به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:

روايت كرباسچي از فتنه گر بازداشتي حاكميت حق داشت برخورد كند

دبيركل كارگزاران، تندروها را باعث ضربه خوردن اصلاح طلبان و بدگمان شدن متدينين و حاكميت نسبت به اين جريان مي داند.
غلامحسين كرباسچي كه برخلاف تصميم حزب كارگزاران حاضر نشد از موسوي حمايت كند و به ستاد كروبي پيوست در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي اعتماد گفته است: ديروز يك جواني را ديدم كه معلوم بود جوان تند و احساسي بود كه در ستاد مهندس موسوي هم خيلي نقش فعالي داشت و بعدش هم زندان رفته بود و بعد هم حكم تعليق مفصلي گرفته بود.

 خيلي تصادفي هم او را ديدم و گپي زديم. ديدم خيلي جالب است كه او مي گويد چند نوع اصلاح طلبي داريم. اصلاح طلب منفعل، اصلاح طلب معتدل و اصلاح طلب تندرو و خيلي جالب بود كه اين جوان مي گفت به نظر من اصلاح طلب معتدل در حال حاضر مي تواند فعال باشد. يعني حتي بچه هاي تند افراطي هم به اين نتيجه رسيدند و اين مسئله را بايد به فال نيك گرفت.

خبرنگار اعتماد از كرباسچي مي پرسد «كليد واژه هايي نظير حاكميت دوگانه و نظير آن كه اصلاح طلبان به كار بردند اين تلقي را در نهادهاي حاكميتي ايجاد كرد كه آنها صراحتاً خواستار تغيير ساختاري هستند كه نظام بر پايه آن بنا شده است. اين مواضع باعث شد اعتماد بخش مهمي از نظام نسبت به آنها از بين برود.

اگر خود را جاي طرف مقابل بگذاريد حاضريد دوباره به اين جريان اعتماد كنيد؟» و كرباسچي گفت: من در زندان كه بودم با برخي از اين آقايان بوديم. دفترچه اي داشتم كه حرف هاي آنان را مي نوشتم و بسيار متأثر مي شدم بعداً كه آقاي خاتمي گفت هر 9 روز يك بحران درست كردند من دست نوشته اي كه در آن كلمات اين دوستان جناح چپ را نوشته بودم نگاه كردم.

 ديدم كه هر 9 روز خود اينها يك كلمه جديد در فرهنگ سياسي اختراع مي كردند كه الان همان كلمات عليه خودشان به كار گرفته مي شود يعني نوعي بدآموزي ماندگاري درست كردند كه هركس به قدرت رسيد از آن عليه منتقدين و مخالفانش استفاده كند. وقتي امثال آقاي گنجي كه هزينه هم دادند اصطلاحاتي نظيري عاليجناب سرخپوش و سياهپوش را باب كردند عليه شخصيت هايي تخريب صورت گرفت كه در زمان خود ما مجبور شدند به آن شخصيت ها برگردند. يعني جايي را خراب كردند كه روزي مي خواستند زير آن بنشينند.

وي مي افزايد: همين چندي قبل رفته بوديم بازديد آقاي زيدآبادي. اگر چه او عضو ادوار دفتر تحكيم وحدت است و همه او را به عنوان يك چهره افراطي مي شناسند اما من ايشان را جزو منطقي ترين و معتدل ترين آدم هاي كشور مي دانم. يك مطلب مهمي را ايشان مطرح كرد كه تفكر خيلي مهمي است اگر به آن توجه شود. آقاي زيدآبادي مي گفت كه من در دوره زندان مي نشستم و فكر مي كردم طرف مقابل ما اگر جاي ما بودند چگونه درباره ما فكر مي كردند.

 او مي گفت سوابق و شاكله فكري افراد را هم در نظر بگيريد. مثلاً روحاني اي كه همه چيزش از اسلام و روحانيت است و همه منطقش بايد با مباني ديني سازگار باشد و ايده حاكميت دين و قرآن را بايد در سطح جهان مدنظر داشته و دارد و به انقلابيوني مانند اقبال لاهوري، ابوالعلاي مودودي و سيدقطب مصر و عبده داشته است و همه اينها علاقه مند به اين مسئله بودند كه يك روزي حاكميت دين و قرآن را حكمفرما بكنند و حالا يك امكاني فراهم شده و اقتداري به وجود آمده است بايد در جهت اعتلاي حكومت دين حركت كند و در اين ميان اگر ببينند كه يك عده اي در حال ضربه زدن به اين دين هستند يا به نوعي در اين كار كه تبليغ حكومت ديني است مشكل تراشي و مشكل سازي مي كنند چه بايد بكنند؟ اين نگاه خيلي مهم است.

يادآور مي شود چند روز پيش نيز احمد پورنجاتي عضو فراكسيون مشاركت در مجلس ششم با انتقاد از تندروهاي عبداله نوري، به روزنامه بهار گفته بود: آقاي عبداله نوري زماني كه دفاعياتش را براي روزنامه خرداد مي نوشت به من گفت اين دفاعيات را بخوان، به آقاي نوري گفتم شما بايد الان تصميم بگيريد.

 اين چيزي كه نوشته ايد به عنوان دفاعيات براي روزنامه خرداد مفهومش اين است كه خداحافظ حاكميت و اگر يك مقدار بخواهيم بدبينانه تر برخورد كنيم خداحافظ انقلاب! تصميمات را بايد درست بگيريم نمي شود آن طوري تصميم بگيريم و قبلش در بازنگري قانون اساسي از ولايت مطلقه دفاع كنيم يا در دوره چهارم مجلس را برگزار كنيم بعدها گارد اصلاح طلبي ويژه بگيريم.

 من در دفتر رهبري بودم از آقاي نوري تجليل مي شد كه چه مرد مدبري است بعد يك دفعه آقاي نوري رسيده به اين جا. اين است كه ته ماجرا مردم مي گويند اين رفتارها اصالت ندارد و فقط براي رسيدن به قدرت است. مردم بايد دلشان پاك شود كه هدف كنش اصلاح طلبان كسب قدرت نيست.

اصغر زاده: نامزد اصلاح طلبان رأي نمي آورد

ابراهيم اصغرزاده معتقد است اصلاح طلبان در 8 سال گذشته دائماً نق زدند و مي دانند كه كانديداي آنها در انتخابات رأي نخواهد آورد.
وي در مصاحبه با روزنامه اجاره اي آرمان روابط عمومي، گفته است «خطاي محاسبه اصلاح طلبان همه چيز را در پايان دوره حاكميت 8 ساله آنها مورد تأثير قرار داد».

دبيركل سابق حزب همبستگي گفته است: در اثر كم دقتي و ندانم كاري شرايطي به وجود آمد كه در سال 84 كانديداي اصلاح طلبان كه مورد تأييد اكثر گروه هاي اصلاح طلب بود نفر پنجم شد.

وي درباره عملكرد 8 ساله گذشته اصلاح طلبان معتقد است: آنها دائم نق زدند. وقتشان به جاي سازمان دهي و بازسازي انديشه اصلاح طلبانه صرف گله گذاري هاي بيهوده شد. الان هم فكر مي كنم اگر در انتخابات سال 92 اسير، چه كنم، چه كنم بشويم فرصت را از دست خواهيم داد. در فضاي قطبي و راديكاليزه چيزي عايد ما و كشور نخواهد شد.

اصغرزاده تصريح كرد: اصلاح طلبان به خوبي دريافته اند كه به راحتي قادر به بسيج راي دهندگان و پيروزي آسان نخواهند شد. مي دانيم در انتخاباتي شركت نمي كنيم كه كانديداي ما راي بياورد و رئيس جمهور اصلاح طلب بر سر كار بيايد. شايد از فضاي انتخاباتي بتوانيم براي جبران مافات و بازسازي گفتماني خودمان و نيروهايمان استفاده كنيم.

آمريكا قادر نيست چالش جديد مقابل ايران ايجاد كند

«آمريكا در پرونده هسته اي ايران نمي خواهد به بن بست برسد».
روزنامه، الشرق الاوسط در اين باره نوشت: كنفرانس مطبوعاتي وزراي خارجه عربستان و آمريكا كه هفته گذشته در رياض برگزار شد، نكات عجيبي داشت. وزير خارجه عربستان بسيار روشن و واضح سخن گفت، در حالي كه همتاي آمريكايي اش- اگر نگوييم با ترديد زياد- بسيار پيچيده و مبهم حرف زد. فيصل گفت كه سياست مذاكره با ايران در مورد پرونده هسته اي باعث خواهد شد تا سرانجام ايراني ها به بمب اتمي دست پيدا كنند(!).

اين روزنامه سعودي مي افزايد: آمريكايي ها واقعا در پرونده هسته اي ايران چه مي خواهند؟ مايل هستند در پرونده سوريه چه اتفاقاتي بيفتد و چه چيزهايي رخ ندهد؟ سال ها مذاكره هسته اي با ايران و يك سال و نيم فكر كردن در پرونده سوريه ما را به اين نتيجه مي رساند كه طرح سوال از آمريكا در مورد اين دو پرونده ديگر صحيح نيست؛ بلكه واقعيتي ديگر وجود دارد. آمريكاي اوباما ديگر نمي خواهد در هيچ تنشي در خاورميانه وارد شود كه در نهايت راه مجبور شود به شكل مستقيم يا حتي غيرمستقيم دخالت نظامي كند. آنها در افغانستان و عراق اين دخالت را تجربه كرده و نتيجه اش براي منافع و هيبت آمريكا بسيار دردناك بود.

در ادامه اين يادداشت آمده است: ايران مناطق نفوذ جديدي در خاورميانه به دست آورده و اهرم هاي نويني براي مذاكره در اختيار دارد. دو موضوع وجود دارد كه آمريكاي اوباما مدعي تحقق آنهاست؛ امنيت بيشتر براي آمريكا و دستيابي به راه حل هايي در خاورميانه بدون بروز جنگ. همين دو نكته است كه باعث قدرت موضعگيري ايران شده است. آمريكا حتي براي خارج كردن نيروهايش از عراق به ايران نياز داشت.

با توجه به اين نكته ايران نيز شروع به گسترش نفوذش در عراق و سوريه و لبنان كرده و جبهه هاي جديدي را نيز در يمن و بحرين باز كرد و همزمان فعاليت هسته اي خود را نيز افزايش داد. در مرحله پس از خروج آمريكايي ها از عراق، ايران از گسترش نفوذ خود در مناطق سنتي دست كشيده و شروع به ايجاد قدم گاه هايي جديد كرد. ايراني ها در واقع مطمئن هستند كه تا افقي غيرقابل مشاهده، قادر به پيشروي هستند. در پرونده هسته اي، آمريكا ديگر قادر به عبور از روسيه نيست.

تحليلگر الشرق الاوسط معتقد است: آمريكايي ها در حقيقت مشغول اغواي ايراني ها هستند و نه تهديد اين كشور، تا به «سال هاي استقرار و امنيت» بازگردند. در پرونده هسته اي؛ حداكثر كاري كه مي كنند، نگاه داشتن محاصره اقتصادي و در پرونده سوريه، عدم كمك به انقلابيون است تا به ايراني ها بهانه تعرض به اسرائيل از طريق موشك هاي حزب الله را ندهند.

حمله فتنه گران به عارف و روحاني با زبان خوش كنار برويد!

افراطيون آلوده به فتنه سبز، ترور شخصيت چهره هايي مانند محمدرضا عارف و حسن روحاني را شدت بخشيدند.
ترور چهره هايي از اين دست- نزديك به اصلاح طلبان و از اعضاي ارشد دولت اصلاحات- ابتدا از سوي رسانه هاي فتنه گران در خارج كشور نظير كلمه و جرس و دانشجونيوز و راديو فردا كليد زده شد كه علناً از اصلاح طلباني كه پا به ميدان انتخابات مي گذارند به عنوان «اصلاح طلب بدلي»، «تحريك شده و آلت دست نيروهاي امنيتي»، «ساخت و پاخت كرده با حاكميت»! و... ياد كردند.

عارف معاون اول دولت اصلاحات و حسن روحاني، دبير شوراي عالي امنيت ملي در آن دولت بودند و هدف از اين هجمه ها وادار كردن آنها به اتخاذ مواضع راديكال يا خارج شدن از ميدان رقابت انتخاباتي و تمكين به پدرخوانده هاي فتنه سبز بود.

در تداوم اين تحركات، سايت بازتاب كه به عنوان شعبه كلمه و جرس در داخل كار مي كند، ضمن حمله به عارف و روحاني، آنها را آدم هاي رده 2 براي ضايع كردن خاتمي و هاشمي كه بخشي از سناريوي مهندسي شده براي انتخابات هستند» معرفي كرد. بازتاب مي نويسد:

براساس سناريوي مهندسي شده براي انتخابات، به هاشمي و خاتمي و احمدي نژاد يا نيروي اصلي آنها اجازه نامزدي داده نخواهد شد اما از چهره هاي رده دوم و سوم آنها براي حضور در صحنه و پرشور كردن فضاي انتخابات استفاده مي شود. گفته مي شود[!؟] تركيب طراحي شده در واحد مهندسي برادران، حضور مثلث روحاني، عارف و نيكزاد در برابر اصولگرايان است و با توجه به اين كه اين سه كانديدا، جذابيت شخصيتي و كاريزماتيكي نداشته و شكست آنان با آرايي در حد نيم تا دو و نيم ميليون نفر قابل پيش بيني است، شكست اين سه چهره مي تواند شكستي سنگين براي چهره هاي اصلي يعني هاشمي، خاتمي و احمدي نژاد مقابل اصولگرايان محسوب گردد.

در تقسيم كار انجام شده در تيم مهندسي انتخابات، روحاني به عنوان سمبل هاشمي، عارف به عنوان سمبل خاتمي و نيكزاد نماينده احمدي نژاد محسوب شده و آراي احتمالاً پايين اين سه چهره، زمينه لازم براي از دور خارج كردن هميشگي سه چهره اصلي را فراهم مي آورد.
بازتاب ضمناً عارف و روحاني را تهديد كرد كه اين بازي را تا آخر ادامه ندهند و كنار بكشند.

گفتني است برخي گردانندگان «بازتاب امروز»، همكاران اخراجي سايت اوليه بازتاب (وابسته به محسن رضايي) هستند كه تا مدت ها تظاهر به اصولگرايي مي كردند اما به تدريج در فتنه سبز هويت اصلي آنها لو رفت و دو ماه پيش به ملاقات خاتمي رفته اند و از وي خواستند در انتخابات نامزد شود.
 
نگراني رئيس رژيم كودك كش براي حقوق بشر و انتخابات در ايران

رئيس رژيم كودك كش صهيونيستي گراهاي لازم براي دشمني با ايران را به اروپايي ها داد.
شيمون پرز كه در پارلمان اروپا سخن مي گفت با بيان اين سخن گزافه كه «ايران همه كشورها را تهديد مي كند»، به گزافه گويي ديگري پرداخت و مدعي شد اگر ايران اعلام كرده كه دين، توليد و استفاده سلاح اتمي را ممنوع كرده، در اين صورت چرا موشك هايي مي سازد كه توانايي حمل كلاهك هسته اي را داشته باشد؟»! وي در اين استدلال سست توضيح نداده كه توليد موشك هاي دوربرد مثلا براي زدن تل آويو يا ديمونا چه ربط جبري به بمب اتمي دارد و از ساخت موشك دوربرد با كدام مباني عقلي و منطقي مي توان استدلال كرد كه كشور سازنده، به دنبال ساخت بمب اتمي است؟!

رئيس رژيم نامشروع و اشغالگر صهيونيستي در ادامه سخنانش هدف از اتهام پراكني و ادعاي نقض حقوق بشر توسط جمهوري اسلامي را لو داده و گفت: بايد موارد نقض حقوق بشر توسط دولت ايران محكوم شود تا قدرت مخالفان را براي به پا خاستن در برابر رژيم تقويت كند.
پرز كه پيشتر ضمن حمايت از آشوبگري سال 88 گفته بود جنگ با ايران از درون مرزهاي اين كشور و توسط مخالفان آغاز مي شود، مي گويد: غرب بايد رويكرد حمايتي از مخالفان كه تاثير فوق العاده عليه اتحاد جماهير شوروي داشت، اتخاذ كند و مخالفان را به مبارزه تشويق كند.

وي همچنين به انتخابات رياست جمهوري پيش روي ايران اشاره كرد و گفت: روحانيون نبايد اجازه داشته باشند كه در نتيجه انتخابات تقلب كنند و تلاش مردم را براي تعيين سرنوشت خودشان از بين ببرند. خانم ها و آقايان اقدامات شما به مخالفان ايران نشان مي دهد كه جهان به آنها پشت نكرده است.

مواضع حقوق بشري! پرز همزمان با خيمه شب بازي احمد شهيد گزارشگر شوراي حقوق بشر ابراز شده و هماهنگي كامل دشمنان ملت ايران در اين زمينه را آشكار مي كند.
پرز همچنين از اروپا خواست جنبش مقاومت حزب الله را كه حيثيت ارتش صهيونيستي را در جنگ 33 روزه نابود كرد، در فهرست گروه هاي تروريستي قرار دهد. وي مي گويد: آنها جنبش نيستند. موشك گرد مي آورند و از پرتاب آن خوشحال مي شوند. حزب الله دولتي در داخل دولت لبنان و ارتش خصوصي جدا از ارتش لبنان است. آنها را در فهرست گروه هاي تروريستي قرار دهيد و ما و خود را نجات دهيد(!)