اخیراً یکى از جانبازان عزیز که شرایط بسیار سختى دارد و صرفنظر از قطع نخاع از گردن بودنش، از مشکلات روحى و روانى نیز رنج میبرد، خانوادهاش تصمیم گرفتند این جانباز را یک روز به آسایشگاه، بیاورند تا از افسردگى او کاسته شود، اما مسئولان آسایشگاه، پذیرش جانباز فوق را منوط به پذیرش جانبازان ساکن در آسایشگاه کردند و این درخواست مورد قبول واقع نشد!
تعداد آسایشگاها در زمان جنگ بیشتر از حالا بود بلکه تعداد جانبازان مستقر در آسایشگاها نیز نسبت به امروز بسیار بیشتر بود اما باید توجه کرد که نحوه استفاده جانبازان از آسایشگاهها در زمان جنگ با حالا بسیار فرق داشت.
در آن زمان جانبازان بسیار جوان بودند و از حوصله بیشترى برخوردار بودند و زمانى که از بیمارستان به آسایشگاه منتقل میشدند تنها به آسایشگاه نگاه درمانى داشتند و تصوّر اینکه آسایشگاه خانه دوم آنهاست را نداشتند لذا اگر در یک سالن، بیست جانباز هم بسترى میشدند، اعتراض نمیکردند.
در حال حاضر شرایط بسیار متفاوت است و تمامى جانبازان قطع نخاع با بالا رفتن سن و سال، نیازشان به مکانی به عنوان آسایشگاه یا مراکز توانبخشی عینیت یافته است. به همین منظور طبیعى است که نیاز جانبازان نه تنها کم نشده است بلکه بسیار بیشتر هم شده است.
وضعیت جانبازان نخاعی طوری است که آسایشگاه به منزله خانه دوّم آنها تلقّى میشود و جانبازان توقع دارند در مواقع مورد نیاز جایی در آسایشگاهها در اختیار داشته باشند و اگر بطور سرانه چنین امکانی برایشان در نظر گرفته شود، قطعاً از اشغال دائمی این امکانات پیشگیری میشود. با این کار، با امکاناتی حداقلی میتوان به همه جانبازان در موقع لزوم سرویس ارائه داد.
نگهدارى جانبازان نخاعی در محیط خانه براى خانوادهها مشقّت زیادى دارد و از طرفى جانبازان نیاز به جابجایىهاى مکانى دارند تا بتوانند هم در محیط خانه باشند و هم در جمع دوستان و هم طرازان خود را پیدا کنند تا مشکلاتى نظیر انزوا، افسردگى، وسواس و .... در آنان کمتر شود.
مشکلات فوقالذکر در مهر ماه سال گذشته در دیدار جانبازان قطع نخاع از گردن با مقام معظم رهبرى مطرح شد و معظمٌ له که کاملاً با دقّت به مطالبى که در خصوص مشکلات جانبازان و نیاز به نگهدارى آنان مطرح میشد، گوش میدادند بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند.
در آن دیدار از جانبازانى سخن به میان آمد که علاوه بر اینکه قطع نخاع هستند و زخم بستر و عفونت کلیه و .... دارند از مشکلات روحى و روانى نیز رنج میبرند و در عین حال نیز در خانه امکان مراقبت از آنان وجود ندارد. چرا که آنها از وجود همسر و فرزند محروم هستند و مادر و خواهر نیز نمیتوانند آنها را سرپرستى نمایند.
در آن دیدار پس از در میان گذاشتن این معضل با رهبر عزیز انقلاب، ایشان به رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران دستور مؤکد فرمودند که "این موضوع حتماً پیگیرى شود و حتماً گزارش آن را به من بدهید."
اما با وجود تأکید موکد رهبری به آقای مسعود زریبافان متأسفانه تاکنون از طرف بنیاد شهید و امور ایثارگران هیچگونه خبری مبنی برپیگیری این موضوع منتشر نشده و معلوم نیست که به رهبری هم گزارشی دراین باره ارائه شده است یاخیر.
هرچند اقدام اخیر بنیاد شهید برای احداث مرکز جامع توانبخشی در محل آسایشگاه بقیةالله (ع) را فارغ از مسایل حاشیهای پیرامون آن، میتوان حرکتی در همین راستا تلقی کرد اما به نظر میرسد، مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران باید با برنامهریزی مشخص و زمان بندی شدهتری پیگیر این مهم باشند.