به گزارش مشرق به نقل از تسنیم، هوگو چاوز فریاس، سومین فرزند از 7 فرزند "هوگو د لوس ریز چاوز” و "النا فریاز” بود. وی در 28 جولای سال 1954 در سابانتا دهکدهای کوچک در ونزوئلا در خانوادهای فرهنگی دیده بر جهان گشود. والدین وی او را به مادربزرگش سپردند تا تربیت او را بر عهده بگیرد.
هوگو دوره دبستان خود را در همان دهکده کوچک به پایان رساند . او در دانشگاه در رشته علوم تجربی فارغ التحصیل شد.
وی علاقهٔ وافری به بیس بال داشت. مسائل مذهبی نیز بخشی از علاقههای وی را تشکیل می دادند. وی همچنین چندین نمایشنامه تئاتر نگاشته است. با وجود تمام علاقهاش به ادبیات و هنر در عنفوان جوانی به مسائل سیاسی و نظامی علاقه مند شد.
وی در دوران خدمت سربازی اش (1982) جنبش انقلاب بولیواری را تاسیس کرد.
تحصیلات خود را در رشتهٔ نظامی زیر شاخهٔ مهندسی نیروهای زمینی به پایان رساند. بیشتر فعالیت های خود را در رابطه با عملیات های زمینی انجام می داد.
وی دو مرتبه ازدواج کرد که هر دو ازدواج به طلاق منجر شد. حاصل ازدواج اولش 3 فرزند بود و در حوالی سال1992 بار دیگر با مادر چهارمین فرزندش ازدواج کرد، این ازدواج نیز چندان دوام نیاورد و آن ها در سال 2003 از یکدیگر جدا شدند.
کشتار و سرکوب خونین معترضین به وضعیت اقتصادی ونزوئلا در فوریهٔ 1998، به عنوان سر آغازی برای ورود ونزوئلا به تاریخ مدرن محسوب می شود. در تظاهرات معروف به"کازاکزو" مردم به نشانه اعتراض به پیروی بی چون و چرای دولتمردان کشور از سیاستهای دیکته شده توسط ایالت متحده، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی تظاهراتی گسترده برگزار کردند.
* اولین اقدام به کودتا
هوگو چاوز پس از مشاهدهٔ چنین اتفاقاتی، در سال 1992 سودای تغییر اساسی در ساختار دولت را در سر پروراند. به همین منظور کودتایی علیه دولت وقت، به سرکردگی "کارلوس اندرس پرس" طراحی کرد اما این اقدام بی فرجام ماند و چاوز روانه زندان شد.
اقدام وی همچون تلنگری برای هوشیاری مردم ونزوئلا به منظور اندیشیدن به اصلاحات محسوب شد. مردم ونزوئلا سودای تغییرات ریشهای را در سر می پروراندند تا اینکه در سال 1998 چاوز را به عنوان رئیس جمهورشان انتخاب کردند. وی با حمایت جنبش "پنجمین جمهوری"عنوان ریاست جمهوری را بدست آورد.
چاوز از طریق این جنبش به دنبال انسجام بخشیدن به انقلاب بولیواری با نظریات جدید سوسیالیستی قرن 21 بود. این جنبش بعدها "حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا" نامیده شد.
چاوز که از همان دوران خدمت در ارتش سیاست ضّد امپریالیستی را پیشه کرده بود به محض بر عهده گرفتن منصب ریاست جمهوری با به اجرا در آوردن رویاهای دوران خدمت، دست دوستی و یاری به سوی کشورهایی همچون ایران، کوبا، برزیل، آرژانتین، بولیوی، اکوادور و نیکاراگوئه دراز کرد.
وی در ژانویهٔ ساله 1999 در مراسم تحلیف برای ساختن کشور به سبکی جدید سوگند یاد کرد. وی در آغاز کار به صورت جدی سیاستهای خارجه ونزوئلا را دچار تحولات عظیمی کرد.
پیشتر این کشور به عنوان متحد پرو پا قرص ایالات متحده شناخته میشد. حال با به قدرت رسیدن هوگو چاوز این کشور با رویکردی متفاوت با آمریکا مواجه شد و سیاستهای ضد امپریالیستی اتخاذ کرد.
وی با ایجاد اصلاحات گسترده در بخش نفتی این کشور، موجب مستحکم تر شدن جایگاه این کشور در سازمانهای مهم جهانی همچون اوپک شد.
وی همچون دورهٔ خدمت سربازی که سودای تغییرات اساسی را در سر می پروراند، برای تاسیس سازمانهای منطقهای همچون آلبا و اوناسورا از هیچ گونه تلاشی فروگذار نکرد.
وی در تمام دوران قدرتش تلاشهای جدی برای کاهش وابستگی اقتصادی و سیاسی به آمریکا را به کار گرفت. وی به منظور دستیابی به هدفش که عدم وابستگی به آمریکا بود، سعی کرد تا روابطش را با کشورهای بلوک شرق سابق مثل روسیه، بلاروس، اکراین و همچنین دیگر کشورهای ضد امپریالیستی مانند چین، ایران، لیبی و روسیه افزایش دهد.
وی در تمام دوران قدرتش تغییرات اساسی در سیاستهای داخلی کشور نیز به وجود آورد. در اولین سال به روی کار آمدنش موفق شد با انجام رفراندومی قانون اساسی کشور را تغییر دهد. در این راستا تغییرات اساسی در بخش صنعت نفت به وجود آورد و نفت این کشور را ملی کرد و دست سرمایه داران در این بخش را کوتاه کرد.
این تغییرات به مذاق سرمایه داران و برخی از گروههای سیاسی، اجتماعی و مذهبی خوش نیامد و در سال 2002 کودتایی ضّد چاوز صورت گرفت. ارتش آمریکا این کودتا را پایه گذاری کرده بود. اما حمایت مردم از چاوز منجر به نافرجام ماندن این کودتا شد و چاوز به قدرت بازگشت.
در سال 2006 اپوزیسیون چاوز جبهه "وحدت ملی " را ایجاد کرد. با این اقدام سعی در متحد کردن مخالفین وی داشتند. اما چاوز با کسب 62،84%در مقابل 36،90% توانست پیروز میدان انتخابات شود.
یکی از اصلاحات پیشنهاد شده از جانب چاوز اجازه شرکت دوباره در انتخابات ریاست جمهوری بود.
* چاوز و ارتباط با ایران
چاوز در این دوره به استحکام بخشیدن روابط خود با دیگر کشورها پرداخت. ایران یکی از آن کشورها بود. وی از روابط گرمی با محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران برخوردار بود. هر دو رئیس جمهور در مخالفت با امپریالیسم کاملا اتفاق نظر داشتند.
چاوز روابط دولتش با دولت ایران را بالاخص در زمینههای تولید انرژی، و همکاریهای اقتصادی و صنعتی توسعه داد و چندین مرتبه از ایران بازدید کرد. اولین سفر او در سال 2001 بود که اظهار کرد به ایران آمدهاست تا "مسیر صلح، عدالت، ثبات، و پیشرفت را برای قرن 21 آماده کند. "محمد خاتمی" نیز سه بار به ونزوئلا سفر کرد. رابطهٔ چاوز با ایران و حمایتش از برنامه هستهای کشورمان موجبات ناراحتی و نارضایتی دولت ایالات متحده را فراهم آورد.
در 28 ژاوئیه، روز تولد چاوز، محمود احمدینژاد نشان عالی درجه یک جمهوری اسلامی ایران را "به پاس قدرشناسی از چاوز برای اتخاذ مواضع تحسین برانگیز علیه نظام سلطه"به او اعطا کرد. چاوز در دانشگاه تهران متعهد شد که ونزوئلا "همواره و تحت هر شرایطی در کنار ایران خواهد ماند" و افزود "ما همیشه در کنار شما و ایران هستیم. مادامی که متحد بمانیم قادر خواهیم بود تا امپریالیسم آمریکا را شکست بدهیم اما به محض جدایی، آنها ما را به حاشیه خواهند راند.
در زمان چاوز روابط تجاری ایران و ونزوئلا به طور پیوسته افزایش یافت و دو کشور فعالیتهای اقتصادی مشترکی را در بخشهای مختلفی از جمله انرژی، کشاورزی، ساخت مسکن، و زیرساختها آغاز کردند؛ تا دسامبر 2008، ارزش کل پروژههای اقتصادی که توسط کارخانههای ایرانی در ونزوئلا انجام گرفت به حدود 4 میلیارد دلار رسید.
سیاست ضّد سرمایه داری چاوز موجب افزایشها و متحد تر شدن مخالفان وی شد. این اتحاد منجر به شکل گیری"ائتلاف وحدت دموکراتیک” در سال 2008 شد. این حزب که متشکل از چندین حزب مختلف بود به منظور کاهش دادن قدرت و نفوذ چاوز در کشورهای مختلف پایه ریزی شد.
* آغاز دوره بیماری
سال 2011 به عنوان آغاز دورهٔ بیماری وی تلقی می شود. پزشکان تشخیص دادند که او به سرطان لگن خاصره دچارشده است. وی به منظور درمان به کوبا سفر کرد.
در بحبوحهٔ این بیماری وی مجبور بود خود را برای انتخابات 7 اکتبر 2007 آماده کند.
"ائتلاف وحدت دموکراتیک" نیز موفق شد برای انتخابات ریاست جمهوری 7 اکتبر، یک کاندیدا به نام "انریکه کاپریلس رادونسکی " را معرفی کند.
رقابت شدیدی میان این کاندیدا و چاوز به وجود آمد. نتیجهٔ زورآزمایی هر دو کاندیدا پیروزی چاوز بود و وی با کسب 54% آرا یا به تعبیری دیگر 8 میلیون و 100 هزار رای توانست بار دیگر رئیس جمهور ونزوئلا شود. در مقابل، دیگر نامزد انتخاباتی 45% آرا را کسب کرد. لازم به ذکر است که در این انتخابات که به گفته تمام ناظران بین المللی با حداقل تخلف انتخاباتی پیگیری شد ،18 میلیون نفر واجد شرایط رای دادن بودند.
10 ژوئن سال 2011 چاوز متوجه شد که به سرطان لگن خاصره مبتلاست. شایعات در رابطه با بیمار وی با سرعت نور در میان مردم و کشورها پراکنده شد. این شایعات ادامه داشت تا زمانی که وی در ناحیه پا احساس شدید درد پیدا کرد.
فرناندو سوتوس روخاس، یکی از نمایندگان مجلس برای نخستین بار به صورت رسمی سرطان چاوز را تایید کرد.
چاوز به منظور درمان به مدت یک ماه به کوبا سفر کرد. وی پس از سپری کردن این دوره می بایست جراحیهای دشوار و دورههای طاقت فرسای شیمی را پشت سر می گذاشت.
وی سه دوره از این شیمی درمانیها را در کوبا و یک بار در ونزوئلا پشت سر گذاشت.
وی در آخرین سفرش به کوبا در 2012 با مشکلات جدی روبرو شد. اخبارضد و نقیض در رابطه با سلامتی وی همگان را دچار سر در گمی کرد.
یکی از مهمترین جنجالها در رابطه با شرکت وی در مراسم تحلیف بود .
طبق قانون اساسی ونزوئلا رئیس جمهور منتخب می بایست در روز 10 ژانویه در مراسم تحلیف در مجمع ملی شرکت می کرد؛ در غیر اینصورت و در صورت غیبت بر اثر مشکلات جسمی یا روحی و یا مرگ رئیس جمهور منتخب، انتخابات باید مجددا برگزار می شد.
نیکلاس مادورو ، معاون چاوز در رابطه با ماده 233 قانون اساسی گفت:" این ماده در صورتی امکان اجرا شدن دارد که«مرگ، کنارهگیری یا جابجایی فرد منتخب از جانب دادگاه عالی کشور تایید شده باشد.»
شایعات در رابطه با جانشینی وی نیز بسیارزیاد شده بود.تا جایی که وزیر اطلاعات ونزوئلا در نشستی خبری از مادورو نسبت به تمایل وی برای رئیس جمهور شدن سوال کرده بود. وی نیز به صورت قاطعانه پاسخ داده بود«هرگز به مسئله فکر نکرده ام».
وی همچنین اعلام کرده بود که اگر ناتوانایی جسمی یا ذهنی از جانب گروه پزشکان تایید و به دیوان عالی کشور فرستاده شود، آن زمان می توانیم در این رابطه صحبت کرد؛ اما وی معتقد بود که هیچ یک از اتفاقات نیفتاده است.
مخالفین چاوز به کررات خواستار انتخابات مجدد شده بودند. "دیوسدادو کابلو"، رئیس مجمع ملی ونزوئلا نیز از خواسته مخالفان چاوز برای برگزاری مجدد انتخابات ظرف یک ماه پس از تاریخ مقرر خبر داده و گفته بود: «آنها کاملا در اشتباه هستند. این اتفاق هرگز نخواهد افتاد. چاوز رئیس جمهور باقی خواهد ماند، زیرا او در قلب مردم ونزوئلا جای دارد.»
مادورو نیز از به تعویق افتادن مراسم تحلیف خبر داده بود.
شایعات در رابطه با جانشینی وی نیز بسیارزیاد شده بود؛ تا جایی که وزیر اطلاعات ونزوئلا در نشستی خبری از مادورو نسبت به تمایل وی برای رئیس جمهور شدن، سوال کرده بود. وی نیز به صورت قاطعانه پاسخ داده بود" هرگز به مسئله فکر نکرده ام".
در همین میان که شهروندان ونزئلا و خانواده چاوز در اضطراب و نگرانی به سر میبردند، مقامات امریکایی سخن از برگزاری انتخابات مجدد در ونزوئلا به میان آوردند.
مقامات ونزوئلا نیز دخالت کاخ سفید در امور داخلی ونزوئلا را به شدت سرکوب کردند.
پس از آنکه چاوز پس از قریب به دو ماه ونیم به ونزوئلا بازگشت اخبار منتشر شده در رابطه با وضعیت تنفسی وی بسیار وخیم اعلام شده بود.
سرانجام هوگو چاوز، رهبر بولیواری و سوسیالیستی ونزوئلا 5 مارس و در سن 58 سالگی، در بیمارستان نظامی کاراکاس، پایتخت ونزوئلا دار فانی را وداع گفت.
رهبربولیواری ونزوئلا که در دوران زمامداری خود بر این کشور، هژمونی ایالات متحده در آمریکای لاتین را با چالشی جدی مواجه کرد، در سن پنجاه و هشت سالگی بر اثر ابتلا به سرطانی ناشناخته درگذشت.