کد خبر 156184
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۷

حضرت امام (رض) فرموده بود: «اگر من بودم، می زدم.» همین حرف امام، برای سردار شهید مهدوی و کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل با آمریکایی ها و نوکرانشان آماده سازند.

به گزارش مشرق به نقل از رجا ، در سال‌های پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین و عربستان، آسمانش را در اختیار صدام قرار داده بودند. فرماندهان عالی رتبه‌ي سپاه، جریان عبور آزاد و متکبرانه‌ي ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند.

حضرت امام (رض) فرموده بود: «اگر من بودم، می زدم.» همین حرف امام، برای سردار شهید مهدوی و جانشینش سردارشهید بیژن گرد و نیز هم‌رزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکایی ها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند.

اولین کاروان از نفتکش های کویتی آن‌هم با پرچم امریکا و اسکورت کامل نظامی توسط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال 1366 به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطلاعاتی جهت انجام موفقیت آمیز این اقدام انجام داده بود.

در این کاروان، نفتکش کویتی «اَلرَخاء» با نام مبدل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل، اسکورت می شد. این نفتکش، در فاصله‌ي 13 مایلی غرب جزیره‌ي فارسی، در اثر برخورد با مین های کار گذاشته شده توسط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوری که حفره ای به بزرگی 43 متر مربع در بدنه‌ي آن ایجاد گردید.

پس از اقدام دلیرانه‌ي سردار شهید مهدوی و همرزمانش در انفجار کشتی بریجتون، به پاس قدردانی از این عزیزان، برنامه‌ي دیدار با حضرت امام(ره) تدارک دیده شد و این شیران بیشه‌ي مردانگی و ایثار و شهادت، به دیدار پیر و مراد خود نائل آمدند.
 
در این دیدار، حضرت امام(رض) یکایک این سربازان جان برکف اسلام را مورد ملاطفت و تفقد خود قرار می‌دهد و پیشانی سردار شهید مهدوی را می‌بوسد. شهید، خود دراین‌باره چنین می‌گوید: «پس از اطلاع از اینکه حضرت امام(رض) از شنیدن خبر روی مین رفتنِ کشتی کویتی و شکست اولین اقدام آمریکا، متبسم شده اند، چنان مسرور گردیدم که همیشه این تبسم را موجب افتخار خود و رزمندگانِ همراه، می‌دانم. برای ما رزمندگانِ خلیج فارس، همین تبسم و شادی امام (ره) در ازای همه‌ي زحمات شبانه روزی کافی است و اگرتا آخر عمر، موفق به انجام خدمتی نگردیم، باز شادیم که حداقل برای یکبار هم که شده، موجب رضایت و شادی و تبسم امام عزیزمان گردیده ایم.»
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 4
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • سیدمحمد ۱۷:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۶/۳۱
    0 0
    کاش اون مینهای دریایی بزرگتر بودند تا به جای سوراخ، نفتکش و اسکورتهای آمریکاییش همه با هم طوری منفجر میشدن که چیزی ازشون باقی نمی موند.میراث شهید مهدوی امنیت امروز خلیج فارسه.
  • ۱۹:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۳۱
    0 0
    ممنون از اینکه دوباره از کلمه ی سردار استفاده میکنید
  • ۲۰:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۶/۳۱
    0 0
    هلیکوپترش کو؟
  • خبرنگار بولتن نیوز ۲۳:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۶/۳۱
    0 0
    باید از شهیدان زنده ای که هم اکنون در میان ما هستند هم یاد کنیم برادر محمدرضا جعفری هم از دوستان و همرزمان شهید مهدوی است که هلیکوپتر عراقی را با تیربار زدند و در تاریخ جنگ این حماسه ثبت شد (متن خبر در بولتن نیوز همراه با مصاحبه با ایشان ) سرنگونی هلیکوپتر دشمن با رمز یازهرا خبرنگار ما به لحاظ اهمیت توسل به بی بی دو عالم حضرت زهرا س که همواره رزمندگان اسلام از این برکت بزرگ الهی بهره ها برده اند و تناسب موضوع با ایام فاطمیه که هم اکنون در آن قرار داریم به سراغ استاد محمدرضا جعفری یکی از رزمندگان و جانبازان هشت سال دفاع مقدس رفته اند تا خاطره بیادماندنی خود را از شکار هلیکوپتر عراقی با تیربار دوشکا برای ما تعریف کنند که جواب ما را اختصارا در زیر اینگونه تعریف کردند : ....عمليات‌ كربلاي‌ پنج‌ در تاريخ‌ نوزدهم‌ دي‌ ماه‌ 1365 با رمز مبارك‌ يازهرا(ع) در منطقه‌ي‌ شلمچه‌ و شرق بصره‌ آغاز ‌شد، اهداف عمليات به لحاظ اهميت سياسي و نظامي منطقه شلمچه به عنوان يکي از معابر وصولي شهر بصره، همواره در زمره اهداف رزمندگان اسلام بود خاطره ای که بنده میخواهم به جهت ارتباط موضوع با ایام شهادت بی بی دو عالم حضرت زهرا س عرض کنم اهمیت توسل به این بانوی بزرگ اسلام را نشان میدهد و هر وقت ما از بی بی توفیق میخواستیم در هر شرایطی به مدد ما می آمدند. عرض کنم که بعد از عملیات کربلای 5 ضعف دشمن مزدور برای همه روشن شد و در برابر شهادت طلبی و ایثار رزمندگان زانو زدند و استکبار شکست خورد ، بنده در خیلی از عملیاتها شرکت کرده ام اما عملیات کربلای 5 و منطقه شلمچه چیز دیگری بود، واقعا یک کربلا بود. به طوری که می‌گفتند:در جبهه کربلای 5 بودی وقتی طرف می‌گفت خیر، می‌گفتند: پس بگو در جنگ نبودی. هلکوپترهای عراقی در سطح پائین پرواز میکردند و خیلی از بچه ها را به شهادت میرساندند و این برای ما یک معضل بود ، من تیر بار دوشکا را برداشتم و گفتم امروز میخواهم با رمز یا زهرا س هلیکوپتر عراقی را بزنم که رزمنده ها شوخی میکردند و میگفتند مگر هلیکوپتر هم تانک عراقی است که هر روز یکی از آنها سهمیه شماست ؟ من گفتم اگر حضرت زهرا س بخواهد آره مثل تانکهای عراقی این را هم میزنم . صبح زود با یک قبضه دوشکا و یک کمکی آماده شدم و در کمین نشستم ، دیدم داره میاد ، نزدیک که شد من از پشت خاکریز بلند شدم و گفتم یا زهرا یازهرا و یک رگبار به پره ها و دم هلیکوپتر عراقی زدم که ضربه کاری بود یک دود غلیظ از زیر هلیکوپتر بلند شد که خلبان قصد برگشت داشت که بدون درنگ به فاصله دویست متری باز یک رگبار دیگر بصورت بعلاوه به هلیکوپتر زدم که با سر به زمین خورد و در دیدگان صدها رزمنده ، هلیکوپتر عراقی آتش گرفت و شادی بچه ها با الله اکبر و یا زهرا بلند شد و من به بچه ها گفتم دیدید میشود با یا زهرا س هم تانک دشمن را زد و هم هلیکوپتر را ، بعد بعضی ها آمدند با من مصاحبه کردند که این شیوه نوین را باید توضیح دهید تا از آن استفاده کنیم من هم گفتم شیوه من رمز یا زهرا س بود و چیز علمی من نمیدانم

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس