به گزارش مشرق به نقل از فارس، دیشب، شب سیاه فوتبال ایران بود و دو ناکامی تلخ و بزرگ را تجربه کردیم. آیا در این صبح دوشنبه ای می توانیم بگوییم شب سیاه تمام شد یا باید بگوییم روزهای سیاه تازه آغاز شد و شب های طولانی ناکامی ادامه دارد؟
اکنون در سر علی کفاشیان چه می گذرد؟ او به چه فکر می کند؟ اصلا رئیس نای فکر کردن دارد؟ اصلا می گذارند برای یک لحظه رئیس در اتاقش در خیابان سئول تنها باشد و به این شب تلخ فکر کند؟ به اینکه چرا فوتسال، فوتسالی که به یکی از قطب های خوب دنیا تبدیل شده بود چطور و چگونه این طور شکست خورد؟ شکست مقابل کلمبیایی که برای اولین بار طعم حضور در جام جهانی را تجربه کرد اما توانست ایرانی که یک بار به مقام چهارمی این رقابتها رسیده بود را ناکام کند.
البته هنوز زود است به فوتسال برسیم آقای کفاشیان.
بهتر است قبل از فوتسال به ساعتی قبل تر برگردیم. جایی در راسالخیمه. جایی که اکبر محمدی سرمربی جوان و البته پر از رویاهای بزرگ؛ وقتی در اولین بازی مسابقات قهرمانی آسیا ژاپن را شکست داد با اطمینان گفت ژاپن به غرورش باخت اما بازیکنان ایران چیز دیگری هستند. نمی دانیم اصلا کفاشیان چه حالی دارد اما ما که به فوتبال و آینده فوتبالمان علاقه داریم حال بدی داریم.
آقای کفاشیان امروز در اتاق مستطیل و بزرگ خود باید به روزی فکر کنید که اکبر محمدی با حمایت های برخی افراد خاص در این فدراسیون سرمربی تیم ملی نوجوانان شد و حتی وقتی با این تیم در ازبکستان ناکام شد او را بیشتر تشویق و حمایت کردید و برای این ناکامی در رده نوجوانان، تیم ملی جوانان را به او سپردند. این پاداش ناکامی در یک رده پایین تر بود و در عوض علی دوستی به دلیل ناکامی با تیم جوانان نزول کرد و بار دیگر هدایت تیم نوجوانانی که یک بار آن را قهرمان آسیا کرده بود را به او دادند.
جز دستمریزاد به این فدراسیون چه باید گفت؟
به غیر از این بود که برای آماده سازی تیم جوانان کمیته جوانان از اعزام این تیم به هیچ تورنمنت خوبی دریغ نکرد؟
آقای کفاشیان اگر شما نمی دانید ما که می دانیم کمیته جوانان با حمایت های بی دریغ خود از جوانان چه بسا خیلی از اعزامی های خوب تیم نوجوانان را هم لغو کرد.
مگر همین تیم به ایتالیا نرفت و از بازی با تیم جوانان ایتالیا که هنوز هم نمی دانیم واقعا تیم اصلی بود یا خیر تعریف و تمجید نکردید؟
اگر اکبر محمدی و فدراسیون فوتبال این مطلب را به پای غرض ورزی نمی گذارند و فکر نمی کنند هر کسی که نقدی بر این تیم می نویسد دشمن است و نمی خواهد موفقیت های این تیم را ببینید باید بگوییم که یکی از بهترین تیم های جوانان سال های اخیر خود را از دست دادیم.
به راحتی جام جهانی جوانان از دستمان پرید. اکبر محمدی تیمی در اختیار داشت که اکثر بازیکنان این تیم در تیم های لیگ برتری عضویت دارند و اگرچه بازی های زیادی به آنها نمی رسد اما از تجربه کافی برخوردار بودند. اینکه محمدی در مصاحبه ای اعلام می کند نمی داند چرا دفاع اینگونه مقابل کره جنوبی بازی کرده می تواند دلیل خوبی برای این شکست و حذف از ادامه مسابقات باشد؟ پس نقش مربی چیست؟
مشخص است که شکست 4 بر یک مقابل کره جنوبی نشان دهنده فاصله ایران با کره جنوبی است. این یک حقیقت تلخ است. شاید اگر در بازی های مقدماتی جام جهانی در ورزشگاه آزادی تیم ملی بزرگسالانمان با خلاقیت جواد نکونام به گل نمی رسید و فوتبال روی خوشش را به ما نشان نمی داد در همان شب فاصله فوتبال ایران و کره جنوبی بیشتر مشخص می شد.
اکنون بهتر نیست اکبر محمدی به این پرسش پاسخ دهد که پیروزی 6 بر صفر مقابل کویت را باید به حساب قدرت ایران گذاشت یا شکست مقابل کره جنوبی آن هم با نتیجه 4 بر یک را باید واقعیت این فوتبال دانست؟
راستی هر چه در مصاحبه های محمدی کنکاش کردیم جمله ای که در آن معذرت خواهی کرده باشد ندیدیم. شاید ما خیلی مغرور هستیم که منتظر چنین جمله ای از سرمربی جوانی هستیم که اولین بار او را در برنامه توپ طلایی به همراه کارشناس ثابت این برنامه فریدون معینی شناختیم.
راستی! آقای معینی شما که سال هاست ریاست کمیته جوانان را بر عهده دارید در امارات چه می کردید؟ آیا حضور شما تاثیری در این نتایج داشت؟ در بازی با کویت موثر بودید یا کره جنوبی؟
سخن اصلی با کفاشیان است. او که به نظر می رسد قدرت تصمیم گیری اش در ارکان مختلف را در بین کمیته های فدراسیون به گونه ای تقسیم کرده است که ظاهرا خودش دیگر اراده ای در آنها ندارد.
مدتهاست که در مورد عملکرد کمیته جوانان نقدها نوشته می شود اما شما چه کردید؟ حمایت حلقه گمشده این فوتبال است اما شما همان طور که در کمیته ملی المپیک بودید و پس از ناکامی هایی که در المپیک پکن برای ورزش ایران رخ داد از همه چیز حمایت کردید، این رویه غلط حمایت های بی موقع را در فوتبال ادامه دادید و امروز به جایی رسیده ایم که در کمیته فوتسال این عباس ترابیان است که فقط و فقط تصمیم می گیرد. اوست که وقتی می گوید شمس نباشد دیگر روی حرف او حرفی نمی آید.
مطمئن هستیم اگر هدایت تیم ملی نوجوانان را علی دوستی بر عهده نداشت و تجربه او را نداشتیم در همین تهران که میزبان مسابقات قهرمانی آسیا بودیم به جام جهانی هم نمی رسیدیم.
این است واقعیت فوتبال ما آقای کفاشیان.
فدراسیونی که همه نگرانی هایش را برای تیم ملی بزرگسالان برای رسیدن به جام جهانی گذاشته است همین سرنوشت را هم باید پیش روی خود ببیند.
اکنون همه آمال و آرزوهای ما می شود رسیدن به جام جهانی برزیل اما دریغ که تیم ملی هم چنگی به دل نمی زند.
البته همه ناکامی ها به این موارد خلاصه نمی شود. یک ماه دیگر قرار است سهمیه کشورها در لیگ قهرمانان آسیا مشخص شود و نگرانیم که نکند این شایعات کاهش سهمیه ایران واقعیت پیدا کند.
ما اکنون منتظر تصمیمات جدید فدراسیون هستیم. خود را برای ارتقا مربیانی که جز ناکامی تحفه ای برای این فوتبال نداشته اند آماده کردیم. آری ما یاد گرفته ایم از کسانی حمایت کنیم که در حرف قهرمانند اما در عمل ...