به گزارش مشرق، محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران ضمن عرض تبریک نوروز و فرارسیدن سال ۱۴۰۱، طی یادداشتی، بیانات و پیام نوروزی مقام معظم رهبری را بسیار مهم، کارشناسی و حساب شده و لازم الاجرا دانست و به قلم خود نوشت: شعارها و نامگذاری هایی که همه ساله از جانب "امام خامنه ای" مطرح و اعلام میگردد، مسئولین و دولتمردان را متوجه مشکلات، نقاط کور و نیازهای روز کشورمان میکند. "گردش چرخ تولید" و "ایجاد اشتغال و مبارزه با بیکاری" یکی از اساسی ترین فاکتورها جهت رشد و شکوفایی اقتصاد و همچنین غلبه بر مشکلات اقتصادی کشور، بویژه مقابله با تحریمهای اقتصادی خارجی است که سالهاست از جانب کشورهای متخاصم برعلیه مردم ایران اعمال گشته است.
در این راستا مقام معظم رهبری سالهاست به درستی به این نتیجه رسیده اند که رمز تقویت و رشد اقتصاد ایران "گردش چرخ تولید" است و بر همین اساس چند سالیست که "تولید" را محور اصلی شعار سالهای گذشته قرار داده اند و معظم اله بر تقویت تولید و رفع موانع تأکید نموده اند.
حضرت آیت اله خامنه ای پس از بررسی اوضاع و احوال اقتصادی کشور تا سال ۹۷، برای سال ۹۸ شعار "رونق تولید" را انتخاب نمودند، زیرا در آن مقطع از زمان، برای مقابله با دشمن و پیروزی در «جنگ اقتصادی» نیازمند "رونق تولید" بودیم که در آن زمان یکی از اساسی ترین روشهای مقابله با نفوذ دشمن و دور زدن تحریمهای اقتصادی و همچنین غلبه بر مشکلات اقتصادی ایران همان "رونق تولید" بود.
ایشان برای سال ۹۹ نیز مجدداً به تولید اشاره نموده و شعار "جهش تولید" را برای آن سال انتخاب کردند، زیرا "جهش تولید" میتوانست موجب افزایش تولید و در نتیجه رشد اشتغال و نهایتاً تقویت " اقتصاد ملی" میشد.
سالهای ۹۸ و ۹۹ بپایان رسیدند اما عملکرد دولت وقت جهت تحقق شعارهای "رونق تولید" و "جهش تولید" در آن سالها اصلاً راضی کننده نبود و نه تولید کشور آنچنان که انتظار می رفت، "رونق" گرفت و نه "جهش" قابل توجهی در زمینۀ تولید محقق شد، از همین رو باز هم تولید رشد آنچنانی نکرد و مشکلات اقتصادی حل نشد.
به همین خاطر مقام معظم رهبری برای سال ۱۴۰۰ شعار "تولید، پشتیبانیها، مانعزدایی" را انتخاب کردند تا باز هم با این شعار بنوعی اهمیت رونق، جهش و شکوفایی تولید و گردش پُر توان چرخ صنایع و کارخانجات کشورمان را یادآوری نمایند.
متأسفانه طی سالهای گذشته آنطور که انتظار میرفت به امر تولید پرداخته نشد و دولتمردان و غالب مسئولین به اهمیت "گردش چرخ تولید" پی نبردند و همین امر موجب شد تا بعضا بجای "رونق تولید" شاهد "رونق دلالی" و رشد قاچاق باشیم و بجای رفع موانع از برابر تولید و تولیدکنندگان و کارآفرینان نیز، شاهد افزایش موانع و بی توجهی به تولید و تولیدکنندگان باشیم که واقعاً جای تأسف دارد که مسئولین به اهمیت فرمایشان رهبری پی نبردند و شعارهای سالها را از قوه به فعل تبدیل ننمودند!!
مقام معظم رهبری در سال جدید نیز به اهمیت تولید و اشتغال آفرینی اشاره نمودند و از همین رو شعار "تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین"را برای سال ۱۴۰۱ انتخاب و نامگذاری کردند.
به اعتقاد بنده، قوی و قدرتمند شدن اقتصاد ایران که مقام معظم رهبری نیز به کررات بر آن تأکید داشته و دارند، در گرو "گردش چرخ تولید"، صنعتی شدن و افزایش تولیدات داخلی آنهم تولیداتی با کیفیت عالی میباشد که با عنایت به استعداد و ظرفیتهای وسیعی که در کشورمان وجود دارد و با اراده، همت و خرد جمعی، مدیریت صحیح و تدوین و اِعمال سیاستهای درست میتوان این مسیر را به درستی طی و به اهداف موردنظر دست یافت.
اگر بخواهم به اختصار به قدرتمند شدن اقتصاد ایران بپردازم باید عرض کنم که کشور ایران کارآفرینان خوش فکر، توانمند و قدرقدرتی دارد که در حال حاضر نیز چرخش بخشی از چرخ تولید و اقتصاد کشورمان در این اوضاع سخت نیز به دست توانمند این عزیزان میچرخد اما مشکل اساسی اینجاست که بعضا عمداً و یا از روی نادانی و سهواً نه تنها کارآفرینان داخلی را جدی نگرفته و به کار نمیگیریم بلکه با رفتار نادرست و بی احترامی به این بزرگواران، متأسفانه آنان را ناراحت، دلنگران و ناامید هم میکنیم و همین برخوردها و جدی نگرفتن فعالان اقتصادی و کارآفرینان موجب کاهش سطح تولید و به تبع آن باعث کُند شدن گردش چرخ صنایع و اقتصاد ایران میشود.
در این راستا بارها تأکید کرده ام که کشورمان مدیران قوی، مُدبر، متخصص، کاربلد، توانمند، متعهد و علاقمند به ایران و ایرانی زیاد دارد اما چون غالب این مدیران رفیق باز و باند باز نیستند متأسفانه از جانب مدیران اَرشد و مسئولین به کار گرفته نمی شوند و غالب این مدیران طرد و خانه نشین یا غیرفعال شده اند اما برعکس بجای بهره مندی از تخصص این مدیران و گزینش بر اساس شایسته سالاری، جمعی مدیرنمای بی تعهد و ناکارآمد، نابلد و نجومی بگیر در رأس کارها و امورات مهم و تشکیلات اقتصادی کشور گمارده شده بودند و به همین خاطر نه تنها راندمان کارها پایین است بلکه بعضاً کاری هم پیش نمیرود و غالباً در برخی امور درجا میزنیم و روز به روز در حال پسرفت و هدر دادن امکانات کشور نیز می باشیم!!
در این ارتباط باید تأکید کنم که مشکل دیگرِ عدم پیشرفت کارها و تولید در کشورمان این است که قوانین کسب و کار در ایران اکثراً قدیمی و مربوط به دهه های ۴۰ الی ۵۰ میباشند و به این خاطر قوانین عقب مانده و سرعت فعالان اقتصادی از سرعت قوانین خیلی بیشتر است و همین پیشی گرفتنِ سرعت کارآفرینان از قوانین موجب میشود تا کارها سرعت لازمه را نداشته باشد و به کُندی پیش برود زیرا کارها و کارآفرینان کیلومترها حرکت میکنند اما قوانین، کیلومترها عقب تر هستند پس کارآفرین باید کار را بخوابانند و متوقف بشوند تا قوانین هم به آنان برسند و همین فاصله باعث عدم پیشرفت کارها و بروز مشکلات و ایجاد گره در تولید و مبادلات اقتصادی میشود. قوانین عقب مانده و پُر مشکلی از جمله: قوانین کسب و کار، گمرکی، مالیاتی، صادراتی، وارداتی، کار و تأمین اجتماعی، پولی و بانکی و ارزی، قضایی، اخذ مجوزها (هر چند که اقداماتی در جهت کاهش زمان صدور مجوزها صورت گرفته اما کافی نیست) و ...
خام فروشی و اقتصادی مبتنی بر تصمیمات دولتی و وابسته به فروش نفت و اعتماد به خارجی ها بجای بها دادن به داخلی ها نیز یکی دیگر از دلایل عدم پیشرفت اقتصاد و همچنین مانع بزرگی بر سر راه قوی شدن اقتصاد ایران و چرخش هر چه بهتر چرخ تولید میباشد.
قوی شدن اقتصاد ایران یعنی اجرای دقیق سیاستهای "اقتصاد مقاومتی" که حدود ۱۲ سال پیش یعنی در شهریور سال ۱۳۸۹ توسط مقام معظم رهبری مطرح گردید. مفهوم "اقتصاد مقاومتی" یعنی تشخیص حوزه های فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بیاثر کردن تأثیرات آن و تبدیل چنین فشارهایی به فرصت. همچنین برای رسیدن به "اقتصاد مقاومتی" باید وابستگی های خارجی کشورمان کاهش یابد و بر تولید کالاهای داخلی و تلاش برای خوداِتکایی تأکید و اصرار ورزید.
فی الواقع قوی شدن اقتصاد یا "اقتصاد مقاومتی" روشی است جهت مقابله کردن با تحریمهای اقتصادی که برعلیه یک منطقه و یا کشور اِعمال شده، آنهم با کمترین وابستگی به کشورهای خارجی در خصوص نیازهای اساسی و کالاهای راهبردی. اما عده ای در برابر "قوی شدن اقتصاد ایران" مقاومت میکنند و بنابه دلایلی تمایل ندارند که اقتصاد کشورمان پیشرفت کند!! آنهم به این دلیل که شاید پیشرفت و قدرتمند شدن ایران باعث میشود تا منافع شخصی آنان و راه دزدی هایشان برای همیشه بسته شود، فلذا به همین خاطر طی ۱۲ سال گذشته در برابر اجرای سیاستهای "اقتصاد مقاومتی" سنگ اندازی کرده و اجازه نداده اند تا "اقتصاد مقاومتی" از قوه به فعل تبدیل و اقتصاد ایران قوی و قدرتمند شود.
در ادامه یک عینیت واقعی امروز جامعه خودمان را بعنوان مثالی شفاف و ملموس خدمتتان بیان میکنم تا از این واقعیت در ارتباط با "قوی شدن اقتصاد ایران" نتیجه گیری کنیم و آن اینکه، وقتی به "صنایع دفاعی" کشورمان نگاه میکنیم می بینیم که صنعت دفاعی کشور علیرغم تحریمهای شدید، تنگناها و فشارهای بین المللی، خوشبختانه روز به روز در حال پیشرفت بوده و روزی نیست که از دستاورد جدید صنایع نظامی پرده برداری نشود و خبر اختراع، ساخت و همچنین تولید موشکهای دور بُرد و بالستیک، اژدر، پهباد، خودروهای مختلف ریز و درشت و سبک و سنگین نظامی، ناو و ناوچه و حتی هواپیماهای جنگی از جمله: جنگنده های قاهر ۳۱۳، کوثر، صاعقه، آذرخش، درنا و... و. جهانیان را مات و مبهوت نکند و در حال حاضر نیز قدرت دفاعی ایران آنهم به اتکاء صنایع داخلی و دانشمندان و مدیران توانمند ایرانی کار را بجایی رسانده که پیکر ابرقدرتهای جهان را از ترس به لرزه درآورده و دولتهای متخاصم را به گفتگو با دولتمردان ایران ترغیب نموده است تا قدرت بی نظیر دفاعی ایران را تحت کنترل خود درآورده و سرعت توسعه آن را به دلخواه خود کاهش دهند.
حال این سوال مطرح است که چرا بخشی از صنعت ایران اینچنین حیرت آور در حال رشد و قوی شدن میباشد اما بخش دیگری از صنعت و اقتصاد ایران فقط درجا میزند و روز به روز پسرفت میکند! چرا؟
همه مردم در داخل و خارج این سوال را مطرح میکنند که چگونه کشوری مثل ایران میتواند ناو و جنگنده و موشک بالستیک و ماهواره تولید کند اما نمیتواند حتی یک خودرو با کیفیت بسازد؟
پاسخ این سوال را بنده میدهم و آن اینکه جهت رُشد و توسعه "صنعت دفاعی ایران" و قوی شدن "صنایع دفاعی" همه مسئولین فارغ از دسته بندی ها و جناح بندی های سیاسی با یکدیگر هم نظر و متحد بوده و تمام ارکان نظام بلا استثناء خواستار رُشد و توسعه و جهش صنایع نظامی و دفاعی کشورمان میباشند و در این مسیر شبانه روز تلاش میکنند تا به این اهداف مهم دست یابند و هیچکس نیز در این راستا بدنبال منافع شخصی و اَخذ کمیسیون و پورسانت از فلان شرکت داخلی و خارجی نیست که الحمدلله اهداف مورد نظر تا حدود زیادی محقق شده است زیرا همه مسئولین در این مسیر اراده و همت کافی و وافی دارند اما متأسفانه در جهت قوی شدن اقتصاد و رشد "صنایع غیرنظامی" چندان اراده ای از جانب مسئولین کشوری مشاهده نمیشود و برعکس هر کسی ساز خودش را میزند و بخشی از مدیران و دولتمردان بیش از اینکه در پی "منافع ملی" باشند متأسفانه بدنبال منافع شخصی هستند و جمعی هم تمام همّ و غم شان کسب درآمد و دریافت پولهای کلان تحت عنوان زیر میزی و کمیسیون از خارجی ها میباشد به همین خاطر هرگز به مدیران و کارآفرینان برجسته داخلی اعتماد نکرده و به آنان بها نمیدهند و فقط در پی تولید و مونتاژ کالاهای تاریخ مصرف گذشته، قدیمی و از رده خارج شدۀ خارجی ها در ایران میباشند تا بیش از رشد اقتصاد ایران، جیب خودشان را تقویت و پُر پول نمایند!!
به همین خاطر و با وجود این مدیران و با اینگونه تفکرات غلط و سودجویانه و کسب درآمدهای چند صد و حتی هزاران میلیاردی، هرگز چرخ تولید بخوبی نچرخیده و اقتصاد ایران قوی نخواهد شد زیرا آب از جای دیگر خراب و گل آلود میباشد.
نکته اصلی اینجاست که جمعی از دولتمردان و مدیران ارشد ایران کارها و امورات اقتصادی کشور را طبق سلیقه شخصی و بر مبنای سیاستهای غلط و قدیمی خود اداره میکنند و در این مسیر حاضر به تغییر و تحول نبوده و بقول معروف مرغ شان یک پا دارد و این نوع عملکرد آنان و سیاستهای غلط و نادرست شان موجب شده تا اقتصاد کشورمان در غالب بخشها چندان رشدی نکرده و بعضاً کارها با لِک و لِک کردن جلو رود!!
وجود مدیران اینچنینی و سیاستهای غلط و قدیمی هرگز اجازه رُشدِ تولید و قوی شدنِ اقتصاد را به کشورمان نمیدهد پس اگر قرار است تا شعار امسال یعنی "تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین" آنهم با وجود فشارها و تحریمهای بین المللی، مشکلات اقتصادی و بحران های دیگری همچون "بیماری کرونا" محقق شود، فقط و فقط با وجود دولت و مدیران با اراده و جهشی و همچنین سیاستهای صحیح و پر سرعت امکانپذیر میشود ولاغیر!!
چنانچه قلباً اراده ای برای "جهش تولید" و قوی شدنِ اقتصاد ایران وجود داشته باشد فقط و فقط باید از سیاستها و روش و عملکرد مسئولین صنایع دفاعی تبعیت کرد و صنعت دفاعی ایران را الگویی مناسب جهت رشد و توسعه و جهش سایر بخشهای کشور و تولید و اقتصاد ایران قرار داد تا نتایج مثبت آنرا نیز بتوان سریعاً مشاهده کرد. در غیر اینصورت و با روش و مدیریت لاک پشتی، هرگز تولید افزایش و اقتصاد ایران قوی نخواهد شد و پرونده "جهش تولید" و قوی شدن اقتصاد کشورمان نیز همچون پرونده "اقتصاد مقاومتی" بسته و سالهای متمادی خاک خواهد خورد!! پس تا دیر نشده سیاستهای درست و به روز همراه با مدیران توانمند و جهشی را با چاشنی اراده و حافظ "منافع ملی" و با الگوی "صنعت دفاعی" ایران به کار بگیریم تا هر چه زودتر شاهد تحقق شعار سال و رشد و انفجار مثبت تولید کشور بدست کارآفرینان و فعالان اقتصادی دلسوز و توانمند باشیم تا با ایجاد اشتغال، به گردش درآمدن مبادلات تجاری، رشد صادرات غیرنفتی و چندین فاکتور مثبت دیگر موجب افزایش درآمدهای کشور، ثروتمند شدن مردم، ارتقاء سطح معیشت زندگی شده و قدرت سیاسی و اقتصادی و رفاه اجتماعی را بیش از پیش شاهد باشیم.
بخش اعظم مشکلات کشور مربوط به بیکاری بویژه بیکاری جوانان و افراد تحصلکرده میباشد که همین بیکاری معضلات مختلفی را در پی داشته و حتی میتواند به بحران مبدل شود، لکن پُر واضح است که دولت نمیتواند ایجاد کنندۀ شغل و اشتغال برای همۀ بیکاران باشد پس دولت باید از دخالت در کارهای اقتصادی علی الخصوص تولید و تجارت پرهیز نموده و فقط سیاستگزار و بسترساز و همچنین ناظر بر امورات اقتصادی باشد و زمینه را برای فعالیت هرچه بهتر و قویتر بخش خصوصی و کارآفرینان و تولیدکنندگان غیردولتی هموار سازد.
پس اگر میخواهیم مشکلات تولید و اقتصاد کشور در کوتاهترین زمان مرتفع و رشد و شکوفایی در همه زمینه ها محقق شود، دولت را سریعاً از اقتصاد بیرون بکشید و کار را به بخش خصوصی واقعی محول کنید. ضمناً تجربه نشان داده که اقتصاد تمام کشورهای پیشرفته دنیا فقط توسط بخش خصوصی ساخته و روز به روز رشد کرده و میلیونها اشتغال نیز توسط همین بخش و کارآفرینان و تولیدکنندگان ایجاد شده است!!
بارها عرض کرده ام که کشور ما دارای کارآفرینان بزرگی است که هر کدام از آنان دست کمی از دولت ندارند و هر یک میتوانند بخشی از مشکلات اقتصادی کشور را در اوج تحریمها مرتفع نمایند. پس دولت باید آنان را دریابد تا مشکلات خودش نیز روز به روز کمتر و از دست کسری بودجه، خام فروشی، بیکاری جوانان، "گردش چرخ تولید" و دهها مشکل دیگر خلاصی یابد. والا با روند فعلی اگر توافقنامه وین هم امضاء شود و مجدداً "برجام" هم احیاء گردد، هیچ اتفاق مثبت تازه ای در کشور رخ نخواهد داد.!!
لازم به یادآوری است که "برجام" به تنهایی نمیتواند مشکلات را مرتفع و اقتصاد ما را شکوفا کند، بلکه "برجام" فقط بستر ساز بوده و تنها زمینه را برای ما فراهم میکند و این دولت و مسئولین نظام هستند که باید از این فرصتها بنحو مطلوب استفاده کنند.
و در نهایت در خصوص شعار سال (تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین) نیز باید تأکید کنم که رشد و شکوفایی اقتصاد کشورمان و رفع مشکلات ایران در گرو "تولید" و تحقق همین "شعار سال" است زیرا گردش قدرتمند چرخ تولید، هم تجارت و اقتصاد را از رکود خارج میکند، هم با صادرات کالاهای تولید شده داخلی، ارزآوری افزایش و سطح درآمد ارزی کشور رشد میکند، ضمناً روز به روز سطح بیکاری را کاهش و اشتغال کلان ایجاد مینماید.
اقتصاد دانش بنیان یعنی دانش و فناوری پیشرفته نقش آفرینی فراوان و کاملی در همۀ عرصه های تولید داشته باشد. انتخاب کارهای تولیدی هم باید برخاستۀ از نگاه دانشی و بینشی و علمی باشد، این معنای اقتصاد دانش بنیان است.
پس با این دیدگاه و با بهره مندی از شرکتهای دانش بنیان در عرصۀ تولید کشور، قطعاً تولید رشد لازمه را پیدا کرده و جهش بالایی را نیز در پی خواهد داشت. پرهیز از تولید سنتی و استفاده از دانش روز و شرکتهای خلاق و دانش بنیان، بهره وری را دو چندان خواهد کرد.
در پایان باید برای چندمین بار متذکر میشوم که نباید نسبت به "شعار سال" بی تفاوت بود و اجرای آنرا نادیده گرفت و کاری کرد که در انتهای سال به کلمه "متأسفانه" برسیم و بگوییم که شعار امسال نیز از قوه به فعل تبدیل نشد!! حضرت آیت اله خامنه ای در پیام نوروز ۱۴۰۱ خودشان به صراحت اعلام فرمودند که اجرای "شعار سال" به این معنا نیست که تعدادی تابلو و بیلبورد در سطح خیابانها نصب کرده و فقط روی سربرگ ادارات و وزارتخانه ها "شعار سال" چاپ شود!! بلکه باید هم و غم تمام مسئولین و دولتمردان اجرای دقیق فرمایشات رهبری باشد تا بیانات ایشان در حرف باقی نماند.