سرویس سیاست مشرق - احتمالاً تا همین چند ماه پیشازاین دست جملات از زبان اصلاحطلبان که رئیسجمهور بعدی فردی بی سرنوشت است و تک دورهای خواهد شد! و یا اینکه قوه مجریه در ایران تنها یک تدارکاتچی است و بهتر است حسن روحانی استعفا داده و برود را بسیار شنیدهاید.
اصلاحطلبان که ادعا میکردند دیگر انگیزهای برای شرکت در انتخابات ندارند، حالا نه با یک نامزد مشخص که با چندین گزینه روی میز خودشان را برای شرکت در انتخابات آماده میکنند.
برگزاری دو کنگره در یک روز از سوی محفل کارگزاران و نیز حزب کاغذی مردمسالاری نشان داد احزاب اصلاحطلب، تنها دکور سیاسی خودشان را تغییر داده و با جمع شدن زیر چتر گعده افراطی خاتمی همان راه قدیمی را خواهند رفت.
اول ایران یا خودمان؟
شاید بسیاری انتظار داشتند که اصلاحطلبان حضور در انتخابات را با استراتژی انتقاد از خود و نیز عذرخواهی از مردم به خاطر سوء مدیریت هشتساله دولت روحانی، تندروی، قانونشکنی، ساخت یک طبقه ثروتاندوز و خلاف گو آغاز کنند؛ اما اولین قدم حزب کارگزاران نشان داد؛ آنها نهتنها چنین نگاهی به مناسبات پیش رو ندارند، بلکه با لحنی طلبکارانه همچنان به دنبال رفتارهای انتحاری برای تحولات آتی هستند. کارگزاران که تا همین چند ماه قبل اعتقاد داشت که اگر چوب خشک هم جای روحانی میگذاشتند، بهتر کشور را اداره میکرد[۱] تحت تأثیر احزاب شومنیست با یک شعار مرموز به میدان آمده است.
حزب کارگزاران سازندگی با شعار «اول توسعه ایران» در حالی به صحنه آمده است که محصول مهم این حزب لیبرال با شعار خصوصیسازی تنها خودمانی سازی اقتصادی در دو دولت هاشمی و خاتمی بوده است.
همین اعضای حزب که خود را لیبرال دموکرات مسلمان مینامیدند، با اعتقاد به اینکه حتی اگر مردم له شوند، باید خصوصیسازی را به سرانجام رساند، در عرض ۸ سال اقدامات سوداگرانه و سرمایه سالار، عدالت را قربانی کردند.
ماجرای رشت الکتریک مرثیهای از همین دست خصوصیسازیها است[۲]. در این مقوله یک کارخانه مهم و سرپا را تبدیل به ویرانهای کرده و آن را به نام همسران و خانواده خود کردند. کرباسچی و شرکا مدعی شده بودند میخواهند زمین مذکور در رشت را با ۶۰ آپارتمان در بالا شهر تهران معاوضه کنند. یادآور میشود کارخانه مذکور با ثمن بخس به قیمت ۲ میلیارد تومان و در ۱۳ قسط خریداریشده بود! درحالیکه قیمت واقعی کارخانه ۱۲ هکتاری رشت الکتریک حدود ۹۰ میلیارد تومان بود، به قیمتی تقریباً رایگان (۲ میلیارد تومان) و بهصورت اقساط ۱۳ ماهه، به همسر کرباسچی دبیر کل فعلی کارگزاران و همسران آقایان عبدالله نوری، غلامرضا قبه (معاون و شریک تخلفات کرباسچی در شهرداری) فروخته شد تا در آن شهرک بسازند!
حالا همین حزب برای مشکلات مردم اشک تمساح میریزد و محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی آن در کنگره اعلام میکند که تنها در ماه فقط ۷۰۰ دلار حقوق میگیرد. درحالیکه تنها با یک فقره رانت در شرکت «عمران کرمان»۵۰۰ میلیون دلار از جیب مردم برداشته و درنهایت با حکم دستگاه قضائی؛ دستش کوتاه شده است.[۳]
ارگان رسانهای این حزب در حالی گزارش تحقیقی از مسائل اجتماعی و فقر مردم با چاشنی سیاه نمایی مینویسد که خبرنگاران آن اجازه ندارند به طبقه چهارم و دفتر حزب رفته و از سران آن بخواهد درباره احکام سریالی دادگاه مفاسد اقتصادی توضیح کوتاهی بدهند!
قلدرمآبی دبیر کل و چند سؤال ساده
غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران، شخصیت جالبتوجهی دارد. کرباسچی آذر ۹۴ در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: دولت از طرف مقابل (اصولگرایان) یارگیری کرده و در مسائل سیاست خارجی؛ بازی طرفداران دولت اعمال نمیشود. حالا در اعتراف جالبتوجهی در کنگره آخر حزب میگوید نه از حمایت از دولت روحانی توبه میکند و نه پشیمان است[۴]
این اعتراف دیرهنگام نشان میدهد که اصلاحطلبان چارهای جز پذیرش آوارهای اقدامات دولت را ندارند، اما در اقدامی عجیب بهجای آنکه سرشان پایین بوده و اظهار پشیمانی کنند و یا حداقل تلاش کنند بخشی از این آوار را از روی دوش مردم بردارند، با قلدری و این دست جملات که «همینی که هست و باید در بازی باشیم» از خودشان سلب مسئولیت میکنند.
البته این دست سخنان از جانب دبیر کل حزب طبیعی است! حزب سیاسی که صندلیهای شورای شهر را به خریداران آن به قیمت گزاف فروخته تا آنها حتی از نفس کشیدن مردم نیز پول درآورند، اصولاً رابطهای با معیشت و کرامت انسانی شهروندان ندارد؛ که بخواهد وقتش را صرف این امور کند[۵]
کارگزاران که نشست حزبیاش را بدون حضور رسانهها برگزار کرده در محدود خبرهای منتشر شده از زبان دبیر کل حزب اعلام نموده؛ که به «ناسا» پیشنهاد دادهاند که یک حزب واحد اصلاحطلب با ریاست بهزاد نبوی تشکیل شود! پیشازاین نبوی ریاست کمپین انتخاباتی اصلاحطلبان را نیز برعهدهگرفته بود. نتیجه میدان دادن بیشتر به این سیاستباز قهار از سوی کارگزاران جالبتوجه است.
آنها نیز چون محفل افراطی نزدیک به خاتمی به این نتیجه رسیدهاند که در تحولات آتی در سیاست ایران باید رادیکالتر شوند. این تغییر فاز علامت مهمی در خود دارد. حالا میتوان تفسیر بهتری از سخنان فائزه هاشمی عضو مؤثر حزب کارگزاران پیدا کرد، جایی که او اعتقاد داشت که باید سیاستهای تحریمی ترامپ ادامه پیدا کند تا نظام سقوط کند!
این دست سخنان از جانب اشرافیهای شورشی خیلی هم اتفاقی و اظهارنظری شخصی نیست! نقد برادر به خواهر تنها نمایشی کوتاهمدت برای اجرای یک نقشه مهمتر است. دستورالعمل امنیتی کردن فضای انتخابات مدتها است که صادرشده است، کارگزاران، حالا کارگزار اجرایی بخشی از این پروژه است.
در رئوس راهبردی منتشر شده از سوی این حزب برای انتخابات ۱۴۰۰ علاوه بر تمرکز روی ادامه سیاستهای اشراف گرایی و ثروت سازی بر تغییر در سیاستهای خارجی دولت نیز بهصورت پررنگ تأکید شده است. دربند مربوط به این مسئله آمده است: باید سیاست خارجی ایران عرفی شود و از افزایش خشونت در منطقه با همکاری با کشورهای اسلامی (حکام عرب خلیجفارس) بپرهیزیم. جالبتوجه است که حزب کارگزاران، بهمانند ترامپ و دارودسته متحدانش؛ ایران را مسئول تنشهای منطقهای میداند! البته پیشازاین دبیر کل این حزب چند نفره و خانوادگی در اظهاراتی عجیب مدعی شده بود که حضور منطقهای ایران کاری بیهوده و افزایش کشتار است[۶].
کرباسچی و رفقایش که پیشازاین ستاد بایدن به فارسی را در تهران هدایت میکردند، با ذوق زدگی به استقبال دموکراتها رفته و تا کمر در برابر آنها تعظیم کرده بودند. ارگان رسانهای این حزب با ایجاد یک تصویر خیالی از روی کارآمدن بایدن نوشته بود که صبح فردای آغاز حکومت دموکراتها در کاخ سفید، تحریمها برداشته خواهد شد! این سطح از خوش خیالی و اعتماد به آمریکاییها در تاریخ ایران بی نظیر است.
البته که روز گذشته هم زمان با اینکه حزب کارگزاران در بیانیه تحلیلی خود با تکیه بر خواست آمریکاییها از برجام ۲ و ۳ و پایان حضور ایران در منطقه میگوید، جنی ساکی سخنگوی کاخ سفید در گفت و گو با الجزیره اعلام میکند که اقدام بیشتری از جانب آمریکا برای بازگشت به برجام صورت نخواهد گرفت! تفسیر این اظهار نظر بسیار ساده است. با وجود آنکه دولت و مدافعانش دستشان را به سوی غرب دراز کرده و التماس میکنند، حتی بهمانند دوران اوباما، طرف مقابل شکلاتیها به آنها تعارف نخواهد کرد!