گروه بین الملل مشرق-- انتظاراتی که از اولین سال حکومت رهبر جوان کره شمالی مبنی بر فاصله گرفتن از سیاستهای تندروانه پدرش کیم جونگ ایل می رفت دیگر نقش بر آب شده اند. کیم جونگ اون رهبر 29 ساله کره شمالی تا به امروز ثابت کرده است که پسری وفادار است و درست پا در جای پای پدر می گذارد و رویاهای پدر را رنگ تحقق می بخشد.
کره شمالی دو هفته پيش در میان بهت جامع جهانی برای سومین بار دست به آزمایشي هستهای زد. این آزمایش شامل هفت تن مواد منفجره بوده، که بزرگی آن حدود یک سوم انفجار هیروشیما بوده که این خود نیز برای اولین بار رخ داده است.
در این گزارش سناریوهای پشت پرده این اقدام عجیب مقامات کره شمالی بررسی شده است.
تاثیر تحریم ها در اقدام نامتعارف کره شمالی
آمریکا و مقامات غربی با اعمال سخت ترین تحریم ها نه تنها نتوانستند حتی یک قدم کره شمالی را از اقدام هسته ای خود عقب بنشانند، بلکه بر سرعت اجرای آن نیز افزودند.
آزمايش هستهاي كره شمالي در شرايطي صورت گرفت كه هنوز مدت زيادي از اعمال تحريمهاي جديد غرب عليه اين كشور نميگذرد. آمريكاييها بر اين ادعا بودهاند كه با اين تحريمها ميتوانند پيونگ يانگ را به پذيرش خواستههاي خود وادار سازند.
"کشوری که متخصص دور زدن تحریمهاست" این تیتر خبرگزاری رویترز پس از سومین آزمایش هسته ای کره شمالی بود.
رویترز نوشت: کره شمالی، که از دهه 1950 تحت تحریم آمریکا قرار دارد و بعد از نخستین آزمایش هستهای در سال 2006 نیز از طرف سازمان ملل تحریم شد، ترکیبی از تکنیکهای مختلف را در سیستم مالی بینالمللی به کار میبرد و در حال حاضر یک متخصص در دور زدن تحریمهاست.
حال آیا با توجه به نتيجهبخش نبودن سياست تحريم در قبال کره شمالي، غرب باز هم بر اين سياست پافشاری خواهد کرد؟
بازي چین با آمریکا در زمین کره شمالی
پس از سومین آزمایش هستهای کره شمالی اغلب کشورها دنیا واکنش تندی نسبت به این اقدام کره شمالی اتخاذ کردند.
در این بین چین نیز مستثنی نبوده و در این اقدام هستهای خواستار خونسردی رقبای بین المللی شد. اما آنچه حائز اهمیت است این است که چین و همچنین روسیه، دو رقیب بزرگ آمریکا از صدور قطعنامه شدید علیه کره شمالی خودداری کرده و با وجود تمام فشارهایی که آمریکا بر آنان آورده تنها راضی به صدور "بیانیه" شدند. اين در حالي است که فشار غرب براي صدور قطعنامه همچنان ادامه دارد.
این رفتار چینیها بیش از پیش، روابط واشنگتن ـ پکن را خدشهدار کرده تا جایی که اندیشکده بروگینگز در مطلبی به بررسی سرد شدن رابطه آمریکا و چین پرداخته و در تیتر خود نوشت: چگونه ادبیات چین در برابر آمریکا سخت میشود؟
از زمان پايان جنگ سرد، چين تنها کشور حامي کره شمالي بوده و کمک هاي اقتصادي و تجاري و سرمايه گذاري و چتر حمايتي خود را در اختيار اين کشور قرار داده است. چين نيز به نوبه خود از اين وابستگي کره شمالي به خود سود برده است. تلقي جهاني از کره شمالي به عنوان يک کشور ستيزه جو در گذشته اين فرصت را به چين داده است تا خود را به عنوان ميانجي عرضه کند و کره شمالي را به ميز مذاکره بياورد و از تنش هاي منطقه اي بکاهد.
کارشناسان بر این باورند پکن گاهي از اقدامات پيونگ يانگ براي منحرف کردن توجهات منطقه اي از گسترش بلندپروازي هاي خود چين استفاده کرده است. چين با اين کار توانسته است توجه و منابع آمريکا، ژاپن و کره جنوبي را به جاي اينکه بر چين متمرکز شوند بر کشور کوچک کره شمالي متمرکز کند. با اين حال، منافع متقابل در روابط چين و کره شمالي اين سؤال را پيش ميآورد که چين تا چه حد بر کره شمالي نفوذ و کنترل دارد و آيا تمايلي براي استفاده از اهرم نفوذ خود دارد يا خير.
پس از آنکه چینی ها توانستند خود را در زیر چتر اقدامات کره شمالی پنهان کنند فرصت خوبی بدست آوردند تا خود را به عنوان قدرت اول جهان مطرح و آمریکا را با رقیبی قدرتمند روبرو کنند.
این ماجرا از جلسه سالیانه کنگره ملی خلق چین شدت بیشتری گرفت. این کنگره که به عنوان یکی از مهمترین جلسات جمهوری چین محسوب می شود هر ساله در این کشور برگزار می گردد.
در آخرین جلسه این کنگره، افرادي که در قبال سياستهاي آمریکایی موضع داشتند توانستند رأی بیشتری بیاورند و کنگره به دست افرادي افتاد که تا حدودي با مواضع آمریکایی سر ناسازگاري دارند.
پس از این اتفاق جنگ مخفی آمریکا و چین بیشتر به چشم آمد و اختلافات آنان در زمینه های مختلف آشکار شد.
برخی موارد اختلافات اخیر چین و آمریکا
اختلاف بر سر فروش تسلیحات نظامی آمریکایی به تایوان
اختلاف آمریکا و چین بر سر تفسیر قطعنامه شورای امنیت علیه پیونگ یانگ
اصرار جدی آمریکا برای فشار ژئوپلیتیکی در حاشیه نزدیک چین
اعتراض آمریکا به اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریم های نظامی پکن در سال 2004
اختلاف آمریکا و پکن بر سر اراضی ژاپن
تصویب مصوبه افزایش تعرفه کالاهای وارداتی از چین در کنگره آمریکا و خشم مقامات چینی
به اعتقاد برخی کارشناسان، واکنش و مواضع چین در مقابل امریکا، یادآور مواضع امریکا و اتحاد جماهیر شوروی، در دوران جنگ سرد است، هر چند وابستگی متقابل اقتصاد چین و امریکا به یکدیگر، ایجاد وضعیتی همانند دوران جنگ سرد را تقریبا غیر ممکن کرده است. اما این پرسش مطرح است که اختلافات رو به اوج امریکا و چین سرانجام به کجا ختم می شود؟
آیا آمریکا مشروعیت داوری دارد؟
هنگامی که رهبر کره شمالی هدف از آزمایش هسته ای خود را اقدامات آمریکا بیان کرد آمریکایی ها را بیش از پیش بر آن داشت که مواضع سختگیرانه تری علیه کره شمالی اتخاذ کنند.
پس از آنکه کیم جونگ اون رهبر جوان کره شمالی در اقدامی ناگهانی برنامه هستهای کره شمالی را به حالت تعلیق در آورد. رنگ و بوی بیانیه کره شمالی حاکی از آن بود که این کشور به آزمایشهای هستهای و موشکی خود نیز مهر تعلیق کوبیده است. همین اتفاق بود که موجب شد برخی او را فردی طرفدار اصلاح معرفی کنند که نخستین چرخش در سیاست خارجی این کشور را رقم زده است.
اما واقعیت ماجرا این بود که توافق میان کره شمالی و آمریکا یک ماه قبل از فوت کیم جونگ ایل صورت گرفته بود و قرار بر این بود که پیونگ یانگ فعالیت هستهای و آزمایش موشکی خود را در ازای دریافت حدود 200 میلیون دلار کمکهای غذایی معلق کند. اما این بار نیز تعلل آمریکا در عمل به وعدهاش که ارسال مواد غذایی به کره شمالی بود، موجب لغو این توافق شد و کره فعالیتهای هستهای و موشکی خود را از سر گرفت.
البته این نخستین باری نیست که کره شمالی به خاطر خلف وعدههای آمریکا تعهد خود برای تعلیق فعالیتهای هستهای و آزمایشهای موشکی را زیر پا گذاشته است. پیش از این نیز پیونگ یانگ در فوریه سال 2006 با توقف فعالیتهای هستهای خود در برابر دریافت کمکهای خارجی موافقت کرد اما بار دیگر در سال 2008 میلادی در اعتراض به خودداری آمریکا در مورد حذف فوری نام کره شمالی از فهرست کشورهای حامی تروریست، برنامه برچیدن تأسیسات اتمی خود را به حال تعلیق در آورد.
نکته جالب آنجاست آمریکا دقیقاً کره شمالی را به قانونی محکوم می کند که خود به آن وفادار نبوده و آن را تائید نکره است.
بر اساس اطلاعات سایت پیمان منع جامع آزمایش های هسته ای (www.CTBTO.org )، آمریکا در سال 1996 ميلادي، امضاي اوليه خود را پاي این پیمان گذاشت ولی هرگز آن را تصویب نکرده است.
اکنون جامعه جهاني از آمريکا ميپرسد چطور کشوري که خود، از امضاي اين پيمان خودداري کرده و تنها کشوري است که از سلاح هستهاي عليه کشور ديگري استفاده کرده و نهتنها هزاران نفر را با مهيبترين انفجارها از بين برده است بلکه از کاستن از حجم ذخاير کلاهکهاي اتمي خود ابا ميکند، مشروعیت داوری در قبال آزمايش هستهاي در کشوري ديگر را دارد؟ پرسشي که هيچ يک از مقامات آمريکايي تا کنون هيچ پاسخي براي آن نيافتهاند.
کره شمالی دو هفته پيش در میان بهت جامع جهانی برای سومین بار دست به آزمایشي هستهای زد. این آزمایش شامل هفت تن مواد منفجره بوده، که بزرگی آن حدود یک سوم انفجار هیروشیما بوده که این خود نیز برای اولین بار رخ داده است.
در این گزارش سناریوهای پشت پرده این اقدام عجیب مقامات کره شمالی بررسی شده است.
تاثیر تحریم ها در اقدام نامتعارف کره شمالی
آمریکا و مقامات غربی با اعمال سخت ترین تحریم ها نه تنها نتوانستند حتی یک قدم کره شمالی را از اقدام هسته ای خود عقب بنشانند، بلکه بر سرعت اجرای آن نیز افزودند.
آزمايش هستهاي كره شمالي در شرايطي صورت گرفت كه هنوز مدت زيادي از اعمال تحريمهاي جديد غرب عليه اين كشور نميگذرد. آمريكاييها بر اين ادعا بودهاند كه با اين تحريمها ميتوانند پيونگ يانگ را به پذيرش خواستههاي خود وادار سازند.
"کشوری که متخصص دور زدن تحریمهاست" این تیتر خبرگزاری رویترز پس از سومین آزمایش هسته ای کره شمالی بود.
رویترز نوشت: کره شمالی، که از دهه 1950 تحت تحریم آمریکا قرار دارد و بعد از نخستین آزمایش هستهای در سال 2006 نیز از طرف سازمان ملل تحریم شد، ترکیبی از تکنیکهای مختلف را در سیستم مالی بینالمللی به کار میبرد و در حال حاضر یک متخصص در دور زدن تحریمهاست.
حال آیا با توجه به نتيجهبخش نبودن سياست تحريم در قبال کره شمالي، غرب باز هم بر اين سياست پافشاری خواهد کرد؟
بازي چین با آمریکا در زمین کره شمالی
پس از سومین آزمایش هستهای کره شمالی اغلب کشورها دنیا واکنش تندی نسبت به این اقدام کره شمالی اتخاذ کردند.
در این بین چین نیز مستثنی نبوده و در این اقدام هستهای خواستار خونسردی رقبای بین المللی شد. اما آنچه حائز اهمیت است این است که چین و همچنین روسیه، دو رقیب بزرگ آمریکا از صدور قطعنامه شدید علیه کره شمالی خودداری کرده و با وجود تمام فشارهایی که آمریکا بر آنان آورده تنها راضی به صدور "بیانیه" شدند. اين در حالي است که فشار غرب براي صدور قطعنامه همچنان ادامه دارد.
این رفتار چینیها بیش از پیش، روابط واشنگتن ـ پکن را خدشهدار کرده تا جایی که اندیشکده بروگینگز در مطلبی به بررسی سرد شدن رابطه آمریکا و چین پرداخته و در تیتر خود نوشت: چگونه ادبیات چین در برابر آمریکا سخت میشود؟
از زمان پايان جنگ سرد، چين تنها کشور حامي کره شمالي بوده و کمک هاي اقتصادي و تجاري و سرمايه گذاري و چتر حمايتي خود را در اختيار اين کشور قرار داده است. چين نيز به نوبه خود از اين وابستگي کره شمالي به خود سود برده است. تلقي جهاني از کره شمالي به عنوان يک کشور ستيزه جو در گذشته اين فرصت را به چين داده است تا خود را به عنوان ميانجي عرضه کند و کره شمالي را به ميز مذاکره بياورد و از تنش هاي منطقه اي بکاهد.
کارشناسان بر این باورند پکن گاهي از اقدامات پيونگ يانگ براي منحرف کردن توجهات منطقه اي از گسترش بلندپروازي هاي خود چين استفاده کرده است. چين با اين کار توانسته است توجه و منابع آمريکا، ژاپن و کره جنوبي را به جاي اينکه بر چين متمرکز شوند بر کشور کوچک کره شمالي متمرکز کند. با اين حال، منافع متقابل در روابط چين و کره شمالي اين سؤال را پيش ميآورد که چين تا چه حد بر کره شمالي نفوذ و کنترل دارد و آيا تمايلي براي استفاده از اهرم نفوذ خود دارد يا خير.
پس از آنکه چینی ها توانستند خود را در زیر چتر اقدامات کره شمالی پنهان کنند فرصت خوبی بدست آوردند تا خود را به عنوان قدرت اول جهان مطرح و آمریکا را با رقیبی قدرتمند روبرو کنند.
این ماجرا از جلسه سالیانه کنگره ملی خلق چین شدت بیشتری گرفت. این کنگره که به عنوان یکی از مهمترین جلسات جمهوری چین محسوب می شود هر ساله در این کشور برگزار می گردد.
در آخرین جلسه این کنگره، افرادي که در قبال سياستهاي آمریکایی موضع داشتند توانستند رأی بیشتری بیاورند و کنگره به دست افرادي افتاد که تا حدودي با مواضع آمریکایی سر ناسازگاري دارند.
پس از این اتفاق جنگ مخفی آمریکا و چین بیشتر به چشم آمد و اختلافات آنان در زمینه های مختلف آشکار شد.
برخی موارد اختلافات اخیر چین و آمریکا
اختلاف بر سر فروش تسلیحات نظامی آمریکایی به تایوان
اختلاف آمریکا و چین بر سر تفسیر قطعنامه شورای امنیت علیه پیونگ یانگ
اصرار جدی آمریکا برای فشار ژئوپلیتیکی در حاشیه نزدیک چین
اعتراض آمریکا به اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریم های نظامی پکن در سال 2004
اختلاف آمریکا و پکن بر سر اراضی ژاپن
تصویب مصوبه افزایش تعرفه کالاهای وارداتی از چین در کنگره آمریکا و خشم مقامات چینی
به اعتقاد برخی کارشناسان، واکنش و مواضع چین در مقابل امریکا، یادآور مواضع امریکا و اتحاد جماهیر شوروی، در دوران جنگ سرد است، هر چند وابستگی متقابل اقتصاد چین و امریکا به یکدیگر، ایجاد وضعیتی همانند دوران جنگ سرد را تقریبا غیر ممکن کرده است. اما این پرسش مطرح است که اختلافات رو به اوج امریکا و چین سرانجام به کجا ختم می شود؟
آیا آمریکا مشروعیت داوری دارد؟
هنگامی که رهبر کره شمالی هدف از آزمایش هسته ای خود را اقدامات آمریکا بیان کرد آمریکایی ها را بیش از پیش بر آن داشت که مواضع سختگیرانه تری علیه کره شمالی اتخاذ کنند.
پس از آنکه کیم جونگ اون رهبر جوان کره شمالی در اقدامی ناگهانی برنامه هستهای کره شمالی را به حالت تعلیق در آورد. رنگ و بوی بیانیه کره شمالی حاکی از آن بود که این کشور به آزمایشهای هستهای و موشکی خود نیز مهر تعلیق کوبیده است. همین اتفاق بود که موجب شد برخی او را فردی طرفدار اصلاح معرفی کنند که نخستین چرخش در سیاست خارجی این کشور را رقم زده است.
اما واقعیت ماجرا این بود که توافق میان کره شمالی و آمریکا یک ماه قبل از فوت کیم جونگ ایل صورت گرفته بود و قرار بر این بود که پیونگ یانگ فعالیت هستهای و آزمایش موشکی خود را در ازای دریافت حدود 200 میلیون دلار کمکهای غذایی معلق کند. اما این بار نیز تعلل آمریکا در عمل به وعدهاش که ارسال مواد غذایی به کره شمالی بود، موجب لغو این توافق شد و کره فعالیتهای هستهای و موشکی خود را از سر گرفت.
البته این نخستین باری نیست که کره شمالی به خاطر خلف وعدههای آمریکا تعهد خود برای تعلیق فعالیتهای هستهای و آزمایشهای موشکی را زیر پا گذاشته است. پیش از این نیز پیونگ یانگ در فوریه سال 2006 با توقف فعالیتهای هستهای خود در برابر دریافت کمکهای خارجی موافقت کرد اما بار دیگر در سال 2008 میلادی در اعتراض به خودداری آمریکا در مورد حذف فوری نام کره شمالی از فهرست کشورهای حامی تروریست، برنامه برچیدن تأسیسات اتمی خود را به حال تعلیق در آورد.
نکته جالب آنجاست آمریکا دقیقاً کره شمالی را به قانونی محکوم می کند که خود به آن وفادار نبوده و آن را تائید نکره است.
بر اساس اطلاعات سایت پیمان منع جامع آزمایش های هسته ای (www.CTBTO.org )، آمریکا در سال 1996 ميلادي، امضاي اوليه خود را پاي این پیمان گذاشت ولی هرگز آن را تصویب نکرده است.
اکنون جامعه جهاني از آمريکا ميپرسد چطور کشوري که خود، از امضاي اين پيمان خودداري کرده و تنها کشوري است که از سلاح هستهاي عليه کشور ديگري استفاده کرده و نهتنها هزاران نفر را با مهيبترين انفجارها از بين برده است بلکه از کاستن از حجم ذخاير کلاهکهاي اتمي خود ابا ميکند، مشروعیت داوری در قبال آزمايش هستهاي در کشوري ديگر را دارد؟ پرسشي که هيچ يک از مقامات آمريکايي تا کنون هيچ پاسخي براي آن نيافتهاند.