به گزارش گروه بین الملل مشرق، پس از انتشار اخبار کشتار شیعیان مصر و شیخ حسن شحاتة و همچنین واکنش های جهانی به این اقدام، برخی روزنامه های داخلی سرمقالههای خود را به پشت پرده و همچنین عواقب این ماجرا اختصصاص دادند.
جمهوری اسلامی:آتش افراط را خاموش كنيد
به شهادت رسيدن چند تن از شيعيان مصري در روستاي "ابومسلم" در حومه قاهره كه به دست افراطيون و به دستور تكفيريها و سلفيها صورت گرفت، بيثباتي مصر و بيكفايتي رئيسجمهور مرسي را به نمايش گذاشت.
واقعه چنين است كه جمعي از شيعيان مصري به دعوت "شيخ حسن شحاته" از علماي شيعه شده اين كشور در شب ميلاد امام زمان عليه السلام مجلس جشني برپا ميكنند و به همين جرم مورد حمله اراذل و اوباشي كه توسط سلفيها و تكفيريها اجير شده بودند قرار ميگيرند. حمله كنندگان كه از حمايت خود سلفيها و تكفيريها و جمعي از تحريك شدگان برخوردار بودند، ابتدا شيخ حسن شحاته و جمعي ديگر از شيعيان را با سلاحهاي سرد بشدت مورد ضرب و شتم قرار ميدهند و سپس بدنهاي آنها را روي زمين ميكشند بطوري كه 4 نفر از آنان در همان واقعه به شهادت ميرسند و عدهاي مجروح ميشوند و تا عصر روز دوشنبه با جان باختن يكي از مجروحان تعداد شهدا به 5 نفر ميرسد. با اينكه انجام اين جنايت، ساعتها طول ميكشد و افراد پليس نيز در نزديكي محل جنايت حضور داشتند به بهانه كمبود تعداد از مداخله خودداري ميكنند و جنايتكاران در برابر چشمان اعضاء خانوادههاي شيعيان هر جنايت و اهانتي كه خواستند عليه شركت كنندگان در جشن ميلاد امام زمان عليه السلام مرتكب شدند و خانه محل برگزاري جشن ميلاد را به آتش كشيدند.
بعد از اين واقعه، رئيس جمهور، نخست وزير، جنبش اخوان المسلمين مصر، دانشگاه الأزهر و بعضي احزاب و شخصيتهاي سياسي مصري نسبت به اين جنايت عكسالعمل نشان داده و آن را محكوم كردند. رئيسجمهور محمد مرسي نيز اعلام كرد كساني كه مرتكب اين جنايت شدهاند بايد محاكمه و مجازات شوند، اما آنچه بسيار مهم و قابل تأمل است اينست كه چرا در كشور مصر كه مردم آن به ارادتمندي اهل بيت پيامبر صلواتالله عليهم اجمعين معروف هستند چنين جنايتي در حق شيعيان و پيروان اهل بيت آنهم به جرم برگزاري جشن ميلاد فرزند پيامبر اكرم رخ ميدهد؟
پاسخ اين سؤال را بايد در عملكرد آقاي محمد مرسي رئيس جمهور، خط فكري حاكم بر الأزهر و نقشهاي كه بيگانگان براي مصر و امت اسلامي كشيدهاند جستجو كرد.
قبل از هر چيز توجه به اين نكته لازم است كه كشور مصر، در جهان عرب و اسلام از موقعيت ممتازي برخوردار است. سابقه تاريخي مصر، وجود دانشگاه پرسابقه الأزهر، فرهنگ و تمدن بالاي مردم مصر و حاكميت تفكر مذهبي معتدل با گرايش به اهل بيت پيامبر صلواتالله عليهم اجمعين از ويژگيهاي كشور و ملت مصر است. به دليل همين جايگاه ممتاز بود كه در طول سه دههي گذشته، آمريكا و صهيونيسم بين الملل تلاش كردند حكومت مصر را در اختيار خود داشته باشند و اجازه ندهند ملت مصر براساس تمايلات فكري و سياسي خود عمل كند. قيام مردم مصر در سال 1389 و ساقط كردن حسني مبارك، واكنشي بود كه اين مردم نسبت به مداخلات خارجي و استبداد داخلي نشان دادند. آنها تصميم داشتند سرنوشت مصر را دردست خود بگيرند و استقلال و آزادي از كف رفته را بازيابند و با روش اسلامي كشور خود را به پيش ببرند.
متأسفانه، با موج سواري گروه اخوانالمسلمين، كه عليرغم سابقه مبارزاتي در مصر در دهههاي اخير به گرايشهاي سازشكارانه مبتلا شده بود، انقلاب مردم اين كشور مصادره شد و آمريكا و رژيم صهيونيستي توانستند به راحتي جايگاه گذشته خود، كه در حاكميت انورالسادات معدوم و حسني مبارك معزول داشتند، را بازيابند. اكنون دولت مصر كه در اختيار گروه اخوان المسلمين است، با آمريكا و رژيم صهيونيستي همان تعاملي را دارد كه در زمان سادات و مبارك داشت.
جايزه دادن به همسر سادات به عنوان تقدير از رئيسجمهور معدوم و منفور و خائن، برقراري رابطه نزديك با رژيم صهيونيستي، قطع رابطه با دولت سوريه با هدف حمايت از تروريستهائي كه سوريه را به صحنهاي فرسايشي به نفع صهيونيستها و آمريكا تبديل كرده اند، هماهنگي با سياست منطقهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي، همراهي با سران مرتجع عرب در مقابله با جريان بيداري اسلامي، باز گذاشتن دست تكفيريها و سلفيهاي افراطي و محدود ساختن آزاديهاي مشروع شهروندان به ويژه در بخش مذاهب، نمونههائي از سياستهاي رئيسجمهور اخواني مصر هستند كه وابستگي دولت مصر به بيگانگان و پشت كردن اين دولت به آرمانهاي ملت مصر را به اثبات ميرسانند.
دانشگاه الأزهر، با سابقهاي كه از قرون گذشته دارد، اعتبار خود را در اعتدال، سعه صدر و به رسميت شناختن مذاهب اسلامي دارد. جريان تقريب مذاهب، كه از حدود يك قرن قبل به ابتكار شيخ محمود شلتوت به راه افتاد، مدال افتخاري بود كه بر تارك دانشگاه الأزهر درخشيد و آن را به جايگاه يك مجمع علمي فراجناحي ارتقاء داد. مسئولان كنوني الأزهر به جاي آنكه اين جايگاه را حفظ كنند و در ارتقاء آن بكوشند، با برخوردهاي منفعلانه در برابر سلفيها و تكفيريها درحال ضايع ساختن دستاوردهاي گذشته اين دانشگاه هستند. در واقعه روستاي ابومسلم، هر چند دانشگاه الأزهر اقدام به محكوم كردن جنايت سلفيها و تكفيري كرد ولي علاوه بر اينكه بيانيه صادره دوپهلو است، اصولاً انتظاري كه از الأزهر ميرود اينست كه با اجراي برنامههاي قوي و دقيق ريشه افراط را در مصر بخشكاند و فرهنگ اعتدال را بر اين كشور حاكم كند. تا زماني كه مسئولان الأزهر به اين وظيفه خود عمل نكنند، آنها را در وقايع جنايتكارانهاي از قبيل آنچه در روستاي ابومسلم رخ داد بايد شريك دانست.
بي عملي دولت محمد مرسي در مقابل افراطيون و بيتفاوتي مسئولان الأزهر در برابر جريان سلفي و تكفيري، درست همان چيزي است كه آمريكا و صهيونيستها ميخواهند. آنها از جنگ ميان شيعه و سني كه مسبب اصلي آن افراطيون سلفي و تكفيري هستند حداكثر بهره را ميبرند و با استفاده از اين آب گل آلود ماهي مقصود را ميگيرند. اين هدف شوم را آمريكا و صهيونيستها در سوريه نيز دنبال ميكنند و با توجه به ناكاميهائي كه در سوريه داشتند اكنون لبنان را نيز به عرصه تاخت و تاز سلفيها و تكفيريها تبديل كردهاند.
در اين آشفته بازاري كه در جهان اسلام پديد آمده، تنها راه چاره اينست كه علماي بزرگ شيعه و سني با اجراي برنامههاي فوري و مباحثات حضوري و چهره به چهره، راهكاري براي مقابله با افراط بيابند و آبي بر اين آتش كه اساس اسلام و امت اسلامي را تهديد ميكند بريزند. بدون ريشه كن ساختن تفكر افراطي، اين آتش خاموش نخواهد شد. اين، كاري است كه فقط از بزرگان علماي اسلام اعم از شيعه و سني بر ميآيد و البته اگر امروز اقدام نشود فردا دير است.
خراسان: شيعه کشي ، مقدمه اي براي آشوب بزرگ در مصر
تنها يک هفته بعد از سخنراني هاي آتشين شيخ هاي سلفي و علماي تکفيري در نشست "ياري رساندن به سوريه" در مصر منطقه جيزه در حومه قاهره شاهد يکي از فجيع ترين جنايات عليه اقليت شيعه در اين کشور بود. صدها تن از سلفي هاي تکفيري در شب ميلاد حضرت بقية الله با حمله به منزل مسکوني شيخ حسن شحاته از رهبران شيعيان مصر وي و برادر و 2 تن از شاگردانش را به شيوه وحشيانه اي به قتل رسانده و جنازه ايشان را مورد هتک حرمت قرار دادند.
سبعيتي که هرچند با فرهنگ و تمدن مردم مصر همخواني ندارد اما اين روزها به وفور در کشورهاي عربي از سوريه و عراق گرفته تا لبنان و بحرين يافت مي شود. همزمان با جنايت جيزه در مصر، لبنان نيز شاهد در گيري خونيني ميان طرفداران احمد الاسير شيخ تکفيري و نيروهاي ارتش بود که در جريان آن دهها تن کشته و زخمي شدند و لبنان 3 روز عزاي عمومي اعلام کرد. البته فتنه سلفي هاي تکفيري تنها به مصر و لبنان و سوريه محدود نمي گردد، رد پاي جنايات ايشان را در سلاخي يک سرباز انگليسي در لندن و بمب گذاري هاي بوستون آمريکا نيز مي شود ديد.
يکي از مولفه هايي که در تبيين موج فزاينده خشونت هاي اخير بسيار قابل توجه است، بهره گيري سران کشورهاي مختلف از جريان هاي افراطي در راستاي اهداف و منافع جاه طلبانه خود است. هنگامي که موج ناآرامي هاي خاورميانه به سوريه رسيد سردمداران بسياري از کشورهاي مخالف سوريه و جريان مقاومت به خوبي مي دانستند که تکيه بر جريان هاي تروريستي و سلفي و حمايت از ايشان به زودي آتش درگيري هاي طايفه اي و مذهبي را در منطقه روشن خواهد ساخت؛ آتشي که به دليل ماهيت متکثر و موزاييک کشورهاي منطقه بيش از همه دامن خود ايشان را خواهد گرفت. از همين رو بود که رسانه هاي وابسته چون الجزيره و العربيه در اقدامي پيش دستانه مدعي مي شدند که در گيري در سوريه باعث خواهد شد شيعيان و جريانات علوي ،خاورميانه را نا امن سازند. ترکيه حتي بارها تلاش کرد تا اخباري مبني بر دست داشتن ايران، عراق و سوريه در ناآرامي هاي کشورش منتشر کند، با اين حال واقعيت اين بود که جريانات تکفيري و تروريستي خاستگاهي غير شيعه در دين اسلام داشته و دارند، امري که کم کم و به دنبال موفقيت هاي ميداني ارتش و دولت سوريه باعث بازتوليد خشونت در کشورهاي مخالف سوريه شد. هفته گذشته محمد مرسي رئيس جمهور مصر که ظاهرا در دو راهي دنبال کردن منافع ملي و يا منافع ايدئولوژيک خود، اهداف اخواني اش را بر مصالح ملت مصر ترجيح داده است با حمايت از جريانات تروريستي سوريه رسما اعلام کرد که دولت وي کساني که براي جنگ به سوريه بروند را مورد تعقيب قانوني قرار نمي دهد.
در همين نشست بود که وهابي هاي تکفيري خون شيعيان را مباح اعلام کردند. درست يک هفته بعد مصر شاهد وقوع جنايتي سبعانه در حومه قاهره بود. شايد از همين رو است که بسياري از تحليل گران شخص محمد مرسي را مسئول اين جنايات معرفي کرده اند. و اين درست همان اتفاقي است که اين روزها لبنان شاهد آن است؛ احمد الاسير يا همان گونه که در رسانه هاي لبنان به شيخ فتنه معروف شده است، بيش از يک سال است که رهبري گروه هاي پنج گانه سلفي لبناني در سوريه را برعهده داشته و در آتش جنگ طايفه اي در طرابلس و صيدا مي دمد . درگيري هاي خونين دو روز گذشته در لبنان بازتاب ديگري از ترويج خشونت در سوريه مي باشد.
نکته جالب اينجاست که درست هنگامي که سعودي ها و تونسي ها با درک تبعات افراطي گري و ترويج خشونت براي امنيت داخلي شان سعي کردند پاي شهروندان خود را از درگيري هاي سوريه کوتاه کنند، لبنان و مصر سعي کردند جاي خالي آن ها را پر نمايند.
علت اين امر را نيز مي توان به ضعف دولت هاي مرکزي و اولويت نگاه طايفه اي و ايدئولوژيک بر نگاه ملي مربوط دانست. امري که ناشي از ماهيت ساختاري دولت در لبنان و بي تجربگي مرسي و اخواني ها در مصر مي باشد. جنايت اخير حومه قاهره و شيعه کشي در مصر تنها آغازي است بر خشونت هاي فرقه اي و طايفه اي در اين کشور. محمد مرسي که نتوانسته بر مشکلات اقتصادي و امنيتي مصر فائق آيد با ائتلافي از گروه هاي معارض مواجه شده است که خواهان کناره گيري وي و انتخابات زود هنگام شده اند.
حرکت به سمت افراط گرايي در سياست خارجي تلاشي است که اخواني ها براي بدست آوردن حمايت جريانات سلفي در داخل اين کشور پيش گرفته اند . ائتلاف مخالفان مرسي و جنبش تمرد تا کنون بيش از 15 ميليون امضا براي برکناري مرسي جمع کرده اند. آنها قرار است به زودي بزرگ ترين تجمع مخالفان دولت را برگزار کرده و تا برکناري دولت مرسي در خيابان ها بمانند. اخواني ها به دنبال يارگيري و آمادگي براي درگيري هاي خياباني هستند. مصر کاملا اين پتانسيل را دارد که سوريه اي ديگر شود. شيعه کشي و جنايت اخير در حومه قاهره همچون مقدمه اي است براي آشوب بزرگ در مصر . واقعيت اين است که چنان چه عقلا و فرهيختگان مصر و اخوان المسلمين نتوانند از ترويج خشونت در اين کشور جلوگيري کنند بايستي به زودي شاهد فراگير شدن آشوب و هرج و مرج در اين کشور باشيم.
تهران امروز: چرايي كشتار شيعيان!
مصر از دير باز كانون انديشه در جهان عرب بوده و تمام تغييرات منطقه از قديم متاثر از تحولات مصر بوده است. از زمان ناصر تا انقلاب2011. كشور مصر داراي تكثر فكري و اقوام مختلف است كه از دير باز در كنار هم زندگي ميكردند.حتي در رژيم مبارك بهرغم جامعه بسته،اقوام از آزادي نسبي برخوردار بودند و انتظار ميرفت بعد از به قدرت رسيدن اخوانالمسلمين فضايي ايجاد شود كه اقليتها هم در آن جايي داشته باشند. رشد جريان سلفي در مصر در واقع با حمايت از سوي خارجيها تقويت شد و ظهور اين جريان روي وحدت ملي مصر تاثيرگذاشت.
اين گروه در انتخابات اخير در كنار اخوانالمسلمين از پايگاه نسبتاً خوبي برخوردار بودند و اين صعود در قدرت از سوي وهابيت تقويت ميشد.وجود سلفيها د رقدرت باعث شد بالانسي بين اسلامگرايان و ليبرالها به وجود آيد و در چنين شرايطي مرسي مجبور بود براي حفظ قدرت خود با گروههاي سلفي كنار بيايد.در چنين شرايطي رشد سلفيها در مصر كه كانون حوزههاي ديني است را داريم و دانشجويان الازهر هم در گسترش آن بيتاثير نيستند و اينگونه اين فضا بر سرنوشت شيعيان تاثير ميگذارد.
مصر كشوري بوده كه بسياري آن را اعتدالي ميدانستند و آمار نشان ميدهد بعد از ايران تعداد زيادي از شيعيان در اين كشور حضور دارند و اين برميگردد به حضور فاطميون در اين كشور كه اولين بنيانگذاران حكومت شيعي در اين كشور بودند. از سوي ديگر ما ميدانيم كه تضاد منافعي بين ايران و عربستان بر سر مصر وجود دارد و گروههاي شيعه در مصر متهم به جانبداري از منافع ايران يا همسو بودن اعتقاديشان با ايرانيان هستند.اين مسئله در واكنشهاي تندي كه نسبت به ورود توريسمهاي ايراني به مصر داشتند یا يورش به كنسولگري ايران مشخص است.
اين واكنشها با اين تصور كه ايران تحت لواي توريسم تاثيرگذاري بر جامعه سني خواهد داشت و راهي باز خواهد كرد براي اينكه انديشه شيعه را در اين كشور بيش از پيش وارد كند. آبشخور اين مسئله نيز به حمايت عربستان و قطر از اين رفتارهاي افراطي بر ميگردد. جهادي كه سلفيها و وهابيها با حمايت آشكار عربستان سعودي از آن دم ميزنند و القاعده الگوي شرمآور آن است، چيزي جز قتل و غارت كور و بيبرنامه صرفا براي ايجاد هرج و مرج نيست.
اما اين تيرهترين بخش هويت آنها نيست بلكه ظن ما به اين جهاديهاي قلابي وقتي بيشتر ميشود كه ميبينيم آنها نه در مقابل اشغال بيگانه بلكه برعكس براي زمينهچيني اشغال بيگانه ميجنگند. اتفاق اخير در مصر توسط بسياري در داخل مصر محكوم شد اما آنچه اهميت دارد اينكه سلفيهايي كه اقدام به اين خشونتها ميكنند به شكل حزب و گروهي مشخص نيستند كه در تصميمگيريها دخيل باشند و از اين رو حتي اگر رهبران اين كشورها آن را محكوم كنند باز هم مشخص نخواهد بود كه اين كشتارها به پايان برسد يا راهكاري اساسي براي آن انديشيده شود.
کیهان: رد پاي پنهان صهيونيستها در قتل فجيع شيعيان مصر
کشتار مظلومانه پنج تن از شيعيان مصر به دست سلفي هاي مزدور اسرائيل، با واکنش و اعتراض گسترده جهان اسلام مواجه شد.
به گزارش خبرگزاريها، گروهها و شخصيتهاي مصري و جهان اسلام به قتل پنج شيعه در روستاي «ابومسلم» استان «الجيزه» مصر واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند. سلفيها در اين حمله وحشيانه، وارد منزل شيخ «حسن شحاته» شدند و او و تعدادي از شيعيان ديگر را با چماق و ميلههاي آهني مورد ضرب و شتم قرار دادند.
اين يورش ناجوانمردانه شهادت پنج شيعه را در روز ميلاد امام زمان(عج) در پي داشت.
شحاته و دو برادرش جزو اين شهدا هستند.
برخي گزارشها حاکي است که اين شهدا ابتدا سنيمذهب بودهاند و به تازگي به مذهب شيعه گرويدهاند.
اين واقعه تاسفآور با واکنش گسترده جهان اسلام و محافل داخل مصر مواجه شد؛ الازهر مصر طي بيانيهاي اعلام کرد: اين جنايت از بزرگترين گناهان کبيره و از اعمال منکري است که شرع آن را قويا حرام ميداند و قانون نيز مرتکب اين عمل را مجازات ميکند. «محمد مرسي»، رئيسجمهور مصر هم ضمن محکوم کردن اين واقعه، گفت: عاملان اين حمله بايد فورا بازداشت و محاکمه شوند. در چارچوب همين دستور، ديروز هشت تن از عاملان کشتار شيعيان بازداشت شدند و پليس به دنبال بقيه افراد است.
«عبدالله الاشعل» دبيرکل شوراي حقوق بشر مصر و معاون وزير خارجه پيشين اين کشور واقعه الجيزه را امري عادي ندانسته، بلکه آن را ماجرايي برنامهريزي شده و بخشي از نقشه طراحي شده عليه مردم مصر دانست. الاشعل گفت: حمله تاسفبار به تعدادي از شيعيان مصر در چارچوب توطئه بزرگ عليه مصر و مصريها صورت گرفته و هدف از آن ايجاد هرج و مرج و بيثباتي در اين کشور است.
«محمد الدريني» موسس جمعيت اهلبيت(ع) مصر، «محمد البرادعي»، «عمرو موسي»، جنبش اخوانالمسلمين و ساير چهرههاي سياسي و گروههاي سياسي نيز عليه جنايت مذکور موضع گرفتند و آن را محکوم کردند.
واقعه الجيزه در ميان نهادها و کشورهاي منطقه هم با واکنش شديد جنبش حزبالله لبنان، احزاب و مردم عراق مواجه شد؛ حزبالله طي بيانيهاي اعلام کرد: اقدامات تحريکآميز گروههاي افراطي که با حمايت طرفهاي خارجي صورت ميگيرد و حزبالله نيز بارها نسبت به آن هشدار داده است، در نهايت به ارتکاب جنايت وحشيانه منجر شد.
در عراق هم احزاب و گروههايي مثل «دعوت اسلامي» و «مجلس اعلاي اسلامي»، شخصيتهايي چون «سيد محمدتقي مدرسي» عليه جنايت مذکور موضع گرفتند. مدرسي در بيانيه خود، ضمن محکوم کردن اين حادثه آن را در تاريخ مصر بيسابقه خواند. شماري از مردم عراق نيز با تجمع مقابل سفارت مصر در بغداد، خواستار اخراج سفير مصر شدند.
جنايت شيعهکشي در حالي در مصر رخ ميدهد که مردم اين کشور به داشتن محبت نسبت به اهل بيت(ع) معروف هستند. به همين خاطر و با توجه به تحولاتي که در منطقه رخ ميدهد، واقعه الجيزه يک توطئه وارداتي است؛ رژيم عربستان که از گرايش ملتهاي شمال آفريقا به مذهب شيعه شديدا وحشت دارد، در پس اين ماجراست و رژيم صهيونيستي نيز پس از بيداري اسلامي در مصر، اساس استراتژي خود را نسبت به اين همسايه قدرتمند غربي، ايجاد هرج و مرج قومي و مذهبي قرار داده است. اين رژيم مدتي ميان قبطيها و مسلمانان فتنهانگيزي ميکند و زماني نيز جنگ شيعه و سني راه مياندازد.
در خبرها آمده است که آمريکا 400 نظامي خود را روانه مصر ميکند و هدف از اين انتقال نيرو، صيانت از مرزهاي رژيم صهيونيستي است. حضور نيروهاي 13کشور در منطقه سيناي مصر، به خاطر ترس از حرکت اسلامي در مصر است. برادران اهل سنت در مصر بيداري اسلامي و ايران اسلامي و شيعي را هميشه مدافع جهان اسلام در مقابل جهان سلطه و در رأس آن، اسرائيل ميدانند. خيليها معتقدند که اگر ايران نبود، اسرائيل با قدرت به جنايات خود عليه مسلمانان ادامه ميداد.به اعتقاد ناظران، ماجراي «الاسير» در لبنان که «شيخ فتنه» لقب گرفته است با وقايع مصر و ساير مناطق ارتباط دارد و اينها همه از عوامل وابسته به صهيونيستها هستند.در شرايط جديد، رژيم اسرائيل احساس ناامني ميکند و با اقداماتي مثل واقعه الجيزه، سعي ميکند درون مصر را ناآرام کند و توجه افکار عمومي را منحرف سازد.
جمهوری اسلامی:آتش افراط را خاموش كنيد
به شهادت رسيدن چند تن از شيعيان مصري در روستاي "ابومسلم" در حومه قاهره كه به دست افراطيون و به دستور تكفيريها و سلفيها صورت گرفت، بيثباتي مصر و بيكفايتي رئيسجمهور مرسي را به نمايش گذاشت.
واقعه چنين است كه جمعي از شيعيان مصري به دعوت "شيخ حسن شحاته" از علماي شيعه شده اين كشور در شب ميلاد امام زمان عليه السلام مجلس جشني برپا ميكنند و به همين جرم مورد حمله اراذل و اوباشي كه توسط سلفيها و تكفيريها اجير شده بودند قرار ميگيرند. حمله كنندگان كه از حمايت خود سلفيها و تكفيريها و جمعي از تحريك شدگان برخوردار بودند، ابتدا شيخ حسن شحاته و جمعي ديگر از شيعيان را با سلاحهاي سرد بشدت مورد ضرب و شتم قرار ميدهند و سپس بدنهاي آنها را روي زمين ميكشند بطوري كه 4 نفر از آنان در همان واقعه به شهادت ميرسند و عدهاي مجروح ميشوند و تا عصر روز دوشنبه با جان باختن يكي از مجروحان تعداد شهدا به 5 نفر ميرسد. با اينكه انجام اين جنايت، ساعتها طول ميكشد و افراد پليس نيز در نزديكي محل جنايت حضور داشتند به بهانه كمبود تعداد از مداخله خودداري ميكنند و جنايتكاران در برابر چشمان اعضاء خانوادههاي شيعيان هر جنايت و اهانتي كه خواستند عليه شركت كنندگان در جشن ميلاد امام زمان عليه السلام مرتكب شدند و خانه محل برگزاري جشن ميلاد را به آتش كشيدند.
بعد از اين واقعه، رئيس جمهور، نخست وزير، جنبش اخوان المسلمين مصر، دانشگاه الأزهر و بعضي احزاب و شخصيتهاي سياسي مصري نسبت به اين جنايت عكسالعمل نشان داده و آن را محكوم كردند. رئيسجمهور محمد مرسي نيز اعلام كرد كساني كه مرتكب اين جنايت شدهاند بايد محاكمه و مجازات شوند، اما آنچه بسيار مهم و قابل تأمل است اينست كه چرا در كشور مصر كه مردم آن به ارادتمندي اهل بيت پيامبر صلواتالله عليهم اجمعين معروف هستند چنين جنايتي در حق شيعيان و پيروان اهل بيت آنهم به جرم برگزاري جشن ميلاد فرزند پيامبر اكرم رخ ميدهد؟
پاسخ اين سؤال را بايد در عملكرد آقاي محمد مرسي رئيس جمهور، خط فكري حاكم بر الأزهر و نقشهاي كه بيگانگان براي مصر و امت اسلامي كشيدهاند جستجو كرد.
قبل از هر چيز توجه به اين نكته لازم است كه كشور مصر، در جهان عرب و اسلام از موقعيت ممتازي برخوردار است. سابقه تاريخي مصر، وجود دانشگاه پرسابقه الأزهر، فرهنگ و تمدن بالاي مردم مصر و حاكميت تفكر مذهبي معتدل با گرايش به اهل بيت پيامبر صلواتالله عليهم اجمعين از ويژگيهاي كشور و ملت مصر است. به دليل همين جايگاه ممتاز بود كه در طول سه دههي گذشته، آمريكا و صهيونيسم بين الملل تلاش كردند حكومت مصر را در اختيار خود داشته باشند و اجازه ندهند ملت مصر براساس تمايلات فكري و سياسي خود عمل كند. قيام مردم مصر در سال 1389 و ساقط كردن حسني مبارك، واكنشي بود كه اين مردم نسبت به مداخلات خارجي و استبداد داخلي نشان دادند. آنها تصميم داشتند سرنوشت مصر را دردست خود بگيرند و استقلال و آزادي از كف رفته را بازيابند و با روش اسلامي كشور خود را به پيش ببرند.
متأسفانه، با موج سواري گروه اخوانالمسلمين، كه عليرغم سابقه مبارزاتي در مصر در دهههاي اخير به گرايشهاي سازشكارانه مبتلا شده بود، انقلاب مردم اين كشور مصادره شد و آمريكا و رژيم صهيونيستي توانستند به راحتي جايگاه گذشته خود، كه در حاكميت انورالسادات معدوم و حسني مبارك معزول داشتند، را بازيابند. اكنون دولت مصر كه در اختيار گروه اخوان المسلمين است، با آمريكا و رژيم صهيونيستي همان تعاملي را دارد كه در زمان سادات و مبارك داشت.
جايزه دادن به همسر سادات به عنوان تقدير از رئيسجمهور معدوم و منفور و خائن، برقراري رابطه نزديك با رژيم صهيونيستي، قطع رابطه با دولت سوريه با هدف حمايت از تروريستهائي كه سوريه را به صحنهاي فرسايشي به نفع صهيونيستها و آمريكا تبديل كرده اند، هماهنگي با سياست منطقهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي، همراهي با سران مرتجع عرب در مقابله با جريان بيداري اسلامي، باز گذاشتن دست تكفيريها و سلفيهاي افراطي و محدود ساختن آزاديهاي مشروع شهروندان به ويژه در بخش مذاهب، نمونههائي از سياستهاي رئيسجمهور اخواني مصر هستند كه وابستگي دولت مصر به بيگانگان و پشت كردن اين دولت به آرمانهاي ملت مصر را به اثبات ميرسانند.
دانشگاه الأزهر، با سابقهاي كه از قرون گذشته دارد، اعتبار خود را در اعتدال، سعه صدر و به رسميت شناختن مذاهب اسلامي دارد. جريان تقريب مذاهب، كه از حدود يك قرن قبل به ابتكار شيخ محمود شلتوت به راه افتاد، مدال افتخاري بود كه بر تارك دانشگاه الأزهر درخشيد و آن را به جايگاه يك مجمع علمي فراجناحي ارتقاء داد. مسئولان كنوني الأزهر به جاي آنكه اين جايگاه را حفظ كنند و در ارتقاء آن بكوشند، با برخوردهاي منفعلانه در برابر سلفيها و تكفيريها درحال ضايع ساختن دستاوردهاي گذشته اين دانشگاه هستند. در واقعه روستاي ابومسلم، هر چند دانشگاه الأزهر اقدام به محكوم كردن جنايت سلفيها و تكفيري كرد ولي علاوه بر اينكه بيانيه صادره دوپهلو است، اصولاً انتظاري كه از الأزهر ميرود اينست كه با اجراي برنامههاي قوي و دقيق ريشه افراط را در مصر بخشكاند و فرهنگ اعتدال را بر اين كشور حاكم كند. تا زماني كه مسئولان الأزهر به اين وظيفه خود عمل نكنند، آنها را در وقايع جنايتكارانهاي از قبيل آنچه در روستاي ابومسلم رخ داد بايد شريك دانست.
بي عملي دولت محمد مرسي در مقابل افراطيون و بيتفاوتي مسئولان الأزهر در برابر جريان سلفي و تكفيري، درست همان چيزي است كه آمريكا و صهيونيستها ميخواهند. آنها از جنگ ميان شيعه و سني كه مسبب اصلي آن افراطيون سلفي و تكفيري هستند حداكثر بهره را ميبرند و با استفاده از اين آب گل آلود ماهي مقصود را ميگيرند. اين هدف شوم را آمريكا و صهيونيستها در سوريه نيز دنبال ميكنند و با توجه به ناكاميهائي كه در سوريه داشتند اكنون لبنان را نيز به عرصه تاخت و تاز سلفيها و تكفيريها تبديل كردهاند.
در اين آشفته بازاري كه در جهان اسلام پديد آمده، تنها راه چاره اينست كه علماي بزرگ شيعه و سني با اجراي برنامههاي فوري و مباحثات حضوري و چهره به چهره، راهكاري براي مقابله با افراط بيابند و آبي بر اين آتش كه اساس اسلام و امت اسلامي را تهديد ميكند بريزند. بدون ريشه كن ساختن تفكر افراطي، اين آتش خاموش نخواهد شد. اين، كاري است كه فقط از بزرگان علماي اسلام اعم از شيعه و سني بر ميآيد و البته اگر امروز اقدام نشود فردا دير است.
خراسان: شيعه کشي ، مقدمه اي براي آشوب بزرگ در مصر
تنها يک هفته بعد از سخنراني هاي آتشين شيخ هاي سلفي و علماي تکفيري در نشست "ياري رساندن به سوريه" در مصر منطقه جيزه در حومه قاهره شاهد يکي از فجيع ترين جنايات عليه اقليت شيعه در اين کشور بود. صدها تن از سلفي هاي تکفيري در شب ميلاد حضرت بقية الله با حمله به منزل مسکوني شيخ حسن شحاته از رهبران شيعيان مصر وي و برادر و 2 تن از شاگردانش را به شيوه وحشيانه اي به قتل رسانده و جنازه ايشان را مورد هتک حرمت قرار دادند.
سبعيتي که هرچند با فرهنگ و تمدن مردم مصر همخواني ندارد اما اين روزها به وفور در کشورهاي عربي از سوريه و عراق گرفته تا لبنان و بحرين يافت مي شود. همزمان با جنايت جيزه در مصر، لبنان نيز شاهد در گيري خونيني ميان طرفداران احمد الاسير شيخ تکفيري و نيروهاي ارتش بود که در جريان آن دهها تن کشته و زخمي شدند و لبنان 3 روز عزاي عمومي اعلام کرد. البته فتنه سلفي هاي تکفيري تنها به مصر و لبنان و سوريه محدود نمي گردد، رد پاي جنايات ايشان را در سلاخي يک سرباز انگليسي در لندن و بمب گذاري هاي بوستون آمريکا نيز مي شود ديد.
يکي از مولفه هايي که در تبيين موج فزاينده خشونت هاي اخير بسيار قابل توجه است، بهره گيري سران کشورهاي مختلف از جريان هاي افراطي در راستاي اهداف و منافع جاه طلبانه خود است. هنگامي که موج ناآرامي هاي خاورميانه به سوريه رسيد سردمداران بسياري از کشورهاي مخالف سوريه و جريان مقاومت به خوبي مي دانستند که تکيه بر جريان هاي تروريستي و سلفي و حمايت از ايشان به زودي آتش درگيري هاي طايفه اي و مذهبي را در منطقه روشن خواهد ساخت؛ آتشي که به دليل ماهيت متکثر و موزاييک کشورهاي منطقه بيش از همه دامن خود ايشان را خواهد گرفت. از همين رو بود که رسانه هاي وابسته چون الجزيره و العربيه در اقدامي پيش دستانه مدعي مي شدند که در گيري در سوريه باعث خواهد شد شيعيان و جريانات علوي ،خاورميانه را نا امن سازند. ترکيه حتي بارها تلاش کرد تا اخباري مبني بر دست داشتن ايران، عراق و سوريه در ناآرامي هاي کشورش منتشر کند، با اين حال واقعيت اين بود که جريانات تکفيري و تروريستي خاستگاهي غير شيعه در دين اسلام داشته و دارند، امري که کم کم و به دنبال موفقيت هاي ميداني ارتش و دولت سوريه باعث بازتوليد خشونت در کشورهاي مخالف سوريه شد. هفته گذشته محمد مرسي رئيس جمهور مصر که ظاهرا در دو راهي دنبال کردن منافع ملي و يا منافع ايدئولوژيک خود، اهداف اخواني اش را بر مصالح ملت مصر ترجيح داده است با حمايت از جريانات تروريستي سوريه رسما اعلام کرد که دولت وي کساني که براي جنگ به سوريه بروند را مورد تعقيب قانوني قرار نمي دهد.
در همين نشست بود که وهابي هاي تکفيري خون شيعيان را مباح اعلام کردند. درست يک هفته بعد مصر شاهد وقوع جنايتي سبعانه در حومه قاهره بود. شايد از همين رو است که بسياري از تحليل گران شخص محمد مرسي را مسئول اين جنايات معرفي کرده اند. و اين درست همان اتفاقي است که اين روزها لبنان شاهد آن است؛ احمد الاسير يا همان گونه که در رسانه هاي لبنان به شيخ فتنه معروف شده است، بيش از يک سال است که رهبري گروه هاي پنج گانه سلفي لبناني در سوريه را برعهده داشته و در آتش جنگ طايفه اي در طرابلس و صيدا مي دمد . درگيري هاي خونين دو روز گذشته در لبنان بازتاب ديگري از ترويج خشونت در سوريه مي باشد.
نکته جالب اينجاست که درست هنگامي که سعودي ها و تونسي ها با درک تبعات افراطي گري و ترويج خشونت براي امنيت داخلي شان سعي کردند پاي شهروندان خود را از درگيري هاي سوريه کوتاه کنند، لبنان و مصر سعي کردند جاي خالي آن ها را پر نمايند.
علت اين امر را نيز مي توان به ضعف دولت هاي مرکزي و اولويت نگاه طايفه اي و ايدئولوژيک بر نگاه ملي مربوط دانست. امري که ناشي از ماهيت ساختاري دولت در لبنان و بي تجربگي مرسي و اخواني ها در مصر مي باشد. جنايت اخير حومه قاهره و شيعه کشي در مصر تنها آغازي است بر خشونت هاي فرقه اي و طايفه اي در اين کشور. محمد مرسي که نتوانسته بر مشکلات اقتصادي و امنيتي مصر فائق آيد با ائتلافي از گروه هاي معارض مواجه شده است که خواهان کناره گيري وي و انتخابات زود هنگام شده اند.
حرکت به سمت افراط گرايي در سياست خارجي تلاشي است که اخواني ها براي بدست آوردن حمايت جريانات سلفي در داخل اين کشور پيش گرفته اند . ائتلاف مخالفان مرسي و جنبش تمرد تا کنون بيش از 15 ميليون امضا براي برکناري مرسي جمع کرده اند. آنها قرار است به زودي بزرگ ترين تجمع مخالفان دولت را برگزار کرده و تا برکناري دولت مرسي در خيابان ها بمانند. اخواني ها به دنبال يارگيري و آمادگي براي درگيري هاي خياباني هستند. مصر کاملا اين پتانسيل را دارد که سوريه اي ديگر شود. شيعه کشي و جنايت اخير در حومه قاهره همچون مقدمه اي است براي آشوب بزرگ در مصر . واقعيت اين است که چنان چه عقلا و فرهيختگان مصر و اخوان المسلمين نتوانند از ترويج خشونت در اين کشور جلوگيري کنند بايستي به زودي شاهد فراگير شدن آشوب و هرج و مرج در اين کشور باشيم.
تهران امروز: چرايي كشتار شيعيان!
مصر از دير باز كانون انديشه در جهان عرب بوده و تمام تغييرات منطقه از قديم متاثر از تحولات مصر بوده است. از زمان ناصر تا انقلاب2011. كشور مصر داراي تكثر فكري و اقوام مختلف است كه از دير باز در كنار هم زندگي ميكردند.حتي در رژيم مبارك بهرغم جامعه بسته،اقوام از آزادي نسبي برخوردار بودند و انتظار ميرفت بعد از به قدرت رسيدن اخوانالمسلمين فضايي ايجاد شود كه اقليتها هم در آن جايي داشته باشند. رشد جريان سلفي در مصر در واقع با حمايت از سوي خارجيها تقويت شد و ظهور اين جريان روي وحدت ملي مصر تاثيرگذاشت.
اين گروه در انتخابات اخير در كنار اخوانالمسلمين از پايگاه نسبتاً خوبي برخوردار بودند و اين صعود در قدرت از سوي وهابيت تقويت ميشد.وجود سلفيها د رقدرت باعث شد بالانسي بين اسلامگرايان و ليبرالها به وجود آيد و در چنين شرايطي مرسي مجبور بود براي حفظ قدرت خود با گروههاي سلفي كنار بيايد.در چنين شرايطي رشد سلفيها در مصر كه كانون حوزههاي ديني است را داريم و دانشجويان الازهر هم در گسترش آن بيتاثير نيستند و اينگونه اين فضا بر سرنوشت شيعيان تاثير ميگذارد.
مصر كشوري بوده كه بسياري آن را اعتدالي ميدانستند و آمار نشان ميدهد بعد از ايران تعداد زيادي از شيعيان در اين كشور حضور دارند و اين برميگردد به حضور فاطميون در اين كشور كه اولين بنيانگذاران حكومت شيعي در اين كشور بودند. از سوي ديگر ما ميدانيم كه تضاد منافعي بين ايران و عربستان بر سر مصر وجود دارد و گروههاي شيعه در مصر متهم به جانبداري از منافع ايران يا همسو بودن اعتقاديشان با ايرانيان هستند.اين مسئله در واكنشهاي تندي كه نسبت به ورود توريسمهاي ايراني به مصر داشتند یا يورش به كنسولگري ايران مشخص است.
اين واكنشها با اين تصور كه ايران تحت لواي توريسم تاثيرگذاري بر جامعه سني خواهد داشت و راهي باز خواهد كرد براي اينكه انديشه شيعه را در اين كشور بيش از پيش وارد كند. آبشخور اين مسئله نيز به حمايت عربستان و قطر از اين رفتارهاي افراطي بر ميگردد. جهادي كه سلفيها و وهابيها با حمايت آشكار عربستان سعودي از آن دم ميزنند و القاعده الگوي شرمآور آن است، چيزي جز قتل و غارت كور و بيبرنامه صرفا براي ايجاد هرج و مرج نيست.
اما اين تيرهترين بخش هويت آنها نيست بلكه ظن ما به اين جهاديهاي قلابي وقتي بيشتر ميشود كه ميبينيم آنها نه در مقابل اشغال بيگانه بلكه برعكس براي زمينهچيني اشغال بيگانه ميجنگند. اتفاق اخير در مصر توسط بسياري در داخل مصر محكوم شد اما آنچه اهميت دارد اينكه سلفيهايي كه اقدام به اين خشونتها ميكنند به شكل حزب و گروهي مشخص نيستند كه در تصميمگيريها دخيل باشند و از اين رو حتي اگر رهبران اين كشورها آن را محكوم كنند باز هم مشخص نخواهد بود كه اين كشتارها به پايان برسد يا راهكاري اساسي براي آن انديشيده شود.
کیهان: رد پاي پنهان صهيونيستها در قتل فجيع شيعيان مصر
کشتار مظلومانه پنج تن از شيعيان مصر به دست سلفي هاي مزدور اسرائيل، با واکنش و اعتراض گسترده جهان اسلام مواجه شد.
به گزارش خبرگزاريها، گروهها و شخصيتهاي مصري و جهان اسلام به قتل پنج شيعه در روستاي «ابومسلم» استان «الجيزه» مصر واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند. سلفيها در اين حمله وحشيانه، وارد منزل شيخ «حسن شحاته» شدند و او و تعدادي از شيعيان ديگر را با چماق و ميلههاي آهني مورد ضرب و شتم قرار دادند.
اين يورش ناجوانمردانه شهادت پنج شيعه را در روز ميلاد امام زمان(عج) در پي داشت.
شحاته و دو برادرش جزو اين شهدا هستند.
برخي گزارشها حاکي است که اين شهدا ابتدا سنيمذهب بودهاند و به تازگي به مذهب شيعه گرويدهاند.
اين واقعه تاسفآور با واکنش گسترده جهان اسلام و محافل داخل مصر مواجه شد؛ الازهر مصر طي بيانيهاي اعلام کرد: اين جنايت از بزرگترين گناهان کبيره و از اعمال منکري است که شرع آن را قويا حرام ميداند و قانون نيز مرتکب اين عمل را مجازات ميکند. «محمد مرسي»، رئيسجمهور مصر هم ضمن محکوم کردن اين واقعه، گفت: عاملان اين حمله بايد فورا بازداشت و محاکمه شوند. در چارچوب همين دستور، ديروز هشت تن از عاملان کشتار شيعيان بازداشت شدند و پليس به دنبال بقيه افراد است.
«عبدالله الاشعل» دبيرکل شوراي حقوق بشر مصر و معاون وزير خارجه پيشين اين کشور واقعه الجيزه را امري عادي ندانسته، بلکه آن را ماجرايي برنامهريزي شده و بخشي از نقشه طراحي شده عليه مردم مصر دانست. الاشعل گفت: حمله تاسفبار به تعدادي از شيعيان مصر در چارچوب توطئه بزرگ عليه مصر و مصريها صورت گرفته و هدف از آن ايجاد هرج و مرج و بيثباتي در اين کشور است.
«محمد الدريني» موسس جمعيت اهلبيت(ع) مصر، «محمد البرادعي»، «عمرو موسي»، جنبش اخوانالمسلمين و ساير چهرههاي سياسي و گروههاي سياسي نيز عليه جنايت مذکور موضع گرفتند و آن را محکوم کردند.
واقعه الجيزه در ميان نهادها و کشورهاي منطقه هم با واکنش شديد جنبش حزبالله لبنان، احزاب و مردم عراق مواجه شد؛ حزبالله طي بيانيهاي اعلام کرد: اقدامات تحريکآميز گروههاي افراطي که با حمايت طرفهاي خارجي صورت ميگيرد و حزبالله نيز بارها نسبت به آن هشدار داده است، در نهايت به ارتکاب جنايت وحشيانه منجر شد.
در عراق هم احزاب و گروههايي مثل «دعوت اسلامي» و «مجلس اعلاي اسلامي»، شخصيتهايي چون «سيد محمدتقي مدرسي» عليه جنايت مذکور موضع گرفتند. مدرسي در بيانيه خود، ضمن محکوم کردن اين حادثه آن را در تاريخ مصر بيسابقه خواند. شماري از مردم عراق نيز با تجمع مقابل سفارت مصر در بغداد، خواستار اخراج سفير مصر شدند.
جنايت شيعهکشي در حالي در مصر رخ ميدهد که مردم اين کشور به داشتن محبت نسبت به اهل بيت(ع) معروف هستند. به همين خاطر و با توجه به تحولاتي که در منطقه رخ ميدهد، واقعه الجيزه يک توطئه وارداتي است؛ رژيم عربستان که از گرايش ملتهاي شمال آفريقا به مذهب شيعه شديدا وحشت دارد، در پس اين ماجراست و رژيم صهيونيستي نيز پس از بيداري اسلامي در مصر، اساس استراتژي خود را نسبت به اين همسايه قدرتمند غربي، ايجاد هرج و مرج قومي و مذهبي قرار داده است. اين رژيم مدتي ميان قبطيها و مسلمانان فتنهانگيزي ميکند و زماني نيز جنگ شيعه و سني راه مياندازد.
در خبرها آمده است که آمريکا 400 نظامي خود را روانه مصر ميکند و هدف از اين انتقال نيرو، صيانت از مرزهاي رژيم صهيونيستي است. حضور نيروهاي 13کشور در منطقه سيناي مصر، به خاطر ترس از حرکت اسلامي در مصر است. برادران اهل سنت در مصر بيداري اسلامي و ايران اسلامي و شيعي را هميشه مدافع جهان اسلام در مقابل جهان سلطه و در رأس آن، اسرائيل ميدانند. خيليها معتقدند که اگر ايران نبود، اسرائيل با قدرت به جنايات خود عليه مسلمانان ادامه ميداد.به اعتقاد ناظران، ماجراي «الاسير» در لبنان که «شيخ فتنه» لقب گرفته است با وقايع مصر و ساير مناطق ارتباط دارد و اينها همه از عوامل وابسته به صهيونيستها هستند.در شرايط جديد، رژيم اسرائيل احساس ناامني ميکند و با اقداماتي مثل واقعه الجيزه، سعي ميکند درون مصر را ناآرام کند و توجه افکار عمومي را منحرف سازد.