بی بی سی فارسی در ابتدا یک سایت فارسی زبان ضد انقلاب بیشتر نبود که مطالب آن از روز اول تاکنون نیز تغییر چندانی نکرده است. همان مطالب زرد، بی اهمیت و سراسر دروغ یا با اطلاعات غلط. اما چه شد که آن سایت ضد انقلاب بی اثر اینگونه از راه می‌رسد و مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با رئیس جمهور مصر را تکذیب می‌کند و البته این تکذیب نیز مورد استقبال سایر رسانه‌های جهان و یک رسانه‌ داخلی! نیز قرار می‌گیرد؟

به گزارش مشرق، ماجرای اخیر مصاحبه خبرگزاری فارس با محمدالمرسی و تکذیب و کنایه‌های بی‌بی‌سی فارسی و سایر سایت‌های ضد انقلاب به تاثیرگذارترین خبرگزاری ایران، این روزها بازار داغی به راه انداخته است. بازار داغی که بیش از آنکه عده‌ای بخواهند به اشتباهات! و دشمنی‌های بی‌بی‌سی فارسی فکر کنند یا به اقدام حرفه‌ای خبرگزاری فارس در مصاحبه با رئیس جمهور جدید مصر؛ کالای داغ "چالش میان رسانه‌های ایران و رسانه‌های ضد انقلاب" را عرضه کرده است.

کالای داغی که نتیجه آن جدی گرفته شدن رسانه‌های ضد انقلاب و در ادامه دادن امتیاز تاثیرگذاری بالا به آنها در مقاطع پیش روست.

حوالی بهمن ماه سال 90 بود که "نوشابه امیری" خبرنگار شناخته شده رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب و عضو سایت روزآنلاین با یک مداح شناخته شده کشورمان تماس تلفنی برقرار کرد.

تماسی که فایل صوتی آن بلافاصله توسط امیری در فضای اینترنت منتشر شد و رسانه‌های کشور ما نیز توجه خاصی به این رخداد نشان دادند.

توجه خاصی که البته منهای محتوای بی اهمیت رد و بدل شده میان امیری و حدادیان، در بزرگ شدن نام رسانه‌های ضد انقلاب که از زمان فتنه تاکنون نام چندانی از آنها در میان نبود؛ نقش بزرگی را ایفا کرد.

پروژه شوم با اهمیت نشان دادن سایت‌های ضد انقلاب

نکته جالب نیز آن بود که رخداد اشاره شده فقط یکی از چندین مورد تلاش رسانه‌های ضد انقلاب برای طرح شدن در داخل فضای رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران بود. پروژه‌ای که هدف اصلی آن بیان نرم این نکته به افکار عمومی بود که سایت‌های فارسی زبان ضد انقلاب نیز از اهمیت تاثیرگذاری بالایی برخوردارند و می‌توانند تحرکاتی را از خود نشان دهند که به راحتی آنها را به عنوان حریفی اصلی برای جمهوری اسلامی ایران مطرح کند.

چهره‌های وابسته به محافل اپوزیسیون سیاسی، قبل و بعد از تماس نوشابه امیری نیز تلاش‌هایی را انجام دادند تا با برخی از افراد در داخل کشور به هر نحوی از انحا گفتگو کنند و با جنجال سازی بر سر این گفتگو‌های تلفنی، هدف خود در نشان دادن تاثیرگذاری در داخل فضای ایران را هرچه بیشتر عملی کنند.

تلاش‌هایی که البته عموماً نتیجه بخش نبود و هوشیاری برخی چهره‌ها و اصحاب رسانه مانع از تحقق کامل این هدف دشمن شد.

پس از نوشابه امیری، این، مسیح علی نژاد، دیگر خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی بود که توانست قلاب خود را با طعمه فیلم جدایی نادر از سیمین به داخل فضای رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران بیاندازد.

این خبرنگار فعال در فتنه سال 88 و وابسته به محافل ضد انقلاب، در نیمه‌های فروردین امسال بعنوان یک شهروند معمولی با خبرگزاری فارس تماس گرفت و پس از گفتگویی چند دقیقه‌ای با یکی از خبرنگاران این خبرگزاری پیرامون اشتباهی که در ترجمه خبر مربوط به صحبت‌های کارگردان فیلم جدایی نادر از سیمین رخ داده بود، تماس خود را قطع کرد.

او نیز بلافاصله با عمل به نسخه‌ای شبیه آنچه که نوشابه امیری انجام داده بود، فایل صوتی صحبت‌های خود با خبرنگار را در فضای اینترنت منتشر کرد و البته رخداد مهم و قابل تاملی که در ادامه رخ داد این بود که رسانه‌های ایران، به این مسئله نیز واکنش‌های وسیعی نشان دادند.

روی دیگر سکه آن بود که حمله پارتیزانی یک خبرنگار ضد انقلاب توانسته بود پوشش وسیعی در رسانه‌های مختلف جمهوری اسلامی ایران بیابد.

تعبیر این رخداد تنها یک چیز بود و آن اینکه مخاطبان به ناگاه احساس می‌کردند رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب لابد تا آن اندازه مهم و تاثیرگذار هستند که اندک کنش‌های آنها نیز اینچنین مورد توجه رسانه‌های کوچک و بزرگ جمهوری اسلامی ایران قرار می‌گیرد.

این رسانه‌های ضد انقلاب که فارسی سخن می‌گویند

دشمن همواره اصلی‌ترین تاکتیک‌ها و خبرهای قابل انتشار خود علیه جمهوری اسلامی ایران را نه در سایت‌های فارسی زبان ضد انقلاب که در وهله اول در رسانه‌های مطرحی همچون رویترز، سی‌ان‌ان، الجزیره و ... منتشر می‌کند.

آمریکا و رژیم صهیونیستی با انتشار مفاهیم ضربه زننده در رسانه‌های مختلف، همواره برای پررنگ سازی یک مفهوم و فرستادن پالس‌های معنادار به داخل ایران سود برده‌اند. (نکته‌ای که یک راهبرد اصولی در اعمال قدرت نرم محسوب می‌شود.)

اما این تمام نقشه نیست. آنها با انتشار مفاهیم مورد نیاز خود در رسانه‌های انگلیسی زبان به دنبال تسخیر مغز خواص و قشرهایی مثل دانشگاهیان، مسئولان و اصحاب رسانه هستند.

پس برای حمله به اذهان افکار عمومی و هدف گرفتن قاطبه مردم چه کاری باید انجام داد؟

در اینجاست که سایت‌ها و رسانه‌های فارسی زبان به کمک دشمن می‌آیند. رسانه‌هایی که گاه مطالب تولید شده در رسانه‌های لیدر خود را پس از چند ماه ترجمه کرده و با رویکردی جدید آن را منتشر کنند. (کاری که روزنامه شرق نیز به گواه اسناد موجود با تاسی از الجزیره در داخل ایران انجام می‌دهد)

در اینجاست که اگرچه شاید عده‌ای خیال می‌کنند که جنگ مفاهیم مثلاً از لحظه انتشار یک خبر در بی‌بی‌سی فارسی شروع شده اما حقیقت آنست که جامعه هدف با پروسه‌ای مواجه شده است که چندین ماه از آغاز آن می‌گذرد.

برای این مقوله اشاراتی پیرامون چرایی شنیده شدن برخی صداها در مخالفت با گشت‌های ارشاد و یا تاکیداتی که همواره روزنامه شرق و برخی‌ چهره‌ها در ایران بر "بهار عربی" دارند، کافیست.

در واقع افسران و فرماندهان جنگ نرم که اکنون در فضاهای مختلف مشغول دفاع از مقولاتی مثل اهمیت طرح امنیت اخلاقی و یا دروغ بودن برخی ادعاهای غرب علیه جمهوری اسلامی هستند؛ باید علت برخی مخالفت‌ها با خود در داخل کشور! و گاه از میان چهره‌های دوست را در همین آغاز شدن جنگ مفاهیم از زمانی دورتر از آنچه تصور می‌کنند جستجو کنند.

ضمن آنکه تند و تیزتر شدن آتش این جنگ مفاهیم را نیز باید در آنجا جست که برخی به صورتی ناخواسته اقدام به با اهمیت نشان دادن مطالب رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب کردند.

و سرانجام تکذیب مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با مرسی توسط یک رسانه فارسی زبان

شاید الان هم برای انجام طرحی دوباره در جهت بی اهمیت کردن رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب و نشان دادن قصد و نیت آنها در فتنه‌گری علیه مردم ایران دیر باشد.

اکنون این خبرگزاری بی‌بی‌سی فارسی است که علیرغم آنکه همه به وابستگی آن به محافل جاسوسی و صهیونیستی اذعان می‌کنند اما از گرد راه می‌رسد و به راحتی مصاحبه خبرگزای فارس با رئیس جمهور جدید مصر را از قول یک سخنگوی جعلی تکذیب می‌کند.

به راستی آیا بی‌بی‌سی فارسی نمی‌دانسته که با یک مقام جعلی در حال گفتگوست؟

یا اینکه می‌دانسته اما قدرت آن را داشته است که با تکذیب مصاحبه فارس به سمت بی ‌اثر سازی گفتگوی مرسی در افکار عمومی جهان حرکت کند و هر هزینه‌ای را نیز با قدرتی که در ناآگاهی‌ها به دست آورده جبران کند.

بی بی سی فارسی در ابتدا یک سایت فارسی زبان ضد انقلاب بیشتر نبود که مطالب آن از روز اول تاکنون نیز تغییر چندانی نکرده است. همان مطالب زرد، بی اهمیت و سراسر دروغ یا با اطلاعات غلط.

اما چه شد که آن سایت ضد انقلاب بی اثر اینگونه از راه می‌رسد و مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با رئیس جمهور مصر را تکذیب می‌کند و البته این تکذیب نیز مورد استقبال سایر رسانه‌های جهان و یک رسانه‌ داخلی! نیز قرار می‌گیرد؟

چه کسی این قدرت را به یک سایت فارسی زبان ضد انقلاب و چند خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی داد که اینچنین تاثیرگذار شوند؟!

تاثیرگذاری‌ای که البته فقط به تکذیب خنده‌دار مصاحبه خبرگزاری فارس نیز منوط نمی‌شود و در اقدامی جدید، سایت بی‌بی‌سی فارسی نظرسنجی یک شبکه خبری وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را نیز تکذیب می‌کند و البته این تکذیب نیز با واکنش آن شبکه مواجه می‌شود.

و نکته آنجاست که شاید پرونده‌ای که سبب تاثیرگذاری محدود بی‌بی‌سی فارسی شد بزودی شامل سایت‌های دیگری مثل بالاترین، زمانه، جرس و ... نیز بشود و آن روز است که دیگر به جای جنگ با کانون‌های اصلی مخاصمه باید با پیشقراولان کم‌اهمیتی مثل سایت‌های یاد شده مقابله کرد و از دفاع و حمله در برابر جبهه اصلی دشمن بازماند.

حرف و نکته در این باب بسیار است.

زحماتی که شاید از دست برود

جوانان حزب اللهی کشور در وادی رسانه، توانستند در سال 88 نقاب را از صورت رسانه‌های ضد انقلاب کنار بزنند. نقابی که اگر دوباره بر صورت این رسانه‌ها و گردانندگان آنها قرار گیرد مشخص نیست چه هزینه‌ای باید برای آگاه‌سازی افکار عمومی در این رابطه پرداخته شود.

دشمن پشت دروازه‌ها

دشمن اصلی ما نه سایت‌های خرد و کوچکی مثل بی‌بی‌سی فارسی، روز، خودنویس و بالاترین که رسانه‌های دیگری هستند که همواره از مردم بحرین با عنوان روستائیان! یاد می‌کنند، از بیداری اسلامی با لفظ "بهار عربی" یاد می‌کنند، به انقلاب اسلامی مردم مصر لقب "انقلاب فیس بوکی" می‌دهند و در تصاویر خود، عامل اصلی تمام حرکت‌های ملی و انقلابی در ایران اسلامی را "زنان" نشان می‌دهند.

دشمنان اصلی ما در حالی ایادی و تیرهای یکبار مصرف خود را در سایت‌هایی مثل بی‌بی‌سی فارسی و بالاترین و صدای آمریکا علیه ما روانه می‌کنند که خود در پشت کلمات لاتین و در رسانه‌های بزرگ دنیا نشسته و اسلام ناب را هم مصدر با طالبانیسم و خشونت نشان می‌دهند، زنان را عامل اصلی بیداری اسلامی معرفی می‌کنند و از جوانان جمهوری اسلامی ایران با عنوان نسلی می‌نویسند که از ارزش‌های انقلابی بریده‌اند.

و اکنون انتخاب با ماست. با بی‌بی‌سی انگلیسی، رویترز، فاکس نیوز، ام.بی.سی و الجزیره و سی‌ان‌ان بجنگیم یا با سایت‌های کم اهمیتی مثل بی‌بی‌سی فارسی، روز، بالاترین و صدای فارسی آمریکا...!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 4
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • سید امیر ۰۰:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۷
    0 0
    کمی از واقعیتها را نوشتید . ولی چرا کسی به داشتن فیس بوک و گوگل پلاس توسط خیلی از کارمندان از جمله اموزش و پرورش در ستاد اعتراض نمی کند .؟ مگر فیس بوک و دیگر شبکه های اجتماعی تاثیر کمتری دارند؟ مگر اینها سربازان همین رسانه ای ضد انقلاب نیستند؟
  • ۰۰:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۷
    0 0
    شما باید تیترتون رو عوض می کردید و اون خبرگزاری داخلی که این تکذیب رو با آب و تاب منتشر کرد هدف قرار میدادید..اون کسانی که آیه قرآن رو که فرموده ( ای اهل ایمان اگر فاسقی برای شما خبری آورد مبادا آنرا بدون تحقیق بپذیرید 6حجرات) فراموش کردن یا اصلا نشنیدن....از دشمن که غیر از دشمنی نمیشه انتظار داشت ....من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هر جه کرد آن آشنا کرد.
  • ۰۰:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۷
    0 0
    متاسفانه در حوزه فرهنگ و اموزش و پرورش برای مقابله با تهاجم دشمن رسانهای هیچ کار موثری نکردیم
  • ۰۴:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۷
    0 0
    شما نقدا با جريان انحرافی بجنگيد! مسخره کرديد خودتون رو هرچی آقا می گه هم نزنيد امثال شما انقدر واضح رفتار می کنيد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس