به گزارش مشرق، امیر حاجرضایی همچنان بر دغدغههای فرهنگی خود تاکید دارد. کارشناس با اخلاق فوتبال ایران دورنمای متفاوتی برای لیگ دوازدهم متصور نیست. او میگوید: یکی از مهم ترین مشکلات ورزشی ما دغدغه فرهنگی است. باید در ورزش برنامههای کلانی پیاده شود که در آنها سطح فرهنگ کنونی ورزش کشورمان ارتقا پیدا کند. این تنها راه حل بحران فرهنگی در فوتبال ایران است.
امیرحاج رضایی در گفتوگو با قانون ابتدا درباره رواج درگیریها و آشتیکنان سوری در فوتبال سخن میگوید: «به نظرم این اتفاقات هرگز پسندیده نیست. این مباحث به یک رویداد خبری ژورنالیستی تبدیل شده است. اصلا خوشایند نیست که دو نفر چند روزی به تیتر اول مطبوعات تبدیل میشوند و بعد از چند روز مقابل دوبینها با یکدیگر روبوسی میکنند.»
وی ادامه میدهد: «امروز مخاطبان ما به خوبی آگاه شدهاند و زمانی که میبینند دو چهره فوتبالی بعد از توهینهای فراوان در مطبوعات در پایان با هم روبوسی کرده و مشکلات را تمام شده میدانند ، آن را باور نمیکنند. چرا که در اکثر مواقع بعد از این اتفاقات بار دیگر این نفرات به درگیری با یکدیگر پرداخته و همین مراسم تکرار میشود. همین کارها باعث میشود اعتماد ما به این قهر و آشتیهای مطبوعاتی کم شود. مدیران، مربیان یا بازیکنان از بدترین الفاظ علیه هم استفاده میکنند و زمانی که این الفاظ در روزنامهها چاپ میشود سریعا حرف خود را تغییر میدهند و یا عنوان میکنند هدف ما چیز دیگری بوده است!»
حاج رضایی درباره شروع لیگ اما قضاوت را کنار میگذارد و خاطرنشان میکند: «صحبت کردن درباره عملکرد تیمها فعلا منطقی نیست. اما متاسفانه باید بگویم که با به صدا درآمدن زنگ شروع مسابقات لیگ برتر اتفاقات ناخوشایند همچنان ادامه دارد. دروغها و تناقضها انگار این فوتبال را رها نمیکنند. البته بهتر است در این زمینه به جزئیات نپردازم.»
حاج رضایی سپس با ذکر یک مثال منظور خودش را روشنتر مطرح میکند: «ما در جریان بازیهای جام ملتهای اروپا یک بار ندیدیم مربیان از ادبیات نامناسب استفاده کنند یا شکست خود را بر گردن داور بازیها بیندازند. مربیان به دنبال توجیه دلیل شکست خود در مطبوعات نبوده و به دنبال پیدا کردن علت اصلی مشکل خودشان هستند تا آن را برای بازیهای پیش روی خود برطرف کنند. البته من قصد ندارم این جامعه را جامعه آرمانی فوتبال ایران بدانم. به هر حال هیچ جامعه ورزشی بدون عیب و نقصی وجود ندارد. در لیگهای خارجی هم درگیری و دعوا پیش میآید و مربیان و بازیکنان هم با الفاظ بدی یکدیگر را مورد خطاب قرار میدهند. به عنوان مثال مورینیو یکی از بزرگترین مربیان فوتبال خارجی در حرکتی غیراخلاقی انگشت خود را در چشم یک مربی دیگری فرو میکند. ولی در همین جا هم بهتر است نگاهی به عکس العمل فدراسیونها و باشگاههای بزرگ ورزشی جهان بیندازیم. در فوتبال خارجی شاهد بودیم که کاپیتانی به دلیل به زبان آوردن یک کلمه زشت از کاپیتانی خلع شده است یا سنگینترین جریمهها برای اقدامات غیراخلاقی در نظر گرفته میشود ولی در فوتبال ایران به زبان آوردن جملات توهینآمیز به یک عادت تبدیل شده است چرا که به صورت سفت و سختی با بازیکنان، مربیان و یا مدیران برخورد نمیشود.»
از این کارشناس فوتبال درباره آشتیهای صوری در فوتبال ایران میپرسیم که وی در پاسخ به قانون میگوید: «من در جریان این دعوا و آشتیکنان صوری،رسانهها را مقصر نمیدانم. چرا که رسانهها به دنبال سوژه خبری بوده و حتی مطبوعات زرد رنگ که بیشتر به تجاری بودن تمایل دارند هم مخاطبان خاص خود را دارند. من این مشکل را از ضعف فرهنگی فوتبال ایران میدانم. من با " تجارت ابتذال" در مطبوعات مخالف هستم. ما بارها دیدهایم که مدیری عالی رتبه در یک باشگاه مصاحبه میکند ولی فردای همان روز مصاحبه خود را تکذیب میکند. در این شرایط زمانی که فایل صوتی در مقابل این مدیر قرار میدهند آن را تکذیب کرده و حتی اگر عکسی هم در مقابلشان قرار بگیرد به راحتی دروغ میگویند و ادعا میکنند آن عکس فوتوشاپ است! متاسفانه امروز "دروغ" یک کالای رایج در فوتبال شده است.»
حاجرضایی "حرص رسیدن به پول بیشتر" را به عنوان یکی از معضلات فوتبال ایران مطرح میکند: «به سادگی در جریان این بیاخلاقیها میتوان متوجه شد که مشکل تیمها و نفرات بر سر پول است! این مشکل به همین سادگی دست از سر فوتبال بر نمیدارد. امروز به راحتی شاهد این هستیم که همه چیز بر سر مشکلات مالی شروع شده و این "پول" است که در فوتبال دوست و دشمن را به وجود میآورد.»
او ادامه میدهد: «هر چند که فوتبال یک ورزش هیجانی است که ذات آن تنشزاست. در خیلی از کشورهای دنیا این ورزش با هیجان پیگیری میشود ولی باید بپذیریم که اگر خودمان را از بعد فرهنگی قوی کنیم میتوان ضمن حفظ زیبایی و هیجان آن بسیاری از مشکلات رایج در کشورمان را در این زمینه کاهش داد. هر چند که به نظر من برای از بین بردن این مشکلات فرهنگی تصمیمات بسیار پیش پا افتادهای گرفته شده است.»
حاج رضایی درباره مساله سقف قراردادها نیز اینگونه اظهار نظر میکند: «یکی از مهمترین مسائلی که در این زمینه در نظر گرفته شده بحث سقف قرارداهاست. مساله سقف قراردادها به یک لطیفه تبدیل شد به طوری که همه به راحتی آن را مورد تمسخر قرار میدهند. درحالی که کارشناسان بسیاری در جلسات مفصل باید برای حل این بیاخلاقیها برنامههای بسیار قویتری در نظر بگیرند تا دیگر برای کسی این سقف قراردادها به یک شوخی تبدیل نشود. در پایان مایلم از سخنرانی مدیرعامل شرکت بوردو یاد میکنم؛ آقای Bez مدیرعامل این شرکت در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهار نظر جالبی کرد؛ او گفت: هزار راه برای دور زدن قانون وجود دارد که من سه میلیون راه آن را بلدم.
متاسفانه این دور زدنها در فوتبال ما هم به روشنی به چشم میخورد.»
امیرحاج رضایی در گفتوگو با قانون ابتدا درباره رواج درگیریها و آشتیکنان سوری در فوتبال سخن میگوید: «به نظرم این اتفاقات هرگز پسندیده نیست. این مباحث به یک رویداد خبری ژورنالیستی تبدیل شده است. اصلا خوشایند نیست که دو نفر چند روزی به تیتر اول مطبوعات تبدیل میشوند و بعد از چند روز مقابل دوبینها با یکدیگر روبوسی میکنند.»
وی ادامه میدهد: «امروز مخاطبان ما به خوبی آگاه شدهاند و زمانی که میبینند دو چهره فوتبالی بعد از توهینهای فراوان در مطبوعات در پایان با هم روبوسی کرده و مشکلات را تمام شده میدانند ، آن را باور نمیکنند. چرا که در اکثر مواقع بعد از این اتفاقات بار دیگر این نفرات به درگیری با یکدیگر پرداخته و همین مراسم تکرار میشود. همین کارها باعث میشود اعتماد ما به این قهر و آشتیهای مطبوعاتی کم شود. مدیران، مربیان یا بازیکنان از بدترین الفاظ علیه هم استفاده میکنند و زمانی که این الفاظ در روزنامهها چاپ میشود سریعا حرف خود را تغییر میدهند و یا عنوان میکنند هدف ما چیز دیگری بوده است!»
حاج رضایی درباره شروع لیگ اما قضاوت را کنار میگذارد و خاطرنشان میکند: «صحبت کردن درباره عملکرد تیمها فعلا منطقی نیست. اما متاسفانه باید بگویم که با به صدا درآمدن زنگ شروع مسابقات لیگ برتر اتفاقات ناخوشایند همچنان ادامه دارد. دروغها و تناقضها انگار این فوتبال را رها نمیکنند. البته بهتر است در این زمینه به جزئیات نپردازم.»
حاج رضایی سپس با ذکر یک مثال منظور خودش را روشنتر مطرح میکند: «ما در جریان بازیهای جام ملتهای اروپا یک بار ندیدیم مربیان از ادبیات نامناسب استفاده کنند یا شکست خود را بر گردن داور بازیها بیندازند. مربیان به دنبال توجیه دلیل شکست خود در مطبوعات نبوده و به دنبال پیدا کردن علت اصلی مشکل خودشان هستند تا آن را برای بازیهای پیش روی خود برطرف کنند. البته من قصد ندارم این جامعه را جامعه آرمانی فوتبال ایران بدانم. به هر حال هیچ جامعه ورزشی بدون عیب و نقصی وجود ندارد. در لیگهای خارجی هم درگیری و دعوا پیش میآید و مربیان و بازیکنان هم با الفاظ بدی یکدیگر را مورد خطاب قرار میدهند. به عنوان مثال مورینیو یکی از بزرگترین مربیان فوتبال خارجی در حرکتی غیراخلاقی انگشت خود را در چشم یک مربی دیگری فرو میکند. ولی در همین جا هم بهتر است نگاهی به عکس العمل فدراسیونها و باشگاههای بزرگ ورزشی جهان بیندازیم. در فوتبال خارجی شاهد بودیم که کاپیتانی به دلیل به زبان آوردن یک کلمه زشت از کاپیتانی خلع شده است یا سنگینترین جریمهها برای اقدامات غیراخلاقی در نظر گرفته میشود ولی در فوتبال ایران به زبان آوردن جملات توهینآمیز به یک عادت تبدیل شده است چرا که به صورت سفت و سختی با بازیکنان، مربیان و یا مدیران برخورد نمیشود.»
از این کارشناس فوتبال درباره آشتیهای صوری در فوتبال ایران میپرسیم که وی در پاسخ به قانون میگوید: «من در جریان این دعوا و آشتیکنان صوری،رسانهها را مقصر نمیدانم. چرا که رسانهها به دنبال سوژه خبری بوده و حتی مطبوعات زرد رنگ که بیشتر به تجاری بودن تمایل دارند هم مخاطبان خاص خود را دارند. من این مشکل را از ضعف فرهنگی فوتبال ایران میدانم. من با " تجارت ابتذال" در مطبوعات مخالف هستم. ما بارها دیدهایم که مدیری عالی رتبه در یک باشگاه مصاحبه میکند ولی فردای همان روز مصاحبه خود را تکذیب میکند. در این شرایط زمانی که فایل صوتی در مقابل این مدیر قرار میدهند آن را تکذیب کرده و حتی اگر عکسی هم در مقابلشان قرار بگیرد به راحتی دروغ میگویند و ادعا میکنند آن عکس فوتوشاپ است! متاسفانه امروز "دروغ" یک کالای رایج در فوتبال شده است.»
حاجرضایی "حرص رسیدن به پول بیشتر" را به عنوان یکی از معضلات فوتبال ایران مطرح میکند: «به سادگی در جریان این بیاخلاقیها میتوان متوجه شد که مشکل تیمها و نفرات بر سر پول است! این مشکل به همین سادگی دست از سر فوتبال بر نمیدارد. امروز به راحتی شاهد این هستیم که همه چیز بر سر مشکلات مالی شروع شده و این "پول" است که در فوتبال دوست و دشمن را به وجود میآورد.»
او ادامه میدهد: «هر چند که فوتبال یک ورزش هیجانی است که ذات آن تنشزاست. در خیلی از کشورهای دنیا این ورزش با هیجان پیگیری میشود ولی باید بپذیریم که اگر خودمان را از بعد فرهنگی قوی کنیم میتوان ضمن حفظ زیبایی و هیجان آن بسیاری از مشکلات رایج در کشورمان را در این زمینه کاهش داد. هر چند که به نظر من برای از بین بردن این مشکلات فرهنگی تصمیمات بسیار پیش پا افتادهای گرفته شده است.»
حاج رضایی درباره مساله سقف قراردادها نیز اینگونه اظهار نظر میکند: «یکی از مهمترین مسائلی که در این زمینه در نظر گرفته شده بحث سقف قرارداهاست. مساله سقف قراردادها به یک لطیفه تبدیل شد به طوری که همه به راحتی آن را مورد تمسخر قرار میدهند. درحالی که کارشناسان بسیاری در جلسات مفصل باید برای حل این بیاخلاقیها برنامههای بسیار قویتری در نظر بگیرند تا دیگر برای کسی این سقف قراردادها به یک شوخی تبدیل نشود. در پایان مایلم از سخنرانی مدیرعامل شرکت بوردو یاد میکنم؛ آقای Bez مدیرعامل این شرکت در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهار نظر جالبی کرد؛ او گفت: هزار راه برای دور زدن قانون وجود دارد که من سه میلیون راه آن را بلدم.
متاسفانه این دور زدنها در فوتبال ما هم به روشنی به چشم میخورد.»