کد خبر 1484268
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۲۱:۱۶
عرف چیست شرع کدام است؟

انبارلویی با انتقاد از اظهارات خاتمی نوشت: با چنین اعتقادی به جمهوری اسلامی از سوی کسی که ۸ سال سکان اجرایی کشور را به عهده داشت نه از جمهوریت ارج و قربی باقی خواهد ماند و نه از اسلامیت!!

به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان «عرف چیست شرع کدام است؟» نوشت: آقای سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور پیشین در دیدار با برخی روزنامه‌نگاران به مناسبت عید سعید فطر مطالبی گفته که شایسته نقد است.

۱- آقای خاتمی می‌گوید: «جمهوری اسلامی به سمت حکومت اسلامی تمایل پیدا کرده است»!
بعد برای رد این ادعا اشاره به نقل قولی از مرحوم سیداحمدآقا می‌کند که در آن امام صریحا فرموده است؛ «آنچه مدنظر ماست حکومت اسلامی است»!
۲- آقای خاتمی می‌گوید: «اسلام را باید چنان دید و شناخت که جایگاه عرف را در عرصه حیات اجتماعی به رسمیت بشناسد».
آنچه آقای خاتمی به عنوان یک روش‌شناسی در شناخت دین مطرح می‌کنند، در هیچ جای قرآن و روایات منقول از معصومین نیامده است. اسلام را باید آنچه که قرآن و پیامبر اکرم و ائمه معصومین فرمودند باید شناخت یا باید برای این شناخت شرط و شروطی گذاشت.
ما نمی‌توانیم چیزی به دین و اسلام اضافه کنیم یا کم کنیم. ضمن اینکه جایگاه عرف در اسلام و فقه مشخص شده است.
۳- آقای خاتمی می‌گوید: «وضع امروز مساوی با جمهوری اسلامی نیست باید با روش‌های مسالمت‌آمیز اصلاح شود اما براندازان می‌گویند جمهوری اسلامی همین است باید برانداخته شود. من شعار زن زندگی آزادی را شعار زیبا تعبیر کردم اما معتقدم اگر زندگی می‌خواهیم، زندگی در براندازی پیدا نمی‌شود چراکه آشوب و ناآرامی سنگینی در پی خواهد داشت.»آقای خاتمی در این گزاره مرز بین اصلاح‌طلبی و براندازان را مشخص کرده است.
او شعار جماعت برانداز پاییز گذشته را نه‌تنها تأیید بلکه آن را زیبا توصیف می‌کند!
اما تغییر را مسالمت‌آمیز توصیه می‌کند و براندازی را به دلیل اینکه موجب آشوب و ناآرامی می‌شود توصیه نمی‌کند. او در حقیقت اعتراف می‌کند براندازی، دو روی یک سکه است یک روی «نرم» و یک روی «سخت» و اصلاح‌طلبان روی «نرم» آن را نمایندگی می‌کنند.
۴- آقای خاتمی می‌گوید: «من ابتدا از تعبیر مردم‌سالاری دینی استفاده کردم اما بعد آن را به مردم‌سالاری سازگار با دین، اصلاح کردم. منظورم از مردم‌سالاری همان دموکراسی است و از دین، دینی سازگار با عرف بود.»
عرف در لغت دوگونه معنا شده است: الف- امر شناخته شده ب – امر پسندیده
علامه طباطبایی می‌فرماید: «عرف باید در روش و عمل مردم امری حسن و معقول باشد و برخلاف ارزش‌ها نباشد».
امام (ره) نیز می‌فرماید: «سیره عقلا در یک امر هنگامی حجت است که شارع آن را امضا و تأیید کرده باشد. در امضای شارع همین بس که منع نکرده باشد زیرا عدم ردع کاشف از امضا کرده است».
این‌که آقای خاتمی می‌گوید: منظورم از مردم‌سالاری همان دموکراسی است دموکراسی را به روایت سوسیالیست‌ها قبول دارد یا لیبرال‌ها کدام را امر پسندیده حسن می‌داند!؟ شارع کدام را امضا می کند؟ اگر امضا می‌کرد که اصلا نیازی به انقلاب اسلامی و طرح تئوری ولایت فقیه برای اداره جوامع از سوی امام (ره) معنا نداشت. در مورد تعریف دین هم از دیدگاه آقای خاتمی کلی مناقشه است. جایی که اسلام احکام صریح، روشن و شفاف دارد جایی برای عرف به منظور فرار از عمل به یک واجب شرعی وجود ندارد.
جمهوری اسلامی تاکنون کدام عرف را در عرصه اجتماعی به تعبیر درست علمی و فقهی آن نادیده گرفته است!
۵- میزان پایبندی به اسلامیت نظام و شرع مقدس اسلام در نگاه جناب آقای خاتمی را می‌توان از پاسخ‌های وی به سؤالات مطرح دریافت. قبلا میزان پایبندی او به جمهوریت را در حوادث تلخ انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ هنگامی که نتایج انتخابات را قبل از اعلام آن به تیر و تهمت تقلب آلودند را هم می شود مورد ارزیابی قرار داد. انتخاباتی که فرد منتخب بیش از ۱۳ میلیون رأی از رقیب خود جلو بود!
با چنین اعتقادی به جمهوری اسلامی از سوی کسی که ۸ سال سکان اجرایی کشور را به عهده داشت نه از جمهوریت ارج و قربی باقی خواهد ماند و نه از اسلامیت!!
نمی‌دانم در روز قیامت در پاسخ به پرسش‌های جدش در تئوری‌پردازی چنین جامعه‌ای چه جوابی دارد؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 8
  • در انتظار بررسی: 10
  • غیر قابل انتشار: 13
  • IR ۲۲:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۸
    13 16
    هرچه مسئولین امر بفرمایند هم عرف است و هم شرع و هم قانون تمام
    • رمضانعلی محمدیان IR ۰۰:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۹
      0 0
      بسم الله. تنها دو نوع حکومت در دنیا امکان ظهور دارد یا طاغوت یا ولایت فقیه نوع سومی وجود ندارد حالا هر اسمی دموکراسی وووهمان طاغوت است ولاغیر.سوره مبارکه جمعه آیه نورانی 2:هوالذی بعث فی الامیین رسول منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة امیین عرف آیاته شرع کتاب قانون که عرف را از سقوط به جهالت عبید الطاغوت به صعود باحکمت عبداللهی میرساندأن أعبدوالله و أجتنبواالطاغوت نحل36 چه کسی رسول یعنی معصوم علیه السلام یا تالی معصوم حفظه الله نه خاتمی تالی جورج سوروس
  • FR ۲۳:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۸
    13 7
    از خاتمی باید پرسید مثلا داشتن یک شال پانزده سانتیمتری بعنوان حجاب در وسط سر از نظر ایشان رعایت یک قانون عرفی ست یا یک الزام اسلامی شرعی ؟!
  • علی افصحی IR ۱۰:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۹
    11 1
    امام خمینی « حکومت که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله است یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه است » خاتمی و امثال وی که نه فرصت نحصیل فقه شیعه را داشته و نه اصلا به آن اهمیت می دهند جز به کارگیری برخی مفاهیم فقهی همانند « اسلام سازگار با حیات اجتماعی » آن هم در جمع چند خبرنگار خبرساز اصلاحات در آمریکایی ، صرفا جهت تحریف اسلام ناب محمدی است. این که امام خمینی اولین فقیه عالم تشیعند که با فحص در تمام فتاوای فقهای بزرگی چون شیخ طوسی ، شیخ مفید ، ابن براج ، صاحب جواهر ، علامهٔ نراقی ، شیخ انصاری و... به عنوان یک فقیه مبرز در نهایت فتاوایشان این می شود که « حکومت از احکام اولیه است » تحول آفرین است. احکام اولیه، احکام تأسیسی است نه امضائی‌ احکام امضائی احکامی است که موضوعات آن پیش از اسلام هم بوده و اسلام آن را امضاء می کند با نغییراتی . احکام تأسیسی احکامی است که اسلام آن ها را ابداع کرده است. حکومت در اسلام ، همانند حکومت های استبدادی ، سلطنتی ، یک درصدی و ثروتمندان ، عرفی و...نیست بلکه یک حکومتی است که از ولایت الله ریشه گرفته و به پیامبر اسلام و بعد در ولایت ائمهٔ اطهار علیهم‌السلام تداوم یافته و در عصر غیبت به ولایت فقیه می رسد در واقع ولایت فقیه ابداع اسلام ناب محمدی بوده و تا پیش از اسلام چنین حاکمیتی تعریف نشده ،حکومت یا دست انبیاء بوده یا اشرار و سلاطین و فیاصره و اکاسره ! در اسلام ناب محمدی است که ولایت از نبی به ائمه و از ائمه به ولی فقیه می رسد. تفاوت اساسی حکومت در اسلام و ولایت فقیه آن است که ولایت نه عرفی بلکه شرعی است. یعنی ولی فقیه نمی تواند حکمرانی خود را براساس اسلام عرفی شده که همان اسلام سکولار است انجام دهد بلکه باید ولایتش بر اساس شریعت باشد. ولایت مثل نماز ، روزه که از احکام اولیه است نمی شود عرفی کرد چگونه می توان نماز عرفی اقامه کرد! لذا در اصل چهارم قانون اساسی آمده« کلیهٔ قوانین و مقررات مدنی ، جزائی ، مالی ، اقتصادی ، اداری ، فرهنگی ، نظامی ، سیاسی و غیر این ها باید بر اساس موازین اسلامی باشد این اصل، بر اطلاق یا عموم همهٔ اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است تشخیص این امر بر عهده فقهای شوررای نگهبان است .» کجای این اصل جایی بر عرف می گذارد که جمهوری اسلامی به زعم خاتمی جاهل باید بر آن اساس حرکت کند !
  • IR ۱۱:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۹
    1 10
    عرف و اسلام اون چیزیه که خاتمی یارانش تعریف میکنند.
  • مسعود دیپلمات IR ۱۸:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۹
    11 3
    از آقای خاتمی باید پرسیده شود که آیا عرف رایج در قوم لوط مورد قبول ایشان هست؟!
    • مسعود دیپلمات IR ۱۹:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۹
      3 0
      مضافا اینکه عرف به معنی رایج بودن نیست، عرف از ریشه عرفان و معروف است، و معروف هم آنست که معرف حضور عقلا و اکثریت باشد و نه عده ای قلیل یا خاص!
  • DE ۲۲:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۹
    10 1
    2- آقای خاتمی می‌گوید: «اسلام را باید چنان دید و شناخت که جایگاه عرف را در عرصه حیات اجتماعی به رسمیت بشناسد».// مثلا زنده به گور کردن دختران در اعراب جاهلیت عرف شده بود و هزاران عادت و بیفرهنگی هم عرف شده بود و اسلام بایستی خود را با عرف اراذل و اوباش و سلطنت و ...تطبیق میداد خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. این دقیقا همان اسلام مرفهین بیدرد و اسلام غربگداها و اسلام آخوند انگلیسی و اسلام امریکایست.به جای اینکه اسلام را عرف نمایند عرف را به جای اسلام قالب میکنند.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس