شهادت شهود، یکی از عناصر اساسی و مهم در اثبات دعاوی حقوقی و کیفری است. این نوع شهادت، به عنوان یک ادله قانونی، توانایی اثبات بسیاری از ادعاها و اتهامها را دارد، اما توجه به شرایط قانونی مربوطه برای اعتبار و اثبات آن ضروری است.
تأثیر شهادت شهود بر سرنوشت یک دعوی را نمیتوان نادیده گرفت؛ زیرا این نوع شهادت میتواند به طور قاطع، بر تصمیمات قضایی و نهایی در پروندههای حقوقی تأثیر بگذارد.
به همین دلیل، قوانین مربوطه شرایط و مقرراتی را برای اعتبار و قبولیت شهادت شهود تعیین کردهاند و هر فردی که در مواجهه با یک دعوی حقوقی یا جزایی است، باید این شروط را به خوبی درک کرده و به آنها پایبند باشد.
اطلاع به موجودیت شرایط قانونی برای شهادت شهود، از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا این اطلاعات میتوانند به افراد در درک بهتر حقوق و تعهداتشان کمک کنند و همچنین در صورت لزوم، از ابزارهایی برای دفاع و استناد به حقوق خود استفاده کنند.
بنابراین، آگاهی از شرایط و مقررات مربوط به شهادت شهود، برای هر فردی که در قضایای حقوقی و کیفری دخیل است، ضروری و اساسی است. در ادامه به شرایط شاهد در دادگاه خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
شهادت شهود چیست؟
تعریف شهادت در قانون مجازات اسلامی، به طور رسمی به شکلی خاص تعریف شده است. این تعریف به اخبار شخصی اشاره دارد که توسط افراد غیر از طرفین دعوی به مقام قضائی ارائه میشود و مرتبط با وقوع یا عدم وقوع جرم میباشد.
به عبارت دیگر، هرگونه اطلاعاتی که از سوی متهم یا دیگر اشخاص به مقامات قضایی ارائه میشود و مرتبط با وقوع یا عدم وقوع جرم است، در حیث شهادت در نظام قضایی به حساب میآید.
در واقع، در صورتی که فردی که از وقوع یا عدم وقوع یک امر مطلع شده است، به مقام قضایی اعلام کند، به عنوان یک شاهد، به شمار میآید، حتی اگر او از اصحاب دعوی نباشد.
این به این معناست که هر فردی که اطلاعاتی مربوط به وقوع یا عدم وقوع یک امر دارد و این اطلاعات را به مقامات قضایی ارائه دهد، عملا بهعنوان یک شاهد شناخته میشود و شهادت او در نظام قضایی قبول میشود.
شرایط شهود
قانون چند شرط مهم برای شهود را ذکر کرده که باید حتما آن را داشته باشند. والا شهادتشان شنیده نخواهد شد. این شروط را هر وکیل دادگستری باید به موکل خود گوشزد کند.
- بلوغ
شرط بلوغ در شاهد شرعی به این معناست که فرد مربوطه باید به سن بلوغ رسیده باشد. در اصطلاحات فقهی و حقوقی، بلوغ به معنای عدم صغر است؛ یعنی فردی که هنوز به سن بلوغ نرسیده است به عنوان صغیر یا طفل شناخته میشود.
با توجه به ماده ۱۴۷ قانون مجازات اسلامی، سن بلوغ در دختران و پسران به ترتیب نه و پانزده سال تمام قمری است. از این رو، وقتی کسی که شاهد شرعی است، هنوز به سن بلوغ نرسیده باشد، شاهدی قابل قبول در نظر گرفته نمیشود و شهادت او محکم نخواهد بود. با این وجود، بر اساس ماده ۱۷۸ قانون مذکور، اگر شاهد در زمان اعلام شهادت به سن بلوغ میرسد، شهادت او معتبر خواهد بود.
- عقل
شرط عقل در مورد شاهدان شرعی به این معناست که آنان باید دارای عقل و شعور سالم باشند. در اصطلاحات حقوقی و فقهی، وقتی اشاره به شرط عقل در مورد شاهدان شرعی میشود، منظور این است که ایشان نباید دچار جنون یا دیوانگی باشند.
در زبان عامی، مجنون شخصی است که به دلیل اختلالات روحی و روانی، از بکارگیری قدرت عقلی و شعور خود عاجز است. این اختلال میتواند باعث از دست دادن توانایی فهم و شناخت محیط و انجام اقدامات عقلانی شود. عقل، به عنوان یکی از مهمترین عوامل مسئولیت به شمار میآید.
البته این تفاوتها در روانپزشکی دارای معانی خاصی هستند؛ اما در اصطلاحات فقهی، جنون به معنای از دست دادن توانایی درک، احساس و انتخاب میباشد که به عبارت دیگر، افول تدریجی و اجتناب ناپذیر موجودیت روانی فرد را نشان میدهد.
- عدالت
از منظر فقهی، فرد عادل کسی است که هیچ گناه کبیرهای انجام نداده و همچنین از انجام گناهان کوچک اجتناب کرده باشد و به هیچ وجه رفتارهای خلاف ارزشها و اصول اخلاقی انجام ندهد. ماده ۱۸۱ قانون مجازات اسلامی نیز به این مفهوم اشاره کرده است. طبق این ماده، عادل بودن فرد به این معناست که در نظر قاضی یا شخصی که به عدالت او گواهی میدهد، اهل معصیت نباشد.
به عبارت دیگر، شخصی که به گناهان کبیره مشهور نباشد و حتی از ارتکاب گناهان کوچک یا صغیره نیز اجتناب کرده باشد. همچنین از اصرار بر انجام این گناهان خودداری کند، به عنوان یک فرد عادل شناخته میشود.
اگر کسی در حالی که به فسق اعتراف دارد، شهادت دهد یا به ارتکاب گناههای کبیره یا اصرار بر انجام گناهان کوچک مشتاق باشد، شهادت او بر وقوع یا عدم وقوع حادثه او را نمیتوان پذیرفت.
- طهارت مولد
شرط طهارت مولد به این معناست که تولد فرد مورد نظر باید از رابطه قانونی و مشروع بین پدر و مادرش نشأت گرفته باشد. به عبارت دیگر، شخصی که به عنوان شاهد شرعی شناخته میشود باید از نتیجه یک ازدواج معتبر به دنیا آمده باشد؛ بنابراین، اگر فردی به عنوان فرزند نامشروع شناخته شود، او به عنوان شاهد شرعی معتبر شناخته نمیشود.
البته در جامعه اسلامی، فرض بر این است که هر مسلمانی دارای طهارت مولد است، مگر اینکه با دلیل شرعی خلاف آن اثبات شود. به عبارت دیگر، تا زمانی که دلیل معتبری بر خلاف بودن طهارت مولد ارائه نشده باشد، از طهارت مولد فرض میشود.
- عدم ذینفع بودن
عدم ذینفعی در یک دعوا به این معناست که شاهد شرعی درباره موضوع دعوا هیچ نفعی نداشته باشد. البته گاهی ممکن است نیاز باشد که این موضوع را به اثبات رساند.
در صورتی که شاهد در موضوع دعوا نفعی داشته باشد، احتمالا این مسئله موجب بیطرفی و بیانصافی خواهد شد و ممکن است سبب شهادت مغرضانه او شود. البته ذی نفع بودن به این معنا نیست که خادم یا خدمتکار یا خویشاوندان نسبی و سببی او نتوانند به نفعش شهادت دهند. بلکه منظور این است که نفع مالی یا غیرمالی در این میان نداشته باشند.
فقهای شیعه معتقدند که شاهد نباید هیچگونه دشمنی دنیوی یا کینه شخصی از فرد داشته باشند. اما با این حال اگر شهادت فرد به نفع همان کسی باشد که با او خصومت و دشمنی دارد شهادتش پذیرفته میشود.
- ایمان
طبق بند 3 ماده 155 قانون آیین دادرسی کیفری، ایمان نیز از جمله شرایط لازم برای شهادت شهود است. اما از دیدگاه فقه شیعه، اگر شاهد از اقلیتهای دینی باشد، نمیتواند علیه افراد مسلمان شهادت دهد؛ اما شهادت وی علیه هم مذهبش معتبر است.
- عدم اشتغال به تکدیگری
با توجه به بند 8 ماده 155 قانون آیین دادرسی کیفری، عدم اشتغال به تکدی و گدایی از جمله شرایط مورد نیاز برای شاهد است. همچنین، طبق قانون مدنی، شهادت افرادی که تکدی یا گدایی را به عنوان شغل خود دنبال میکنند، قابل قبول نیست؛ زیرا نمیتوان به گفته آنها اعتماد کرد و وضعیت اخلاقی آنها نشان میدهد که ممکن است در شهادت خود تطمیع شده باشند.
اشتغال به تکدی به طور عامیانه به عنوان گدایی کردن شناخته میشود. در حال حاضر، طبق ماده 712 قانون مجازات اسلامی، تکدیگری جرم بوده و مجازاتی از یک ماه تا سه ماه حبس را به همراه دارد.