به گزارش مشرق، ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ بعد از یک دوره پر فراز و نشیب اتفاق جدیدی به واسطه انتخاب مردم رخ داد که راه نجات کشور از این تصمیم گشوده شد، در تاریخ دولتهای بعد از انقلاب، هیچ رئیسجمهوری بهاندازه حجت الاسلام رئیسی میراثدار مشکلات، ضعفها و کاستیهای برجایمانده از دولت پیش از خود نبوده و شرایط هنگام تحویل دولت آنقدر سخت بود که بسیاری از شاخصهای کلان اقتصاد ایران در وضعیت بدی قرار داشت. بسیاری از چالشهای اقتصادی مانند کسری بودجه، کاهش ارزش پول ملی و تورم بالا ماحصل هشت سال سیاستگذاری نادرست و ناکارآمدی بود، شرایط در زمان تحویل دولت آنقدر پیچیده بود که مطابق اظهارنظر خود آیتالله رئیسی از همان اولین جلسه حضورش در دولت با وزرای روحانی بر سر پرداخت حقوق مردادماه بحث و چالش داشتند! این یعنی شروع کار جهادی در یک شرایط غیر عادی. در این اتمسفر، مهمترین چالش دولت سیزدهم در آغاز کار، اقتصاد و تامین معیشت مردم بود، اما در عین حال تعیین دستمزد عادلانه برای کارگران، تفکیک پیشرانهای اقتصادی کشور از مذاکرات وین، پایان دادن به رانت ارزی و ایجاد دیپلماسی بدیع و گسترده به کانون تمرکز دیپلماسی دولت سیزدهم تبدیل شد. مهمتر از همه این موارد تلاش برای بازگشت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بود که دولت گامهای مهمی در این زمینه برداشت؛ حالا در اولین سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در گفتوگوهای تفصیلی متعدد با چهرهها به مرور این اتفاقات پرداختهایم.
محمدرضا باهنر سیاستمدار قدیمی و اصولگرای سنتی است، او سالها نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است که نمایندگی در دورههای دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم و هشتم و نهم را هم در کارنامه خود دارد، هرچند از دهمین دوره انتخابات مجلس دیگر نامزد نشد، او در این گفتوگو به بررسی و تحلیل مهمترین اقدامات صورت گرفته توسط دولت سیزدهم در چندماه اخیر پرداخته است که مشروح آن در ادامه میآید:
با توجه به اینکه یکی از وعدهها و شعارهای آیتالله رئیسی در ایام انتخابات سال گذشته، مهار بیماری کرونا بود، تحلیل شما از مدیریت دولت سیزدهم در به صفر رساندن کشتههای کرونا از ۷۰۰ نفر در روز چیست؟
در زمان تبلیغات انتخاباتی آیتالله رئیسی وعدههای متنوع و متعددی داده شد و طبیعی است که راهحل برخی از این وعدهها کوتاهمدت و راهحل برخی نیز میان مدت است، راهکار تحقق برخی وعدهها هم اصلاح جهتگیریها و سوزنبانی اقتصاد کشور است و شاید در یک یا دو دوره ریاست جمهوری این مشکلات حل نشود اما مسیر، جهتیابی و قطبنمایی که بهکار گرفته میشود مهم است.
ویروس منحوس کرونا ویروس ناشناختهای بود و حتی سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که این بیماری پاندمی قرن است و در طول ۱۰۰ سال گذشته چنین ویروس مرموزی که به سرعت خود اصلاحی دارد، جهش میکند و خود را با شرایط جدید تطبیق میدهد، منتشر نشده است. شاید فلسفه شیوع ویروس کرونا این است که مشیت خداوند متعال بر این قرار گرفته که به این وسیله بشر را متوجه خود کند که غفلت نکنید و تصور نکنید که محور دنیای خودتان هستید. برخی جوانها در ابتدا ویروس را شمارش میکردند و میگفتند اگر بخواهیم مجموعه ویروسهای کرونایی را که در دنیا وجود دارد را روی هم بگذاریم وزن آن بیشتر از ۵ گرم نمیشوند، اما همین ویروس کاخ سفید، کرملین و همه کشورها را درگیر کرده و قدرت خود را نشان داده و ناشناس هم بوده است.
ما حتی درخصوص برخی واکسنهای خارجی محتاط بودیم که نکند که همانهایی که ویروس را خلق کردند و توطئه داشتند، اکنون واکسن آن را تولید میکنند، البته داخل ایران را نمیدانم ولی در دنیا چندین میلیارد دلار معاملات واکسن انجام شد و بسیاری از شرکتها بالا رفتند و بسیاری هم زمین خوردند.
**دولت سیزدهم تلاش فاخری برای خرید و تامین ارز مورد نیاز واکسن انجام داد
دولت آیتالله رئیسی وعده تامین واکسن داده بود و به همین دلیل تلاش فاخری برای خرید، تامین ارز مورد نیاز، مذاکرات خارجی با تولیدکنندگان واکسن انجام داد. شخص رییسجمهوری با برخی از روسای کشورها تماس گرفتند و بسیج عمومی در کشور انجام شد و درصد بالایی از جمعیت کشور دو دوز واکسن کرونا را دریافت کردند. امروز احساس ما این است که این ویروس در سرازیری سقوط قرار دارد و تمام میشود، در حالی که هنوز هم مهمترین مسئله برخی از کشورها درگیری با این ویروس منحوس است، با اقدامات دولت سیزدهم تقریبا میتوانیم بگوییم که از این بیماری عبور کردهایم.
باهنر: فقط دولت سیزدهم جرات و همت عادلانهسازی یارانهها را داشت/ برقراری ارتباط مستقیم با مردم تصویر جذابی است
عملکرد ستاد ملی کرونا را چگونه ارزیابی می کنید؟
دستورات و اوامر ستاد ملی کرونا براساس پیام رهبر معظم انقلاب همچنان لازم الاتباع است. رهبر معظم انقلاب با قاطعیت از این ستاد حمایت کردند و شرعاً و قانونا دستورات ستاد فرماندهی را لازم الاجرا خواندند.این ستاد آنقدر قدرت حقوقی داشت که میتوانست جلسات مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام و دولت را تعطیل کند درحالی که ما تاکنون چنین مرکزی نداشتیم. حتی در زمان جنگ شورای عالی دفاع چنین قدرتی را نداشت که بتواند روی مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام و قوای کشور اینگونه احاطه داشته باشد.
رهبر معظم انقلاب تاکید کردند باید از مسئولان انقلابی که برای مردم کار میکنند قدردانی شود، نظر شما در مورد عملکرد دولت سیزدهم چیست؟
اگر بخواهیم هر کدام از دولتهای سیزدهگانهای که بعد از پیروزی انقلاب داشتیم را به تنهایی نقد کنیم، متوجه میشویم همه آنها یکسری کارهای مثبت و ماندگاری انجام دادند و اشکالاتی و ضعفهایی هم داشتند، تعبیر من این است که نباید با دولتها، مسئولان، مجالس و کارگزاران نظام برخورد صفر و صدی داشته باشیم. به عنوان مثال یکی بگوید فلان مسئول یا رئیس جمهور وابسته یا خائن بوده است. البته ممکن است هرکدام از آنها دیدگاههای متفاوتی داشته باشند، همانطور که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب بیشترین و بالاترین اعتمادشان به مجموعه مردم بوده است، حضرت امام(ره) درباره هر کدام از صنوف، عشایر، کارگران، کارمندان، روحانیت و دیگران نظرات خاصی را اعلام کردند اما اعتمادی که ایشان به مجموعه مردم داشتند، بالاترین اعتماد بود.
مقام معظم رهبری در سخنرانی ۱۴خرداد ماه امسال، بیشترین واژههایی را که بهکار برده بودند، نخست امام(ره) و دومین و سومین واژه هم مردم و انقلاب بود. یعنی تکیهگاه مردم هستند نه این حزب و آن حزب. حضرت امام (ره) یک جمله به یاد ماندنی، صریح و روشنی دارند که میگویند «میزان رای ملت است»؛ ایشان هیچگاه نفرمودند که میزان رای روحانیت، پاسداران، عشایر و کارمندان است، البته همه آنها جایگاه منحصر بفرد خود را دارند، بنابراین هر دولتی را که در بوته نقد میگذارید یکسری اشکالات و نقاط قوت دارد.
**دولت آیتالله رئیسی در برقراری ارتباط با مردم تصویر جذابی دارد
دولت آیتالله رئیسی چند نکته ویژه دارد که کمتر در دولتهای قبل وجود داشته است. دولت سیزدهم در برقراری ارتباط با مردم اهتمام ویژهای داشته و از این نظر تصویر جذابی دارد که همایونی و اشرفمآبانه با مردم برخورد نمیکند، از این رو رییسجمهور خیلی ساده و بیریا به میان مردم میرود. البته درست است که شاید به لحاظ تدبیراندیشی ضرورتی نداشته باشد که به طور مثال وقت معاون اول گرفته شود و او به میدان ترهبار برود، اما این کار سرمایه اجتماعی ایجاد میکند و مردم احساس میکنند مسئولان در میان آنها هستند و این موضوع بسیار مهمی است.
**ابرپروژه دولت تقویت سرمایه اجتماعی و امید در دل مردم است
یکی از طرحهایی که آیتالله رئیسی چند مرتبه روی آن تاکید کردند و مورد قبول من هم هست، عنوان کردند ابر پروژه ما تقویت سرمایه اجتماعی و امید در دل مردم است؛ البته درست است که به عنوان مثال در مسابقات لیگبرتر همه ۱۶ تیم تلاش میکنند اما در نهایت یک تیم اول میشود اما با این وجود در روز اول هر ۱۶ تیم امید دارند که اول شوند. از سوی دیگر مهمترین طرح آیتالله رئیسی که بارها اعلام کردهاند و من به این مسئله اعتماد و امید فراوانی دارم و به دولت و دولتمردان دستمریزاد میگویم، دمیدن امید به روحیه ملت بزرگ ایران است. البته این موضوع گفتار درمانی نیست وعملکرد دولت نیز در این راستاست. دولت باید با تفکر، خط مشی کشور را تعیین و سوزنبانی کند تا قطار اقتصاد به ریل اصلی خود بازگردد.
ارزیابیشما از عملکرد دولت آیتالله رییسی در توزیع عادلانه یارانهها چیست؟
موضوع ناعادلانه بودن یارانهها در کشور از حدود ۴۰ سال قبل مورد توجه اقتصاددانان قرار داشت و هر کدام از دولتها هم تلاش داشتند تعدیل اقتصادی را انجام دهند، البته اقداماتی هم در این زمینه انجام دادند و به عنوان مثال در دولت دهم و یازدهم بحث عادلانه کردن فرآوردههای نفتی یا تعمیم یارانهها مطرح بود. در زمان مرحوم هاشمی مسئله تعدیل اقتصادی و اینکه ما قیمتها را تاحدودی واقعی کنیم مطرح بود چراکه قیمتهای واقعی مصرفکننده و تولیدکننده را جهت میدهد و این پروژه طرح عظیمی است. متاسفانه از آنجایی که آثار آن، آثار بزرگی است در برخی دولت ها ناتمام مانده و در برخی دولتها دوربرگردان زده شده است. مرحوم هاشمی رفسنجانی در سال ۷۴ عنوان کرد که ما میخواهیم تعدیل اقتصادی را در کشور تمام کنیم و به تعبیر من میگفتند «مرگ یکبار شیون یکبار» این را تمام کنیم تا مردم بفهمند که چه ثروتی و چه امکاناتی دارند و چگونه آن را مصرف کنند. یا در مورد موضوع آزاد دسازی نرخ بنزین که گاهی سر و صداهایی هم بلند میشود، همین وضعیت است.
به عنوان مثال گفته میشود امروز قیمت یک لیتر بنزین از آب معدنی ارزانتر است. من زمانی در سخنرانیهایم عنوان کردم حاضرم به هرکس تمایل دارد حواله مجانی بدهم که بنزین ماشین خود را به جای پمپ بنزین از پالایشگاه بگیرد زیرا قیمت حمل هر لیتر بنزین از پالایشگاه تا پمپ بنزین بیش از ۲ هزار تومان است و اگر به معدل آن در کشور نگاه کنیم، این مقدار پول بنزینی که ما پرداخت میکنیم، فقط پول حمل آن است نه قیمت نفت خام و پالایش.
زمانی که قیمت نفت بشکهای ۵۰ دلار بود محاسبه کردیم و دیدیدم سالی ۱۵۰ میلیارد دلار در کشور انرژی مصرف میکنیم اکنون که قیمت نفت بیش از ۱۰۰ دلار است سالی ۳۰۰ میلیارد دلار انرژی مصرف میکنیم ای کاش این انرژی تبدیل به رفاه یا تولید میشد اما ما انرژی را آتش میزنیم، طبق سیاستهای کنترل مصرف انرژی که مدتها قبل از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، باید با ابزار مدیریتی و قیمتی، میزان مصرف انرژی در کشور کنترل شود. ما هر مقدار انرژی مصرف کنیم که تبدیل به تولید و رفاه شود خوب است اما اگر انرژی مصرف کنیم که محیط زیست و شهرها را آلوده کند و تصادفات را افزایش دهد مانند ریختن ثروت ملی در چاه است و باید آن را کنترل و مدیریت کرد.
**فقط دولت سیزدهم جرات اجرای این طرح خطیر را داشت
مسئله عادلانه سازی یارانهها که از ۴-۵ کالا شروع کردهاند کاری بوده که بسیاری از دولتها علاقهمند بودند آن را انجام دهند اما جرات و همت آن را نداشتند درحالی که دولت سیزدهم این همت را داشته و آن را انجام داده است. البته کار بسیار خطیری است و همین حالا هم سر و صدای برخیها را درآورده است. بنابراین باید به دولت کمک و برای توفیق آنها دعا کنیم که بتواند در قدم اول عادلانه سازی یارانهها موفق شود. البته اعلام شده قدم بعدی افزایش قیمت نان است و احتمالا قدمهای آتی افزایش قیمت سوخت باشد. دولت باید این اصلاحات اقتصادی را گام به گام، با شجاعت، تدبیر و خرد انجام دهد که عدهای در فشار ناشی از اصلاحات اقتصادی لِه نشوند.
**اکنون بهترین زمان خرید نیروگاه از اروپاییها است
تاثیر جنگ اوکراین در اقتصاد ایران چیست؟
در کنار جنگ روسیه و اوکراین، جنگ شرق و غرب هم در جریان است و اروپاییها علیرغم اینکه نیروگاههای زیادی داشتند که با مصرف گاز عمل میکرد، اکنون به سرعت نیروگاههای گازی حتی نیروگاههای صفر کیلومتر خود که هیچ کار نکردهاند را به حراج گذاشتهاند و میفروشند. در این شرایط مسئولان باید از فرصت به وجود آمده استفاده کنند و اکنون بهترین زمان خرید نیروگاه از اروپاییها است و میتوان نیروگاه صفر کیلومتر را با نصف قیمت خرید، زیرا آنها میخواهند با تغییر نوع مصرف، مصرف گاز را کاهش بدهند و به دنبال انرژیهای تجدیدپذیر بروند، درواقع آنها میخواهند از انرژی امواج دریا و حرارتهای زیر زمین و باد استفاده کرده و نیروگاههایی که به سوختهای فسیلی نیاز دارد را به سرعت کاهش دهند.
در این فرصت ایران میتواند جایگاه خود را در بازار انرژی جهان تثبیت و پیدا کند، یعنی کسانی که زمانی دنبال تحریم ایران بودند اکنون میدانند که اگر تحریم را از ایران بردارند و ایران آزادتر بتواند خرید و فروش کند میتواند در بازار انرژی دنیا تاثیرگذار باشد. لذا معتقدم دولت آیتالله رئیسی از دو جهت باید همت بلندی داشته باشد. اولاً باتوجه به اینکه تولید نفت و گاز ما ظرف این مدت تحریم کاهش پیدا کرده و مصرف انرژی در کشور بهشدت بیرویه است، باید مصرف را مدیریت کنند و کاهش دهند و دوماً باید تولید را مدیریت کرده و در مقابل آن را افزایش دهند. ۱۸ حوزه مشترک نفتی و گازی با کشورهای همسایه از جمله امارات، بحرین، قطر، عراق و ترکمنستان داریم. باید به سمتی برویم که به شکل مشترک این حوزهها را توسعه بدهیم.اینکه هر کس با زور هر چقدر که بخواهد بردارد منطقی نیست امروز در دنیا پروتکلهای توسعه مشترک منابع نفتی و گازی میان کشورها پروتکل تعریف شده است ما باید هرچه زودتر به سمت توسعه میادین گازی و نفتی مشترک با کشورهای دیگر با همه پروتکلهای مشترکی که در دنیا وجود دارد برویم، مشترک سرمایهگذاری کنیم و مشترک هم از منابع هم استفاده کنیم .
تحلیلتان در مورد دیپلماسی همسایگی و آسیامحوری دولت چیست، با توجه به قراردادی که با چین بسته شد تا پیش نویس قرارداد با روسیه و اینکه برخلاف گذشته تمام نیازهای کشور به مذاکرات گره زده نشده است.
سفرهای خارجی آیتالله رئیسی از کنفرانس شانگهای تا سفر به قطر و عمان سفرهای خوبی است که باید از این رفت و آمدها استفاده عملیاتی شود؛ مسئله مذاکره برای ما مهم است اما نباید همه تخممرغهای خود را در یک سبد بگذاریم؛ اکنون یک چالش دوگانه تحت عنوان ارتباط با غرب یا ارتباط با شرق در کشور به وجود آمده است و در این قضیه افراط و تفریط وجود دارد. من در این قضیه به همان تحلیل سنتی و قدیمی مرحوم مدرس معتقد هستم که ما باید از این موازنه منفی حداکثر استفاده را بکنیم. نه شرق برای رضای خدا به ما کمک میکند و نه غرب، هرکس بهدنبال منافع ملی خودش است، ما هم به دنبال منافع ملی خودمان هستیم اما میتوانیم از این اختلافات و درگیریهای سیاسی، اقتصادی و نظامی و موازنه منفی، بهترین استفاده را داشته باشیم، البته انشاللّه اختلافات نظامی هیچگاه پیش نیاید و توسعه پیدا نکند. به تعبیری این خارجیها که دور یک میز مینشینند و با یکدیگر مذاکره و شوخی میکنند و علاقه نشان میدهند اگر چشم بصیرت داشته باشیم، مانند گرگهایی هستند که دور میز نشستهاند و منتظر هستند یکی چرتش بگیرد تا بر سرش بریزند و او را تکهتکه کنند؛ لذا دیپلماسی این است و همه کشورها برای خودشان یک منافع ملی تعریف میکنند. بعضی وقتها منافع ملی کشور میتواند با منافع ملی چهار کشور دیگر همسو شود و گاهی وقتها هم میتواند در تضاد قرار بگیرد لذا ما باید از این موازنه منفی حداکثر استفاده را داشته باشیم و کشورهایی که منافعشان میتواند با منافع ما همسو شود، همراه شویم. البته ممکن است منافعمان در برخی موارد با همان کشورها نیز در تضاد قرار بگیرد که باید دقت داشته باشیم مسئله مهم برای ما استفاده از فرصتها در موازنههای منفی است که یک موقعیت استثنایی را به وجود میآورد.
در شرایط فعلی اروپاییها درگیر مسائل فرعی و بیشتر بهدنبال نان شبشان هستند در حالی که بر این باور هستم که اقتصاد اروپا جمعاً میتواند در فاصله نهچندان دور اقتصاد آمریکا را پشت سر بگذارد، مشروط بر اینکه اروپا خود یک احساس اعتماد به نفس داشته باشد و این احساس در آنها برانگیخته شود؛ در مذاکرات ۱+۴ اروپاییها یک محاسبه ساده انجام میدهند به عنوان مثال آلمان میگوید با آمریکا سالی ۵۰۰-۶۰۰ میلیارد دلار و با ایران ۷-۸ میلیارد دلار تبادل تجاری داریم و با یک محاسبه ساده هیچگاه ۵۰۰-۶۰۰ میلیارد دلار را فدای ۷-۸ میلیارد دلار نمیکند. در این شرایط آنها به فکر امروز خود هستند درحالی که اگر به فکر ۲۵ سال آینده خود باشند، متوجه میشوند، اشکالی ندارد که دست روی دل خودشان بگذارند و فضای ارتباطی خود را با شرق قویتر و فضای ارتباط خود را داخل اروپا مستحکمتر کنند، آن موقع خواهند دید که میتوانند آمریکا را هم پشت سر بگذارند.
نظر شما درباره تجاریسازی روابط ما با کشورهای حوزه خلیجفارس چیست؟
تاریخ مصرف این تفکر که در اقتصاد کسی میتواند دور کشور خود سیم خاردار بکشد و در همه چیز خودکفا باشد، گذشته است؛ هر کشوری در منطقه و قاره، مراودات چندجانبه دارد که باید تکلیف خود را روشن کند. من ۱۵ سال پیش این طرح را مطرح میکردم که ایران باید تکلیف خود را روشن کند که آیا میخواهد در منطقه یک کشور نفتی یعنی صاحب قدرت انرژی و صنعتی و کشاورزی باشد یا خیر؛ البته باید منافع ملی بلند مدت را هم مدنظر قرار داد. ما به عنوان یک کشور تاثیرگذار در بازار انرژی دنیا میتوانیم نقشآفرینی کنیم اما مفهوم آن این نیست که اقتصاد داخل کشور وابستگی به نفت را استمرار بخشد و ادامه دهد، ما باید ثروت نفتمان را تبدیل به قدرت دیگری مانند قدرت تجارت، تولید و صنعت فناوریهای نو کنیم. رهبری هم در شعار امسال فرمودند «اقتصاد بر مبنای شرکتهای دانشبنیان» باشد. گاهی اوقات استارتاپها کارهایی انجام میدهند که تجار چندصد ساله هم نمیتوانند چنین کارهایی انجام دهند، بنابراین ما در اقتصادهای جدید و فناوریهای نو میتوانیم اقتصاد خودمان را شکوفا کنیم.
رئیس جمهور قبل از سال بازدید سرزدهای از صنعت خودروسازی داشتند و واردات خودرو هم قرار است آزاد شود، با توجه به شرایطی فعلی خودروسازی اجرای این موضوع توسط دولت چه کمکی میکند؟
ما اگر بخواهیم برند شویم و مدال بیاوریم باید بتوانیم با یک سری ابزارآلات با رقبای خارجی خودمان رقابت کنیم، رقابت در دنیا در تولید کالا سه پایه دارد، رقابت در قیمت، کیفیت و سرعت تولید؛ چراکه پول و زمان محدود است اما کیفیت میتواند نامحدود باشد و هر روز ارتقا پیدا کند.
ما نباید تولید کننده داخلی را لوس و تنبل بار بیاوریم، اینکه بگوییم مردم موظف هستند فقط تولیدات داخلی را خریداری کنند، اینطور نیست بلکه باید میان این دو تعادل ایجاد کرد، یعنی هم تولیدکننده داخلی احساس کند رقیب جدی خارجی دارد و هم دست رقیب خارجی را باز نگذاریم که تولید کننده داخلی را از بین ببرد. بنابراین ایجاد این نقطه تعادل، کار کارگزارانی است که میخواهند این مسئله را مدیریت کنند.