفاع مقدس برای ما به عنوان بزرگترین عامل پرورش افکار انقلابی و تعمیق تفکرات دینی و انقلابی در بین نسل جوان بوده است. در طول هشت سال دفاع مقدس، کسانی که در کوره این دفاع بودند، امروز پایبند به ارزشهای انقلاب اسلامی هستند.
یکی دیگر از اثرات دفاع مقدس، ایجاد فضای معنوی در جامعه بود که در راس آن باید از موضوع شهادت یاد کرد. شهدا به عنوان آموزگاران جامعه ما محسوب میشوند. اینان معلمانی هستند که در میان ما نیستند، اما بیش از هر معلم دیگری اثرگذار هستند.
غربیها با تفکرات مادی خود نمیتوانند این موضوع را درک کنند و جای خوشحالی است که نمیفهمند و وقتی محاسبه میکنند، به نتیجه نمیرسند، چون این مسائل را درک نمیکنند.