آقاي دبيركل چهره آرام رهبر چهل سالهاي را داشت كه ظاهري ساده و آراسته و محاسن سياه و انبوهش كه مرزي بين عمامه سياه و محاسن او ديده نميشد، چشم همگان را خيره ميكرد.
او منتظر رسيدن پيكر فرزند خود، سيد هادي بود كه يك سال قبل در نبرد با صهيونيستها در منطقه اشغالي «سجد» در نوار امنيتي جنوب لبنان به شهادت رسيده بود.
در ميان سخنان سيد حسن، اين نكته توجه همه را جلب كرد. او گفت كه خبر شهادت فرزندش سيد هادي و سه نفر از همرزمان او را روز جمعهاي به او اطلاع دادند كه فرداي آن روز قرار بود مراسم پرشوري با حضور توده مردم به منظور همبستگي با مقاومت برگزار شود.
سيد حسن نصرالله گفته بود: «سعي كردم با لغو مجلس عزاداري، برنامه مراسم را تغيير دهم تا برخي از افراد تصور نكنند كه به خاطر هادي و همرزمان او ترتيب داده شده است. اين شيوه مناسبي براي استقبال از پيكرهاي شهدا نيست. بر شهيد نبايد گريست. شهيد الگو و اسوه و مايه عزت و سربلندي امت است. طبق برنامه قرار بود كه بعد از مراسم عزاداري سخنراني كنم. هنگامي كه پشت تريبون قرار گرفتم با دهها دوربين تلويزيوني با نورافكنهاي قوي روبرو شدم. گرما فوقالعاده طاقت فرسا بود. به ويژه اين كه نورافكنها حرارت زيادي توليد ميكردند و به چشم انسان آسيب ميرساندند مخصوصا براي كساني مثل من كه از عينك استفاده ميكنند، خيلي دشوار است.
اما ماجرا از این قرار بود که:
روز دوازدهم سپتامبر سال 1997 سه تن از رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان در حمله به یکی از مواضع ارتش صهیونیستی در نزدیکی پایگاه صهیونیستها در محور «سجد» در «جبل الرفیع» در منطقه اشغالی «اقلیم التفاح» در جنوب لبنان به شهادت رسیده و پیکر آنان به دست اشغالگران افتاد.
تلویزیون رژیم صهیونیستی بدون اطلاع از هویت این سه نفر، تصویر اجساد آنان را به نمایش گذاشت. مدت زیادی نگذشت که مشخص شد که یکی از این سه تن، سید هادی، فرزند سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله است.
سرانجام 9 ماه بعد، در 27 ژوئن 1998، به دنبال عملیات تبادل بقایای اجساد اشغالگران به درک واصل شده در عملیات موسوم به «انصاریه» با پیکر 40 شهید مقاومت اسلامی لبنان، پیکر پاک سید هادی نصرالله به لبنان بازگشت.
تصویر زیر پیکر سردار شهید سید هادی نصرالله است که در نبرد رودر رو با اشغالگران صهیونیست درمنطقه "جبل الرفیع" به همراه دو همرزم دیگرش ("علی کوثرانی" و "هیثم مغنیه") شربت شهادت نوشید و پیکر پاکش به دست صهیونیست افتاد.
این عکس از روی فیلمی که کانال سراسری رژیم صهیونیستی پخش کرده گرفته شده است.
هیچ توضیح دیگری در باره این عکس نیست مگر این چند بیت:
ای یکه سوار شرف! ای مرد تر از مرد!
بالایی من! روح تو در خاک چه می کرد؟
دیروز یکی بودیم با هم ولی امروز
تو نورتر از نوری و من گردتر از گرد