به گزارش مشرق، ایرج مظفری در مورد شروع فعالیت ولادیمیر آلکنو در تیم ملی والیبال ایران اظهار داشت: فدراسیون والیبال با قطع همکاری با ایگور کولاکوویچ، تصمیم گرفت مربی قابل توجهتری را به کار بگیرد که تصمیم درستی بود اما زمانی که آلکنو در ایران حضور داشت، بسیار کم بود. بزرگترین نقطه ضعف و شاید کمبود آلکنو این بود که او تجربه هدایت تیم ملی کشوری جز روسیه را نداشت.
کاری که آلکنو نکرد و ولاسکو میکرد
ملیپوش پیشین والیبال ایران ادامه داد: آلکنو در مصاحبه خود گفته بود که اشتباه کرده ۳۰ بازیکن را به اردوی تیم ملی دعوت کرده در صورتی که اصلا اشتباه نبود. او باید بازیکنان را به ۲ گروه ۱۵ نفره تقسیم میکرد و روزی ۴ جلسه تمرین انجام میداد. کار سختی است که یک مربی در روز، ۴ جلسه فعالیت داشته باشد اما این کاری بود که ولاسکو انجام میداد و حس رقابت را بین بازیکنان ایجاد میکرد.
ایرج مظفری ادامه داد: سطح بازی ایران در لیگ ملتها، بسیار پایین بود و در این بین، کسی مقصر نبود چون در طی یکی دو سال گذشته، هیچ مسابقه سطح بالایی برای تیم ملی وجود نداشت. هدف برگزاری مسابقاتی مثل لیگ ملتها که هر سال برگزار میشود این است که بازیکنان بیشتری در تورنمنت حضور داشته باشند و محک بخورند. به این ترتیب دست کادر فنی باز است تا بهترینها را انتخاب کند.
نشانههای یک تیم درجه ۲
سرمربی پیشین تیم نوجوانان ایران گفت: المپیک اما با تمام رویدادهای جهان، متفاوت است چون بهترینهای دنیا در هر رشته حضور دارند. ظرفیت بازیکنان در این بین تعیین کننده است و باید بازیکنان باتجربه در این رویداد حضور داشته باشند. تیم ایران در المپیک، مقابل لهستان عالی بازی کرد و در مهمترین بازی مقابل کانادا، خیلی بد بود. والیبال کانادا اصلا در قواره والیبال ما نیست. انتخابهای آلکنو در این بازی هم قابل نقد است. او مثل «پارک کی وون» برای تقویت دریافت تیم ملی با ۲ لیبرو وارد مسابقات شد. به نظر میرسید که او مرتضی شریفی را هم صرفا برای دریافت به المپیک برده بود. پس در این بین حمله چه میشود؟!
بیشتر بخوانید:
صحبتهای عجیب آلکنو درباره بازی ایران- لهستان
وی ادامه داد: تمام کارشناسان در جهان معتقدند که والیبال درجه یک، یعنی در موقع حمله ۴ بازیکن آماده در اختیار داشته باشید. نفر چهارم، بازیکنی است که «پایپ» میزند. هر تیمی که پایپ نزند، تیم درجه ۲ به حساب میآید. در تیم ایران فقط میلاد عبادیپور میتوانست پایپ بزند. این یک ضعف تاکتیکی بود که با هدف تقویت دریافت، حمله تیم ملی ضعیف شد.
مظفری گفت: علاوه بر این، آلکنو میدانست که در لیگ ایران، بیشتر بازیکنان سرویس پرشی- موجی میزنند اما با این حال در مورد اهداف فدراسیون و راهیبابی به نیمه نهایی، تمکین کرد و به کارش ادامه داد. ای کاش هدایت تیم ملی در المپیک، بر عهده مربی ایرانی و به ویژه پیمان اکبری بود. همه میگویند، آلکنو باید پاسخگو باشد ولی او باید پاسخ چه چیزی را بدهد؟ او تنها پاسخ قراردادش را میدهد. آیا در قرارداد او ذکر شده بود که اگر تیم ایران از گروه خود صعود نکند، ۱۰ درصد از قراردادش کسر میشود؟ هرگز. حدود ۸۰ درصد جوابهای او پس از ناکامی تیم ملی ایران، قابل پیش بینی بود.
چشمانداز روشن مربیان داخلی
ملیپوش پیشین والیبال ایران تصریح کرد: ادامه راه والیبال ایران با سرمربی داخلی، صد درصد چشم انداز روشنی دارد. مربیانی مثل پیمان اکبری و بهروز عطایی، پتانسل بالایی دارند و فقط باید به آنها اعتماد کرد. بهروز عطایی اگر در مسابقات قهرمانی آسیا، مدال هم بگیرد، کافی است و نباید به او فشار بیاوریم که قهرمان شود. من امیدوارم با توجه به فاصله بسیار کم بین مسابقات قهرمانی آسیا و جوانان جهان، بازیکنان جوانی که در تیم ملی هستند، مصدوم نشوند. میشد مسئولیت تیم ملی را به پیمان اکبری و تیم جوانان را به بهروز عطایی داد.
ایرادهای فدراسیون
او گفت: به اعتقاد من، فدراسیون هیچ نقشی در ناکامی تیم ملی در المپیک نداشت. ایرادهایی بر فدراسیون وارد است مثل مسئولیت دادن به اشخاصی که با والیبال غریبه هستند. در مورد تیم ملی اما هیچگونه کمکاری صورت نگرفته و تنها ایراد این است که سرمربی، دیر به ایران آمده است. علاوه بر این، باید یاد بگیریم که بند مربوط به ضعف عملکرد و خطای سرمربی را در قراردادش بگنجانیم. در ساختار تشکیلاتی فدراسیون، ضعفهایی وجود دارد که دوستان و همکاران با خلوص نیت، اختلاف با داورزنی و یا به قصد گرفتن پست و منصب به آن پرداختهاند. امیدوارم داورزنی این نقاط ضعف بزرگ را با دیده مدیریتی برطرف کند.
مظفری اظهار داشت: در فدراسیون، دپارتمان آموزش، مربیان و استعدادیابی وجود دارد که با مدیریت جهانگیر سیدعباسی اداره میشود اما آیا او در این کار، موفق بوده و هست؟! بعید میدانم. شاید اگر رئیس کمیته مربیان میشد، بهتر بود چون کار مربیگری انجام میداده است. آیا افرادی که در کمیته استعدادیابی فعالیت میکنند از پس کشف استعداد و شکوفا کردن آن بر میآیند؟ این مورد را هم بعید میدانم. دبیر فدراسیون و سرپرست تیم نوجوان هم از جمله محلهای ایراد است. من واقعا دلیل جابجایی محمود افشاردوست (دبیر پیشین) و میلاد تقوی (دبیر فعلی) را نمیدانم.
سرمربی پیشین تیم نوجوانان ایران گفت: خیلیها میگویند که داورزنی، والیبالی نیست. یزدانیخرم هم والیبالی نبود. شما ۲ نفر را نام ببرید که علاوه بر فعالیت والیبالی قابل قبول، سابقه مدیریت هم داشته باشد. تنها شخصی که در هر دو مورد فعالیت کرده، خسرو ابراهیم است.
وی ادامه داد: تیمهای ملی آمریکا، استرالیا و کانادا که همواره در المپیک حاضر هستند به دلیل وسعت کشورهای خود، باشگاه و لیگ معتبر ندارند. دولت هم کمکی به آنها نمیکند. در ایران اما والیبال، کاملا محتاج کمک دولت است و بدون آن، تیمها قدم از قدم بر نمیدارد. کشورهایی که نام بردم، ورزش دانشآموزی و دانشجویی قدرتمندی دارند. در ایران مدتهاست که ورزش دانشآموزی و دانشجویی در کما به سر میبرد.
برخوردهای معلم دیکتهای
مظفری در پایان تصریح کرد: زحمات داورزنی را نباید نادیده گرفت و برای انتقاد از او باید از کلمات مناسب استفاده کرد. نباید معلم دیکته بود. یک معلم دیکته به دانش آموزی که در ۱۰۰ کلمه ۹ غلط داشته باشد، نمره ۱۱ میدهد؛ حال اگر این دانش آموز در ۱۰۰۰ کلمه ۹ غلط داشته باشد، باز هم ۱۱ میگیرد. این نوع برخورد با داورزنی درست نیست و باید انصاف داشت. آیا اگر تیم ملی ایران، کانادا را شکست میداد و راهی مرحله دوم میشد، این حجم از انتقادات به وجود میآمد؟ والیبال یک ورزش دانشگاهی است و باید فرهنگ دانشگاهی نیز در آن وجود داشته باشد.