کد خبر 123691
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۱

"ماری فیلیپس" می‌گوید: در یکی از اجراهایمان فردی نزد من آمد و به من گفت: "یهودی هستم و در یک خانواده صهیونیستی بزرگ شده‌ام؛ اما دیگر از آن‌ها پیروی نخواهم کرد."

به گزارش مشرق، بازیگر نقش "راشل کوری" در تئاتر "نام من راشل کوری است"، در گفتگو با فارس به چگونگی ایفای نقش خود، شخصیت راشل کوری و استقبال خوب مردم انگلیس از این نمایش می‌پردازد.

"راشل کوری" نام دختر 23 ساله آمریکایی است که پس از حوادث 11 سپتامبر نسبت به اتفاقات بین المللی پیرامون خود دچار تحول زیادی شد و تحقیقات و مطالعات وی منجر به علاقه و کنجکاوی وی نسبت به مساله فلسطین شد. وی در 22 ژانویه سال 2003 به همراه چند تن از دوستانش به سرزمین های اشغالی سفر کرد و مشاهدات خود را از وضعیت مردم فلسطین در قالب نامه های به پدر و مادر خود ارسال می کرد. راشل کوری در تاریخ 16 مارس 2003 زمانی که تلاش کرد مانع تخریب خانه یک خانواده فلسطینی توسط سربازان اسرائیلی شود توسط یک بلدوزر ارتش این رژیم زیر گرفته شد و به شهادت رسید.

مشاهدات و نامه‌های راشل در سال 2005 توسط "آلن ریکمن" بازیگر انگلیسی تبدیل به نمایشنامه شد و در تئاتر لندن و بعدها در چندین شهر دیگر دنیا به اجرا درآمد.

متن زیر گفت و گو با "ماری فیلیپس" بازیگر نقش "راشل کوری" در نمایش "نام من راشل کوری" است که چندی پیش در شهر گلاسکو اسکاتلند اجرا شد.

 

- م.ف.: سلام من "ماری فیلیپس" بازیگر و اهل اسکاتلند هستم و در حال حاضر در گلاسکو زندگی می‌کنم.

چگونه با شخصیت و داستان راشل آشنا شدید و چه چیزی باعث شد آن را برای اجرا انتخاب کنید؟

ـ م.ف.: به دنبال نقشی بودم که تنها یک بازیگر داشته باشد و ترجیح می دادم داستانی در مورد شکست عشقی یا اینگونه مسائل نباشد که پیدا کردن چنین نمایش نامه ای کار ساده ای نبود.

یکی از دوستان نمایشنامه ای را با عنوان "نام من راشل کوری است" را به من پیشنهاد داد و من متن آن را خواندم و شخصیت این داستان و اجرای آن به خاطر اینکه کار بزرگی بود من را به وحشت انداخت؛ اما من به دنبال یک کار بزرگ بودم و تصمیم گرفتم آن را اجرا کنم.

برای ایفای این نقش شما باید اطلاعات بیشتری درمورد شخصیت راشل کوری به دست می‌آوردید، چطور این کار را کردید نظرتان در مورد شخصیت راشل کوری چیست؟

ـ م.ف.: خانواده او تمام دفترهای خاطرات او را جمع کرده‌اند. این مجموعه در اصل شامل تمام خاطرات و ایمیل‌ها و هر نوشته‏ای است که از راشل به‏جا مانده، است و نام آن "بگذارید تنها باشم: خاطرات راشل کوری" است. این کتاب در طول نمایش برای من مانند انجیل بود؛ چرا که این مجموعه شامل تمام نوشته‌های او از سن 8 سالگی و تا زمان مرگش می‌شد. من مشتاق خواندن آن بودم؛ زیرا نوشته‌های او تنها در مورد زندگی‌اش به عنوان یک فعال سیاسی نبود؛ بلکه زندگی اجتماعی و خانواده‌اش را نیز شامل می‌شد. این به من کمک کرد که او را به عنوان یک "فرد" بهتر بشناسم.

آیا در مورد او مطلبی یافتید که نسبت به افراد عادی متفاوت باشد یا او یک دختر آمریکایی کاملاً معمولی بود؟

ـ م.ف.: مطلبی که بسیار تعجب‏ مرا برانگیخت این بود که او نسبت به سنش بسیار باهوش و تأثیرگذار بود. در سن 8 سالگی اشعار و نامه‏های بسیار زیبایی را نوشته که هر کودک 8 ساله عادی از آن عاجز بود، حداقل من در چنین سنی هرگز نمی‌توانستم این‌گونه بنویسم. همچنین توانایی او در دیدن امور ماورای زندگی‌اش در آمریکا یا زادگاهش بسیار عجیب و جالب توجه است.

چه چیزی باعث می‌شود که دختری به سن راشل کوری که ساکن آمریکا است دست به چنین کار بزرگی بزند؟

ـ م.ف.: این فقط نظر من است و فکر می‌کنم برداشت‌های زیادی از این مطلب می‌توان کرد. به نظر من، او معتقد بود که هرکسی می‌تواند تأثیرگذار باشد و این تأثیر می‏تواند در قالب افزایش آگاهی جامعه خود از شرایط پیرامونش بروز کند. او از انجام این کار عقب‌نشینی نکرد. او می‌خواست تمام تلاش خود را بکند، مردم را مطلع کند و خود نیز حقیقت پشت پرده اتفاقات پیرامون خود را دریابد و فکر می‌کنم شجاعت انجام این کار را داشت. به نظر من بسیاری از ما دوست داریم این‌گونه فکر کنیم که این شجاعت در وجود ما نیز قرار دارد؛ اما در عمل می‌بینیم که این‌گونه نیست.

 

 

آیا نباید راشل کوری ها بیشتر به مردم معرفی شوند؟

ـ م.ف.: به نظر من این مطلب بسیار مهم است. من تا قبل از شروع به کار در این نمایش از شرایط موجود و یا خود راشل کوری اطلاعات کمی داشتم. شگفت‌آور بود که پس از کار در این نمایش افراد بسیاری به ویژه افراد هم‌سن خودم نزد من می‌آمدند و می‌گفتند که در مورد این دختر اطلاعات زیادی نداشته‌اند. بسیاری از جوانانی که به سراغ من می آمدند می گفتند "چرا نباید در مورد این دختر و وقایع فلسطین اطلاعات زیادی داشته باشیم؟ و حتماً باید اطلاعات بیشتری در این‌باره کسب کنیم." این عالی است که به عنوان یک بازیگر می‌توانید ذره‌ای تأثیرگذار باشید؛ چرا که می‌بینید این آگاهی را به تعدادی از افراد داده‌اید و به نظر من این مطلب آن‌قدر اهمیت دارد که به خاطر آن باید با دیگران رقابت کنید.

 

تاثیرات این کار را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ـ م.ف.: نظر مردم در مورد نمایش باورنکردنی بود. آنان واقعاً مشتاق بودند و بسیاری از مردم پس از این‌که از ماجرا مطلع شدند بسیار ناراحت شدند که در این زمینه اطلاعاتی نداشته‌اند.

آیا شما به عنوان بازیگر فکر نمی‌کنید که این نمایش باید در محل‌های بهتری اجرا می‌شد؛ محل‌هایی که تأثیرگذاری آن بیشتر می‌بود؟

ـ م.ف.: به نظر من این موضوع به عوامل زیادی بستگی دارد. برخی نمایش را تنها برای اینکه سرگرم شوند انتخاب می‏کنند اما اجرای این نمایش یقیناً مخاطبانی خاص داشت که تنها به دنبال سرگرم شدن نبودند، بلکه به دنبال کسب آگاهی و افزایش درک خود از محیط پیرامون نیز بودند. من فکر نمی‌کنم برای چنین نمایشی با چنین هدفی مکان مناسبی در نظر گرفته شده بود و یا حتی بودجه‌ای که به آن اختصاص داده شده بود هم خیلی مناسب نبود.

مردم معمولاً برای این‌که چیزی بیاموزند به تئاتر نمی‌روند. اما من شخصاً دلیلی نمی‌بینم که به دیدن نمایشی بروم یا فیلمی تماشا کنم و یا کتابی بخوانم که من را به تفکر وادار نمی‌کند. انجام چنین کاری چه دلیلی دارد؟

ما مصاحبه‌ای بلند با کارگردان این نمایش‏نامه "راس فیلیپس" داشتیم و او گفت: "نمایش راشل کوری نظر من را در مورد آن‌چه اسرائیل با مردم فلسطین می‌کند تغییر داد." می‌خواستم بدانم که آیا این نمایش موجب آن شده است که شما نیز به این مطلب فکر کنید که اسرائیل چه رفتاری با مردم فلسطین می‌کند؟

ـ م.ف.: مسلماً. الآن نسبت به پیش از این نمایش اطلاعات بسیار بیشتری دارم. باید اقرار کنم که قبل از اینکه برای نمایش راشل کوری تحقیق کنم کاملاً یک جانبه فکر می‌کردم. به همین علت هم وقتی تحقیق در مورد راشل کوری را آغاز کردم سعی می‌کردم واقعیت را هم آنگونه که او می‌دیده ببینم. اما این نمایش دید من را نسبت به اتفاقاتی که در فلسطین می‌افتد باز کرد و زمانی که با راس صحبت می‌کردم باعث شد من به این فکر بیفتم که خودم به فلسطین بروم و از نزدیک شرایط را ببینم.

خیلی جالب است. در حال حاضر نظر شما در مورد آن‌چه بیرون از بریتانیا اتفاق می‌افتد چیست؟ منظورم این است که شما در کشور انگلستان رسانه‌هایی دارید که طبیعتا اخبار برون‌مرزی انگلستان را مخابره می‌کنند؛ آیا می‌توان تنها به اخبار این رسانه‌ها اتکا کرد و اخبار و دیدگاه‌هایی که خودتان در مورد یک موضوع به دست می‌آورید را نادیده بگیرید؟

ـ م.ف.: سوال جالبی است؛ زیرا این نمایش و تحقیقاتی که در مورد آن انجام دادم کاملاً به من فهماند که نتیجه نگاه کردن به یک جریان با دید یک‌جانبه چیست؟ دیدگاهی که در این‌جا نسبت به جریانات و وقایع فلسطین وجود دارد دیدگاه موافق اسرائیل است و نیازی نیست مردم آگاه باشند که واقعا چه اتفاقی در آنجا می‌افتد. رسانه‌ها در این‌جا اغلب دو طرف ماجرا را نشان نمی‌دهند و این قضاوت را مشکل می‌کند زیرا این اجازه به افراد داده نمی‌شود که خود بیندیشند؛ بلکه آن‌چه رسانه به آن‌ها می‌گوید  را بدون دلیل می‌پذیرند.

در حال حاضر مشغول چه فعالیتی هستید؟

ـ م.ف.: در حال حاضر خدمتکار هستم. البته روزهایی که بی‌کار هستم هنوز هم بازیگری می‌کنم؛ بعد از نمایش راشل کوری، در نمایش‌های دیگری هم بازی کرده‌ام؛ به عنوان مثال در نمایشی شرکت کردم که در فضای جنگ جهانی اول بود. به هر حال در حال حاضر برای آن‌که مشغول باشم به عنوان خدمتکار کار می‌کنم. البته کار خیلی مهیجی نیست؛ اما امیدوارم به زودی اوضاع بهتر شود.

زمانی که شما روی صحنه نمایش را اجرا می‌کردید عکس‌العمل مردم چه بود؟

ـ م.ف.: همان‌طور که گفتم تعداد افرادی که برای دیدن نمایش آمده بودند خیلی زیاد نبود و تماشاگران ما را بیشتر فعالان سیاسی و افراد آگاهی از این قبیل تشکیل می‌دادند که بیشتر به مسائل سیاسی اشراف داشتند. آنان در انتها از ما به خاطر اجرای این نمایش و روایت کردن این داستان تشکر کردند؛ عکس‌العمل آنان بسیار مثبت بود چرا که بسیاری از آنان به فلسطین رفته بودند. البته افراد دیگری هم به تماشای نمایش آمده بودند که مطلقاً از حقیقت ماجرا اطلاعی نداشتند و به ما می‌گفتند: "چرا من از این ماجرا هیچ اطلاعی نداشتم؟! متشکرم که این اطلاعات را به من دادید. باید در این باره بیشتر تحقیق کنم و هر کاری که از دستم برمی‌آید برای کمک به مردم فلسطین انجام دهم."

جواب شما به افرادی که می‌گفتند "چرا ما از این جریانات بی‌اطلاع بودیم" چه بود؟

ـ م.ف.: در سال 2003، زمانی که راشل کوری کشته شد، من 16 سال داشتم و دانش‌آموزانی دبیرستانی بودم. به نظر من بسیاری از هم‌سن و سالان من در آن زمان آگاهی سیاسی زیادی نداشتند.

آیا منظور شما این است که این مبحث، سیاسی است؟! آیا کشتن یک دختر 23 ساله آمریکایی یک موضوع سیاسی است؟

ـ م.ف.: درست است؛ اما من به عنوان یک دانش‌آموز دبیرستانی ـ ممکن است از نظر شما عجیب باشد ـ اما من در آن زمان اصلا این ماجرا را پیگیری نکردم. من نمی‌گویم که افراد لزوماً باید سیاسی باشند؛ اما باید اطلاعات سیاسی خود را افزایش دهند.

چرا رسانه‌ها، روزنامه‌ها و یا دولت مردم را آگاه نمی‌کنند؟ این اتفاق مهمی است. یک دختر 23 ساله آمریکایی به فلسطین رفته است تا از تخریب خانه‌های مردم جلوگیری کند؛ اما او را با بولدوزر می‌کشند. آیا این اتفاق مهمی نیست؟

ـ م.ف.: البته که بسیار مهم است.

می‌دانید یکی از روزنامه‌های آمریکایی یک روز پس از کشته شدن این جوان چه نوشت؟ این روزنامه نوشت که "عمل این جوان احمقانه بود؛ زیرا او خود را به خاطر مردم فلسطین به کشتن داد." این تیتر مقاله‌ای در این روزنامه بود.

ـ م.ف.: به جز این مقاله، مطالب بسیار دیگری هم با دیدگاه منفی نسبت به عمل این جوان در رسانه‌ها منتشر شد. کشته شدن این جوان از موضوعاتی است که باید زنده نگه داشته شود و در متن رسانه‌ها باقی بماند. اخیرا‍ً نمایش‌هایی مانند "راشل کوری، دختری که به فلسطین رفته بود" و مانند این‌ها گه‌گاه به صحنه می‌آیند تا مردم از اتفاقاتی که افتاده است و همچنان نیز می‌افتد آگاه شوند. من نمی‌دانم چرا این ماجرا در رسانه‌ها انعکاس داده نمی‌شود. مردم بسیاری می‌دانند که در فلسطین چه اتفاقاتی می‌افتد؛ اما این اطلاعات در روزنامه‌ها و در خبرهای هر روز انعکاس پیدا نمی‌کنند. بسیاری از مردم، شاید در حدود نیمی از مردم، دوست دارند وانمود کنند که هیچ حادثه‏ای در حال رخ دادن نیست؛ البته من معتقدم که تعداد این افراد روز به روز کمتر می‌شود.

چرا مردم در بریتانیا و آمریکا و دیگر کشورها به این افراد توجهی نمی‌کنند؟

ـ م.ف.: به نظر من موضوع، آگاهی است. مردم از این ماجراها آگاه نیستند. البته از ماجرا با خبر هستند؛ اما از جزئیات اطلاعی ندارند.

چه چیزی این آگاهی را ایجاد می‌کند؟

م.ف.: انعکاس دادن این اخبار بیش از پیش و پر کردن سالن‌های تئاتر... البته نه لزوماً تئاتر. ساختن نمایش‌های متعدد و آگاه کردن مردم از این جزئیات و انعکاس دادن این اخبار، مشکل می‌توان راه‌حلی ارائه داد. باید مطمئن شویم که این اخبار همواره به گوش مردم می‌رسند. به همین دلیل است که روش‌هایی مانند این نمایش که سه هفته به طور مداوم روی صحنه رفت، مهم هستند. این نمایش حتی می‌توانست به مدت طولانی‌تری هم روی صحنه بماند؛ اما ما نمی‌توانستیم بودجه لازم را تهیه کنیم.

چه کسی باید هزینه چنین اقداماتی را تهیه کند؟ آیا دولت انگلیس که میلیون‌ها پوند برای کشتن مردم در عراق و افغانستان هزینه می‌کند، برای چنین نمایش‌هایی بودجه ندارد.

ـ م.ف.: در دولت انگلیس آگاهی مردم کاهش یافته است و دریافت بودجه برای چنین فعالیت‌هایی

حتماً خبر دارید که در آمریکا یهودیان و صهیونیست‌ها تلاش کردند تا در اجرای این نمایش اختلال ایجاد کنند و آن را متوقف کردند.

ـ م.ف.: راستش من می‌خواستم این مطلب را بگویم. در یکی از اجراهایمان فردی نزد من آمد و گفت: "من یهودی هستم و در یک خانواده صهیونیستی بزرگ شده‌ام؛ اما دیگر از آن‌ها پیروی نمی‌کنم." او هنوز هم یهودی است و به آیین یهودی عمل می‌کند؛ اما به فلسطین رفته است و معتقد است باید در مورد مسئله فلسطین بیشتر فکر کند. او گفت که چهار - پنج سال پیش به فلسطین رفته است و دیدن نمایش دوباره او را از شرایط این کشور آگاه ساخته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس