سینمای آمریکا (هالیوود) نیز از این امر مستثنی نبوده و چندین دهه است که این موضوع در هالیوود تحت عنوان سیستم درجهبندی اعمال میشود.
در این گزارش نگاهی داریم به چگونگی ورود سانسور به این سینما و همچنین نحوه پیدایش سیستم درجهبندی.
اعتراض به بیاخلاقیهای سینمای هالیوود
در حالی کمتر از یک دهه از عمر سینمای هالیوود میگذشت، سیل عظیم فیلمهای خشن و فاسد، در جامعه آمریکا باعث ترویج خانههای فساد و رمانهای غیراخلاقی شد، آنچنانکه بسیاری از مردم ارزشگرای جامعه و گروههای مذهبی عصبانی از وضعیت پیش آمده، نگران تاثیرات بیشتر این فیلمها در جامعه بودند.
در چنین اوضاعی بسیاری از خانوادهها، معلمان، سازمانهای حقوق شهروندی و گروههای مذهبی از همان نیمه اول دهه 20 به طور مکرر خواستار سانسور فیلمهای هالیوودی شدند.
شروع دوره سانسور در سینمای هالیوود
دوره سانسور فیلمها در آمریکا 44 سال به طول انجامید. به دنبال اعتراضهای گسترده به فساد موجود در سینمای هالیوود، در سال 1915 پروندهای در دادگاه عالی آمریکا تشکیل و چند سال بعد در سال 1921 کمیته فیلم امریکا تاسیس شد که از چندی بعد وظیفه نظارت و سانسور فیلمها را به عهده گرفت.
البته این کمیته تنها یک نهاد تشریفاتی بود و نظارت چندانی بر محتوای فیلمها نداشت، آنچنانکه هالیوود همچنان به کار خود ادامه میداد.
وقوع چهار جنایت در هالیوود و اجبار این سینما برای خودسانسوری
در اواخر دهه 20 با وقوع سه جنایت؛ کشته شدن «ویرجینا رپ» بازیگر جوان به دست «راسکو آربوکل» کارگردان، کشته شدن «ویلیام دسموند تیلور»، کارگردان هالیوود، به دست «مابل نورماند»، بازیگر هالیوودی و مرگ مشکوک دو بازیگر جوان هالیوود به نامهای «اولیو توماس» و «والاس رید» بر اثر استفاده بیش از حد مواد مخدر، هالیوود به مرکز فساد غرب مشهور شد و اعتراضات این بار در بعد گستردهتری در جامعه از سر گرفته شد و سردمداران هالیوود نیز مجبور شدند برای جلب دوباره اعتماد از دست رفته مردم و پیشگیری از سانسور دولت، دست به تاسیس سازمان تهیهکنندگان و پخشکنندگان آمریکایی یزدند که ریاست آن را شخصی به نام «ویلیام اچ. هایز» به عهده گرفت.
شکلگیری سازمان تهیهکنندگان و پخشکنندگان آمریکا به ریاست «ویلیا هایز»
«هایز» در زمان ریاست خود تلاش کرد تا به هالیوودیها بفهماند ساخت فیلمهای سالم به مراتب به صرفهتر است تا اینکه فیلمی ضد ارزشی ساخته شود و بسیاری از صحنههای آن سانسور شود.
«هایز» طی مدت زمانی نه چندان طولانی که اواخر دهه 20 را نیز در بر میگرفت، توانست با این طرز تفکر هالیوود را پیش ببرد ولی از نتیجه حاصله نه هالیوودیها راضی بودند و نه کسانی که به فیلمهای هالیوود معترض بودند.
شکل گرفتن لیست نبایدها و مراقب باشهای هالیوود:
با پخش اولین فیلم ناطق سینمای هالیوود، یکی از رهبران مذهبی آمریکا در سخنرانی خود ضمن محکوم کردن این جریان گفت: فیلمهای صامت غیراخلاقی هالیوود بد هستند ولی فیلمهای ناطق غیراخلاقی، در واقع فریاد انتقام این فیلمها از جریان سانسور است.
در پی این سخنرانی، هالیوود بار دیگر زیر آتشبار انتقادها قرار گرفت و «هایز» به این فکر افتاد که به نوعی این افراد را راضی کند، بنابراین دست به انتشار فهرست «نبایدها» و «مراقب باش»های هالیوود زد که هالیوودیها ملزم به رعایت بودند.
_نبایدها: نبایدهای این فهرست 10 مورد بود که از جمله آنها میتوان به «ناسزاگویی و توهین به مقدسات»، «قاچاق مواد مخدر»، «بردهداری»، «صحنه تولد نوزاد»، «هرزگی و برهنگی» اشاره کرد.
-مراقبباشها: مراقب باشهای این فهرست نیز شامل 22 مورد بود که از جمله آنها میتوان به «دزدی»، «وحشیگری»، «روشهای قاچاق»، «همدردی با جنایتکاران»، «استفاده از پرچم»، «تجارت زنان»، «استفاده از مواد مخدر» و «ظلم به کودکان و حیوانات» اشاره کرد.
ترویج دوباره فساد و بیاخلاقی در هالیوود به طمع پول بیشتر
اگرچه در ابتدا این موارد تا حدودی در فیلمها رعایت میشد ولی از آنجایی که فیلم سانسور نشده طرفداران بیشتری داشت، پول بیشتری نیز در اینگونه فیلمها نهفته بود و تهیهکنندگان که به دنبال پول بیشتر بودند، به سراغ پروژههایی از این دست میرفتند و طی مدت زمان بسیار کمی، بار دیگر همه چیز به روال سابق بازگشت و از پایان دهه 20 و اوایل دهه 30 فیلمهای هالیوود روز به روز غیراخلاقیتر از قبل روی پرده رفت.
در چنین اوضاعی که خشم گروههای مذهبی و ارزشی بار دیگر برانگیخته شده بود، به همه اثبات شد که هالیوود توانایی نظارت بر خود را ندارد و «هایز» نیز رسما اعلام کرد که در اجرای پروژه خود با شکست روبرو شده است. بسیاری از مردم نیز حمایت خود برای تاسیس یک نهاد دولتی که وظیفه سانسور فیلمها را به عهده داشته باشد، از سر گرفتند.
معرفی نماینده رسمی میان هالیوود و کلیسای کاتولیک
در این میان در سال 1929، فرد جدیدی با نام «مارتین کوئیگلی» وارد صحنه شد، او برای چندین سال رابط رسمی میان هالیوود و کلیسای کاتولیک بود.
رابط هالیوود و کلیسای کاتولیک |
برخلاف «هایز»، «کوئیگلی»، به دنبال رضایت هر دو طرف بود، بنابراین آئیننامه «کد تولید» را تدوین کرد که دارای سه اصل زیر بود:
- هیچ فیلمی نباید خارج از استانداردهای اخلاقی باشد.
- قانون، طبیعت و وحی نباید در این فیلمها مورد تحقیر، تمسخر قرار گیرند و هیچ احساسات ضد قانونی و ضد مذهبی نیز نباید به مخاطب القاء شود.
- تا جایی که ممکن است نباید حقیقت زندگی در فیلمها تحریف شود به گونهای که ارزشهای زندگی در ذهن جوانان غیرواقعی و غلط تصویر شود.
واکنش مثبت «هایز» به قوانین تصویب شده
هایز در واکنش به آییننامه «رمز تولید» گفت: «زمانی که این اساسنامه را خواندم، کم مانده بود چشمانم از حدقه بیرون بزند و این درست همان چیزی بود که من از ابتدا به دنبالش بودم.»
«هایز» تمام تلاش خود را کرد تا به هالیوودیها بفهماند که بهترین و ارزانترین پاسخ به این مشکلات تاسیس استودیوهاست.
استودیوها به خوبی میدانستند که لحاظ کردن این آییننامه در فیلمهایشان کاملا اختیاری است ولی در صورت رعایت نکردن آن، مجبور به تحمل سانسور دولتی هستند، بنابراین «کد تولید» تا 30 سال به قوت خود باقی ماند.
دو کلمهای که باعث شکست کد هایز و راهاندازی سیستم درجهبندی در هالیوود شد
شکست واقعی «کد هایز» در سال 1953 زمانی به وقوع پیوست که در فیلم «ماه آبی است» ساخته «اتو پرمینگر» قانون «کد هایز» شکسته شد و دو کلمه ممنوع «باکره» و «معشوقه» به کار رفت.
فیلم ماه آبی است |
در سال 1966 با ساخت فیلم «چه کسی از ویرجینیا ولف میترسد؟» با بازی «الیزابت تیلور» و «ریچارد برتون»، اگرچه تماشاگران شاهد بهترین فیلم پرونده کاری «مایک نیکولز» بودند ولی آنها برای اولین بار کلمات و جملاتی را در سینما میشنیدند که پیش از این در هیچکدام از فیلمهای «همفری بوگارت» و «گری گرانت» به گوششان نرسیده بود.
بنابراین از 2 سال بعد - سال 1968 میلادی - سیستم درجه بندی شکل گرفت که وظیفه اعمال آن را انجمن فیلم آمریکا به ریاست «جک ولنتی» به عهده داشت.
جک ولنتی |
بر اساس این سیستم دیگر محدودیتهای سابق از نظر به تصویر کشیدن صحنهای خاص وجود نداشت و به جای آن برای تماشاگران به لحاظ سنی محدودیتهایی قائل شدند؛ به اینصورت که هر فیلم هالیوودی پس از آنکه مورد بازبینی انجمن فیلم آمریکا قرار میگرفت، تماشای آن برای رده سنی خاص ممنوع و یا منوط به شرایطی خاص میشد.
به عنوان مثال دیدن فیلمهایی با درجه R برای افراد زیر 17 سال ممنوع است و فیلمهایی که درجه NC-17 میخورند، در واقع پروژه مرده محسوب میشوند چون اکثر رسانهها این فیلم را تبلیغ نخواهند کرد و بسیاری از سالنهای نمایش به این راحتی تن به اکران این فیلم نخواهند داد.
سیستم درجهبندی در دیگر کشورها
هماکنون سیستم درجهبندی در بسیاری از کشورهای اروپایی نیز اجرا میشود ولی از کشوری به کشور دیگر زمینه حساسیت متفاوت است، به عنوان مثال در حالی که در آمریکا تماشای فیلمهایی با محتوای جنسی اغلب به بینندگان بزرگسال محدود میشود ولی در کشورهایی چون فرانسه و آلمان با این موضوع با ملایمت بیشتری رفتار میشود.
این در حالی است که در کشورهایی چون آلمان و فنلاند بیشترین درجه سانسور و محدودیت شامل فیلمهایی با محتوای جنایی و یا خشن میشود و در آمریکا با چنین فیلمهایی با اغماض بیشتری برخورد میشود.