به گزارش مشرق، سری اول برنامه «قرنطینه» شبکه پنج را یادتان هست؟ همان که در ایام نوروز پخش میشد و علی مسعودی یا بهتر بگویم علی مشهدی برنامه را اجرا میکرد و با هنرمندان ارتباط تصویری میگرفت و کلی فضای شاد و مفرح برایمان ایجاد میکرد؟ سری جدید این برنامه مدتی است با اجرای امین زندگانی پنجشنبهشبها روی آنتن میرود و تلاش شده تا مسائل و معضلات اجتماعی از دریچه نگاه طنز مورد بررسی قرار بگیرد و زندگانی هم میزبان چهرههایی است که برایمان آشناست. نکته جالب این برنامه حضور مهمانان اعم از مدیران و اهالی ادب و هنر است که به یک گپ صمیمانه و دوستانه دعوت میشوند و مسائل و معضلات مهم روز را از نگاه خود بررسی میکنند. قرنطینه در گروه تامین و پخش مرکز بسیج صداوسیما تولید میشود.
استودیو یاس تپه صبا
تپه صبا را دیگر با برنامههای شبکه پنج میشناسیم. چون استودیوی اغلب برنامههای شاخص این شبکه در این مکان قرار دارد. فضایی بسیار دیدنی با مناظر چشمنواز که کنار یک حوض بزرگ قرار دارد. استودیو یاس که یکی از ساختمانهای قدیمی سازمان است و از این استودیو برنامههای قرنطینه و تهران بیست روی آنتن میرود، کنار یک جوی آب قرار دارد که روی دیوارش لوگوی شبکه و نقاشی زیبایی است.
هنوز میتوان باقیمانده برف چند روز گذشته را روی چمنها دید که حتی تیغ آفتاب هم نتوانسته آنها را محو کند. هنوز یک ساعتی به ضبط برنامه مانده که مجریان برنامه به خانه برمیگردیم از کنار استودیو عبور کرده و به اتاق گریم میروند که در همسایگی استودیو یاس قرار دارد.
از یک راهرو باریک عبور کرده و وارد استودیو میشویم که دکور برنامه در سمت راست آن قرار دارد و مقابل آن هم دکور برنامه تهران بیست است. دکور قرنطینه شامل دو صندلی و یک میز و چند گلدان و کتاب است که روی میز هم دو لیوان با عکس کاریکاتور امین زندگانی قرار دارد. در مرکز دکور هم لوگوی برنامه در حال نصب شدن است. مجری هنوز نیامده و فیلمبردارها در حال مستقر شدن در جای خود هستند. یکی از دوربینها مخصوص مهمان و یکی مخصوص میزبان است و یک دوربین و یک کرین هم مقابل دکور قرار دارد. مجری هنوز نرسیده و مسؤول نور پشت میزش که گوشهای از استودیو قرار دارد، مینشیند و نورهای دکور را تنظیم میکند. به گفته تهیهکننده در طول روز دو برنامه ضبط میشود که منصور ضابطیان و مسعود دهنمکی مهمانان امروز این دو برنامه با موضوعات متفاوت هستند که هنوز وارد استودیو نشدهاند.
مرور خاطرات «اخراجیها»
نگاهمان به در شیشهای میافتد که در گوشهای از استودیو قرار دارد که منظره زیبایی از باغ کنار استودیو را میتوان از طریق این در شیشهای که البته قفل هم است تماشا کرد و لذت برد. هنوز مجری نیامده و ما ترجیح میدهیم در باغ و روی نیمکت سنگی منتظر آغاز ضبط برنامه بمانیم و شاهد شیطنت گربههای باغ باشیم که با فاصله از استودیو در حال بازی و شیطنت هستند. البته کمی غذا دادن به گربهها باعث شد تا آنها ما را تا در استودیو همراهی کرده و گاهی داخل استودیو هم از روی کنجکاوی سرک بکشند.
فضا بسیار آرام است و فقط صدای کلاغها از لابهلای درختان و گربههای باغ شنیده میشود. مجری هم در حالی که کولهای روی دوش دارد، کمکم از راه رسیده و به اتاق گریم که کنار استودیو قرار دارد، میرود. البته به دلیل سرما و کرونا ماسک و کلاه اجازه نمیدهد که زندگانی را در نگاه اول بشناسیم. اما وقتی ماسکش را برمیدارد تا آن را عوض کند او را شناخته و با هم احوالپرسی میکنیم. در نهایت شرایط مهیا شده و ضبط برنامه اول با حضور دهنمکی آغاز میشود. موضوع برنامه «مدیریت بحران» است و زندگانی سعی میکند در جایگاه میزبان در عین جدی بودن فضا را هم با شوخیهای به موقع تلطیف کند تا بیننده از همراهی با برنامه خسته نشود. مهمان هم در ابتدا خیلی رسمی و جدی وارد برنامه میشود اما مجری با شوخیهایش سعی میکند به قولی رگ خواب مهمان را در کنال ادب پیدا کرده و کاری کند که برنامه برای مردم کسلکننده نباشد. بنابراین حرف از فیلمهای سینمایی دهنمکی و خاطرات پشت صحنه به میان میآید و مهمان هم کمکم یخش آب شده و لبخند میزند.
کمکم هوا هم تاریک میشود و از همان در شیشهای قفل شده میتوان چراغهای باغ را دید که روشن میشوند. نکته جالب اینکه همهچیز مقابل دوربین مرتب و منظم است. اما پشت صحنه کلی وسایل و کیف و کوله هست که متعلق به عوامل این برنامه است. بحث مهمان و مجری به جنگ و خدمت سربازی و خاطراتشان میرسد. همچنین دهنمکی اشاراتی به فیلم «ملک سلیمان» و بازی زندگانی میکند. در این میان گریزی هم به فیلمهای «اخراجیها» زده میشود و دهنمکی اتفاقات پشت صحنه را بیان میکند. یکی از نویسندههای برنامه، بیسیم در دست دارد و از طریق آن با صدای آرام با مجری صحبت میکند و نکاتی را به او یادآور میشود. با اینکه در استودیو باز است اما هیچ سروصدایی مانع کار نمیشود و ضبط برنامه بدون هیچ مشکلی ادامه پیدا میکند.
از مدیریت بحران تا حریم خصوصی
ضبط این برنامه به پایان میرسد و مجری برای تعویض لباس به اتاق گریم میرود تا برای برنامه دوم آماده شود. منصور ضابطیان، مهمان برنامه دوم است که از راه رسیده و با تهیهکننده و نویسنده صحبت میکند. زندگانی برای ضبط دوم آماده میشود و پیش از آغاز برنامه متن پلاتو ابتدایی را مرور میکند. موضوع این برنامه «حریم خصوصی» است و مجری با این موضوع وارد بحث میشود. تهیهکننده به ساعتش نگاه میکند اما کوچکترین استرسی ندارد.
گرچه باید زودتر برنامه را به پایان برسانند تا خللی در پخش برنامه تهران بیست به وجود نیاید و آن برنامه به موقع روی آنتن برود. ما بین ضبط برنامه یکی از عوامل زندگانی را به اشتباه حیایی صدا میزند و همین موضوع باعث میشود تا زندگانی از خاطراتی که در این زمینه دارد و او را با بازیگران دیگر اشتباه گرفتهاند، بگوید. تهیهکننده هم اشارهای به سریال «خانه امن» و نقش افشین دارد و همین موضوع باعث شوخی آنها میشود. برنامه به همین منوال به پایان میرسد و در این بین عوامل برنامه «تهران بیست» هم از راه میرسند و مشغول کار هستند. گروه به سرعت وسایلش را جمع کرده و استودیو را به گروه سازنده دیگری تحویل میدهد.
یک گفتوگوی جالب
مسعود دهنمکی یکی از مهمانان این برنامه درباره حضورش در قرنطینه و ویژگی این برنامه به جامجم گفت: وقتی از مردم میخواهند در این شرایط در خانه بمانید، قطعا باید برنامههای سرگرم کنندهای هم تولید کنند و به تعبیری شرایط قرنطینه را برای مردم مهیا کنند. این برنامه هم عنوانش و هم موضوعش برای من جذاب بود که دوست داشتم در آن حضور پیدا کنم. گفتوگویی هم که با آقای زندگانی داشتم برای من جالب بود. امیدوارم برای مردم هم موقع پخش جالب باشد و حرفهای تکراری نزدهباشیم.
یک گفتوگوی شاد
علیرضا خوشبیان مدیر گروه تامین و هماهنگی پخش بسیج صداوسیما برنامههای گفتوگو محوری که در تلویزیون پخش میشود، معمولا فضای خشک و رسمی و کسل کنندهای دارند اما برنامه قرنطینه با توجه به بخشهایی که دارد از جمله دوربین مخفی - که خیلی هم مورد توجه مردم قرار گرفته - سعی دارد برای مخاطبان جذابیت ایجاد کند و فقط نمیخواسته آنتن را پر کردهباشد.
من فکر میکنم در کل سازمان فقط سه چهار برنامه هست که این ویژگی را دارد که در عین اینکه برنامه گفتوگو محور است، فضای شادی هم داشتهباشد تا مخاطب را خسته نکند.
چون فکر میکنم خیلی مهم است حرفهای مهم و جدی را به گونهای برای مخاطب بیان کنیم که بتواند تاثیرگذار باشد. البته ایده این برنامه زمانی توسط بچهها شکل گرفت که مردم از کرونا ترسیدهبودند و فضای خشک و بدی در جامعه حاکم شدهبود.
همه روحیهشان را از دست دادهبودند و مهمانی نمیتوانستند بروند و همین موضوع در روحیه مردم تاثیر گذاشتهبود. اخبار کذب و شایعات هم بسیار بود. بنابراین به فکر افتادیم برنامهای تولید کنیم که به نوعی به مردم روحیه بدهیم. در فصل یک از اجرای علی مسعودی هم استفاده کردیم تا فضای کار کمدی و دلچسب باشد. خوشبختانه هم در سری قبل و هم در فصل دوم که این روزها روی آنتن است، برنامه با استقبال خوبی مواجه شدهاست.
طرح معضلات اجتماعی در قرنطینه
محمد ابراهیم امینیان، تهیهکننده قرنطینه در گفتوگو با جامجم درباره ویژگیهای این برنامه و تغییرات سری جدید و همچنین انتخاب امین زندگانی بهعنوان مجری برنامه گفت:
همانطور که میدانید فصل نخست برنامه در ایام نوروز و با اجرای علی مسعودی روی آنتن رفت که در ایام قرنطینه پخش میشد. یعنی استارت برنامه از آنجا خورد، اما در فصل جدید سعی کردیم برنامه را به سمت گفتوگو پیش ببریم و تغییراتی در فرمت و دکور داشتهباشیم. البته در فصل اول محوریت برنامه کرونا بود، اما در فصل دوم نگاهمان این بود که فضای متفاوتی را از سری قبل برای برنامه ایجاد کنیم. یعنی خواستیم به موضوعات اجتماعی بپردازیم و از دریچه طنز هم به این موضوعات نگاه کنیم. البته در قسمت اول سری دوم آقای حریرچی مهمان برنامه بود و طبیعتا درباره کرونا هم صحبت کردیم، اما سعی کردیم به موضوعات مهم دیگری هم بپردازیم. حتی در دکور و رنگهایی که استفاده کردیم هم تغییراتی را به نسبت فصل یک داریم.
تا پایان سال با قرنطینه
در انتخاب مهمانهای برنامه تلاش کردیم تا مطابق موضوعاتی که مطرح میکنیم، مهمانها را هم انتخاب کنیم. یعنی اینگونه نبود که اول مهمان را انتخاب و بعد به موضوعات فکر کنیم. ما گروه سردبیری داریم که اغلب بچههای نخبه و جوانی هستند که براساس پژوهشی که دارند و اطلاعاتی که کسب میکنند، مهمانها را پیشنهاد میدهند. خوشبختانه تا به امروز هم با مشکلی روبهرو نشدیم و با هر دوست و عزیزی که تماس گرفتیم و به برنامه دعوت کردیم در برنامه حضور پیدا کردند. قرنطینه در ۲۰قسمت طراحی شده که تا پایان سال روی آنتن خواهیم بود.
از علی مسعودی به امین زندگانی
در واقع ما میخواستیم یک تغییر کلی نسبت به سری قبل داشته باشیم. به همین دلیل ترجیح دادیم این تغییر کلی از مجری برنامه شروع شود. البته آقای مسعودی هم خیلی خوب برنامه را در سری اول اجرا کرد، اما بهدلیل اینکه به معضلات و موضوعات مهم در این سری میپردازیم و میخواستیم در بخش گفتوگوها راهحلی هم برای آن معضل داشته باشیم، بنابراین از آقای زندگانی دعوت به همکاری کردیم. البته آقای زندگانی لطف داشت و با ما تا به امروز همکاری خوبی داشته. به هر حال هماهنگی بازیگر با یک برنامه تلویزیونی کار راحتی نیست. با این حال دوستی و صمیمیت خوبی با هم داریم و خوشبختانه مخاطب هم پذیرفته و مورد توجهش قرار گرفته است. آقای زندگانی وجهه بسیار خوب و دوستداشتنی بین مردم و مخاطبان دارد و اینکه میخواستیم حرفهایی را که در این برنامه میزنیم تاثیرگذار باشد. بنابراین خیلی خوشحالیم که توانستیم با ایشان همکاری کنیم. البته میزان تاثیرگذاری مجری و حرفهای مهمی که در برنامه زده میشود ملاک ما برای انتخاب مجری بود و شهرت و محبوبیت آقای زندگانی باعث میشد به این هدفمان برسیم.
تعامل برنامه با مخاطب
معمولا رسانهای پویاست که با مخاطب تعامل داشته باشد. ما هم تلاش کردیم با مخاطبانمان در ارتباط باشیم و حتی در بحث مهمانهایی که پیشنهاد میدهند و مطابق با موضوعات برنامه هست به نظرشان احترام میگذاریم. دوستان لطف دارند و پیشنهاد سوژه هم میدهند. بهخصوص موضوعات اقتصادی که اغلب سوژههایی که مطرح میکنند مرتبط با این موضوع است. تا به امروز هم واکنشها و بازخوردهای خوبی گرفتیم و خوشحالیم که توانستهایم برنامهای را بسازیم که مخاطبان دوست داشته باشند و با بخشهای مختلف آن همراه شوند. بنابراین اگر در فصلهای بعدی هم این برنامه ادامهدار باشد قطعا با ایدههای جدید و مخاطب پسند میآییم و سعی میکنیم به تکرار نیفتیم.
بیشتر بخوانید:
پرونده بازنمایی اقوام ایرانی در سینمای مستند روی میز نردبان
اجرا، نوعی دیگر از بازیگری است
امین زندگانی را بیشتر به عنوان بازیگر میشناسیم. اما او نیز مانند برادرش تجربه اجرا دارد. وی مدتی است در این برنامه میزبان اهالی ادب و هنر است و با توانایی که در اجرا دارد توانسته مورد توجه قرار بگیرد. با او دقایقی همکلام شدیم که حاصل آن را میخوانید:
قطعا شما پیش از قرنطینه هم پیشنهاد اجرا داشتید. اما چطور شد اجرای این برنامه را پذیرفتید؟
البته سال ۱۳۸۰ اجرای برنامه «کاغذ کاهی» را برعهده داشتم که نقد سریالهای تلویزیونی بود که نیمه شب پنجشنبه پخش میشد و جزو برنامههای پربیننده شبکه یک بود. خاطرم هست فکسها را همان موقع به صورت زنده میخواندیم. بنابراین با این فضا بیگانه نبودم. البته برای شبکه جامجم هم برنامههایی داشتم.
منظورمان این بود که سالهاست از فضای اجرا دور بودید و با این برنامه بار دیگر اجرا را تجربه کردید.
من فکر میکنم اجرا هم مثل بازیگری است. یعنی معتقدم اجرا، نوع دیگری از بازیگری است. چه بسا سختتر از بازیگری است. میتوانم بگویم تقریبا من جزو انتخابهای تمام مسابقات تلویزیونی که در حال پخش هستند بودم و پیشنهاد اجرای مسابقات به من شد اما منظورم این است اول به من پیشنهاد شد و من نپذیرفتم و سراغ دوست دیگری رفتند. به هر حال من هم جزو گزینههای اجرای این مسابقهها بودم. دلیلش هم این بوده که خودم باید با آن برنامه یا مسابقه ا��تباط برقرار کنم تا بتوانم به عنوان مجری، مخاطب را هم با خودم همراه کنم.
یعنی از بین پیشنهادهایی که داشتید هیچکدام از مسابقهها راضیتان نکرد؟
از بین مسابقهها «مافیا» را که علیرام نورایی اجرا میکند، دوست داشتم. باقی را خیلی دوست نداشتم.
منظورتان این است که به پیشنهاد اجرا هم مثل پیشنهاد بازیگری نگاه میکنید و نسبت به آن سختگیر هستید؟
بله باید برای من خاص باشد. اتفاقا وقتی اجرای قرنطینه به من پیشنهاد شد که البته آقای مسعودی هم در سری قبل خیلی خوب اجرا کرده بود. اما به من گفته شد در رویکرد جدید برنامه میخواهند بیشتر گفتوگو محور باشد. من احساس کردم این برنامه میتواند شما را وارد ارتباطات جدیدی کند. یعنی میتوانید بخشی از خودتان را در برنامه پیدا کنید. در ضمن برنامه خیلی ربطی به سرگرم کردن ندارد. چون من هم اصولا آدم سرگرم کنندهای نیستم. اما باید تلاش کنم تا گفتوگوها برای مخاطب جذاب باشد.
پس کار شما در این برنامه خیلی سخت است و همه چیز به اجرای شما بستگی دارد.
سخت نیست اما باید گفتوگوها را صمیمی برگزار کنیم. البته بخشهای جذابی هم دارد که من آیتم دوربین مخفی را خیلی دوست دارم. جالب است وقتی برای اولین بار کاریکاتور خودم را روی لیوانها دیدم، کمی معذب شدم اما بعد برایم جالب بود.
آمادگی اجرای یک برنامه گفتوگو محور را داشتید؟
به هر حال ما آدمهای پرحرفی هستیم. اتفاقا من از آن آدمهایی هستم که سرصحنه یک دفترچه خاطرات قطور دارم و کلی خاطرات از هر پروژهای میتوانم برایتان تعریف کنم. بنابراین آدم کم حرفی نیستم.
هدایت کردن یک گفتوگو در یک برنامه تلویزیونی کار راحتی است؟
من اصطلاحی دارم مبنی بر اینکه ما بازیگران کور و کر داریم که نه میشنوند بازیگر مقابلشان چه میگوید و نه میبینند چه میکند و کار خودشان را میکنند. به همین دلیل ممکن است شما در جایگاه یک مخاطب نتوانید ارتباط برخی آدمها را در یک کار باور کنید. بنابراین من معتقدم ارتباط حرف اول را میزند. یعنی من هم باید شنونده خوبی باشم و هم بیننده درجه یک. به تعبیری خوب بشنوم و بعد سوال کنم، مثل بازیگری است. وقتی دیالوگ نداری بازیات شروع میشود. در ضمن معتقدم برنامه برای مهمان است. البته ممکن است برنامهای به نام مجری شناخته شود. اما برنامه برای مجری نیست و مهمان باید حرف بزند و دیده شود از همه مهمتر اینکه صمیمیت را با بیادبی نباید اشتباه بگیریم و مجری در عین ادب و احترام باید با مهمان صحبت و ارتباط برقرار کند.
چقدر مخاطب شما را به عنوان مجری این برنامه پذیرفته است؟
اولین مخاطب من مهمان برنامه است و خوشبختانه تا امروز برخورد مهمانها خوب بوده و از این برنامه به عنوان یک خاطره خوب یاد کردهاند و این یعنی من توانستهام میزبان خوبی باشم. اما درباره مردم باید بگویم به هر حال سلیقهای است. گاهی عدهای دوست ندارند بازیگر را در قامت اجرا ببینند. با این حال خوشبختانه من واکنش بدی ندیدهام.