گروه فرهنگي مشرق، مقام معظم رهبري، درباره اين عهد تصريح کرده اند: چيزهايى است كه حكومت بايد به عنوان مطالبات حقيقى مردم به آنها بدهد؛ يكى از پيامها اين است كه مردم بدانند از حكومت چه بايد بخواهند؛ حقِّ حقيقى و مطالبهى واقعى آنها از حكومت چيست.
عبارات زير از بخش هاي مهم از اين عهد است:
1- حرف مردم پشت سر حاکمان
مردم در کارهاى تو به همان چشم مى نگرند که تو درکارهاى واليان پيش از خود مى نگرى و درباره تو همان گويند که تو درباره پيشينيان مى گويى.
2- عدم استفاده از خشونت در برخورد با رعيت
چونان حيوانى درنده مباش که خوردن مردم را غنيمت شمارى، زيرا آنان دو گروهند: يا همکيش تو هستند يا همانند تو در آفرينش.
3- از مجازات مجرمان خشنود مشو
هرگاه کسى را بخشودى، از کرده خود پشيمان مشو و هرگاه کسى را عقوبت نمودى، از کرده خود شادمان مباش.
4- نگو که مردم بايد از حاکم اطاعت کنند
مگوى که مرا بر شما امير ساخته اند و بايد فرمان من اطاعت شود. زيرا چنين پندارى، سبب فساد دل و سستى دين و نزديک شدن دگرگوني ها در نعمت هاست.
5- اهميت دادن به عصبانيت مردم
خشم توده هاى مردم، خشنودى نزديکان را بي فايده مي کند و حال آنکه اگر توده هاى مردم از تو خشنود باشند، خشم نزديکان بي اثر است.
6- دشمن اصلي حاکم اسلامي کيست؟
بايد که دورترين افراد از تو، و دشمن ترين آنان در نزد تو، کسى باشد که بيش از ديگران عيب جوى مردم است.
7- عدم اعتماد به سخن چين
گفته سخن چين را تصديق مکن. زيرا سخن چين، خيانتکار است هر چند خود را چون نيکخواهان وانمايد.
8- وزير تلخ زبان، بهترين وزير است
بايد که برگزيده ترين وزيران توکسانى باشند که سخن حق بر زبان آورند، هر چند تلخ باشد.
9- درخواست از رعيت براي تمجيد نکردن حاکم
از آنان بخواه که تو را فراوان نستايند، زيرا ستايش آميخته به تملق، سبب خودپسندى مي شود و آدمى را به سرکشى وا مي دارد.
10- اصلي و فرعي نکردن امور
نبايد بدين بهانه که به کارهاى بزرگ مى پردازى، از کارهاى کوچک غافل بمانى.
11- توجه به افراد صالح و باسابقه
مسؤولان شايسته را از ميان گروهى بجوى که اهل تجربه و آزرم و حياء هستند و از خاندان هاى صالحي که در اسلام، سابقه اى ديرين دارند.
12- اطمينان از دريافت نامه ها و پاسخ به آنها
غفلت دبيران سبب نشود که نامه هاى عاملانت را به تو نرساند يا در نوشتن پاسخ درست تو به آنها درنگ روا دارند.
13- سخنراني بدون سانسور مردم بدون حضور محافظان
براى ديدار با رعيت به مجلس عام بنشين، مجلسى که همه بتوانند در آن حاضر شوند و بفرماى تا سپاهيان و ياران و نگهبانان و پاسپانان بروند، تا سخنگو بى هراس و بى لکنت زبان سخن خويش بگويد.
14- عدم اعتماد به نزديکان و خويشاوندان
بدان که والى را خويشاوندان و نزديکاني است که در ايشان خوى برترى جويى و گردنکشى است و در معامله با مردم رعايت انصاف نکنند.
15- نحوه برخورد با مردمي که تو را ستمگر مي دانند
اگر رعيت بر تو به ستمگرى گمان برد، عذر خود را به آشکارا با آنان در ميان بگذار و با اين کار از بدگماني شان بکاه.
16- تلاش براي پذيرش صلح با دشمن
اگر دشمنت تو را به صلح فراخواند، از آن روى برمتاب که خشنودى خداى در آن نهفته است. ولى پس از پيمان صلح، مراقب دشمن باش و نيک، برحذر باش.
17- وفاي به عهد حتي با مشرکان
حتى مشرکان هم وفاى به عهد را در ميان خود لازم مى شمرند. پس در آنچه بر عهده گرفته اى،خيانت مکن و پيمانت را مشکن و دشمنت را به پيمان مفريب! زيرا تنها نادانان شقى در محضر خداى تعالى، سرکشي کنند.
18- خون ناحق، حکومت را از بين مي برد
مبادا که حکومت خود را با ريختن خون حرام تقويت کنى، زيرا ريختن چنان خونى، نه تنها حکومت را ناتوان و سست سازد، بلکه چنين حکومتي را از ميان برمى دارد يا به ديگران مى سپارد.
19- خون بهاي مقتولان به دست نيروهاي خودسر را بپرداز
اگر به خطايى دچار گشتى و کسى را کشتى و يا تازيانه ات، يا شمشيرت، يا دستت در عقوبت، از حد درگذرانيد يا به مشت زدن و يا بالاتر از آن، به ناخواسته مرتکب قتلى شدى، نبايد گردنکشى و غرور قدرت تو، مانع آيد که خون بهاى مقتول را به خانواده اش بپردازى.
20- مسأله اي را که همه مي دانند حاکم نبايد لاپوشاني کند
مبادا در آنچه توجه تو به آن ضرورى است و همه از آن آگاهند، خود را به نادانى بزنى! زيرا بزودى آن را از تو مى ستانند.
21- بزرگ نشمردن خدمات و منت نگذاشتن و خلف وعده نکردن:
زنهار از اينکه به خاطر احسان خود، بر رعيت منت بگذارى يا آنچه را براى مردم انجام داده اى بزرگ شمارى يا وعده دهى و خلاف آن کنى. زيرا منت نهادن، احسان را باطل کند و بزرگ شمردن کار، نور حق را خاموش گرداند و خلف وعده، سبب برانگيختن خشم خدا و مردم شود.
22- دشمن را با درشت گويي خشمگين مکن
سخن زشت بر زبان مياور و قهر دشمن را برميفروز.
کد خبر 110166
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۵:۳۲
- ۲ نظر
- چاپ
عهد امیرالمؤمنين امام علي(ع) به مالک اشتر، بارزترين و روشن ترين نمونه از دستورها و توصيه هاي ائمه معصومين عليهم السلام به حاکمان جامعه اسلامي و کارگزاران حکومت است که به نظر مي رسد اين پيشنهادها نه فقط براي فرمانروا، بلکه براي مديران و کارکنان نظام در هر مرتبه اي نيز قابل استفاده و قابل توجه است.