بلخی در سالهای کودکی مادرش را از دست داد و به همراه پدر، برادر و خواهرش به مشهد سفر کرد و مدتی بعد در حوزه علمیه مشهد مشغول تحصیل شد.
وی در سالهای حضور در مشهد علاوه بر تحصیلات علوم دینی از کتابخانه آستانه مقدسه حضرت رضا (ع) نیز نهایت استفاده را کرد و با آثار اندیشمندان و عالمان جهان آشنا شد.
نقش شهید بلخی در قیام مسجد گوهرشاد مشهد
در سال 1314 خورشیدی شهید بلخی با شیخ «محمدتقی بهلول» از رهبران مبارزه با کشف حجاب، آشنا شد و در همین سال در نهضت معروف مسجد گوهرشاد مشهد مشارکت کرد.
طبق گفته «خدیجه بلخی»، دختر شهید بلخی، آن بزرگوار در روز تحصن یکی از سخنرانهای مسجد گوهرشاد بوده است، اما به هر نحوی که بوده است خود را از صحنه کشتار بیرون میکند و بعد از چند روز که در مشهد مخفی شده بود با پای پیاده خود را به مرز افغانستان میرساند و آز انجا وارد «هرات» میشود.
علامه شهید بلخی در حال سخنرانی |
اقامت در هرات
بلخی بعد از ترک مشهد در هرات اقامت اختیارکرد و تحصیلات حوزهای خود را نزد شیخ محمد طاهر قندهاری ادامه داد. وی در کنار درس به فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی نیز میپرداخت و تکیه «میرزا خان» در هرات مهمترین پایگاه فرهنگی شهید بلخی شد و در اندک زمان به عنوان یک شخصیت برجسته و واعظ معروف در میان مردم هرات شناخته شد.
حکومت وقت افغانستان که از فعالیتهای بلخی احساس نگرانی میکرد، اجازه خروج از هرات را به او نداد و او ناچار شد که هشت سال را در همین شهر سپری کند. در سال 1317 خورشیدی و به دنبال اقامت اجباری در هرات وی ازدواج کرد و یک سال بعد اولین فرزندش به دنیا آمد.
علیرضا مشهور به «علی آقا» تنها پسر شهید بلخی در سالهای ابتدایی بعد از کودتای هفت اردیبهشت توسط حکومت کمونیستی دستگیر و کشته شد.
فعالیت سیاسی
فعالیتهای تشکیلاتی بلخی در سال 1322 خورشیدی با پایه گذاری حزب «اتحاد» که برخی «ارشاد» نیز ذکر کردهاند در هرات آغاز شد. او و همفکرانش به تدریج در ادارات و نهادهای دولتی نفوذ کرده و برخی از کارمندان دولتی و شخصیتهای فکری و فرهنگی را به سوی خود جذب کردند.
در همین دوران بلخی با شخصیتهای هم فکر خود در شهرهای دیگر افغانستان از جمله در کابل و مزار تماس بر قرار کرد. با فعالیتهای گسترده بلخی در هرات، مقامات دولتی به این نتیجه میرسند که وی در هرات قابل کنترل نیست و ناچار او را به مزار شریف تبعید میکنند.
بلخی «سیدحیدر قطب» یکی از علمای برجسته هرات را به جای خودش معرفی میکند و خود به ناچار راهی مزار شریف میشود.
فعالیت در مزار شریف
فعالیتهای شهید بلخی در مزار شریف با آشنایی مردم این شهر از وی بسیار زود اوج میگیرد و این باعث گسترش فعالیت سیاسی بلخی در مناطق شمال افغانستان میشود و برخی از شخصیتهای مهم منطقه مثل «خواجه محمد نعیم» فرمانده نظامی و امنیتی مزار شریف جذب شهید بلخی میشوند.
البته برخی از منابع خواجه محمد نعیم را بنیانگذار تشکیلات سیاسی در شمال معرفی کرده و گفتهاند که خواجه محمد نعیم کابلی موسس حزب اتحاد یا همان ارشاد بوده و بلخی نفر دوم حزب بوده است.
ولی «غلام محمد غبار» به صراحت بیان کرده است که این شهید بلخی بوده که بر خواجه محمد نعیم تأثیر گذاشته است:
"محاکمه ضمیر به تدریج خواجه را تغیر داد و هنگامی که در شهر مزار با سید اسماعیل خان آشنا شد، مرد دیگری گردید. یعنی صحبتهای سید اسماعیل بلخی که یک روحانی وطن پرست و مرد فاضل و آگاه از مقتضیات عصر و متوجه فساد اداره و حیات رقت بار مردم افغانستان بود، در خواجه تاثیر بر انگیزندهای داشت. آشنایی خواجه و سید به زودی به رفاقت سیاسی مبدل گردید، و نتیجه آن هم ایجاد یک هسته حزب سری به نام اتحاد بود..."
با اختناق سیاسی که در افغانستان صورت گرفت بلخی و یارانش به فکر فعالیت مسلحانه بر علیه حکومت افتادند و اولین حرکت گسترده مسلحانه خود را در فروردین سال 1329 خورشیدی که قصد سرنگونی رژیم شاهی را داشتند، آغاز کردند.
قیام مسلحانه بلخی و یارانش با خیانت یکی از یاران سیاسی آنان نافرجام ماند و شهید بلخی توسط حکومت دستگیر شده و به زندان «دهمزنگ» کابل منتقل شد.
«محمد صدیق فرهنگ» در کتاب «افغانستان در پنج قرن اخیر»، در مورد دستگیری بلخی توسط حکومت شاهی نوشته است: "در اطلاعیهای که از طرف حکومت به این مناسبت منتشر شد آقای بلخی و تعدادی دیگر که با او دستگیر شده بودند به ساقط کردن حکومت به سود و همدستی خارجی متهم شدند و حکومت مدعی شد که اسناد ثابت کنندهای در دست دارد".
فرهنگ در ادامه یاد آوری کرده است که "بعدا معلوم شد که نه محکمهای در کار بود و نه اسنادی در دست، اشخاص مذکور برای مدت چهارده سال در زندان ماندند و سپس بدون توضیح علت زندانی شدن، رهایی یافتند."
در سال 1343 شمسی بر اثر فضای نسبتا باز سیاسی، بلخی از زندان آزاد شد و دوباره فعالیتهای فکری و فرهنگی خود را از سر گرفت. بلخی بعد از آزادی از زندان به سفری تاریخی پرداخت که نقطه عطفی در تاریخ مبارزات فکری و فرهنگی او محسوب میشود.
وی در سال 1346 شمسی سفری به عراق، سوریه و ایران کرد و با علمای حوزه علمیه نجف و قم دیدار و در جمع طلاب حوزههای علمیه این شهرها سخنرانی کرد.
ملاقات بلخی با امام خمینی (ره) در نجف
از مهمترین ملاقاتهای بلخی در نجف، دیدار وی با امام خمینی (ره) بود. در کتاب «ستاره شب دیجور» اثر «سیداسحاق شجاعی» که در ایران منتشر شده است، آمده است: "امام خمینی(ره) که بر خلاف روش خود که معمولا به دیدار کسی نمیرفت، با رسیدن علامه (بلخی) به نجف به دیدارش میشتابد. بعد در منزل امام، جلسه مفصل خصوصی برگزار میکنند و درد دلهای گذشته و طرحهای آینده مطرح میشود."
همچنین در کتاب «یادواره علامه بلخی» اثر «سیدحسن حسینی» که در سال 1368 خورشیدی در تهران منتشر شده، نقل شده است که ملاقات دیگری نیز میان امام خمینی و شهید بلخی در شهر کربلا صورت گرفته است و بلخی شعر «شب دیور» را در محضر امام خمینی(رح) میخواند و امام خمینی(ره) در مورد شهید بلخی می فرمایند:"حسنات در سید بزرگوار جمع شده است" و در ملاقاتی که میان امام خمینی(ره) و شهید بلخی صورت گرفت امام خطاب به شهید بلخی می فرمایند:"شما با این قیام و مقاومت خودتان ثابت کردید که چیز ناممکن در سر راه یک انسان انقلابی و مسلمان وجود ندارد و همه چیز ممکن است."
دیدار با علما و مراجع در قم و مشهد
شهید بلخی بعد از سفری که به عراق و سوریه داشت، در سال 1347 خورشیدی به ایران آمد و در شهر قم مورد استقبال طلاب و مراجع تقلید این شهر قرار گرفت و ضمن دیدار با مراجع تقلید در جمع مراجع ،علما و طلاب حوزه علمیه قم سخنرانی نمود.
وی سپس راهی مشهد شد و در این شهر نیز مورد استقبال مراجع و علما قرار گرفت و در مدرسه علمیه عباسقلی خان مشهد سخنرانی کرد.
شهادت بلخی
بعد از این سفر تاریخی شهید بلخی به افغانستان بازگشت و مورد استقبال بینظیری قرار گرفت و چندی بعد راهی مناطق مرکزی افغانستان شد و به علت مریضی سفر را نیمه تمام گذاشته و به کابل بازگشت. در کابل در بیمارستان علی آباد بستری شد و طبق برخی از نوشتهها در بیمارستان مسموم و به شهادت رسید.
پیکر وی در روز 24 تیرماه 1347 خورشیدی در دامنه کوه افشار کابل به خاک سپرده شد.
|
انتشار تمبر یادگاری شهید بلخی در ایران
در سال 1367 شمسی یک قطعه تمبر یادگاری به ارزش 20 ریال و با تیراژ 3 میلیون و با تصویری از شهید بلخی با عنوان «بنیانگذار ادبیات انقلابی افغانستان» توسط پست جمهوری اسلامی ایران منتشر شد. این تنها شخصیت افغانستانی است که تاکنون تصویر او در تمبرهای جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است.
اشعار بلخی
وی در کنار شخصیت علمی و اسلامی، از شعرای به نام افغانستان است. وی لقب بینیانگذار ادبیات انقلابی افغانستان را دارد و اشعار وی تاکنون در میان مردم افغانستان زمزمه میشود.
دیوان وی از شهرت خاصی برخوردار است و درباره سرور آزادگان حضرت اباعبدالله الحسین اشعار جانسوزی از این شاعر افغان به جا مانده است.
در دشت عراق آمد چون رهبر آزادی
آزاد توان بردن ره در بر آزادی
با رمز تبسم فاش می گفت به هر گامی
امضای من از خونست در دفتر آزادی
عباس نجات شرع از لطمه ی طوفان داد
در شط فرات افکند چون لنگر آزادی
در زیر سم اسبان قاسم به عروسش گفت
با یاد تو خوابیدم در بستر آزادی
اکبر دم جان دادن گفتا که بلا خوش باش
سیراب شدم مستم از ساغر آزادی
غوغا ز جهان برخواست آندم که صدا آمد
عنقا ز حرم بگشود بال و پر آزادی
با جوهر استعداد با نوک قلم مظهر
شش ماهه علی اصغر آن گوهر آزادی
قصه ند آن گرما هر لحظه در آن وادی
اسفندگرمی سوخت در مجمر آزادی
بلخی گرچه اکنون در میان مردم افغانستان نیست اما یاد او همواره زنده است و راه او همچنان ادامه دارد.