به گزارش مشرق ، اندیشکده استیمسون گزارشی را با عنوان: "اقدامات تبلیغاتی پنتاگون: تلقی و واقعیت دیپلماسی عمومی" به قلم راسل رامبا و متیو لیترمن در سپتامبر سال جاری (2012) منتشر کرد.
در این گزارش، احتمال تحتالشعاع قرار گرفتن سایر اقدامات ایالات متحده در زمینه دیپلماسی عمومی – از جمله اقدامات وزارت خارجه این کشور – به دلیل انجام فعالیتهای مشابه از سوی وزارت دفاع آمریکا مورد بررسی قرار گرفته است.
در این گزارش آمده است: عقاید تقریبا متضادی پیرامون دیپلماسی عمومی ایالات متحده و ارتباط وزارت دفاع با آن وجود دارد. برخی نگرانند که گسترش شدید تلاشهای وزارت دفاع، برای نفوذ در افکار عمومی در سطح جهان در زمینه جنگ علیه تروریسم، فعالیتهای مرتبط با دیپلماسی عمومی غیرنظامی را تحتالشعاع خود قرار دهد. در مقابل دیگران استدلال میکنند که این وزارت تنها میتواند با نفوذ هرچه بهتر در افکار عمومی، با تهدیداتی مانند تروریسم مقابله کند. ولی هر دو چشمانداز مزبور فاقد درکی تجربی و مبتنی بر مشاهده از فعالیتهای مشابه با دیپلماسی عمومی در پنتاگون هستند. در عوض، مباحثات فوق در تعریف اصطلاحات، استدلال پیرامون نقش صحیح وزارت خارجه و وزارت دفاع و مسئله بهترین راه نفوذ در مخاطبان خارجی متوقف شده است. چنین مباحثی بر اساس این فرض استوار است که فعالیتهای وزارت دفاع بسیار بیش از آن چیزی است که ما از آن آگاهیم و در این میان به بسیاری از ماموریتهای دفاعی و ارگانهای نظامی اشاره میکنند که احتمالا وظیفه هدایت فعالیتهای مشابه با دیپلماسی عمومی را برعهده دارند.
بنا به اعتقاد نگارندگان، تمامی این مباحث با تشریح دقیقتر آنچه وزارت دفاع آمریکا در زمینه دیپلماسی عمومی انجام میدهد، روشنتر خواهد شد. این گزارش نتیجه تحقیق هماهنگ در تشخیص و ارزیابی فعالیتهای مشابه با دیپلماسی عمومیِ وزارت دفاع ایالات متحده است.
به باور کارشناسان استیمسون، علیرغم تلاشها و لفاظیهای
فراوان، فعالیتهای مرتبط با دیپلماسی عمومی در پنتاگون به هیچوجه نهادینه نشده
است. البته عدم نهادینه ساختن کامل برنامهها در وزارت دفاع این کشور تنها به آن
دسته از برنامههایی اشاره دارد که تقریبا مشابه با فعالیتهای غیرنظامی در زمینه
دیپلماسی عمومی است. در این زمینه، فرماندهی عملیات ویژه و فرماندهیهای رزمیِ
جغرافیایی، تارنماهای رسانهای را - با هدف ارتباط با مخاطبان منطقهای - راهاندازی و همچنین گروههای کوچکی را برای نفوذ در افکار
عمومی به سفارتخانههای ایالات متحده در سرتاسر جهان اعزام کردهاند. به این
اقدامات در کنار پخش برنامههای بینالمللی ایالات متحده و فعالیتهای دیپلماسی
عمومی وزارت خارجه آمریکا، به تنهایی وزارت دفاع این کشور را به یکی از بازیگران
اصلی در زمینه دیپلماسی عمومی آن بدل ساخته است. به عقیده نویسندگان گزارش، روند
مزبور همچنان ادامه خواهد داشت: چرا که وزارت دفاع آمریکا متشکل از سازمانهایی
مجزا است که به محرکهای مختلفی پاسخ میدهند. خدمات ارتش، بخش اصلی وزارت دفاع
است و از آشفته شدن وظایف مشخص خود به واسطه مسئولیتهای مبهمی چون دیپلماسی عمومی
بیزار است؛ ولی فرماندهیهای رزمی که تاکنون مسئولیتهای نامشخصی داشتهاند، از
چنین وظایفی استقبال کردهاند.
در بخش اول این گزارش، محتوای نگرانیها درباره نظامی ساختن دیپلماسی عمومی بررسی شده و سپس ضمن دستهبندی فعالیتهای وزارت دفاع که مشابه با دیپلماسی عمومی است، آنها را مورد ارزیابی قرار میدهد. با آگاهی از این نتایج، در بخش دوم، چگونگی ناتوانی در نهادینه ساختن این اقدامات در خدمات ارتش آمریکا و در عین حال تحکیم این برنامه در فرماندهی عملیات ویژه و فرماندهیهای رزمی وزارت دفاع ایالات متحده تشریح میشود. در آخرِ گزارش نیز توضیحی برای این پیامدهای ظاهرا متناقض ارائه میشود. البته به باور مولفان، بررسی برنامههای پنتاگون در زمینه دیپلماسی عمومی، درکی ارزشمند از چگونگی اجرای سیاست خارجی آمریکا ارائه میکند.
در پایان، نویسندگان گزارش حاضر نتیجهگیری میکنند:
· اکثر فعالیتهای وزارت دفاع آمریکا ( مانند عملیات اطلاعاتی، روابط عمومی، ایجاد ظرفیت مشارکت و عملیاتِ پشتیبانی از اطلاعاتِ نظامی و تاکتیکی ) با مبحث دیپلماسی عمومی تداخل دارد. ایجاد تمایز میان موارد فوق و دیپلماسی عمومی از سوی نویسندگان گزارش پیشنهاد شده است.
· علاوه بر این، وزارت دفاع آمریکا آنچنان که در دهه اول قرن بیست و یکم قصد داشت، فعالیتهای مشابه با دیپلماسی عمومی را به خوبی نهادینه و تثبیت نکرده است. نهادینه کردن، به حرکت درآوردن افراد یا منابع است که چنین چیزی در پنتاگون اتفاق نیفتاده است.
· با این وجود، فرماندهی عملیات ویژه و فرماندهیهای جغرافیای رزمی، به برنامهای تقریبا مشخص و پایدار دست یافتهاند که بسیار به فعالیتهای دیپلماسی عمومی شبیه است. این برنامه شامل طرحهای ابتکاری "مجله و تارنمای فرا منطقهای" (TRWI and TRMI) است و بدان عملیات "VOICE” اطلاق میشود.
· برنامه مجله و تارنمای منطقهای و عملیات VOICE بخشی از بودجه 225 میلیون دلاری است که شامل هزینههای جنگی در سال مالی 2012 میشود. این مبلغ تقریبا نصف مبلغی است که وزارت خارجه آمریکا برای دیپلماسی عمومیِ مبتنی بر اطلاعات هزینه کرده و یک سوم بودجه شورای پخش برنامههای رادیو تلویزیونی است.
· ارگانها، انگیزهها و وظایف سازمانهای نظامی مختلف، دلیل اصلی تضاد حاضر بینِ وجودِ برنامههایِ جدی از یک سو و عدم نهادینه شدن بیشتر این برنامهها از سوی دیگر در وزارت دفاع آمریکا است. خدمات ارتش پنتاگون برای جلوگیری از تضعیف وظایف طولانی مدت خود، همچنان در برابر نهادینه ساختن فعالیتهای مشابه با دیپلماسی عمومی مقاومت میکند، ولی فرماندهیهای رزمی و به ویژه فرماندهیهای عملیات ویژه، در پاسخ به نقش در حال تغییر خود در اجرای سیاست خارجی ایالات متحده، از این فعالیتها استقبال کردهاند.
· دیپلماسی عمومی، نمونهای سودمند از چگونگی واکنش سازمانهای مختلف به محرکهای گوناگون و در نهایت تاثیر آن بر چگونگی اجرای سیاست خارجی آمریکا ارائه میدهد. تنها با درک این سازمانها و انگیزههای آنها میتوان نقش آتی وزارت دفاع ایالات متحده در اجرای سیاست خارجی این کشور را پیشبینی کرد.
برای مطالعه این گزارش به زبان اصلی اینجا کلیک کنید.