به گزارش مشرق، «رسول سنائی راد» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
این اقدام تروریستی که به بهانه نظارت بصری بر هواپیمای عبوری در آسمان یک کشور ثالث و آنهم برای تأمین یک پایگاه اشغالی برای آموزش تروریستهای تکفیری انجام شد، میتوانست مقدمه یک جنایت و فاجعه انسانی باشد که امریکاییها پیش از این در ۱۲ تیرماه سال ۱۳۶۷ مشابه آن را انجام داده و هواپیمای مسافربری ایران را بر فراز خلیج فارس با حدود ۲۹۰ سرنشین بیگناه منهدم ساختهاند. این اقدام تروریستی نیز میتوانست منجر به یک فاجعه بزرگ شود، اگر:
بیشتر بخوانید:
ضرورت یک پاسخ به امریکا
شکایت مدیرکل شرکت هواپیمایی غیرنظامی سوریه برای تعرض به ماهان
۱- اشتباه سامانه پدافند هوایی سوریه را موجب شده و با شلیک پدافند هوایی، هواپیمای ایران مورد اصابت قرار گرفته و موجب قربانی شدن سرنشینان آن میشد. در این صورت جمهوری اسلامی را متهم به استفاده مشکوک از فضای سوریه کرده و عامل سقوط را نیز سامانههایی میدانستند که خودش برای تقویت پدافند هوایی کشور سوریه، در اختیار نیروهای مسلح آن قرارداده است. چه بسا برخی عناصر عقدهای و سطحی در داخل ایران نیز با این موج روانی و رسانهای همراه میشدند. آنگونه که نسبت به این جنایت تروریسم دولتی امریکا سکوت کرده و به این اقدام وحشیانه و تروریستی امریکایی علیه سرنشینان هواپیما که شامل پیر و جوان، زن و کودک بودند، هیچ واکنش و اعتراضی به خرج ندادند.
۲- اشتباه خلبان هواپیما در شرایط بحرانی و ناتوانی در عبور از وضعیت ناشی از این تعرض هوایی خطرناک موجب سقوط هواپیما میشد. آنگاه چه روایتها که از ماهیت سرنشینان و بار این هواپیما، ارائه نمیشد و چه ابهاماتی که به کاربرد این پرواز در آسمان سوریه، نسبت داده نمیشد؟ در این صورت مدعیان حقوق بشر در خارج و داخل کشورمان سینهچاک دفاع از حقوق انسانی قربانیان این حادثه شده و هیچ تردیدی در مقصر جلوه دادن نظام جمهوری اسلامی به خود راه نمیدادند.
آنچه مسلم است در این ماجرا، هواپیماهای جنگی تروریستهای امریکایی با نزدیک شدن به هواپیمای مسافربری و انجام مانورهای خطرناک نهتنها حقوق مسافران در آزادی سفر و قوانین مربوط به هوانوردی را نقض و موجب وحشت سرنشینان و سلب آرامش روانی آنان شدهاند، بلکه این تعرض وحشیانه میتوانست مقدمه یک جنایت ضدبشری و فاجعه بزرگ یعنی سقوط هواپیما نیز باشد؛ بنابراین انتظار میرود که مسئولان مرتبط از تمامی مسیرها و روشهای لازم برای محکومیت این اقدام تروریستی امریکا و پیگیری حقوق سرنشینان وحشتزده و آسیبدیده هواپیما و همچنین نقض حقوق هوانوردی استفاده کرده و گریبان تروریستها را رها نکنند. بالاتر از این اقدام عملی برای توقف این نوع اقدامات تروریستی و جلوگیری از تبدیل آن به یک رویه برای تروریستهای امریکایی است که با تکیه بر قلدری و توهم برتری در قدرت سخت، این قبیل اقدامات بزدلانه و در عین حال خطرناک را مرتکب میشوند.
بیتردید علاوهبر اطلاع قبلی امریکاییها از این پرواز و نوع هواپیما یا دسترسی ساده به این اطلاعات که از قبل برنامه آن به سازمانهای مرتبط اعلام میشود، امکان رصد راداری آن برای تروریستهای امریکایی فراهم بوده و هیچ نیازی به پرواز هواپیمای جنگی از کشور اردن برای آنچه نظارت بصری نامیدهاند، برای تشخیص مسیر و نوع هواپیما نداشتهاند. بلکه این اقدام تروریستها از نگاه خودشان نوعی ارسال پیام به تهران بوده که با اتکا به نفوذ منطقهای خود، خواستار خروج تروریستهای امریکایی از منطقه بوده و اراده خود را برای پیگیری و تحقق آن اعلام داشته است.
برخلاف محاسبه و تصور تروریستهای امریکایی که چنین اقدامات بزدلانه و تروریستی را مانعی برای پیگیری این اراده جمهوری اسلامی میدانند، این اقدام هم منطق درست این اراده را نشان میدهد که به خطرساز بودن حضور امریکاییها و تنشآفرین بودن آن برای منطقه برمیگردد و هم رفتارها و کنشهای منطقستیز و غیرعقلایی امریکایی در این حضور نامشروع و مستکبرانه را به اثبات میرساند.
این اقدامات و رفتارهای پرخطر نشان میدهد که توهم برآمده از مغز کوچکی که حضور منطقهای امریکا را در منطقه پرتنش غرب آسیا دنبال میکند و به بدنه و هیکل بزرگ تروریستی خود دلخوش کرده است، میتواند همان سرنوشت شوم کشتی غولآسا و پرزرق و برق تایتانیک را برای امریکا رقم بزند. قبل از اینکه دیر شود باید برای چنین توهمی خطرساز و فاجعهآفرین فکری کرد.