به گزارش مشرق، محمد میرکیانی، خالق کتاب پرمخاطب «حکایتهای کمال» و از نویسندگان کودک و نوجوان کشورمان درباره فعالیت حوزه هنری طی ۱۰ سال اخیر و مدیریت «محسن مومنی شریف» در این نهاد فرهنگی اظهار داشت: آقای مومنی حتی پیش از ریاست بر حوزه هنری هم با حوزه ادبیات و کتاب مرتبط بود و کارهای خوب دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در دوره او موجآفرین شد.
وی با بیان اینکه موجآفرینی در زمان مدیریت مومنی شریف موجب شد برخی ناشران از آثار حوزه تقلید کنند، گفت: رمان، زندگینامهنویسی، خاطرات دفاع مقدس، خاطرات مدافعان حرم و بسیاری از این کتابها در دوره فعالیت او برجسته شد و موجب شد مسیر بسیاری از ناشران به این سو باشد.
میرکیانی با بیان اینکه شاهد نوسان قیمت کتاب در دوره اخیر بودیم، تصریح کرد: نوسانات قیمت ارز روی قیمت کتاب در دوره اخیر تاثیر گذاشت، اما در ۱۰ سالی که آقای مومنی در حوزه هنری حضور داشتند در بخش کتاب و کتابخوانی توانستند با همین مشکلات موجآفرین باشند. در روزگار ما آنچه در حد ارتباط جهانی اتفاق میافتد «موجآفرینی» است نه «مخاطبپذیری»؛ چرا که عمر مخاطبپذیری به پایان رسیده. اینکه حرکتی را نقشآفرین کنیم تا موج ایجاد کند کاری است که امروز در فضای مجازی هم شاهد تحقق آن هستیم. سالهاست که عمر مخاطبپذیری در حوزه فرهنگ به پایان رسیده است.
وی انتشار آثاری را که بسیار موفق بود، فراتر از ماموریت حوزه هنری برشمرده و عنوان کرد: حرکت حوزه هنری در مسیر تولید این آثار بر سایر ناشران نیز تاثیرگذار بود؛ حتی بسیاری از ناشران تحت تاثیر کتابهای ارزشی این موج حوزه هنری تاسیس شدند که اتفاقی خوبی شمرده میشود. به نظرم در دوره مدیریت آقای مومنی پرداختن به آثار ارزشی در حوزه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی تبدیل به موج فرهنگی شد.
نویسنده کتاب «تن تن و سندباد» در پاسخ به اینکه چه کاری در این مدت میتوانست انجام شود که اجرایی نشد و یا در برنامه مدیریت جدید چه کارهایی باید در اولویت باشد، ابراز داشت: در حوزه مدیریت فرهنگی در برابر کار خوب کار بهتری هم وجود دارد. پس نباید قانع به نقطه کنونی باشیم و باید پیش رویم. در بخش ادبیات گروه سنی «کودک» میتوانست اتفاقات بهتری رخ دهد، اما شاید آقای مومنی فکر میکرد این وظیفه بر عهده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یا ناشران خصوصی است، اما در حوزه کودک متاسفانه اتفاق موفقی را که در حوزه دفاع مقدس یا انقلاب اسلامی را شاهد باشیم، ندیدیم.
این مولف با تاکید بر اینکه مدیریت فرهنگی مقوله سهل و ممتنعی است، اضافه کرد: در کشور ما معلوم نیست به چه کسی «مدیر فرهنگی» میگویند! افراد صاحب فکر یا افرادی که مسئولیت میپذیرند؟ اما نهادهایی چون سازمان صداوسیما، حوزه هنری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساختار تعریف شدهای دارند که کارهای روتین آنها انجام میشود. هر مدیری هم منصوب شود امور آن نهاد انجام میشود، مهم این است در اتفاق بعدی در بحث تولید فکر و فرهنگ چه اتفاقی در حوزه مدیریت فرهنگی رخ میدهد.
میرکیانی «تجربه» را در حوزه مدیریت فرهنگی مهم دانست و گفت: مدیریت فرهنگی یعنی مدیریت روابط انسانی یا به تعبیری به تعداد شاعران، نویسندگان، آهنگسازان، بازیگران و هنرمندان تجسمی، شناسه فرهنگی و شخصیتی وجود دارد. باید ویژگی فرهنگی و شخصیتی هنرمندان را تشخیص داد و بر اساس توانمندی از آنها محصول و کارهای فرهنگی را مطالبه کرد، اما متاسفانه افرادی که با جریانشناسی یا شناسه فرهنگی آشنا باشند، کم هستند. هرچند نمیتوان در برابر تغییرات ایستاد اما بر این باورم «تجربه» حرف اول را در مدیریت فرهنگی میزند.
وی با بیان اینکه تجربه مهم است و باید در انتخابها دقت کرد، توضیح داد: به نظرم حوزه هنری باید مستقل باشد، اما تعریف شده ذیل سازمان تبلیغات اسلامی است. حالا اگر عناصری قرار است در راس مدیریت قرار گیرند، بهتر است دو یا سه سال به صورت قائم مقام فعالیت و در آن فضا تنفس کنند و بعد جایگزین مدیر شوند؛ زیرا ممکن است خیلیها اهل سوء استفاده باشند و از عدم شناخت مدیر بهره ببرند و پس از دو یا سه سال معلوم شود چه اتفاقاتی رخ داده است. حوزه هنری باید مدیریت حساب شده داشته باشد، جوانی شرط لازم است، ولی کافی نیست.