به گزارش مشرق ،‌  کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :


پيروزي مرسي كمرمان را شكست ولي بايد او را ضد ايراني معرفي كنيم!

رسانه هاي ضد انقلاب در واكنش به پيروزي تازه اسلامگرايان مصر واكنشي دوگانه و آميخته به ترس و تحريف را در پيش گرفته اند.
اين رسانه ها از يك سو اذعان مي كنند كه با وجود كارگرداني ژنرال هاي رژيم مصر و سنگ اندازي هاي آنان، فشار افكار عمومي مصر باعث پيروزي محمد مرسي نامزد اسلامگراها شده و از سوي- ديگر به ويژه در قبال مخاطبان فارسي زبان- سياست تحريف و ترور شخصيت نامزد اسلامگرايان را پيشه كرده اند.
پايگاه صهيونيستي بالاترين با لحني آميخته به اعتراض نوشت: آقاي اوباما آسوده بخواب كه مصر هم به زانو درآمد. امروز پس از چالش هاي بسيار سرنوشت يكي ديگر از جنبش هاي موسوم به بهار عربي تعيين شد و محمد مرسي نامزد مورد حمايت اخوان المسلمين از اسلامگرايان مصر (حزب آزادي و عدالت) به رياست جمهوري اين كشور منتخب شد. اين خبر براي ما يك حس بد را تداعي كرد. يادمان روزهايي كه اسلامگرايان با غلبه رهبري خميني بر اكثريت ديگر حزب ها توانستند انقلاب را بدست بگيرند و رسماً اسلامگرايان روي كار آمدند. ملت مصر نيز امروز حكايت 12 فروردين ماه 1358را داشتند.
بالاترين اوباما را متهم به بي كفايتي در مقابل اسلامگرايان- نظير سرنوشت كارتر در مقابل انقلاب اسلامي ايران- كرد و نوشت: دست مريزاد آقاي اوباما كه مصر نيز مانند دولت شاپور بختيار به زانو درآمد. حال بايد ديد آيا دولت جديد اسلامگراي مصر هم كه به مانند جمهوري اسلامي ايران با اتكا به اكثريت آراي ملت به قدرت رسيد راه سي و سه سال پيش جمهوري اسلامي را پيش خواهد برد؟ و آيا يك همتاي ديگر براي جمهوري اسلامي در جهان اسلام پديد خواهد آمد و جمهوري اسلامي با حمايت مالي خود بر اسلامگرايان مصر مي تواند نفوذ خود را گسترش دهد؟
همچنين پايگاه ضد انقلابي خودنويس با اشاره به پيروزي اسلامگرايان نوشت: جمهوري مصر هم اسلامي شد و بالاخره پس از چند روز انتظار، محمد مرسي نامزد اسلامگرا به جاي حسني مبارك نشست.
با اين حال برخي رسانه هاي فارسي زبان تقلاي مذبوحانه اي به خرج داده اند تا محمد مرسي را غيراسلامگرا يا ضد ايران و ضد شيعه معرفي كنند، روش مشابهي كه رسانه هاي وابسته به سرويس هاي جاسوسي گاه و بيگاه عليه حماس و جهاد اسلامي و حزب الله سوريه يا ديگر اجزاي جبهه مقاومت اسلامي به كار مي بندند تا آنها را از چشم ايراني ها بيندازند يا نسبت به آنها ايجاد بدگماني كنند. راديو فردا در اين باره مدعي شده كه مرسي به دموكراسي صرف قائل است و دموكراسي اسلامي را انكار مي كند. يكي ديگر از اين رسانه ها نيز در خبري بي منبع و بي سند مدعي شده، مرسي شيعيان را بدتر از يهوديان مي داند!!
اين اظهارات در حالي است روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارونوت ديروز هشدار داد مصر در حال تبديل شدن به جمهوري اسلامي است.
بنيامين بن اليعاذر از مقامات سابق رژيم صهيونيستي نيز به هاآرتص گفته است: رئيس جمهور جديد مصر يك اسلامگرا و داراي مواضع ضد اسرائيلي است. همه تغييرات فعلي اسلامي است و جهت گيري اسلامي نو شدن و ضد اسرائيلي تر شدن را نيز دارد. بهار عربي در حال اسلامي شدن است اما بايد در برابر رئيس جمهور جديد مصر از اتخاذ موضع عجولانه پرهيز كنيم.
   

هشدار امنيتي به نتانياهو انتفاضه سوم منتظر جرقه است

مشاوران امنيتي و سران سابق برخي سرويس هاي اطلاعاتي در ملاقات با نخست وزير اسرائيل به وي درباره آغاز موج سوم انتفاضه فلسطين هشدار داده اند.
روزنامه آمريكايي هرالد تريبيون نوشت: در ماه جاري شمار زيادي از مشاوران امنيتي و سران سابق برخي سرويس هاي اطلاعاتي در نشستي ويژه با بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل نسبت به آغاز زودهنگام انتفاضه سوم فلسطيني ها به وي هشدار داده و اعلام كردند تنها يك اقدام همچون آتش زدن مسجدي ديگر و يا ساخت شهركي جديدتر كافي است تا جرقه اي به انبار باروت خشم فلسطيني ها زده شود آنگاه بايد نشست و آغاز قيام جديد فلسطيني ها را مشاهده كرد.
به نوشته «ناتان ترول» در اين نشست اعلام شد تقريبا همه در كرانه باختري به اين نتيجه رسيده اند كه ابومازن رئيس تشكيلات فلسطين به بن بست رسيده است.
اين روزنامه آمريكايي نوشت: رفتارهاي اسرائيل عملا سيطره ابومازن بر رخدادهاي فلسطين را سلب كرده و انتظار مي رود سيستم امنيتي او نيز به دليل عدم توانايي ناشي از رفتارهاي نامتناسب تل آويو با هماهنگي هاي بيش از اندازه امنيتي تشكيلات خودگردان از بين برود.
اين روزنامه افزود: خيلي ها معتقدند كه پرتاب سنگ و بطري هاي آتش زا و اعتراضات مردمي در سال 1987 در نهايت اسرائيل را وادار به امضاي قرارداد اسلو در سال 1991 كرد و يا اين كه ضربات كشنده لبناني ها به نيروهاي اسرائيل، تل آويو را وادار به عقب نشيني از لبنان در سال 2000 نمود. اصولا همين حركت هاي مسلحانه بود كه جامعه بين الملل را وادار كرد طرح هاي مختلف صلح را ارائه نمايد و يا بسياري بر اين باورند كه خون هاي ريخته شده بر زمين فلسطيني ها در انتفاضه دوم سبب شد جرج بوش رئيس جمهور وقت آمريكا وادار شود از طرح دو دولتي در فلسطين حمايت كند. همچنين هنوز هستند تحليلگران بسياري كه معتقدند سلاح مقاومت آريل شارون را در سال 2005 وادار كرد نيروهاي اسرائيلي را از نوار غزه خارج كند.


آدم كشان اجاره اي صدام را هيچ كشوري قبول نمي كند

سركرده گروهك تروريستي منافقين اعلام كرد با وجود اينكه 4 ماه از موضوع تخليه اردوگاه اشرف و انتقال به كشوري ديگر مي گذرد، هيچ انتقالي صورت نگرفته است.
مريم قجر عضدانلو ابريشمچي رجوي كه در يك نمايش تبليغاتي در پاريس سخن مي گفت، با اذعان به اينكه هيچ كشوري علناً آماده پذيرش آنها نيست، اظهار داشت: بيرون آمدن سازمان از فهرست گروه هاي تروريستي آمريكا، باعث خروج از وضعيت بن بست فعلي در موضوع [پادگان] اشرف مي شود. انتقال به كمپ ليبرتي طراحي شده بود تا يك كمپ موقتي براي انتقال باشد و اعضايي كه به آنجا منتقل مي شوند به كشور ديگري انتقال يابند اما پس از گذشت 4 ماه حتي يك مورد صورت نگرفته است.
وي همچنين آمريكا را متهم به نرمش در مقابل جمهوري اسلامي كرد و گفت: آمريكا و كشورهاي غربي با نرمش بي ثمر و فراهم كردن انواع مشوق ها براي رژيم، يك دهه را از دست داده اند. توقف تهديدهاي اتمي ايران فقط با تغيير رژيم امكانپذير است و آنها بايد از ما حمايت كنند.
يادآور مي شود بنابر اعلام برخي اعضاي جدا شده سازمان تروريستي منافقين، «سياهي گروهان»(!) ميتينگ هاي اين سازمان به واسطه تطميع برخي افراد سرگردان و وعده چند روز هتل و كمك هزينه سفر تفريحي سرپا مي شود.
آشكار شدن ماهيت كذب ادعاهاي سازمان منافقين درباره برنامه هسته اي ايران باعث نفرت ملت ايران از اين سازمان و در عين حال بي اعتباري اين گروهك نزد سرويس هاي جاسوسي غرب شده است.
دولت عراق از چند ماه پيش منافقين را وادار به تخليه پادگان نظامي اشرف كرده كه توسط رژيم صدام و در ازاي مزدوري و خيانت، به سازمان داده شده بود.  


ايراني ها مي دانند كه روزگار تعليق سپري شده است

يك روزنامه صهيونيستي فاش كرد خونسردي و مهارت تيم مذاكره كننده ايراني در مذاكرات مسكو طرف غربي را خسته كرده بود.
هاآرتص از قول ديپلمات هاي غربي نوشت: نمايندگان غرب در طول مذاكرات بارها تهديد مي كردند اما هيئت ايراني نه تنها بي اعتنايي مي كرد بلكه متقابلا تهديدهاي ديگري را پيش مي كشيد .
اين روزنامه از قول يكي از ديپلمات هاي غربي حاضر در مسكو خاطر نشان كرد: ما چند بار تهديد به توقف مذاكره كرديم و مسيري تندي را در پيش گرفتيم.
با اين وجود يك ديپلمات غربي به روزنامه هاآرتص مي گويد: «طرف ايراني بسيار خونسرد رفتار مي كرد. آنها در حالي در نشست حاضر شده بودند كه هيچ اعتنايي به فشارهاي طرف غربي نمي كردند و به گونه اي رفتار مي كردند كه عجله و شتابي ندارند. ظاهرا براي ايراني ها مهم نيست كه نتيجه مذاكرات چه خواهد شد. آنها براي به نتيجه رسيدن مذاكرات به هيچ وجه هول و نگران نيستند. كاملا هوشمندانه عمل مي كنند و خوب مي دانند كه چه مي خواهند. در طول مذاكرات طرف غربي بارها از روند كند مذاكرات خسته شد و از عدم رسيدن به نتيجه گلايه كرد ولي طرف ايراني به هيچ وجه احساس خستگي نمي كرد و خيلي راحت مذاكرات را ادامه مي داد.
اين در حالي است كه به گزارش ديپلماسي ايراني، جيمز بيكر، وزير امور خارجه اسبق ايالات متحد آمريكا در مصاحبه با شبكه سي بي اس آمريكا گفت: «غرب راهي جز مذاكره با ايران ندارد و بايد آن قدر با ايراني ها مذاكره كنيم تا به نتيجه برسيم.»
وي همچنين تاكيد كرد، مذاكره و گفت وگو تنها انتخاب ما در برابر ايران است. ايران نه عراق و نه كره شمالي است. اگر مي خواهيم پرونده هسته اي اش به نتيجه برسد بايد فقط با آنها گفت وگو كنيم.
بيكر احتمال حمله نظامي به ايران را بسيار ضعيف دانست و گفت: «به هيچ وجه امكان حمله نظامي به ايران وجود ندارد. نه اسرائيل و نه آمريكا توانايي لازم براي حمله به ايران را ندارند. اگر به ايران حمله كنيم ايراني ها براي تكميل برنامه هسته اي شان باانگيزه تر مي شوند و اين بار حمايت جامعه جهاني را نيز پشت سر خود خواهند داشت. مضافا بر آن پاسخ ايران به چنين حمله اي بسيار دردناك و پرمخاطره خواهد بود به گونه اي كه ممكن است تحمل آن خارج از توان جامعه جهاني باشد.»
در همين حال روزنامه كريستين ساينس مانيتور در گزارشي معطوف به مذاكرات هسته اي نوشت: قدرت هاي غرب از تبعات ناشي از شكست مذاكرات درباره برنامه هسته اي ايران بسيار هراسان هستند به ويژه اينكه او در اين روند مي تواند بازار جهاني نفت را در اوضاع بحراني اقتصادي مجددا تحريك كند. مذاكرات مسكو بسيار سخت و دشوار بود و به توافقي منجر نشد. نهايتا اينكه براي مذاكرات ديگري در سطح كارشناسي توافق شده است.
اين روزنامه آمريكايي مي افزايد: ناكامي در رسيدن به زمينه هاي مشترك، بازار جهاني انرژي را به وحشت انداخته و قيمت نفت را به آرامي افزايش داده است. در عين حال به نظر مي رسد ادامه بن بست فعلي مشكل آزاردهنده ايران را براي پرزيدنت اوباما پيچيده تر سازد. از يك طرف تندروهاي سياست خارجي مسلما سياست هاي آقاي اوباما نسبت به ايران را ورشكسته توصيف خواهند كرد. آنها وانمود خواهند كرد كه اعمال اينگونه خط مشي ها، به ايران فرصت داده كه با مهارت با جهان بازي كند. از طرف ديگر طرفداران سازش در سياست خارجي (كبوترها) اوباما را به دليل عدم موفقيت در خاموش كردن آتش بحران و طفره رفتن از توافق با ايران، مورد سرزنش قرار خواهند داد.
اين تحليل روزنامه آمريكايي در حالي است كه ايران اتفاقا در دوره فشار جمهوريخواهان نومحافظه كار چون بوش، تعليق ها را شكست و فعاليت هاي هسته اي خود را گسترش داد.
از سوي ديگر خبرگزاري آمريكايي اينترپرس سرويس در گزارشي كه به نقل از مركز امنيت آمريكاي نوين منتشر كرده تصريح مي كند: هم آمريكا و هم اسرائيل بايد از اقداماتي كه چشم انداز متقاعد شدن ايران به چشم پوشي از توليد سلاح هسته اي و راه رسيدن به توافق با اين كشور را تيره مي سازد، اجتناب كنند. نبايد بر چشم پوشي ايران از غني سازي در خاك خود اصرار كرد و آن را شرط توافق دانست. چنين اصرارهايي ممكن است باعث شود هيچ نوعي توافقي به دست نيايد. آري بهتر بود اصلا ايران غني سازي نداشت اما اكنون چنين توقعي، شانس توافق با اين كشور براي مهار برنامه اتمي آن را به صفر خواهد رساند.