این گزارش با تحلیل اکثر پروژه های اکتشاف و توسعه میادین نفتی در جهان، پیش بینی افزایش ظرفیت 49 میلیون بشکه تولید روزانه نفت (نفت خام و گاز طبیعی) را تا سال 2020 می نماید که برابر با بیش از نیمی از ظرفیت فعلی تولید جهانی که 93 میلیون بشکه است می باشد.
ظرفیت تولید جهانی نفت تا سال 2020
پس از تعدیل این آمار و ارقام و با در نظر گرفتن میزان ریسک موجود در این پروژه ها، تولید مازاد پیشی بینی شده تا سال 2020، چیزی حدود 29 میلیون بشکه در روز است. همچنین با در نظر گرفتن میزان نقصان در تولید فعلی و رشد در میزان منابع ذخیره، ظرفیت تولید اضافی در سال 2020 حدود 17.6 میلیون بشکه در روز خواهد بود که تولید جهانی نیز به 110.6 خواهد رسید. این میزان افزایش از دهه 1980 به بعد بی سابقه است.
همچنین در ادامه بحث های مفصلی درباره قیمت نفت در این بازه زمانی مطرح می شود و در نهایت، این تحلیل مطرح شده در گزارش، نکات مهمی را مطرح می کند که به قرار ذیل است:
· منافع نفتی با کمبود مواجه نیستند. از نقطه نظر فیزیکی، حجم عظیمی از میادین نفتی موجود هستند. مشکلات اصلی درباره آینده تولید نفت، بیشتر مربوط به تصمیمات سیاسی و بی ثباتی ژئوپلیتیک می شود.
· افزایش تولید نفت سبک و سنگ های نفت زا در آمریکا یک امر موقتی نیست و یک جهش مهم در بخش نفت در دهه آتی خواهد بود.
· تولید سنتی نفت با نرخ غیر منتظره ای در جهان رشد خواهد نمود، اما چند منطقه (کانادا، آمریکا، دریای شمال) شاهد کاهش تولید خواهند بود.
· عصر نفت ارزان دیگر به پایان رسیده است، اما هنوز سطح قیمت نفت مشخص نیست. تکنولوژی ممکن است نفت گران امروز را تبدیل به نفت ارزان فردا کند.
· بازار نفت تا سال 2015 بسیار متغیر باقی خواهد ماند و مستعد حرکت در جهت های غیرقابل پیش بینی است، که این امر علی رغم فرصت های کوتاه و بلند مدت این حوزه، چالش عمده ای را متوجه سرمایه گذاران می کند. به هر حال پس از سال 2015، بسیاری از پروژه هایی که در این گزارش بررسی شده اند، پیشرفت عمده ای خواهند داشت و به ظرفیت تولید جهانی خواهند افزود. این مسئله پدیده تولید مازاد را بر خواهد انگیخت و منجر به کاهش قیمت نفت خواهد شد. البته اگر تقاضای مصرف نفت سالیانه 1.6 درصد در طول دهه پیش روی افزایش یابد، آن وقت شاهد کاهش قیمت نفت نخواهیم بود.
· انقلاب در تکنولوژی های زیست محیطی لازم است تا توسعه صنایع نفتی قدیمی ادامه یابد. بدون چنین کاری، برخورد دائمی بین گروهای زیست محیطی و صنعت، دولت ها را مجبور خواهد کرد تا توسعه پروژه های جدید را تاخیر انداخته یا محدود نمایند.
· برخی از پیامدهای ژئوپلیتیک عمده انقلاب نفتی در آسیا رخ خواهد داد که این منطقه را تبدیل به بازار مرجع برای بخش عمده ای از نفت خاورمیانه می کند و چین نیز تبدیل به یک بازیگر عمده در امور سیاسی تمامی منطقه می نماید.
· در عین حال، نمیکره غربی می تواند به حالت قبل از جنگ جهانی دوم یعنی خود بسندگی نفتی بازگردد، و آمریکا نیز باید نیازهای واردات نفت خود را به سرعت کاهش دهد.
· به هر حال، شبه خود بسندگی نفتی نه ایالات متحده را از مابقی بازار جهانی نفت (و قیمت جهانی نفت) جدا می کند، نه اهمیت حیاتی خاورمیانه را برای سیاست خارجی آمریکا کاهش می دهد. در عین حال، کشورهایی مثل کانادا، ونزوئلا و برزیل ممکن است تنها به دلایل تجاری، تصمیم به صادارت نفت و گاز خود به بازارهای دیگری غیر از ایالات متحده بگیرند.
· در طول دهه های آتی، نقش فزاینده نفت های جدید، نیمکره غربی را تبدیل به مرکز ثقل جدیدی برای اکتشاف و تولید نفت می کند.