سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
وقتی وزیر علوم برای "مهاجرت" بازاریابی میکند!
حسین سیمایی، وزیر علوم طی سخنانی در یک برنامه تلویزیونی درباره ادعای مهاجرت گسترده برخی استادان و دانشجویان گفته است: نوعی از مهاجرتها به دلایل اقتصادی، فرهنگی، مسکن و معیشت است.
به گزارش ایسنا، او سپس تصریح میکند: یک استادتمام بعد از ۴۰ سال خدمت حدود هزار دلار میگیرد. وقتی دانشجوی این استاد آن طرف آب میرود تا ۸ هزار دلار حقوق میگیرد اینجا با فرار کردن مواجه میشویم که ناخواسته است.[۱]
*این اصلا پسندیده و پذیرفته نیست که وزیر علوم و آموزش عالی مملکت حرفهایی بزند که از اساس علمی و واقعی و آماری برخوردار نیست.
همانطور که آقای سیمایی در همین سخنان خواستار معرفی مواردی در دانشگاه شدهاند که ادعا میشود شکایات زیادی دارند؛ ما نیز از آقای سیمایی میخواهیم با سند بگویند سطح فراگیری ادعایشان چند درصد است و اصلا چند دانشجو را میشناسند که به خارج از کشور رفتهاند و هماکنون ۸ هزار دلار حقوق میگیرند؟!
چرا آقای سیمایی به بیمنطقی این حرف و تفاوت مثال نقض با مثال فراگیر اندیشه نکردهاند و فیالجمله اینطور جلوه دادهاند که هر دانشجویی با هر مدرکی به خارج از کشور برود ۸ هزار دلار حقوق دریافت میکند؟
اگر صبح فردا یک دانشجو با همین حرف فریفته شد و با مهاجرت بیقاعده به خارج از کشور و تصادف با فضای سخت کاری، حقوق پایین و مالیات زیاد مواجه شد؛ آیا آقای سیمایی پاسخگو خواهند بود؟
بدتر اینکه سیمایی وزیر علوم است و باید در سمت واقعیت قرار داشته باشد نه در سطح حرفهای کانالهای تلگرامی و اکانتهای شبکه ایکس!
کما اینکه از قدیم گفتهاند: ماهی از سر گَنده گردد نی زِ دُم.
در اینجا لازم است به صحبتهای چند سال قبل دکتر سورنا ستاری، معاون علمی رئیسجمهور وقت نیز اشاره شود که درباره ادعای مهاجرت گسترده نخبگان گفته بود: بحث فرار مغزها از آن کلاههای گشادی است که سر کشور گذاشتهاند...این یک حرکت سازماندهی شده است. یک شبکهای دارد این را به جامعه ما تزریق میکند.
او با بیان اینکه بر اساس پایش ها آمار خروج نخبگان رو به کاهش است، تصریح میکرد: مهاجرت یک پدیده جهانی است و واقعاً این آمارها را با این وقاحت اعلام میکنند و با وقاحت هم تکرار میکنند و از یک مراکز و منابعی هم نقل قولهایی میگویند که...مثلاً از قول صندوق بینالمللی پول میگویند که کشور ما رتبه اول فرار مغزها را دارد. در حالی که اصلاً چنین گزارشی وجود خارجی ندارد. این را اینقدر میگویند تا همان بخش نخبه جامعه آن را بپذیرد. همین چیزها است که ما را اذیت میکند.
ستاری میافزود: من در این مدت هر جا که در مورد مهاجرت یک حرف غلطی مثلاً در یک همایشی میشنوم، دقیق رصد میکنم و آن فرد را پیدا میکنم و از او میخواهم که به ما بگوید با چه سند و منبعی آن را گفته است. بالأخره اغلب این افراد هم دانشمند یا تحصیلکردهاند و یک آدم تحصیلکرده نباید بدون منبع صحبت کند. اغلب هم میبینیم که جوابی برای این صحبتها ندارند. بعد هم خیلی جدی به آنها فشار میآوریم که یا تکذیب کنید یا منبع آن را به ما بگویید.[۲]
گفتنیست، دکتر فواد ایزدی، دانشیار گروه مطالعات آمریکا در دانشگاه تهران نیز در واکنش به صحبتهای عجیب وزیر علوم پیرامون مهاجرت، طی یک توییت در شبکه ایکس نوشت:
"وزیر محترم ظاهرا فراموش کردهاند که هزینه زندگی در خارج از کشور دو برابر، سه برابر و بعضا هشت برابر هزینه زندگی در ایران است. این چندمین بار است که وزیر محترم این موضوع را مطرح میکنند، بدون توجه به تبعات آن."
***
چرا قالیباف را نمیخواهند؟
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، پنجشنبه گذشته با حضور در منزل شهید خلبان احمد کشوری در شهرستان سیمرغ مازندران، طی سخنانی گفته است: ما از چند جهت مسوول هستیم. از یک سو که همسنگر و همرزم این شهید و شهدای گرانقدر بودیم و دیگر اینکه در کشور و در برابر مردم مسئولیت داریم.
به گزارش ایرنا، او با اشاره به اهمیت حل مشکلات مردم و پیشرفت کشور تصریح کرد: ما در مقابل شهدا امروز وظیفه داریم کارآمدی دین در اداره جامعه را به اثبات برسانیم که اگر اینگونه نشود به حق شهدا، رفاقت با شهدا و آرمانهای آنها ادای دین نکردهایم.
قالیباف میافزاید: راه شهدای هشت سال دفاع مقدس را با توسعه اقتصادی و رفع مشکلات و گرفتاریهای مردم ادامه میدهیم.[۳]
*جملات کوتاه ابراز شده از سوی رئیس مجلس میتواند راه را بر هر تظاهر، کارنامهتراشی و عوامفریبی ببندد.
به این شرط که جان این جملات از سوی خواص، مردم، مسئولان و رسانهها دقیقا فهم شود...
شهید اگرچه اجر خود را از بارگاه الهی میستاند اما میراثی برای زمینیان و بازماندگان نیز دارد. آن میراث هم در صورت کلی خود هرگز شامل عبادات فردی، گناه نکردن، هملباسی و حفظ خاکی که شهید آنرا فتح کرده، نیست!
اگرچه برای درک عمیق از میراث شهید تمام این مقولات و مقدمات لازم است اما ارثیه شهادت و راه شهید یک صورت کلی دارد و آن صورت کلی نیز صرفا و فقط کارآمدی و خدمت به مردم در مسیر رضای الهی است.
با این سنجه و شاقول نمیتوان از مسئولی که کارنامه اجرایی خوبی ندارد؛ ادعای راه شهید را قبول کرد. همچنین نمیتوان از آن رجل سیاسی که کارنامه درستی در سیاستورزی ندارد، پذیرفت که در مسیر شهدا مشغول حرکت است!
بدین قرار؛ هرکس با هر ظاهری و با وجود هر میزان خطای قابل بخششی اما هنگامی که در مسیر خدمت به خلق حرکت میکند و کارنامه خوبی در این زمینه دارد؛ پس طبعا او در مسیر شهدا قدم برمیدارد و باید قدردان او بود.
دقت شود که قالیباف به دلیل همین نگاه و کارنامه درستی که در اقتفای آن ارائه میکند مورد کینتوزی عدالتخواهان تندرو، سوپرانقلابیها و پیروان آن سخنران مدعی ارتباط با غیب قرار دارد.
چه اینکه در گفتمان و انگارههای ذهنی این جماعت؛ یک مدیر و رجل سیاسی هرچقدر ناکارآمدتر و بیعقلتر و دهانگشادهتر؛ بهتر و کارآمدی به مثابه گوشت خوک است که باید از آن برائت جست!
دلیل برائت اینان از کارآمدی نیز آنست که کارآمدی همچون نور بر تاریکیهای اینان میتابد و بیهنری و لختی و منحرف بودنشان را بر هر خاص و عامی آشکار میسازد.
تبلور راه شهدا در "خدمت به مردم و کارآمدی" یکی از نغزترین گزارههای نجاتدهنده در اسلام، سیاست و اجرائیات امروز ماست که همه باید به آن آگاه و مسلح باشیم.
***
چپهای ستادی هر روز یک معنای جدید برای "وفاق" درست میکنند
وفاق محقق شد!
سعید شریعتی، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی در اظهاراتی که کانال تلگرامی امتداد آنها را منتشر کرد با بیان اینکه جامعه درباره حجاب و فیلترینگ به "وفاق" رسیده است، اظهار کرد:
"دولت اگر بتواند بر سر این دو مسئله خاص – قانون حجاب و عفاف و فیلترینگ - خود را با جامعه همراه نشان دهد، مردم برای اصلاحات اقتصادی و حل دیگر مسائل با دولت همراهی خواهند کرد." +
*ما قبلا هم به پزشکیان هشدار داده بودیم که باید در دو راهی همکاری با چپهای نجیب یا چپهای نانجیب؛ یکی را انتخاب کند.
اکنون نیز یکی از همان دوراهیهاست...
همانطور که مشاهده میشود در گفتمان این قبیل افراد که عدهای هم دانسته یا ندانسته به آن متشبّث می شوند؛ وفاق نه یک مقدمه برای کارآمدی بلکه آلت دستی برای ایجاد چالش و بحرانسازی است.
اینان یک روز وفاق را به معنای فکّ حصر از فتنهگران مینامند و روز دیگر هم از این میگوید که وفاق یعنی مخالفت با قانون.
و منظورشان از مردم هم حلقه پیرمردها و پیرزنهای سیاسی برنشسته در ستاد اصلاحات است.
در این میان هیچ اهمیتی ندارد که مردم واقعی و اکثریت جامعه با مشکلات اقتصادی مواجهاند، پزشکیان باید به وعدههایش برای رفع مشکلات اقتصادی عمل کند و این قبیل چالشهای ریز که مورد توجه اکثریت ایرانیان نیست و مصارف خاص دارد(!) صرفا میتواند بعنوان سرعتگیر در مسیر کارآمدیهای اقتصادی عمل کند.
جالب است که میبینیم اینان قضیه را هم برعکس روایت میکنند و از این میگویند که مردم و رئیسجمهورشان اگر حل مشکلات اقتصادی را میخواهند باید از مسیر همین چالشها و ناهمواریها حرکت کنند.
اکنون این پزشکیان و این جریان خطرناکی که در پیرامون او قرار دارد...
جریان خطرناکی که اگرچه طی ۱۰۰ روز گذشته کلامی را در دستاوردهای اقتصادی پزشکیان و اقدامات خوب دولتش نگفت لکن فقط طی چند روز برای دو مسئله حجاب و فیلترینگ وارد عمل شد، دهها تئوری پرداخت و عجیبتر آنکه در همین راستا وفاق را هم محقق شده نامیده است!
***
1_ isna.ir/xdSqK5
2_ mshrgh.ir/1019636
3_ www.irna.ir/xjShBH