به گزارش مشرق، آن روزی که یکی از نمایندگان ولی فقیه گفت «اگر روسری ها حذف شود، دغدغه شلوار را چه کنیم؟» منظور او دقیقا همین امروزی بود که نه تنها روسری ها از سر برخی از بانوان کنار رفته و الزامات شرعی رنگ باخته، بلکه دیگر از پوشش درخور عرف جامعه هم در میان آنها خبری نیست و به نوعی با پدیده نیمه برهنگی مواجه هستیم و دقیقا معلوم نیست که این نوع پوشش چه جایگاهی مثلا در روزهای سرد زمستان دارد و بازیگران آن، چه هدفی را دنبال می کنند؟! قطعا همه ما وقتی در سرمای زمستان، چشممان به زنان بی روسری و گاها لباس های غیر زمستانی شان می افتد، این سوال را از خودمان می پرسیم که آیا این نوع پوشش در زمستان آن هم زمستانی که همه از سرمای بی سابقه اش حرف می زدند، نمادی از آزادی است و یا نمادی از اسارت این زنان نیمه برهنه در بند بازی گردانان غربی که این چنین توانسته اند افکار برخی از زنان را به اسارت درآورده و حتی پوششی برای حفاظت از آن ها در سرمای زمستان باقی نگذارند؟
با این مقدمه هرچند تلخ شروع کردیم تا برسیم به آنچه این روزها به نام زن زندگی آزادی در حال وقوع است و دقیقا افرادی به نقش اول آن تبدیل شده اند که درست مطابق آنچه به آن ها دیکته شده و به افکارشان نفوذ پیدا کرده، آزادی را صرفا در بی بند و باری خلاصه می کنند و تعریف دیگری از این واژه عمیق ندارند، پس نتیجه اش می شود همان پاساژگردی های بی هدف در لوکس ترین پاساژهای تهران با چاشنی تلخ نیمه برهنگی!
دخترهایی که بیشتر عاشق خودنمایی هستند تا معترض به حجاب
قطعا در هفته های اخیر، فیلم زنان بی حجاب و نیمه برهنه در پاساژهای معروف و لاکچری از چشم کسی پنهان نمانده؛ هرچند که برخی ها این فیلم ها را منتسب به کشورهای دیگر می دانند اما به هرحال، تکذیبیه خاصی از انتساب این فیلم به فلان پاساژ منتشر نشده و احتمالا همین کافی است تا افسوس بخوریم برای آنچه درحال وقوع است. ضمن اینکه متاسفانه تصاویر مشابه این فیلم به وفور در پاساژهای لاکچری و حتی خیابان های شهر به چشم می خورد و نمی توان به راحتی از کنار آن گذشت.
گرچه چندهفته ای از انتشار آن فیلم گذشته اما از آنجایی که با موارد مشابه بسیاری در پاساژهای مختلف و به خصوص در این روزهای منتهی به سال نو و خریدهای نوروزی مواجه هستیم، لازم دانستیم کمی به موشکافی همان فیلم اول بپردازیم. گرچه دقت خیلی زیادی لازم نیست اما با این حال اگر کمی با دقت به گشت و گذار دختران با پوشش نامتعارف در پاساژها و همان پاساژ موردبحث بنگرید و نوع نگاه ها، رفتارها و حتی راه رفتن و خوش و بش آن ها را زیرنظر بگیرید، غالبا دختران نوجوانی را در قاب دوربین می بینید که برخلاف بهره وری سیاسی رسانه های آن ور آبی، هدف خاصی را دنبال نمی کنند و احتمالا فقط برای گذران اوقات فراغت راهی پاساژ شده اند، البته با پوشش نابهنجاری که بیشتر شبیه به یک خودنمایی است تا دنبال کردن هدفی خاص چون مخالفت با حجاب. بنا به گفته روانشناسان، نیاز به دیده شدن، همان ویژگی بارز و نیاز طبیعی دوران نوجوانی است که در هر فردی به شکلی خاص و براساس شخصیت خانوادگی آن فرد بروز پیدا می کند و در برخی ها هم به شکلی که امروز در پاساژها و خیابان های سطح شهر می بینیم.
فرزانه حکیم زاده استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا(س) در این باره می گوید:« عوامل بدحجابی و بیحجابی در میان اقشار مختلف جامعه متفاوت است که در میان دانشآموزان، مباحثی چون خودنمایی، مدگرایی، تقلید از دوستان، توجه به دوستان و زیبایی دوستی مطرح است و گاهی هم به ضعف اعتقادی برمیگردد. اگر کسی بخواهد از این صنف شروع کند، باید با تقویت باور به خداوند و آخرت، آنها را به این سمت سوق دهد.» او ادامه می دهد:« البته آموزش خانواده به عنوان یکی از مهم ترین راهکارهای گسترش عفاف و حجاب از اهمیت ویژه ای برخوردار است و مربیان و متولیان حوزه عفاف و حجاب باید روی فکر و اندیشه خانواده ها کار کنند، زیرا تربیت از خانواده شروع میشود و اگر والدین نسبت به این مساله مهم شناخت داشته و خودشان به آن عمل کنند، قطعا میتوانند بر فرزند خود تأثیرگذار باشند. ما با افرادی روبرو هستیم که به خاطر هجمههای فرهنگی از اعتقاد خود دست برداشتند، بنابراین باید نسبت به شبهات حجاب پاسخگو باشیم؛ فلسفه، آثار، پیامدها و تأثیرات اخلاقی، خانوادگی، فردی و اجتماعی این عرصه را تبیین و پیرامون شخصیت زن در اسلام باید صحبت کنیم، زیرا یکی از حربهها علیه حجاب این است که می گویند اسلام به شخصیت و جایگاه زن اهمیت نمیدهد و این الزامات حجاب را در نظرگرفته تا آزادی را از زن بگیرد، پس وقتی جایگاه و شخصیت زن در اسلام مطرح میشود، بسیاری از شبهات رفع خواهد شد.»
بنابراین بیراه نیست اگر بگوییم که این تمایل به خودنمایی، بی حجابی و حتی رسیدن به مرز برهنگی، عملا نشان از کم کاری خانواده ها و جامعه درقبال نوجوانان دارد. نیاز به دیده شدنی که به درستی در خانواده هدایت نشده و نتیجه اش می شود همین فشن شوی خیابانی و تصاویر افسوس برانگیز در سطح جامعه. البته در این فیلم از حضور افراد معلوم الحال هم نمی توان غافل شد که البته آن ها هم عملا در لیست معترضان به حجاب نمی گنجند و حضورشان در پاساژ عملا ناشی از باز بودن در دیزی است!
قانون شکنی؛ نسخه ای که فقط برای ایران پیچیده می شود
در اینکه نباید همه چیز را به حال خود رها کرد و حد و مرزی برای عرف پوشش جامعه درنظر گرفت، شکی نیست. اصلا این، همان کاری است که همه کشورها برایش قانون دارند و مردم نیز ملزم به رعایت آن هستند. چه بساکه حتی در بسیاری از کشورها، حد و مرزی برای افراد زیر ۱۸ سال تعریف شده و اگر کسی پا از آن فراتر بگذارد، مشمول قانون می شود و حالا اینکه چرا همین قانونگذاران غربی، مشتاق به قانون شکنی در کشور ما هستند، دلیلش کاملا واضح است. حتی طبق فرهنگ و قانون خود آن ها، افراد در هرمکانی با پوشش مناسب همان مکان ظاهر می شوند و پوشش های ناهنجار معمولا در هر مکان و زمانی رایج نیست اما وقتی نوبت به ایران می رسد، برای ما نسخه های متفاوتی پیچیده و شعاری به نام آزادی علم می شود که درواقع باید این را با زبان ساده به دختران و زنان پیرو دیدگاه غرب تفهیم کرد.
حکیم زاده نیز در خصوص الزامات قانونی عفاف و حجاب در کشورمان توضیح می دهد:« قطعا باید قوانینی برای این موضوع وجود داشته باشد. زمانی که پیامبر گرامی اسلام در رأس حکومت بودند، آیه حجاب نازل شد و این آیات بیانگر آنند که حکومت اسلامی میتواند در امری که کاملا اجتماعی است، ورود پیدا کند. ضمن اینکه ما اصلا با واژه حجاب اجباری مواجه نیستیم، بلکه عفاف و حجاب هم مثل بسیاری دیگر از قوانین کشور، یک قانون است و همه باید به آن احترام بگذارند.»
اجرای قانون حجاب و نیاز به روش هایی کاربردی
حالا باتوجه به تمام این مسائل، موضوع اینجاست که چگونه باید همه مردم از جمله زنان و دختران جامعه را مجاب به رعایت قانون کرد؟ موضوعی که باید روی آن فکر کرد و راهکارهایی کاربردی به کار بست. مثلا برخی از متولیان اجرای قانون حجاب از تذکرات کتبی و جریمه های نقدی و محرومیت از خدمات اجتماعی گفته اند اما تحقیق میدانی نشان می دهد که به اعتقاد بسیاری از مردم، این نوع برخوردها، اثر چندانی در اصلاح اوضاع ندارد. یعنی متخلفان، پس از برخورد قانونی و پرداخت جرایم تعیین شده، دوباره به سرخط باز می گردند و عملا توفیقی در اجرای قانون پوشش حاصل نمی شود. بنابراین چاره چیست؟ این سوالی است که در ماه ها و سال های گذشته بارها و بارها مطرح شده و متاسفانه پاسخ دقیقی به آن داده نشده اما آنچه مسلم است اینکه با دشمن باید درست مثل خودش تا کرد و از همان شگردها بهره برد، یعنی توسل به ابزار فرهنگ و حربه فرهنگسازی. همان چیزی که ما در بسیاری مواقع مغلوب دشمن شده و نتوانسته ایم آنطور که باید و شاید خلأهای فرهنگی جامعه را پر کنیم و حتی هنوز هم برنامه درخوری برایش نداریم!
زینب ضلی فعال فرهنگی حوزه زنان معتقد است:« مشکلات امروز جامعه ما در بحث حجاب باید به صورت ریشهای حل شود که برای این نیز باید سراغ اولین نهاد اجتماعی یعنی خانواده به خصوص مادران برویم که می توانند بیشتری اثرگذاری را روی فرزندان داشته باشند. متاسفانه دشمن به خوبی این موضوع را فهمیده و اغلب برنامه ریزی خود را بر روی خانواده کرده تا بتواند ارزشهای خانواده متعالی اسلامی را تغییر دهد، بنابراین ما باید در اتاق فکر خود برنامه ریزی های غیر مستقیم، بلند مدت و پایدار داشته باشیم، اتفاقی که تا به امروز صرفا به شکل کوتاه مدت بوده و به همین سبب نیز جامعه دچار ضربه های مختلفی شده است. به واقع این ضربه ها، گویای عدم توجه کافی و بنیادین به موضوع مهم عفاف و حجاب و البته نحوه درست تعامل با افراد کم حجاب و شیوه درست امر به معروف و نهی از منکر بوده که باید در اتاق فکرهای مختلف، روش های غیر مستقیم و بلندمدت را بشناسیم تا با عمل به آن ها، توفیقات مدنظر حاصل شود.»
در واقع فرهنگسازی در بحث حجاب همان حلقه مفقودی است که به قول خود جامعه شناسان و کارشناسان عرصه فرهنگ، در آن بسیار ضعیف عمل کرده و نتوانسته ایم بر دشمن پیشی بگیریم، بنابراین شاید بتوان گفت که جامعه امروز در کنار تمام قوانین و الزامات به ابزاری نرم همچون فرهنگ و فرهنگسازی نیز نیاز مبرم دارد و دیگر نباید از آن غافل شد. درست مثل عملکرد گروه های جهادی مختلف که از راهکارهای تبلیغی مختلفی برای ترویج عفاف و حجاب بهر می گیرند. از جمله این گروه ها می توان به «مثل هانیه» اشاره کرد که در کاری ساده اما اثرگذار پا به میدان گذاشته و قطعا با استمرار همین روش می توانند نرم نرمک به عمق ذهن نوجوانان و جوانان نفوذ کرده و شان و ارزش حجاب را برایشان نهادینه کنند. کاری که شاید زمانبر باشد اما شدنی است.