به گزارش مشرق، کیت کلارنبرگ، روزنامهنگار و پژوهشگر در مقاله اخیر خود از نقش سازمانهای اطلاعاتی در تغییر سیاستها و نگرش جوامع پرده برداشته است. وی در مقاله خود در رسانه راشاتودی با عنوان «خط لوله پیشنهادی تاپی، ۲۵سال پیش طالبان را به قدرت رساند. آیا بار دیگر این اتفاق تکرار خواهد شد؟» به بررسی ابعاد دخالت سازمانهای اطلاعاتی منطقه در تحولات افغانستان و خط لوله تاپی پرداخته است. در این مقاله یادآور شده است که شرکت نفتی یونوکال در سال ۱۹۹۶میلادی به طالبان کمک کرد تا قدرت را در افغانستان به دست گیرد و زمینه لازم برای ساخت خط لوله تاپی از ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند فراهم شود.
به سوی کشف حقیقت
طالبان توانسته است با اهرم مقابله با داعش، حمایت چند دولت غربی را به دست آورد. در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ میلادی نیز با ایجاد روابط پشت پرده با شرکت نفتی یونوکال توانست از پشتیبانی غرب برخوردار شود. تعدادی از کارشناسان نیز معتقدند قدرت گرفتن کنونی طالبان و تسخیر سریع افغانستان اتفاقی نبوده است، بدین ترتیب میتوان نقش ژئوپلتیک انرژی در اتفاقات کنونی را مورد بررسی قرار داد. زلمای خلیلزاد، سفیر پیشین ایالت متحده در افغانستان نیز در ایجاد شرایط کنونی این کشور نقشآفرینی کرده است.
بازگشت طالبان به قدرت پس از دو دهه غیبت برای بسیاری از کارشناسان ابهامبرانگیز بود. جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده به صورت غیرمنتظره تصمیم گرفت به توافق ترامپ در مورد خروج نیروهای نظامی کشورش از افغانستان با طالبان پایبند باشد. البته به دلایلی تاریخ نهایی از یک میبه ۳۱ آگوست تغییر پیدا کرد. ترامپ معتقد بود، حضور نظامی در افغانستان نابودی منابع است.
وی اعلام کرده بود ایالات متحده باید اولویت راهبردی خود را به رقابت بزرگ قدرت با روسیه و چین اختصاص دهد. واشنگتن در پیشبرد هدف مخفی صدور تغییر رژیم در مناطق مختلف دنیا با انقلاب رنگی و جنگهای غیرمتعارف (که این دو به جنگهای هیبریدی معروف شدهاند) به ویژه در افغانستان با داشتن موقعیت ژئواستراتژیک در چهارراه مرکز، جنوب و غرب آسیا ناکام بوده است.
ماشین نظامی غول پیکر ایالات متحده از زمان ورود بایدن به کاخ سفید طرح خروج ارتش امریکا از افغانستان را آغاز کرد تا رویارویی فعالانهتری با چین در اقیانوسهای هند و آرام داشته باشد. هر چند به نظر میرسد با تشکیل دولتی انتقالی با نقشآفرینی چشمگیر طالبان، امریکاییها نفوذ و نقش اندکی در آینده این کشور خواهند داشت. همچنین سرخوردگی اطلاعاتی پنتاگون و سیا در این شکست تاریخی را باید پاشنه آشیل کاخ سفید دانست. در بهار امسال، طالبان در نشست خط لوله تاپی که با حمایت ایالات متحده برگزار شد، شرکت کرد.
گویی توافق برای پیشبرد ژئوپلتیک انرژی آنها را پس از دو دهه بار دیگر بر سر میز مذاکره نشانده است. زلمای خلیلزاد وعده داده بود بازگشت طالبان به قدرت را هموار کند. در مقابل، طالبان باید از ساخت این پروژه حمایت کنند. نکته کلیدی این است که ایده ساخت خط لوله تاپی مربوط به حدود سه دهه پیش است و با انقلاب الانجی و توسعه انرژیهای پاک در سالهای اخیر در مورد اقتصادی بودن آن تردیدهای زیادی وجود دارد.
رؤیای امریکایی برای آسیای میانه
امریکاییها پیش از خروج از افغانستان، خواهان تعامل با طالبان برای منافع میان مدت خود بودند. پروژه کلیدی ساخت راهآهن پاکستان – افغانستان - ازبکستان در فوریه سال جاری امضا شد تا راه برای توسعه و همکاریهای اقتصادی آسیای میانه هموارتر شود. دونالد ترامپ و جو بایدن اهداف مشترکی در آسیای میانه دارند، آنها خواهان استفاده از ابزارهای اقتصادی برای ایجاد روابط پایدار میان این کشورها با هدف مقابله با نفوذ چین و روسیه به عنوان دو رقیب بزرگ و قدرتمند ایالات متحده هستند.
پلن B؛ داعش خراسان
ایالاتمتحده هنوز میتواند با تکیه بر داعش خراسان به عنوان «طرح بی» برنامههای رقبای خود را خراب کند، زیرا به اندازه روسیه به راه آهن پاکستان – افغانستان - ازبکستان احتیاج ندارد که انتظار میرود مسکو از آن برای دستیابی به اقیانوس هند و تحقق آرزوی قدیمی تزارها استفاده کند. ایالات متحده همچنین ممکن است از گروههای نیابتی برای تضعیف «کریدور پرشین» چین برای قرارداد استراتژیک ۲۵ ساله جدید خود در ایران از طریق تاجیکستان و افغانستان استفاده کند.
کریدور جدید راه آهن پاکستان – افغانستان - ازبکستان در اولویت استراتژی بزرگ امریکا در آسیای مرکزی و جنوبی قرار دارد. طبق اعلام رسمی وزارت خارجه امریکا این پروژه جدید به افزایش ارتباطات منطقهای منجر میشود. در شرایط کنونی، اهمیت راه آهن پاکستان – افغانستان - ازبکستان بسیار مهمتر از خط لوله تاپی است. امریکا بازگشت غیرمنتظره طالبان به قدرت در ماه گذشته را پذیرفت، اما مطمئناً ترجیح میداد، چنین اتفاقی نیفتد. اهمیت عوامل ژئواقتصادی در دنیای امروز بسیار بیشتر از عوامل ژئوانرژی است. بسیاری از راهبردها و سیاستهای دو دهه پیش از بین رفتهاند. مسایل ژئواستراتژیک در سراسر جهان به طرز شگفتانگیزی تغییر کرده است و این موضوع باید در تمام تحلیلهای مربوط به افغانستان منعکس شود.
منبع: جوان آنلاین