به گزارش مشرق، غلامعلی حدادعادل در این محفل ادبی که عصر روز هفتم شهریور به مناسبت واقع شدن در ایام سالگرد استقلال کشور هندوستان و به نشانه دوستی دو کشور ایران و هند، مبه همت مرکز فرهنگی سوامی ویوکاناندا و با مشارکت مرکز شعر و موسیقی و سرود سازمان صداوسیما به میزبانی کتابخانه ملی برگزار شد، گفت: هر زمان کشور هند رایزنی فرهنگی و فرهیخته به ایران میفرستد خوشحال میشوم و آن را نوید بخش یک دوران پرثمر میدانم که روابط فرهنگی دو کشور را تقویت میکند. در بازه زمانی بین ۷۰ تا ۸۰ سال گذشته که هند استقلال پیدا کرده چند رایزن فرهنگی نامآور از هند به ایران آمدهاند که بسیار تاثیرگذار بودهاند.
وی افزود: دو ملت ایران و هند هر دو دارای یک ریشه هستند و چندین هزار سال پیش اقوامی که از جنوب اروپا و سواحل دانوب و شمالی شرقی ایران به سمت جنوب سرازیر شدند، عدهای از آنها در ایران و عدهای در جنوب ساکن شدند که درنهایت افرادی که به جنوب رفتند مردمان هند شدند.
حدادعادل گفت: در واقع میتوانیم مردمان ایران و هند را اگر نه برادر یکدیگر از نظر وراثتی پسرعموهای یکدیگر بدانیم که نیاکان دورشان یکی بودهاند و این همریشه بودن در زبان این دو کشور نیز آشکار است. زبانشناسان مرتبا برای یافتن ریشههای لغات با یکدیگر همفکری میکنند و این خویشاوندی بهوضوح دیده میشود.
وی تاکید کرد: روابط فرهنگی دو کشور نیز به قبل از اسلام برمیگردد و داستان معروف برزویه ی طبیب که در زمان انوشیروان برای آوردن کتاب کلیلهودمنه به هند رفته بود حکایت از سابقه تاریخی دیرینه میان ایران و هند دارد. در طول دوران اسلامی نیز کشور هند تفرجگاه مردم باسواد ایران بوده است، ایرانیانی که دنبال یک محیط بزرگتری برای بالندگی بودهاند انتخاب اولشان هند بوده است، بسیاری از بزرگان و نامآوران در رشتههای مختلف به هند سفر کردهاند. هند تنها انتخاب شاعران و اهل ادب نبود بلکه بازرگانان، سیاستمداران، هنرمندان، صنعتگران و حتی متفکران و علمای دین نیز به هند سفر کردهاند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی همچنین عنوان کرد: در تاریخ ایران بعد از اسلام، پس از کشورهای اسلامی و عربی که از طریق دین اسلام بر جامعه ایران و زبان فارسی و فرهنگ ما تاثیر گذاشته اند، هیچ کشور دیگری به اندازه هند در ایران تا دوران تجدد تاثیرگذار نبوده است و با ورود به دوران تجدد همه علائق سنتی میان همسایهها قطع شد به سمت دیگری رفتند.
حدادعادل با بیان اینکه یکی از جنبههای تاثیر هند در ادب فارسی، وصف کشور هند است، گفت: ما در شعر بسیاری از شاعران میبینیم که در مورد هند صحبت شده است و اگر کسی همه آنچه را که در شعر و یا نثر فارسی آمده در وصف هند گردآوری کند دست کم یک کتاب مفصل خواهد شد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی گفت: شاعری به نام سلیم تهرانی اعتقاد داشت که برای رشد و موفقیت باید به هند بروند، در کنار تمام رضایتهایی که شاعران و نویسندگان از سفر به هند داشتهاند آنها نیز دچار غم غربت میشدند که نمونه آن در شعر صائب دیده میشود. همچنین بخشهایی از هند از جمله کشمیر بیشتر از سایر مناطق برای ایرانیان جذاب بوده است. در کتابی از مجموعه کتابهای «از ایران چه میدانیم؟» به قلم ابوالقاسم رادفر یک عنوان به اسم کشمیر وجود دارد.
وی افزود: بین مردم ایران و مردم هند اشتراکی از حیث علاقه و اعتقاد به عرفان وجود دارد و گویی روح این دو ملت در عرفان با هم یکی میشود و در عرفان است که یکدیگر را ملاقات میکنند، این روح عرفانی که در هر دو ملت وجود دارد جلوه های هنری مشابهی را در رشتههای مختلف از جمله نگارگری و موسیقی ایجاد میکند.
رئیس بنیاد سعدی تاکید کرد: پس از ده نوبت سفر در بازه زمانی ۵۰ ساله ظاهر کشور هند را در دو کلمه رنگ و رِنگ خلاصه میکنم، رِنگ به معنای عامیانهای که ما تحت عنوان ملودی و موسیقی داریم است و این مسئله نوعی هماهنگی با ملت ایران از نظر ذوق و قلبی و عرفانی دارد. در این مرحله متوجه خواهیم شد که تا چه میزان به زبان فارسی درباره عقاید و عرفان هند دارای مطلب هستیم.
تا امروز جای کشور کهن و فرهنگی هند در تالار ملل کتابخانه ملی خالی بود
علیرضا مختار پور، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی در ابتدای این مراسم گفت: این توفیق را داشتهایم که در قالب برنامهای بخشی از تالار ملل کتابخانه ملی را افتتاح کنیم، در این تالار از ملل مختلف کتابهایی را در معرفی فرهنگ، تمدن و ادبیاتشان داریم و تا امروز جای کشور کهن و فرهنگی هند در تالار ملل ما خالی بود که امروز خوشبختانه به یمن این محفل و لطف دوستان ما در سفارت هند این بخش تامین شد.
مختارپور گفت: این مژده و بشارت را از عزیزانمان در سفارت هند شنیدهایم که با تامین کتابهای بیشتر و غنی، این بخش در تالار ملل سازمان اسناد و کتابخانه ملی غنیتر و پربارتر خواهد شد و پژوهشگران ایرانی ما میتوانند از این کتابها و آثار بهره کافی و بیشتری را ببرند.
در طول قرنها، تبادلات غنی ادبی بین دو تمدن هند و ایران وجود داشته است
جان مای، معاون سفیر هند نیز در این مراسم گفت: اینجانب، به نمایندگی از سفارت هند و مرکز فرهنگی سوامی ویوکاناندا، مقدم همه شما عزیزان را در برنامه امروز شاعران هند، دوستان ایران گرامی میدارم. ما مفتخر به همکاری با کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران هستیم و امیدواریم که این دوستی باعث گسترش روابط دیرینه فرهنگی هند و ایران شود.
معاون سفیر هند گفت: روابط هند و ایران بر پایه پیوندهای تمدنی و ارتباط مردمان ما با یکدیگر استوار است. روابط امروزی هند و ایران به برکت این پیوندهای تمدنی و ارتباط مردم با مردم، بستر مناسبی را برای روابط دوجانبه گرم و مستحکم فراهم میکند. تعهد در سطح بالا برای افزایش و تعمیق بیشتر روابط دوجانبه در همه بخشها وجود دارد و همکاری مشترک در توسعه بندر چابهار بر تعهد مشترک ما برای افزایش بیشتر همکاریهای هند و ایران گواهی میدهد.
وی افزود: در طول قرنها، تبادلات غنی در زمینه آثار ادبی بین دو تمدن ما وجود داشته است که نشاندهنده احترام و دوستی متقابل بین ذهنهای بزرگ هند و ایران است. شاید هیچ دو کشوری مانند هند و ایران این حس دوستی طبیعی را با یکدیگر نداشته باشند. برنامه شاعران هند، دوستان ایران نمونه دیگری از احترام و دوستی بین دو طرف است. ما از صمیم قلب امیدواریم دورههای بیشتری از این برنامه در آینده برگزار شود و طعم و رنگ بیشتری به دوستی هند و ایران بدهد.
معاون سفیر هند گفت: شعر فارسی همیشه در هند محبوب بوده و تاثیری فراموشناشدنی بر اشعار اردو در هند بر جای گذاشته و سبکها و قالبهای شعر هندی را بهشدت تحت تاثیر قرار داده است.
به گفته وی متأسفانه نسل جوان هند بر خلاف نسل پیشین خود، چندان با شعر غنی فارسی آشنا نیستند. من مطمئن هستم که برنامه امروز فرصتی برای نمایش زیبایی اشعار معاصر فارسی به جوانان هندی است. عشق به هند در اشعاری که امروز شاهد آن خواهیم بود، مطمئناً علاقه به شعر فارسی را در بین جوانان هندی زنده خواهد کرد و ما تمام تلاش خود را به کار خواهیم گرفت تا با جوانان هندی ارتباط بگیریم و میراث غنی شعر فارسی که در جهان پرآوازه است را ترویج کنیم.
در این مراسم همچنین جمعی از شاعران به شعرخوانی پرداختند که تعدادی را مرور میکنیم.
شعر نغمه مستشارنظامی
دو سرزمین کهن هر دو گنج خیز و زر افشان
دو خاستگاه ادب، مهد علم، خاک دلیران
دو میهن گل و شعر و شعور و صندل و میخک
دو زادگاه تمدن؛ دو جان روشن عرفان
دو نور شرق، دو چشم و چراغ مردم عاشق
دو همکلام، دو همصحبت هماره غزل خوان
زبان پارسی و شعر چون سفیر بهاران
رسانده اند سلامی ز هند تا دل ایران
سلام مااست به آن مردم صبور و صمیمی
سلام مااست به دلهای پاک، از دل و از جان
سلام بر غزل قدسی و رباعی بیدل
سلام ما به کماله، سلام ما به علیخان
سلام بر سخن نازک و خیال مصور
که ثبت کرده به دفتر هزار بیت درخشان
به یمن یکدلی شاعران پارس به پا شد
بساط شعر و ترانه به زیر سایه باران
هزار شکر که آوازهای صبح بنارس
رسانده شام اود را به صبح روشن تهران
شعر علیرضا قزوه
کاروان از هفت شهر عشق و عرفان بگذرد
راه بیت الله اگر از هند و ایران بگذرد
مهربانا یک دو جامی بیشتر از خود برآ
مست تر شو تا غدیر از عید قربان بگذرد
خون نمیخوابد چنین گفتند رندان پیش از این
کیست میخواهد که از خون شهیدان بگذرد؟
نغمهاش در عین کثرت، جوش وحدت میزند
هر که از مجموع آن زلف پریشان بگذرد
پرده عشّاق حاشا بی ترنّم گل کند
شام دلتنگان مبادا در غم نان بگذرد
وای روز ما که در اندوه و حرمان سر شود
حیف عمر ما که در دعوا و بهتان بگذرد
خون سهراب و سیاوش سنگفرش کوچه هاست
رستمی باید که از این آخرین خوان بگذرد
کاشکی این روزها بر ما نمی آمد فرود
حسرت این روزها بر ما فراوان بگذرد
کافر از کافر گذشت و گبر یار گبر شد
کاش میشد تا مسلمان از مسلمان بگذرد
حال و روز عاشقان امروز بارانی تر است
نازنینا اندکی بنشین که باران بگذرد
از شراب مشرق توحید خواهد مست شد
گر نسیم هند از خاک خراسان بگذرد
نازنین! ایرانیان و هندیان را دوست دار
شاد باش، این مردمان شادمان را دوست دار
چشمها را در مسیر مهر مولا فرش کن
هند و ایرانی اگر؟ شاه جهان را دوست دار
فیلت ای دل یادی از هندوستان گر کرد باز
فیل را، تخت روان را، فیل بان را دوست دار
جوهر تاریخ ما فرهنگ پایاپای ماست
پا به پا میراثهای باستان را دوست دار
هند و ایران در تمدن دست وحدت داده اند
هر دو یک جانند، این دردانه جان را دوست دار
این دیار زعفران و آن دیار صندل است
خیره شو در خال هندو این و آن را دوست دار
یکسر از صبح بنارس تا دم شام اود
دهلی و لکنو و راجستان آن را دوست دار
دین اسلام از ره ایران به سوی هند رفت
راه را، هم سرزمین راهبان را دوست دار
ریشه فرهنگها و رسمهای ما یکی است
ای دل ایرانیام هندوستان را دوست دار
شعر رضا اسماعیلی
مثل باران باش، خاک نیمه جان را زنده کن
خاک را باغ و گلستان کن، جهان را زنده کن
با نوازشهای خیست، کوه را آیینه باش
با نفسهای زلالت، آسمان را زنده کن
دست سبزت را بکش بر صورت زرد خزان
با تکاپوی شکفتن، باغبان را زنده کن
با زبان عشق، از فصل وصال گل بگو
در بهارستانی از گل، بلبلان را زنده کن
عشق را با لهجه شیراز، از اول بخوان
با کلام عشق، شور ناگهان را زنده کن
طوطیان هند را شکرشکن کن با غزل
شاعرا، «بنکاله» را با قند ایران زنده کن
مثل «بیدل» باش، هندیرانی و شرقی تبار
در سَماع عشق، مولانای جان را زنده کن
عاشقی کن، عاشقی کن، عاشقی کن، عاشقی
زنده بادا عشق، این نام و نشان را زنده کن
شعر مصطفی محدثی خراسانی
باغ سرسبزبیخزان هند است
در زمین رنگ آسمان هند است
گرچه هم سن و سال تاریخ است
همچنان تازه و جوان هند است
کشور وحدت تکثرها
حاصل جمع جملگان هند است
مجمع هرچه مذهب و فرهنگ
مامن جمله مردمان است
شرق تاگور و گاندی و نهرو
خاستگاه ستارگان هند است
باغ مصمون و آسمان خیال
مقصد جمله شاعران هند است
قاف وسر منزل نهایت عشق
در اشارات عارفان هند است
بیکران تخیل بیدل
در فراسوتر از گمان هنداست
تاهنر را به بار بنشانند
مزرع گورکانیان هند است
آگرا یک کرشمه است ازآن
موزه گنج جهانیان هند است
شعر سعیده حسینجانی
حال و هوای شرجی چشمانت
یک آسمان ترنّم باران بود
در آبشار گرم نگاه تو
آوای لا اله تو پنهان بود
من دیدهام به ساحت پیشانیت
آیینهای به حرمت مسجد را
روزی شنیدهام ز زبان تو
آوای بلبلان موحّد را
مولای تو هماره، علی بوده؛
هر موونسون جاری یاهویت
در موسم تبسّم باران ها،
دارم درود و مهر و دعا سویت
آقای نات، هندوی باایمان
ساقی ماست آن که تو را ساقی ست
سرمست از شراب طهوری تو
یادت همیشه در دل ما باقی ست
آقای نات هندوی نیک آیین
در روز حشر اهل یقینی تو
در بین پیروان حسین آن روز
از عاشقان عرشنشینی تو
منبع: ایبنا