به گزارش مشرق، علیرضا تقوینیا، تحلیلگر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: امروز بنی گانتز وزیر جنگ اسرائیل در اظهاراتی بی سابقه اعلام کرد که این رژیم حاضر است توافق هسته ای با ایران را بپذیرد .
این در حالی است که خود وی و همچنین نخست وزیر رژیم صهیونیستی پیشتر از حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران سخن گفته بودند.
در این خصوص چند نکته لازم به ذکر می نماید.
سطح و میزان غنی سازی در ایران به جایی رسیده که دیگر شوخی بردار نیست و جایی برای قدرتنمایی کاذب و باد و بروت فروختن نمی گذارد و اگر جلوی این روند گرفته نشود به زودی جمهوری اسلامی در آستانه تولید سلاح هسته ای قرار خواهد گرفت.
ایران طبق گزارش آژانس اتمی بیش از ۱۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد و دهها کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصدی تولید کرده و برای رسیدن به سطح ساخت یک بمب هسته ای کافی است قدری بیشتر غنی سازی کند .
نکته جالب اینجاست که تا ماهها و هفته های گذشته اسرائیلی ها به طور قاطع از حمله نظامی صحبت می کردند لکن در حال حاضر که کار به جاهای باریک رسیده و خود در خلوتشان نیک میدانند که حمله نظامی به تاسیسات اتمی ایران در توان این رژیم نیست پس منطقی به قضیه نگاه کرده و تنها راه توقف این روند را مذاکره و رفع تحریم ها اعلام می کنند.
این یک فرصت طلایی برای ایران خواهد بود زیرا اول این که آمریکا نیز به هیچ وجه تمایلی برای درگیری نظامی با جمهوری اسلامی ندارد و از طرفی شدیدترین تحریم های آنها نیز موجب تغییر رفتار تهران نشده و در نتیجه آنها به احتمال زیاد حاضر به دادن امتیاز هستند اما به این شرط که برخلاف دولت گذشته ، مذاکره کنندگان طرف ایرانی از موضع استغنا و طلبکاری وارد شوند و ایضا برای توافق عجله ای نداشته باشند و تا شروطشان محقق نگشته حاضر به بازگشتن به تعهدات برجامی نشوند.
در نهایت روند تحولات اخیر پرونده هسته ای بار دیگر به وضوح نشان داد در روابط بین الملل منطق قدرت استوار و برقرار است و نه گفتگو و مذاکره ؛ و اگر کشوری بخواهد به حقوق خویش دست پیدا کند، به جای امتیاز دادن جهت اعتماد سازی و خالی کردن دستش از مولفه های قدرت، بالعکس باید تا جای ممکن بر عناصر قدرت ملی خویش بیفزاید .
نباید فراموش کرد در آذرماه سال ۹۲ در توافق ژنو، تیم مذاکره کننده هسته ای دولت سابق با دستپاچگی و عجله جهت رضایت طرف آمریکایی حاضر شدند اورانیوم های ۲۰ درصد را اکسید کرده و بقیه را نیز رقیق کنند که عملا کاربری نظامی آن از بین رفت و خیال طرف غربی آسوده گشت و در نهایت هم منتهی به برجامی شد که با یک امضا از سوی همان آمریکایی ها مزایای اقتصادی اش برای تهران نابود شد.
در نتیجه عملکرد دولت سابق باید آیینه عبرت مسئولان مذاکره کننده اتمی دولت جدید باشد که البته انتصاب علی باقری کنی بیش از آن که تغییر یک معاون سیاسی وزیر خارجه باشد حاکی از رویکرد جدید و تازه جمهوری اسلامی در برابر غربی ها دارد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.