کد خبر 130883
تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۸

عربستان و قطر که نه قانون اساسی دارند و نه انتخاباتی برگزار می‌کنند به پشتوانه‌ی دلارهای نفتی و قدرت‌های غربی بی‌محابا سوریه را درگیر یک جنگ داخلی تمام عیار کرده‌اند و در این میان به صراحت به این دخالت‌ها اذعان هم می‌کنند.

به گزارش مشرق، غرب تمام توان خود را برای سرنگونی بشار اسد به کار گرفته است ولی دولت بشار اسد با حمایت‌های مردمی و انجام اصلاحات توانسته بر این توطئه‌ها غلبه کند. اما آیا بشار اسد توانسته است از تمام ظرفیت‌های خود برای انجام اصلاحات استفاده کند؟ علت حمایت کشورهای چین و روسیه از اسد چیست؟  چرا دمشق در اقدامی متقابل اقدام به بسیج مخالفان در عربستان و قطر نمی کند و... از جمله سؤالاتی است که  سایت برهان طی مصاحبه‌ا‌ی متفاوت با «دکتر حامد حسن»، سفیر سوریه در ایران، انجام داده است که متن کامل آن در ادامه می‌آید.
 
لطفا کمی در مورد زندگی شخصی خود توضیح دهید؟

قبل از اینکه به عنوان سفیر در ایران انتخاب شوم، سفیر سوریه در ارمنستان بودم. قبل از ارمنستان در رومانی بودم و قبل از اینکه به وزارت خارجه منتقل بشوم، نماینده در پارلمان بودم و استاد دانشگاه در رشته‌ی ادبیات عرب بودم، دو دوره، به مدت هشت سال در پارلمان هم بودم. رییس انجمن دانشجویان کل کشور سوریه بودم، مدرکم دکترا در ادبیات عرب هست، من از استان حماه هستم، ولی سال‌ها است که در دمشق زندگی می‌کنم. 6 تا فرزند دارم...
 
اگر آقای بشار اسد واقعاً به دنبال اصلاحات در کشور است، چرا از مخالفان داخلی که در پی اصلاحات هستند و دخالت کشورهای خارجی را قبول ندارند، در اصلاحات استفاده نمی‌کند؟

آقای بشار اسد اصلاحات گسترده‌ای در زمینه‌ی تحقق دموکراسی و مسائل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و قانونی انجام داده است. در رأس این اصلاحات، اصلاح قانون انتخابات پارلمانی است. این اصلاحات باعث شد که 52 درصد از مردم برای تأیید اصلاحات در انتخابات شرکت کنند. در این انتخابات، برخی از گروه‌های مخالف داخلی هم شرکت کرده‌اند. ضمن اینکه گروه‌های اپوزیسیون امروز در مجلس هم حضور دارند.

از دیگر اصلاحات، تصویب قانون اساسی جدید این کشور است که به همه‌پرسی گذاشته شد و 65 درصد مردم آن را تأیید کردند. طیف گسترده‌ای از مردم با این قانون اساسی موافق هستند. البته برخی از مردم هم مخالف‌اند و آن را تأیید نکرده‌اند. به تازگی هم که قانون جدید احزاب صادر شده و بر اساس آن 10 حزب جدید، تأسیس شده است. البته قبل از تصویب قانون جدید احزاب هم 10 حزب، از جمله حزب بعث، در تشکیل حکومت همکاری می‌کردند، اما بعداً 10 حزب دیگر هم به آن‌ها اضافه شدند و امروز تقریباً 20 حزب به صورت قانونی در این کشور فعالیت می‌کنند.

افزون بر این‌ها، اصلاحاتی در قانون رسانه‌ها و مسائل قضایی اتفاق افتاد. ضمن اینکه قانون وضعیت فوق‌العاده در کشور لغو شد و اصلاحاتی در دادگاه‌های ویژه صورت گرفت و اختیارات آن‌ها تعدیل شد. در مجموع، اصلاحات فراوانی در کشور انجام شده است و بسیاری از مخالفین داخلی هم در روند اصلاحات شرکت کرده‌اند و گفت‌وگو با برخی دیگر از مخالفین داخلی هنوز ادامه دارد. دولت و کشور سوریه علاقه‌مند است تمامی مخالفان داخلی که گرایش‌ها و اهداف ملی دارند، در روند این اصلاحات شرکت کنند و فعالیت‌های سیاسی داشته باشند.

ما امیدوار هستیم که در آینده‌ای نزدیک، پس از انجام اصلاحات، در انتخابات مجلس، قانون اساسی و دولت مخالفین هم شرکت کنند. گروه‌هایی که به کشورهای خارجی وابسته‌اند هواداران بسیار کمی در داخل دارند. آن‌ها گروه‌های تکفیری و افراطی هستند که به مبارزه‌ی مسلحانه و اقدامات تروریستی برضد دولت و کشور سوریه روی آورده‌اند. راهی که این افراد انتخاب کرده‌اند در راه تخریب کشور است، نه انجام اصلاحات. برنامه‌ها و طرح‌های خارجی، چه منطقه‌ای و چه بین‌المللی، در همین راستا قرار دارند.

گروه‌های خارجی مشخص است که از تروریست‌ها حمایت می‌کنند و از کمک‌های خارجی برخوردارند. ما می‌خواهیم درباره‌ی گروه‌هایی صحبت کنیم که تمایل به انجام اصلاحات در کشور، بدون دخالت خارجی‌ها دارند. آیا آقای بشار اسد تا امروز اقدامی عملی برای جذب این گروه‌ها انجام داده است؟ آیا بخشی از اصلاحات را به خود آن‌ها سپرده است؟

بدون شک در ماه‌های گذشته، رییس‌جمهور با گروه‌های فراگیری از روحانیون، اقتصاددانان، نخبگان، روشنفکران، جوانان، دانشجویان و حتی گروه‌های مخالف، ملاقات‌هایی داشته‌اند و پیشنهادهای آن‌ها در پروسه‌ی اصلاحات در نظر گرفته شده است. معاون رییس‌جمهور هم با بسیاری از گروه‌های مخالف دولت، دیدارهایی جهت رایزنی و مشورت  داشته است. در حال حاضر نیز سازمان‌هایی در کشور وجود دارند که این گفت‌وگوها را در سطح ملی و استان‌ها ادامه می‌دهند. این اقدام‌ها نشان‌دهنده‌ی ارزیابی خود رییس‌جمهور از رویدادهای کشور است. ایشان نظرشان بر این است که مسائل و مشکلات به صورت سیاسی حل‌وفصل شود. امروز ارگان‌های سیاسی کشور در گفت‌وگوها و ارائه‌ی راهکارها شرکت می‌کنند. از جمله رهبران حزب بعث عربی و جبهه‌ی ترقی‌خواه ملی، در این گفت‌وگوها حضور دارند.

این برخوردهای امنیتی که انجام می‌گیرد به دلیل مسائلی است که در کشور اتفاق می‌افتد. البته برای تروریست‌هایی که سلاح به دست گرفته بودند هم فرمان عفو صادر شد. هدف از این کار، بازگشت افراد به دامن میهن و شرکت در فعالیت‌های سیاسی بود، ولی زمانی که فرمان‌ عفو صادر شد، خانم «کلینتون»، وزیر امور خارجه‌ی آمریکا، از گروه‌های مسلح خواست که صلاح خودشان را به دولت سوریه تسلیم نکنند. در مجموع رییس‌جمهور در حل‌وفصل این مشکلات به راهکارهای سیاسی و پیگیری اصلاحات معتقد است.

به نظر شما، چرا کشورهای عضو اتحادیه‌ی عرب و شورای امنیت عملاً از طرح کوفی عنان حمایت نمی‌کنند؟

مستحضر هستید که از سال‌های پیش، یک طرح ملی مقاومت در منطقه وجود دارد که با دخالت‌های خارجی در امور داخلی کشورهای منطقه مخالفت می‌کند. در این طرح آمده است که کشورها باید به تصمیم‌گیری‌های ملی خود پایبند باشند و با سیاست‌های تجاوزگرانه‌ی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه مقابله کنند. این در حالی است که برخی از کشورها حامی طرح‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه هستند و برخی از آن‌ها پیش از این با خانم «رایس» و هم‌اکنون با خانم کلینتون ملاقات می‌کنند. این کشورها خودشان را کشورهای معتدل می‌نامند.

این دوگانگی به ویژه در تجاوز به لبنان در سال 2006م. و تجاوز به غزه در سال 2008م. به وضوح مشخص شد. امروز هم سوریه و کشورهای حامی مقاومت در یک سمت و کشورهای مخالف در سمت دیگر این جبهه‌بندی قرار دارند. برخی از این کشورها که تجاوز اسراییل به لبنان و غزه را تأیید می‌کنند، امروز نیز برضد سوریه و کشورهای محور مقاومت توطئه‌سازی می‌کنند.

اتحادیه‌ی عرب در طول این مدت، نقش تجاوزگرانه‌ای برضد سوریه داشت، در حالی که خود سوریه یکی از مؤسسان اتحادیه‌ی عرب و دژ محکم عربیت در منطقه بود. امروز شاهد هستیم که اتحادیه‌ی عرب تمامی رخدادها و مسائل منطقه را کنار گذاشته و بر توطئه‌سازی برضد سوریه متمرکز شده است. آن‌ها حتی عضویت سوریه در اتحادیه‌ی عرب را تعلیق کرده‌اند. زمانی که سوریه از حضور ناظران اتحادیه‌ی عرب استقبال کرد، آن‌ها آمدند و از واقعیت کشور سوریه آگاه شدند و گزارش بی‌طرفانه‌ای در ارتباط با واقعیت‌های کشور سوریه ارائه دادند. این گزارش در حقیقت نظر خود دولت سوریه را در ارتباط با رخدادهای این کشور تأیید می‌کرد. در این گزارش، به گروه‌های تروریستی و اقدام‌های خرابکارانه‌ی آن‌ها اشاره شده بود، اما این گزارش چون به دلخواه اتحادیه‌ی عرب نبود، آن را رد کردند.

آن‌ها این موضع‌گیری را در ارتباط با طرح آقای «کوفی‌عنان» هم دارند. در واقع این کشورها خواهان امنیت و ثبات برای سوریه نیستند و از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کنند. زمانی که فهمیدند نظر ناظران بین‌المللی هم مطابق با نظر دولت سوریه است، از ناکام بودن مأموریت آن‌ها صحبت کردند. مسائلی از این دست نشان می‌دهد که یک توطئه برضد کشور سوریه در جریان است و این کشور‌ها خیرخواه ملت سوریه و خواهان اصلاحات در این کشور نیستند.

زمانی که ناتو وارد لیبی شد، «جان مک کین» ، یکی از سناتورهای آمریکایی گفت: امروز لیبی ساقط شد، فردا سوریه ساقط می‌شود و پس از آن ایران، روسیه و چین ساقط خواهند شد. این توطئه‌ای است که تمامی کشورهای مستقل را هدف قرار داده است.

 شما به محور مقاومت اشاره کردید. اخیراً سفیر ترکیه در یکی از مصاحبه‌های خود با روزنامه‌ی «کیهان» مدعی شد که سوریه ربطی به مسئله‌ی مقاومت ندارد. البته ایشان دلیلی برای این ادعای خود ذکر نکرد. در حالی که ترکیه خودش در راه مقاومت شهید داده است، چرا امروز چنین رویکردی را اتخاذ کرده است؟ آیا شما فکر می‌کنید که ترکیه با غرب وارد معامله شده است؟

بنده از شما می‌پرسم، آیا روزی بوده است که ترکیه بیرون از چارچوب معامله با غرب باشد؟ آیا این کشور عضویت خود را در پیمان ناتو به تعلیق درآورده است؟ آیا ترکیه تا امروز نسبت به ایستگاه‌های موشکی، از خود مخالفتی نشان داده است؟ زمانی که اسراییل به سفیر ترکیه در فلسطین اشغالی توهین کرد، خواسته‌ی ترکیه مبنی بر عذرخواهی از این کشور محقق شد؟

در ماجرای آن کشتی هم برخی از اقشار مردم ترکیه دخالت کردند، نه خود دولت ترکیه. هم‌پیمانان ترکیه در ناتو، از جمله آمریکا، بسیاری از سیاست‌های خودشان را بر کشور ترکیه دیکته می‌‌کنند. آن‌ها به طور رسمی از سوریه درخواست کرده‌اند که از محور مقاومت دور باشد، اما سوریه برای بودن در محور مقاومت نیازی به تأیید سفیر ترکیه ندارد، چون سوریه اساس و پایه‌ی این مقاومت و قلب آن به شمار می‌رود. این حقیقت را دوستان و دشمنان سوریه می‌دانند.

کشورهای روسیه، چین و ایران در حال حاضر از نظام حاکم در سوریه دفاع می‌کنند. ایران آشکارا علت حمایت از نظام حاکم در سوریه را دفاع از مقاومت می‌داند. علت حمایت‌های روسیه، چین و کشورهای دیگر از سوریه چیست؟

این کشورها از منافع ملت سوریه حمایت می‌کنند و کاری به نظام سوریه ندارند. این توطئه‌ی تروریستی که سوریه با آن مواجه است از سوی کشورهای منطقه، مانند عربستان سعودی، قطر، اسراییل و ترکیه و برخی کشورهای غربی و آمریکا پیگیری می‌شود. این توطئه‌با ظاهری سیاسی منافع اقشار مختلف سوریه را هدف قرار داده است. اکثریت قریب‌به اتفاق مردم سوریه موافق نظام موجود هستند. میلیون‌ها نفر از مردم سوریه به خیابان‌های شهرهای مختلف آمدند و پایبندی‌شان را به میهن خودشان نشان دادند و با این توطئه، مخالفت کردند.

بنابراین موضع‌گیری کشورهایی که از سوریه دفاع می‌کنند بر اساس یک نگاه عادلانه نسبت به موضوع است. این کشورها می‌دانند که این اتفاق‌ها توطئه‌ای غربی و آمریکایی است و تعداد زیادی از کشورهای منطقه را هدف قرار داده است. کسی که علنی‌تر از همه در این باره صحبت کرد، «جان مک کین» ، یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود. زمانی که آن‌ها به لیبی رفتند، او گفت امروز لیبی ساقط شد، فردا سوریه ساقط می‌شود و پس از آن ایران، روسیه و چین ساقط خواهند شد. این توطئه‌ای است که تمامی کشورهای مستقل را هدف قرار داده است.

هدف از این طرح آمریکا و غرب، سلطه بر تمامی جهان است. این سلطه‌گری از سوی بسیاری از کشورها مردود است. آن‌ها سعی می‌کنند ثروت‌های منطقه را به منظور حل مشکلات اقتصادی داخلی‌شان چپاول کنند. کشورهایی مانند هندوستان و برزیل و اعضای پیمان شانگهای نیز مخالف این طرح آمریکا و غرب هستند.

همان طور که می‌دانید، کشورهایی مثل عربستان و قطر ادعا کرده‌اند که علت ناآرامی‌ها در سوریه نبود دموکراسی است. این در حالی است که به هیچ عنوان در قطر و عربستان دموکراسی وجود ندارد. پس چرا در این کشورها ناآرامی وجود ندارد؟

این کشورها فریبکاری‌های زیادی در رسانه‌های مختلف، از جمله «الجزیره» و «العربیه»، انجام می‌دهند. آن‌ها سعی می‌کنند برضد سوریه توطئه کنند و مشکلاتی برای این کشور ایجاد کنند تا افکار عمومی از آنچه در خود بحرین، قطر یا عربستان در جریان است، منحرف شوند. ما از 40 سال پیش در سوریه قانون اساسی داریم و همان طور که اشاره کردم، اصلاحاتی در قانون اساسی انجام شده است. اعضای تمامی ارگان‌ها، از جمله ریاست‌جمهوری و مجلس، با رأی مردم انتخاب می‌شوند. این در حالی است که این کشورها نه قانون اساسی دارند و نه انتخاباتی در آن‌ها برگزار می‌شود. آن‌ها فقط پول‌های کلانی از فروش گاز و نفت به دست می‌آورند و به برخی از گروه‌ها کمک می‌کنند. بخشی از این ثروت نیز به جیب کشورهایی می‌رود که چشم طمع به ثروت‌های منطقه دوخته‌اند. این کار در راستای جلب حمایت آن‌ها از رژیم‌های حاکم بر این کشورها انجام می‌شود. در حالی که عربستان روزانه بیش از 10 میلیون بشکه نفت صادر می‌کند، بسیاری از مردم این کشور زیر خط فقر هستند.

چرا سوریه در اقدامی متقابل مخالفین و معارضین دولت‌های عربستان و بحرین را سازماندهی نمی‌کند؟

در حال حاضر سوریه سعی می‌کند تا با توطئه‌ای که در داخل کشور خودش وجود دارد مقابله کند. این توطئه اشکال مختلفی دارد. در حقیقت ما با یک جنگ رسانه‌ای، تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی و عربی، تجهیز مخالفین و بهره‌گیری از وسایل ارتباط جمعی پیشرفته از سوی آن‌ها روبه‌رو هستیم. در حال حاضر بیش از 50 کانال تلویزیونی برضد سوریه فعال هستند و دستگاه‌های امنیتی زیادی در منطقه و جهان برضد این کشور توطئه‌چینی می‌کنند.

به نظر شما،  بر طرح کوفی‌عنان چه اشکالاتی وارد است؟ راهکارهای سوریه برای حل بحران چیست؟

کوفی عنان نماینده‌ی سازمان ملل است. همان طوری که می‌دانید، آمریکا، فرانسه، انگلیس و... در سازمان ملل و شورای امنیت نقش دارند. بنابراین کوفی عنان در معرض فشارهای زیادی قرار گرفته است. روسیه و چین سعی می‌کنند در سازمان ملل یا شورای امنیت تعادلی ایجاد کنند تا کوفی عنان بتواند این کار را به خوبی انجام دهد. آن‌ها می‌خواهند این اقدام کوفی عنان به سمت توازن و عدالت گرایش پیدا کند.

کوفی عنان هم ناچار است این فشارها را بپذیرد و در نقشی که بر عهده دارد، متعادل عمل کند. مسائلی که در سوریه اتفاق می‌افتد به ایشان کمک می‌کند، چون ناظران سازمان ملل کارهای جنایتکاران و گروه‌های تروریستی را می‌بینند. آن‌ها می‌بینند که این گروه‌ها از کشورهای همسایه سلاح می‌گیرند و عملیات تروریستی انجام می‌دهند. ناظران سازمان ملل واقعیت‌های کشور سوریه را می‌بینند. این واقعیت‌ها باید در نقشی که آقای کوفی عنان بر عهده گرفته است، منعکس شود.

چند سال پیش دیدیم که برخی از شهروندان عربستان سعودی در مقابل آل‌سعود مخالفت کردند و به کعبه پناه بردند، ولی آل‌سعود آن‌ها را در کعبه مورد ضرب و شتم قرار داد و دستگیر کرد. تمام جهان این مسئله را دیدند و یک گروه هم در آمریکا با این مسئله مخالفت کرد. این کشورها همیشه به خودشان حق می‌دهند که برضد تروریسم مبارزه کنند. همان طور که دیدیم آمریکا، به بهانه‌ی مبارزه با تروریسم، عراق، افغانستان و سودان را اشغال کرد. هواپیماهای آمریکا هر روز با همین بهانه، مردم پاکستان را بمباران می‌کنند. هواپیماهای آمریکایی، یمن را هم بمباران می‌کنند با این بهانه که القاعده در این کشور فعالیت می‌کند، در حالی که در سوریه خودشان از القاعده حمایت می‌کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس