به گزارش مشرق، رژیم صهیونیستی که از سنگینترین شکست تاریخ ۷۵ ساله خود به شدت تحت فشار قرار دارد، طرح کوچ اجباری مردم شمال غزه را با هدف آغاز جنگ زمینی مطرح کرده است. در این نوشتار به اختصار ابعاد، موانع و پیامدهای این طرح بررسی میشود.
ابعاد طرح
ارتش رژیم صهیونیستی از فلسطینیان ساکن در شمال غزه خواست تا محل خود را ترک کرده به جنوب این منطقه بروند. این رژیم مهلت کوتاه ۲۴ ساعته به ساکنان شمال غزه برای تخلیه این منطقه داده است. علت اصلی طرح این درخواست، این ادعای ارتش اسرائیل است که اعضای گردانهای عزالدین قسام در تونلها و زیر منازل غزه و همچنین در ساختمانهایی که غیرنظامیان در آن زندگی میکردند، مخفی شدهاند. بنابراین، برای اینکه غیرنظامیان در حمله رژیم کشته یا زخمی نشوند، باید شمال غزه را ترک کنند.
برخی منابع به نقل از آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا گزارش دادند که رژیم صهیونیستی قصد دارد غزه را «با خاک یکسان کند.» بنابراین، طرح انتقال یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از مردم شمال غزه را مطرح کرده است که این جمعیت ابتدا به مصر منتقل شده و سپس در کشورهای عربستان، اردن، قطر و امارات توزیع خواهند شد. گفته میشود رژیم صهیونیستی از روز یکشنبه جنگ زمینی را آغاز خواهد کرد. در همین راستا، میدل ایست نیوز نوشت: «در راهروهای دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل این خبر به گوش میرسد که اسرائیل در نظر دارد اسرای خود را که به دست حماس افتادهاند از هماکنون کشته به حساب آورد.» حماس این طرح رژیم را جنگ روانی عنوان کرد، اما به نظر میرسد رژیم اشغالگر قدس با حملات هوایی همهجانبه مرتکب کشتار دیگری میشود و با این مهلت سعی دارد خود را از جنایت جنگی تبرئه کند.
موانع اجرای طرح
منابع خبری گزارشهایی را منتشر کردند که بخشی از مردم شمال غزه در حال ترک آن و عزیمت به سمت جنوب هستند. با این حال، جنگ زمینی رژیم صهیونیستی علیه شمال غزه با موانع جدی رو به رو است که برخی از این موانع عبارتند از:
۱. استقامت؛ فرهنگ غالب مردم شمال غزه
نخستین بار نیست که رژیم اشغالگر قصد دارد غزه را اشغال کند. غزه در ۷۵ سال گذشته تنها ۱۷ سال تحت کنترل فلسطینیها بود. این باریکه ۳۶۴ کیلومتر مربعی از ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷ تحت کنترل مصر و از ۱۹۶۷ تا ۲۰۰۵ نیز برای مدت ۳۸ سال تحت اشغال رژیم صهیونیستی قرار داشت. از سال ۲۰۰۵ که نظامیان اسرائیلی مجبور شدند از باریکه غزه خارج شوند و کنترل آن در اختیار جنبش حماس قرار گرفت، این رژیم بارها علیه باریکه غزه وارد جنگ شد از جمله در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۱۲، ۲۱۴ و ۲۰۲۱. در این جنگها هزاران نفر شهید و زخمی شدند، زیرساختهای غزه تخریب شد. از سال ۲۰۰۷ تاکنون غزه تحت محاصره همهجانبه رژیم قرار دارد و این باریکه به بزرگترین زندان روباز جهان تبدیل شد، اما مردم غزه نهتنها از این منطقه خارج نشدند بلکه مقاومت کردند و باقی ماندند. اکنون نیز بخش اصلی و بزرگ جمعیت در شمال غزه باقی مانده و در مقابل جنایت رژیم صهیونیستی مقاومت میکنند.
۲. مخالفت قاطع کشورهای عربی
تاکنون همه کشورهای عربی با طرح رژیم صهیونیستی مبنی بر ترک مردم ساکنان شمال غزه مخالفت کردند. عربستان سعودی در بیانیهای رسمی مخالفت خود را با کوچاندن اجباری مردم غزه مخالفت و آنرا محکوم کرده است. این طرح در عمل جغرافیای فلسطین را باز هم کوچکتر خواهد کرد و در عین حال برای کشورهای عربی نیز تبعات مهمی خواهد داشت زیرا دهها هزار و حتی صدها هزار جمعیت آواره وارد این کشورها خواهد شد. کوچاندن اجباری مردم شمال غزه، هویت عربی و اسلامی نهتنها فلسطینیها بلکه کشورهای عربی را نیز تهدید میکند.
۳. چالش نظامی رژیم صهیونیستی برای انتقال نیرو به غزه
در دو سال اخیر، کرانه باختری کانون درگیری رژیم صهیونیستی با فلسطینیها بود. گروههای مقاومت جدیدی در کرانه باختری بهخصوص در منطقه «جنین» شکل گرفتند که عملیات مقاومتی زیادی حتی در عمق اراضی اشغالی در تلآویو انجام دادند. به همین دلیل، رژیم صهیونیستی حدود ۶۰ درصد از نیروی نظامی خود را در کرانه باختری مستقر کرده است. لذا این رژیم به منظور انجام یک عملیات نظامی در نوار غزه ناچار است بخشی از نظامیانش را از کرانه باختری به مناطق مرزی منتقل کند. انتقال نیروهای نظامی از کرانه باختری به غزه میتواند به افزایش عملیات ضدصهیونیستی در کرانه باختر منجر شود.
پیامدهای جنگ زمینی علیه غزه
جنگ زمینی علیه باریکه غزه میتواند پیامدهای مهمی داشته باشد که برخی از این پیامدها عبارتند از:
۱. فعال شدن مقاومت در کرانه باختری
در صورتی که رژیم صهیونیستی به صورت زمینی وارد باریکه غزه شود و سعی کند بار دیگر غزه را به اشغال خود در آورد، جبهههای جدیدی در جنگ شکل خواهد گرفت از جمله در کرانه باختری. با توجه به نسل جوانی که گروههای مقاومت جدید را در کرانه باختری تشکیل دادند، امکان انجام عملیات مقاومتی و ورود نیروها به درون اراضی اشغالی و تحمیل هزینههای جدید به رژیم صهیونیستی زیاد است.
۲. وقوع شکستی بدتر از شکست روز اول عملیات طوفان الاقصی
غزه لقمه آسانی برای رژیم صهیونیستی نیست. غزه امروز با دو دهه قبل متفاوت است. گروههای مقاومت با حفر تونلها توان وارد کردن ضربههای جدی به صهیونیستها را دارند. نظامیان رژیم صهیونیستی در جنگ ۵۱ روزه ۲۰۱۴ و همچنین در نبرد ۲۲ روزه ۲۰۰۸ تلاش کردند از طریق زمینی و دریایی وارد غزه شوند، اما در تلههای انفجاری و تونلها گرفتار و بسیاری از نظامیان متجاوز کشته شدند. طی سالیان گذشته مقاومت نشان داده که در حوزه طراحی عملیات، تسلیحات و تجهیزات و تاکتیکهای نظامی رشد و فزایندهای کرده است و این یک تهدید جدی علیه تلآویو به شمار میرود. جنگ زمینی میتواند باتلاق بزرگی برای رژیم اشغالگر قدس باشد و شکستی حتی بردتر از روز اول طوفان الاقصی برای این رژیم رقم بزند.
۳. تأثیرگذاری بر روند عادیسازی روابط
رژیم صهیونیستی در مسیر عادیسازی روابط با کشورهای عربی گام بر میدارد. کشورهای عربی رسماً مخالفت خود را با طرح کوچاندن اجباری مردم شمال غزه اعلام کردند. نادیده گرفتن مخالفت این کشورها میتواند هزینههای سیاسی برای تلآویو داشته باشد و روند عادیسازی را دچار اختلال کند و یا حتی برای سالها متوقف کند.
۴. شکلگیری فشارهای جهانی
رژیم صهیونیستی در طوفان الاقصی سعی کرد با توجه به تلفات انسانی سنگینی که داشته است، مظلومنمایی کند. جنگ زمینی علیه غزه همراه با حملات هوایی، فاجعه انسانی در این باریکه را وخیمتر خواهد کرد و سبب خواهد شد هم افکار عمومی جهانی و هم نهادهای بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی عمل کند. بسیاری از حقوقدانان اعلام کردند جابجایی ساکنان غزه مصداق کوچاندن اجباری است و بر اساس حقوق بینالملل بشردوستانه میتواند مبنای تحقیقات به دلیل وقوع جنایت جنگی از سوی رژیم صهیونیستی شود. حتی آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل هم با انتقاد از طرح کوچاندن اجباری فلسطینیها گفت: «حتی جنگ هم قواعدی دارد.» اگرچه رژیم صهیونیستی در سایه حمایت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی تاکنون به فشارهای افکار عمومی جهانی بیتفاوت بوده و به جنایتهای خود علیه فلسطینیها ادامه داد، اما تداوم بیتفاوتی سازمان ملل متحد در صورت ادامه حملات و همچنین ورود به جنگ زمینی، بیاعتباری مضاعف این سازمان را در پی خواهد شد.
نتیجه
رژیم صهیونیستی که در مقابل طوفان الاقصی به شدت تحقیر شده و اعتبار اطلاعاتی و نظامی خود را از دست رفته میبیند، حملات همهجانبه علیه غزه را در دستور کار قرار داد. این رژیم در تصمیمی جدید قصد دارد جنگ زمینی علیه باریکه غزه را با هدف از بین بردن حماس آغاز کند. تلآویو به ساکنان غزه شمالی مهلت خروج داده است که مصداق کوچ اجباری است و با مخالفت کشورهای عربی و اسلامی و سازمان ملل متحد مواجه شد. اگرچه دور از انتظار نیست که رژیم جنایتکار صهیونیستی همزمان با تداوم حملات هوایی، جبهه زمینی جنگ را نیز ایجاد کند، اما غالب تحلیلگران و حتی برخی از صهیونیستها معتقد هستند که ورود به جنگ زمینی، باتلاق صهیونیستها در جنگ علیه غزه است چراکه گروههای مقاومت فلسطینی در جنگ زمینی و چریکی دست بالا را دارند و توان وارد کردن ضربههای سنگین به تلآویو را دارند.