شاید با عبور از کنار یک آیه قرآن که بر پایه پل، پشت شیشه تاکسی، داخل ایستگاه اتوبوس، روی نردههای پارک یا بالای سردر یک مغازه نوشته شده است، تلنگری باشد برای اندکی تأمل و اصلاح عملکرد خویش. دقیقاً همان موضوعی که 16 سال پیش «سید محمدحسین طاهریان» را در بازار ابوسفیان شهر مکه مورد تأثیر قرار داد.
بازار ابوسفیان چند سالی است که به خاطر توسعه اطراف حرم الهی تخریب شده است اما آیه «لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ» (اگر واقعا سپاسگزارى کنید، نعمت شما را افزون خواهم کرد) نصب شده بالای سردر یکی از مغازههای آن، کافی بود تا «سید محمدحسین» را با اثرگذاری کلام الله مجید آشنا کند.
او پس از بازگشت از دومین سفرش به سرزمین وحی، شروع به گزینش آیات الهی کرد و با نوشتن آنها روی برگه A4 و توزیع رایگان در ادارات و شرکتها، اولین گام در ترویج معارف قرآنی را برداشت.
طاهریان متولد اصفهان و ساکن تهران است. او اکنون 37 سال سن دارد و مدیر یک شرکت محصولات بهداشتی است که البته تأکید میکند تمایلی به درج نام آن ندارد تا مبادا تبلیغی برای شرکتش محسوب شود.
مدیر کانون ترویج و نشر موضوعات قرآنی ادامه میدهد: در این شانزده - هفده سال فعالیت قرآنی به لطف خدا بیش از 10 میلیارد ریال هزینه کرده و امیدوار است روزی برسد که تمام فضای محیطی ایران اسلامی مزین به نام و کلام خدا باشد.
بخش نخست گفتوگوی خبرگزاری فارس با این مبلغ قرآنی تقدیم خوانندگان گرامی میشود:
اولین جایی که برای نوشتن آیات قرآن انتخاب کردید، کجا بود؟
- اولین مکانی که یادم میآید کار کردم، بانک سپه میدان امام خمینی(ره) تهران بود. بیشتر مسائل مالی و آیات مرتبط با ربا را نوشتم. اتفاقا مدیر آن وقت بانک از طرح خوشش آمد اما تأکید کرد تابلوی آیاتی که مربوط به ربا هست را برداریم، چرا که به زعم او آن آیات حس بدی در مراجعان به بانک ایجاد میکرد!
از آنجا به کاخ دادگستری رفتم و سپس میدان هفت تیر. پایه پلها هم جزو کارهایمان بود، البته متأسفانه الان اکثر آنها را رنگ کردهاند و طرحهای اسلیمی جایگزین آیات قرآن شده است.
همیشه با مشکل میتوانستیم یک تابلو بزنیم، به طور مثال با کلی دوندگی و نامهنگاری رضایت مدیر وقت را میگرفتیم، بعد که او میرفت و مدیر جدید میآمد، بدون دلیل خاصی با طرح مخالفت میکرد! به هر حال چون هدف ما هدف مشخصی بود در نهایت به نتیجه مطلوب دست مییافتیم.
چگونه آیات را انتخاب میکردید؟
- آیات به صورت موضوعی انتخاب میشد و شخصاً آنها را انتخاب میکردم، همچنین پس از بررسی یک ترجمه در میان 6-5 ترجمه مختلف، روانترین ترجمه را برای مخاطب برمیگزیدم.
برای ترجمه انگلیسی هم از ترجمه مرحوم خانم صفارزاده بهره بردیم.
قاعدتاً باید کل آیات قرآن را برای انجام این کار میخواندید؟
- آن قدر عشق و علاقه وجود داشت که وقتی وارد کلام الهی میشدم، نه وقت و نه پول میشناختیم و احساس میکردم رضایت الهی در این کار وجود دارد و از جانب خداوند پشتیبانی میشوم.
یعنی اکثر آیات قرآن را برای ارائه آیات کاربردی، جستوجو کردهاید؟
- حداقل، کلمات کلیدی آن را کار کردهایم و واقعاً در این خصوص دقت میکردیم. ما در زندان اوین و دیگر زندانهای کشور از جمله یزد و اصفهان هم کار کردهایم. داخل دادگستریها و نقاط مختلف را رفته و موشکافی میکردیم. 16سال یعنی نزدیک به بیش از یک دهه از عمرم را در راه کلام الهی صرف کردهام و عشق به قرآن و مدد الهی همراه ما شد تا این مسیر را با انرژی بسیار طی کنیم.
به نظر میرسد انتخاب آیات، انتخاب هوشمندانهای است، بهترین آیه و یا سوژهای که دوست داشتید یا مردم از آن استقبال میکردند، کدام است؟
- آیه «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ؛ آیا خداوند برای بنده خویش کافی نیست؟» و یا آیه «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا؛ هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ و سختى خواهد داشت» خیلی از آدمها میآمدند با ما صحبت میکردند میگفتند تازه میفهمیم مشکل کار ما کجاست! آنها میگفتند در واقع اعراض از یاد و نام اقدس الهی، منشأ بروز بسیاری از مشکلات شده است.
نامی، نشانهای یا ردپایی از خودتان در تابلوها به جا میگذارید؟
- هیچ نام و نشانی در پایان تابلوهای قرآنی و یا حتی برنامههای تلویزیونی نوشته نمیشود، چرا که اعتقاد ما بر این است که نام خدا کفایت این راه را میکند. به لطف خداوند بعد از گذشت بیشتر از یک دهه که از عمر این کار میگذرد، با یک اقبال عمومی مواجه هستیم. یعنی مردم واقعاً آن را قبول کرده و حتی خودشان شروع کردند به انجام این کار، آن هم با هزینه شخصی خودشان!
اشاره داشتید به برنامههای تلویزیونی، مگر با صدا و سیما هم همکاری دارید؟
- بله با صدا و سیما کار مشترک داشتیم؛ یعنی در برنامههای تلویزیونی و رادیویی مشارکت داشتیم، به این صورت که جوایز این برنامهها را تقبل میکردیم. معمولا این جوایز سفر زیارتی به مشهد مقدس بود.
آیا برای شبرنگنویسی آیات قرآنی به کسب اجازه از مسئولان نیاز داشتید؟
- البته قبلا هماهنگ کرده و از آنها اجازه میگرفتیم اما از آنجایی که ما پولی نمیگرفتیم، مسئولان مربوطه هم زیاد اشکال نمیگرفتند؛ مثلاً پایههای پل کالج جلوه بصری زیبایی نداشت؛ ما گفتیم رایگان آن را رنگ میزنیم و کلام الهی را روی آن مینویسیم. آنها هم چون نمیخواستند هزینهای کنند با این کار موافقت میکردند.
همچنین این کار را در شهرهایی مانند اصفهان، تهران، مشهد، خوزستان و قم ادامه دادیم. در تهران هزار اتوبوس را به آیات الهی مزین کردیم و بعد که مدیر مربوطه عوض شد، گفتند باید اینها را پاک کنید و متأسفانه پاک کردند البته در شهرهای دیگر هنوز میتوان دستنوشتههای قرآنی ما را روی اتوبوسها مشاهده کرد.
متأسفانه برای تابلوهای دانشگاه تهران هم چنین اتفاقی افتاد. یعنی ما با اجازه مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران تابلوهای قرآنی را روی نردههای دانشگاه مستقر کردیم، اما چندی نگذشت که به دلایل نامعلوم این تابلوها از سوی ریاست دانشگاه جمعآوری شد.
خود شما شخصاً کار تهیه تابلوها را انجام میدهید؟
- کار با شبرنگ را بله اما تابلوها و پایه پلها را خیر، ما آیات را با ترجمه فارسی و انگلیسی در اختیار پیمانکار قرار میدهیم تا او این کار را انجام دهد و هزینهاش را نیز پرداخت میکردیم.
اتوبوسهای تهران را گفتند باید پاک کنید؟ داخل اتوبوسها هم نوشته بودید؟
- بله پاک کردند، روی شیشهها با شبرنگ نوشته بودیم که الان در مشهد، قم، خوزستان و. .. هست و فقط، مدیران در تهران با انجام این کار مخالفت کردند و گفتند باید پاک شود.
آیا این اقدام شما مانع تبلیغات آنها میشد؟
- نه، یک نفر بود که تأکید داشت که باید نقش آیات الهی از روی اتوبوسها پاک شود، آنها هم همه را پاک کردند.
میزان تأثیرگذاری این آثار قرآنی را بر مخاطب چگونه ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم حدود 14 میلیون مخاطب و بیننده در شهرهایی چون: تهران، مشهد، اصفهان، گلستان، قم، خوزستان و ... داریم.
یعنی الان به گونهای است که کسی نیست در اصفهان حضور یابد و نام و کلام خدا را نبیند. چون 70درصد پوشش محیطی داریم و اگر حداقل 25 درصد آن را لحاظ کنیم، جمعیت زیادی روزانه در معابر شهری رفت و آمد دارند و به هر حال هر فردی حداقل یک آیه در روز مشاهده میکند.
تا کنون چقدر برای انجام این کار هزینه صرف کردهاید؟
ـ بالغ بر یک میلیارد تومان در این راه سرمایهگذاری کردهام.
یک میلیارد تومان رقم بالایی است! همه را خودتان پرداخت کردید؟
- بله، به لطف خدا همه را خودم پرداخت کردم، البته این مبلغ در زمان تقسیم میشود و حدوداً سالی 150 میلیون تومان در این کار سرمایهگذاری میکردم. ماه مبارک رمضان اوج زمان کاری ما بود. برنامههای تلویزیونی و رادیویی، داشتیم. پایههای پل حافظ، کالج، گیشا، کردستان، فجر، در تهران و حدود 5 هزار اتوبوس نصب آیات الهی داشتیم و اگر بخواهیم به لحاظ ماهیت تبلیغی به این یک میلیارد فکر کنیم شاید به اندازه یکصد میلیارد تومان کار فرهنگی جواب داده باشد و چون کلام الهی بود اثرگذار شد.
در انجام کارهای تبلیغاتی، یک میلیارد، هزینهای نیست حساب کنید اگر 20 دقیقه بخواهیم در تلویزیون برنامه داشته باشیم یک میلیارد تومان لازم است.
منظور این بود که چون به طور شخصی این رقم را پرداخت کرده بودید، هزینه بالایی است.
- به هر حال عهدی با خدا بسته بودم و خداوند نیز در این مسیر ما را کمک میکرد و گشایشی برای ما ایجاد میشد و واقعاً توجه من به قرآن در سلسله زندگی یا هزینههایی که انجام میدادم پیش از همه چیز بود. انصافاً شاید حتی از فرزندم هم بیشتر به قرآن اهمیت میدهم و اهمیت آن از زندگی شخصیام بیشتر است و چون این فعالیت، کار پر مسئولیتی هست واقعاً برای آن وقت میگذارم.
عشق و علاقه بسیار به انسان انرژی میدهد، در مسیر زندگی وقتی انسان به یک کاری علاقهمند شود واقعاً خیلی از چیزها را به پای آن فدا خواهد کرد. این موضوع هدف اصلی من در زندگی بود چرا که من معتقدم در 20 سال آینده، جایی در ایران نباشد که نام خدا و حضور کلام الهی در آن نباشد و امیدوارم خیلی فراتر از این حرکت کنیم و گامهای تأثیرگذارتری در این زمینه برداریم.
مشکلات و موانع راه شما چیست؟
- تا اینجا هم با مشکلات فراوانی رو به رو بودهایم مثلا ما در یک مکانی تابلویی نصب میکردیم و آیه قرآن را مینوشتیم، میآمدند پاک میکردند. مجدداً مجبور بودیم که آن را احیا کنیم باز واکنش نشان میدادند و آیات را جمع میکردند.
بیشتر کدام نهادها مخالفت میکردند؟
- ارگانها و ادارت مختلف هستند. مثلاً آیات ربا را نزدیک بانک در معرض دید قرار میدادیم، به ما میگفتند این آیه را اینجا نزنید! میگفتم چرا؟ میگفتند: مردم فکر میکنند ما ربا میخوریم! میپرسیدیم آیا اینکه مردم فکر کنند شما ربا میخورید برای شما مهم است یا کلام خدا؟ جواب میدادند: این آیه اینجا نباشد.
برخی از آیات از جمله آیه رشوه، موافق طبع بعضی از آدمها نبود و ما مجبور شدیم از بس که این آیات را برداشتند و ما نصب کردیم، پایه پل حافظ را برای این آیه برگزینیم. کاخ دادگستری 80 تابلو داشت و فقط این آیه از روی نردههای آن برداشته میشد و ما 4 بار این آیه را جایگزین کردیم.
یعنی در هر جا آیهای که با بعضی از آدمها مرتبط بود به آنها برمیخورد و شما باید آن را بر میداشتید؟
- بله واقعیت این بود که بانکها واکنش نشان میدادند. کلام الهی را که ما نصب میکردیم نمیتوانستند بگویند کلام الهی اشتباه است اما میدیدند که با منافع آنها در تضاد است بنابراین یا خودشان آیات را بر میداشتند یا اینکه از ما خواهش میکردند که فلان آیه را آنجا نزنیم و چون ما نیروهای فرمایشی و دستوری نبودیم و پولی بابت انجام این کار دریافت نمیکردیم، زیر بار برداشتن آیه نمیرفتیم و میگفتیم به هر حال این آیه هم کلام الهی است.
کسی هم بود که بخواهد در این مسیر حرفی به شما بزند و ناراحت شوید؟
- چون مسیر و هدف ما مشخص بود ما ناراحت نمیشدیم و البته دشنام هم داده میشد.
یعنی به شما ناسزا میگفتند؟
- مردم در واکنش ابتدایی، احساس میکردند این یک کار نهادی است بعضیها میگفتند فلان جا منشأ انجام بسیاری از کارهاست و فکر میکردند ما نیروی آنجا هستیم! به ما میگفتند شما اول بروید خودتان را درست کنید! گروه دیگری میگفتند این قدر چاپلوسی نکنید و خود را پشت این آیات، مخفی نکنید.
البته بعد که متوجه میشدند کار شخصی است، کلی از ما تقدیر و تشکر میشد. ضمن اینکه برای اکثر مردم نصب آیات قرآن مهم بود و اینکه از سوی چه کسی این کار انجام میشود، اهمیتی نداشت.
برکت این کار برای زندگی شخصی شما چه بود؟
- اولین اتفاقی که با این همه سرمایهگذاری و انرژی که برای این کار گذاشتم صورت گرفت این بود که از زندگی عقب نیفتادم، یعنی مثلاً اگر شما چند روزی را به مسافرت بروی از کار خود عقب خواهی افتاد یا اینکه اگر وقت بیشتری را برای کار گذاری از زندگی و خانوادهات عقب میافتی. اما لطف و عنایت خداوند اینچنین برای ما رقم میزد که با انجام تمام این کارها در زندگی و کارهایم موفق بودم به طوری که آنچه را که من در راه قرآن سرمایهگذاری کردم چندین برابر از تمامی جهات در زندگیام جایگزین شد و درهای رحمت به رویم باز شد و مهمتر از همه تأثیرگذاری در زندگی شخصی افراد بود.
آیا خاطرهای از تاثیر عینی آیات الهی بر روی افراد دارید؟
- شخصی بود که همراه ما کار میکرد و ما نمیدانستیم مواد مخدر مصرف میکند! با اراده خداوند و به لطف قرآن، این مسئله را کنار گذاشت و میگفت: وقتی من با کلام خدا آشنا شدم از خودم بدم آمد و اراده کردم که مواد مخدر را کنار گذارم.
فرد دیگری بود که میگفت: من به دنبال انجام منکر الهی بودم و در مسیر رسیدن به این هدف حرکت میکردم. وقتی نگاهم به آیهای از قرآن در روی یکی از تابلوها افتاد، دیدم که خداوند میفرماید: «وقتی وسوسه شیطان به تو رجوع کرد به من پناه ببر که من شنونده دانایی هستم» همان لحظه من برگشتم و بعد متوجه شدم که آن فرد دارای آلودگی و بیماری ایدز بود و اینچنین خداوند زندگی خودم و همسرم را حفظ کرد.
بنابراین، تأثیراتی که افراد مختلف در آیات قرآن میدیدند همه به ما انرژی میداد، انصافاً چون ما با تمام وجود کار میکردیم بر دل افراد هم مینشست.
غیر از شما شخص دیگری با شما در این کار همراه بوده است؟
- متأسفانه خیر. من واقعاً قرآن را خیلی مظلوم دیدم و نمیتوان گفت قرآن، کمتر از ائمه(ع) مظلوم است در
مدتی که کار کردم احساس کردم در ظاهر، همه به قرآن علاقهمند هستند اما تا
پای عمل به میان میآید عقب میکشند لذا اگر قرآن منافع آنها را به خطر
بیندازد نمیآیند.
آیا مصداقی هم در این زمینه وجود دارد؟
- نمیتوان از جایی اسم برد، خیلی با قرآن نامهربانی میکنند. من با مجوز خودشان رفتم روی هزار تا اتوبوس آیات قرآنی را درج کردم، اما بدون دلیل و اجازه آنها را پاک کردند. حداقل باید به ما میگفتند که میخواهند نام خدا را پاک کنند و این مسئله به همراه پاک کردن آیات قرآن از روی پایه پلها، حداقل 20 تا 30 میلیون برای ما هزینه در بر داشت.
آیا زمانی که برای نصب آیات الهی با مشکل مواجه شدهاید، به طور جدی از مسئولان درخواست همکاری داشتهاید؟
- بله، زمانی من با آقای قالیباف درباره پل فجر صحبت کردم و گفتم شایسته است پل فجر که هم نام آیات خداست بر روی آن نیز از آیات قرآن بهره ببریم و نام خدا را بر آن نصب کنیم. ایشان گفتند، خیلی خوب است درخواست خود را به صورت کتبی مطرح کنید، من هم نامه زدم و بعد وقتی با مسئول زیباسازی آن منطقه صحبت کردم، طفره رفتند و حاضر به نوشتن نام خداوند بر روی این پل نشدند.
با توجه به اینکه حجم کار بالاست تمهید شما چیست؟ آیا به کارهای انجام شده، سر میزنید و جاهایی که احتیاج به ترمیم داشته باشد را ترمیم میکنید؟
- بله، حتماً شبها که ساعت 10 میشود و خیابانها خلوتتر است، سوار ماشین شده و به تکتک این تابلوها سر میزنم. انگار بزرگترین لذت زندگیام سر زدن به آنها و خلوت کردن با آیات الهی نصب شده در اماکن مختلف است. به هر حال من با این تابلوها انس گرفتهام. باور کنید شبهای قدر، کار من این بود که بروم کنار این آیات بایستم و دعا کنم چرا که معتقدم امکان استجابت دعا در آنجا بیشتر است.
الآن هم در خبرگزاری فارس حضور دارم از اینکه بخواهم رنج این دوران را بازگو کنم تمایلی ندارم چرا که اگر کاری کردهام وظیفهام بود و لطف خدا شامل حال من شده است. امیدوارم تبلیغ و ترویج قرآن به یک امر عمومی تبدیل شود.