به گزارش مشرق به نقل از خراسان، عصر چهارم دي سال ۸۴ پدر و مادر دختري ۱۶ساله به نام فتانه نزد ماموران پليس رباط کريم رفتند و اعلام کردند دخترشان ناپديد شده است. با گذشت ساعتي از اعلام مفقودي دختر نوجوان، کارگران کارخانه پتروشيمي دختري را ديدند که آتش گرفته است و براي نجات خود در بيابان مي دود.

آتش هر لحظه بخش هاي بيشتري از بدن دختر نوجوان را فرا مي گرفت.کارگران کارخانه با ديدن اين صحنه به کمک او شتافتند و با استفاده از پتو آتش را خاموش و دختر نگون بخت را به بيمارستان منتقل کردند. ساعتي بعد خانواده فتانه از حادثه تلخي که برايش رخ داده بود با خبر و در بيمارستان حاضر شدند.

دختر نوجوان درحالي که به سختي صحبت مي کرد درباره علت سوختنش به پليس گفت: وقتي مي خواستم از مدرسه به خانه برگردم سوار يک خودروي پيکان بژ رنگ شدم. در بين راه فهميدم ۳سرنشين خودرو مي خواهند من را بدزدند. به همين دليل در برابرشان مقاومت کردم. آن زمان به منطقه اي بياباني رسيده بوديم که ناگهان خودرو متوقف شد و آنها من را از خودرو بيرون انداختند. ناگهان يکي ازآنها به طرفم آمد و مقداري بنزين رويم ريخت و کبريت کشيد. در يک لحظه آتش به جانم افتاد و من شروع به دويدن کردم و ديگر چيزي متوجه نشدم. جراحات شديد فتانه به گونه اي بود که او يک روز بعد به دليل سوختگي شديد جان باخت.

با مرگ دختر نوجوان تحقيقات براي شناسايي عاملان قتل او آغاز شد. در اين ميان فاش شد از مدت ها قبل پسر جواني از فتانه خواستگاري کرده اما با پاسخ منفي خانواده او روبه رو شده بود. مادر مقتول در اين باره گفت: پسر جوان مي گفت به دخترم علاقه دارد اما وقتي از ما جواب رد شنيد تهديد کرد من يا دخترم را به آتش مي کشد. اين اظهارات نخستين سرنخ ها را در اختيار کارآگاهان جنايي گذاشت و چند روز بعد ۳ متهم شناسايي و دستگير شدند. متهمان دست داشتن در مرگ فتانه را انکار کردند و گفتند در اين ماجرا نقشي ندارند. با اين حال پرونده با دستور قاضي شعبه ۱۰۴ دادگاه بخش گلستان تکميل و به دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. قرار است به زودي قضات شعبه ۷۴ به اين پرونده رسيدگي کنند.