آقای محسن بهشتی سرشت که از اساتید پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی(وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)) می باشد در قسمت انتهایی این مصاحبه با تحریف نظر و موضع حضرت امام(ره) نسبت به مصدق اظهار داشته است که: آسیب این است که نسل جوان ما رهبری امام و جامعیت رفتار امام را ندیدهاند. به همین دلیل هم بود که من موضوع جبهه ملی و جملهای که در مورد مصدق گفتند(مصدق مسلم نبود) را در کتاب باز کردم. زیرا اگر کسی پیشینه موضوع را بازگو نکند، مخاطبان از این بیان امام تعجب میکنند. درگفت و گوی من با آقای جلال الدین فارسی، او میگفت حدود یکسال بعد از اینکه امام آن جمله را گفتند به اتفاق اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی به دیدن امام رفتیم تا اینکه بعد از اتمام جلسه من و آقای شریعتمداری در اتاق ماندیم و گفتم که شما با وجود آنکه این جمله را در مورد مصدق گفتید، در مدرسه کمال که در آن تدریس میکردم، سندی وجود دارد که دکتر محمد مصدق اجازه گرفته است تا از محل وجوهات شرعی به مدرسه کمک کند. امام هم گفتند یکی از علمای اصفهان مطلب را این جور به من رسانده بود و اگر اینگونه است که شما میگویید، من از حرفم برگشتم. در کتاب نیز این موضوع را به تفصیل نقل کردهام و شرایط قبل از سخنرانی امام در مورد جبهه ملی و مصدق را گفتهام و با سخنان امام به آقای فارسی هم بحث را یه پایان رساندم.
حال چند سوال از موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره)
موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) که فلسفه وجودی اش پاسداری و صیانت از آثار و اندیشه های حضرت امام(ره) می باشد و برای این امر سالانه میلیاردها تومان بودجه از بیت المال دریافت می کند، چرا خود بانی تحریف مواضع قاطع و مستند حضرت امام(ره) شده است؟! البته تعجبی ندارد، چرا که از بافت و ساختار فکری و سیاسی موجود این موسسه غیر از این انتظاری نیست! آیا می توان به استناد یک خاطره (این خاطره هم بصورت تحریف شده بیان گردیده) نظر و موضع قاطع و مستند امام(ره) را در مورد مصدق زیر سوال برد؟ آقای بهشتی سرشت با ذکر این خاطر بصورت زیرکانه ای از قول امام(ره) می گوید: من از حرفم(نسبت به مصدق) برگشتم!!! آخر شما با کدام معیار و سندی چنین چیزی را به حضرت امام(ره) نسبت می دهید؟ مگر فرمایش امام(ره) را در وصیت نامه سیاسی - الهی اش از یاد برده اید که فرمودند: «اکنون که من حاضرم، بعض نسبت هاى بىواقعیت به من داده مىشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض مىکنم آنچه به من نسبت داده شده یا مىشود مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صداى من یا خط و امضاى من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیماى جمهورى اسلامى چیزى گفته باشم.» (صحیفه نور، جلد ۲۱، صفحه۴۵۱)
شما با این شاخص و معیار امام(ره) اقدام خود را چگونه توجیه می کنید؟ طبق معیار امام(ره) نسبتی که شما به ایشان داده اید مورد تصدیق ایشان نیست! پس چرا برخلاف رهنمود و وصیت ایشان عمل کرده اید؟ اگر رسالت آن موسسه تغییر کرده است، لطفا با صراحت اعلام کنید! و اگر نظر و منافع امروز شما به جریاناتی همانند جبهه ملی و نهضت آزادی نزدیک شده است، صداقتی که شعار آن را می دهید، اقتضاء می کند که با شجاعت تغییر نظر خود را بیان کنید نه این که نظر صریح و مستند حضرت امام(ره) را تغییر دهید!!! البته ما پشت این قصه دست های مرموزی را می بینیم که با نفوذی که در آن موسسه دارند، می خواهند با تغییر مواضع انقلابی و صریح حضرت امام(ره) به اهداف خاص خود برسند! چرا که این مواضع و سخنان امام(ره) را مانعی بزرگ بر سر راه خود برای رسیدن به مقاصدشان می بینند! پس تا دیر نشده باید به فکر علاج بود! جالب است که بعد از انتشار این مصاحبه بلافاصله سایت بازتاب امروز در حرکتی حساب شده اقدام به انتشار قسمت انتهایی آن تحت عنوان تغییر نظر امام خمینی درباره مصدق نمود!!! که در واقع معنای درست و حقیقی آن این است: تغییر دادن نظر امام خمینی درباره مصدق!
بجاست برای روشن شدن بیشتر این موضوع به بخشی از سخنان حضرت امام(ره) در خصوص جبهه ملی و مصدق اشاره کنیم که فرمودند: مسلمانها بنشینند تماشا کنند سبّ به رسول اللّه بشود، سبّ به قرآن هم بشود؟ این سبّ به قرآن است. مسلمانها بنشینند تماشا کنند که یک گروهی که از اولش باطل بودند[هر کاری میخواهند بکنند]ـ من از آن ریشههایش میدانم ـ یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتی که مرحوم آیتاللّه کاشانی دید که اینها خلاف دارند میکنند و صحبت کرد، اینها[این]کار کردند[که]یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را «آیتاللّه» گذاشتند! این در زمان آن[محمد مُصدّق، رهبر جبهۀ ملّی]بود که اینها فخر میکنند به وجود او. او هم مُسلِم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدهاند و به اسم «آیت اللّه» توی خیابانها میگردانند. من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست؛ این سیلی خواهد خورد. و طولی نکشید که سیلی را خورد. و اگر مانده بود سیلی بر اسلام میزد. اینها تفالههای آن جمعیت هستند که حالا قصاص را، حکم ضروری اسلام را، «غیر انسانی» میخوانند. (صحیفه نور، جلد ۱۵ )
حال با این مواضع و سخنان صریح و قاطع امام(ره) چگونه به خود جرات داده اید که نظر و موضع ایشان را تحریف کنید! اولا اگر قدری در این بیانات تامل و تعمق کنید، متوجه خواهید شد که سخنان ایشان از یک بینش و شناخت دقیق و همه جانبه ای بر می خیزد(همانگونه که ایشان در سخنان خود به شناخت ریشه های آن اشاره کرده است)، پس چگونه ادعا کرده اید که امام(ره) از نظر خود برگشته است! دوما این ادعای شما نوعی تخریب امام(ره) است، چرا که حضرت امام(ره) با تقوایی که داشتند اگر نسبت به این موضوع نظرشان تغییر می کرد، قطعا خودشان با صراحت اعلام می کردند! پس حالا که شما بعنوان موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) چنین ادعایی را مبنی بر تغییر نظر ایشان مطرح می کنید، آیا این سوال را برای مخاطب ایجاد نمی کند که چرا حضرت امام(ره) این تغییر نظر را خودشان اعلام نکردند! و آیا وقتی که امام(ره) در مورد جبهه ملی و مصدق سخن گفته اند و نظر خود را با صراحت و قاطعیت اعلام نموده اند، حال اگر نظرشان تغییر کرده است، نباید آن را اعلام کنند؟ آیا ایجاد این شبهه آن هم توسط موسسه به جایگاه امام لطمه نمی زند؟ فاین تذهبون؟!
اماما کجایی تا ببینی موسسه ای که قرار بود حافظ و نگهبان آثار و اندیشه هایت در برابر نسبت های ناروا و تحریفات باشد، اکنون نص صریح فرمایش شما را با ذکر خاطره ای تحریف می کنند و آن را تبدیل به منبع درسی دانشجویان در پژوهشکده ای که برای شناخت شما تاسیس شده است، می کنند!!! سوگمندانه باید گفت اینان که امروز سخن امام(ره) را زیر سوال می برند، دیروز نیز در صحنه سیاسی با عمل و مواضع خود آرمان های آن پیر سفر کرده را زیر سوال بردند.