گروه ورزشی مشرق - پس از اتفاقاتی که با دستور وزیر ورزش و جوانان در سال گذشته برای فدراسیون تیروکمان روی داد، این مجموعه نتوانست روزهای آرامی را پشت سر بگذارد. برکناری کریم صفایی از ریاست و در پی آن تعلیق فدراسیون از سوی نهادای جهانی، اگرچه با بی توجهی مدیران دستگاه ورزش همراه بود؛ اما طولی نکشید که آنها نیز متوجه شدند موضوع جدی است.
ماجرا ادامه پیدا کرد تا امروز که بار دیگر این فدراسیون از سوی مجامع بین المللی تعلیق شده و مشکلات همچنان پابرجاست. البته در کنار این موارد، باید وضعیت نابسامان فدراسیون را نیز به آن اضافه کرد تا دریافت که تیروکمان روزهای نامطلوبی را سپری می کند. در این بین، دسترسی مشرق به یک نامه که چندی قبل به کمیته بین المللی المپیک ارسال شده، آغاز فصلی تازه در این منازعه به شمار می رود.
× نامهای با مفاد جالب
چندی قبل (10 مارچ 2013) نامه ای با امضای بهرام افشارزاده (دبیرکل کمیته ملی المپیک) و محمدعلی شجاعی (رئیس فعلی فدراسیون تیروکمان ایران) به پیر مایرو (رئیس بخش ارتباطات کمیته بین المللی المپیک) ارسال شده که با بندهای جالبی همراه بوده است. در این مطلب که در واکنش به نامه کمیته بینالمللی در ماه سپتامبر بوده، عنوان شده نظرات آنها اعمال شده است. در حقیقت، این نامه گزارش کاری به نهادی خارجی است که البته با مفادی همراه است که در برخی از آنها ادعاهای عجیبی مطرح شده که در نوع خود جالب به شمار میرود.
نکته حائز اهمیت در بند پنج است که برخلاف ادعای مقامات ورزش است. آنها که در پی تعلیق عنوان میداشتند تن به زیادهخواهی و رفتارهای سلبی نهادهای خارجی نخواهند داد، در این بند به صورت رسمی درخواست میکنند موضوع تعلیق نادیده گرفته شود. این تناقض نشان از آن دارد که نداشتن آگاهی و اشراف به مسائل بینالمللی میتواند چنین پیامدهایی را داشته باشد که مجبوریم مطالبات نهادهای بیگانه را قبول کرده و تن به خواستههای آنها بدهیم. موضوعی که در یک سال گذشته به شکل عینی در ورزش دیده شد.
چندی قبل (10 مارچ 2013) نامه ای با امضای بهرام افشارزاده (دبیرکل کمیته ملی المپیک) و محمدعلی شجاعی (رئیس فعلی فدراسیون تیروکمان ایران) به پیر مایرو (رئیس بخش ارتباطات کمیته بین المللی المپیک) ارسال شده که با بندهای عجیبی همراه بوده است. در حقیقت، این نامه گزارش کاری به نهادی خارجی است که البته با مفادی همراه است که در برخی از آنها ادعاهای عجیبی مطرح شده مه در نوع خود جالب به شمار می رود.
× کدام مجمع، کدام برکناری؟
در بند یک این نامه عنوان شده که کریم صفایی برکنار نشده و به دلیل اتمام دوران ریاست، کنار رفته است. این در حالی است که برکناری وی از سمتش به دستور وزیر ورزش صورت گرفت. اینکه چه چیز موجب می شود تا موضوعی به این بداهت، از منظر نگارندگان این نامه نادیده گرفته شود، خود جای تعجب و پرسش دارد. آیا لزومی برای بیان غیر واقع حقیقت به نهادی بین المللی وجود دارد؟ چرا بایستی چنین رفتاری از سوی مقاماتی صورت گیرد که از مدیران ارشد دستگاه ورزش کشور به شمار می روند؟
در ادامه، بند سوم نامه از موارد سخن میگوید که ریشه در بند اول دارد. در حقیقت، ادامه بند یک موجب طراحی کاری می شود که بند سوم از آن گزارش می دهد. مروری بر این بند می تواند پاسخگوی بسیاری از نکات مبهم باشد. "در تاریخ 23 سپتامبر 2012 جلسه انتخابات فدراسیون به منظور رئیس جدید فدراسیون برگزار شد. همه مراحل این جلسه توسط دبیر و اعضای جلسه به انجام رسید و آقای محمدعلی شجاعی تنها به عنوان کاندیدای انتخابات در این جلسه شرکت کرد. برای برگزاری این نشست، تمامی مراحل قانونی مثل اعلام در روزنامه، انتشار کامل خبر در سراسر کشور، ثبت نام کاندیدها و ایجاد شرایط کاملا آزاد برای برگزاری انتخابات طبق خواسته کمیته ملی المپیک به منظور برقراری یک شرایط دموکراتیک کامل به انجام رسید. طبق اسناد موجود، تمامی اعضای جلسه به برکناری آقای کریم صفایی و پایان دوره ریاست ایشان تصمیم گرفتند و پس از آن رأیگیری برای انتخاب رئیس جدید صورت گرفت که در نتیجه آن آقای محمدعلی شجاعی با کسب 44 رای از مجموع 46 رای به عنوان رئیس جدید انتخاب شد و این کمیته ای که آقای محمدعلی شجاعی را به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب کرد مورد تأیید کمیته ملی المپیک ایران است." کدام مجمع و با استناد به چه اسنادی، حکم به برکناری صفایی داده است؟ این اسناد کدام هستند و چگونه می شود فردی که برکنار شده و در مجمع نبوده، به پایان دوره فعالیتش حکم دهند؟ منظور از شرایط آزاد برای برگزاری انتخابات رئیس جدید چه بوده است؟ این بند براساس کدام ادله نگاشته و ارسال شده است؟
× پیشرفت در شش ماه؟
در بند چهارم به پیشرفت تیر و کمان در شش ماه ریاست شجاعی اشاره شده که در نوع خود سخنی جالب توجه است. بررسی دوران حضور وی در این فدراسیون حاکی از آن است که امور اگر متوقف نشده باشد، حرکتی نیز صورت نگرفته است. در این ماه ها، این فدراسیون در حالت نیمه تعطیل بوده و حتی اعزامهای ساده را نیز نتوانسته انجام دهد. در حقیقت، عدم شناخت رئیس از این رشته موجب شده تا کارها روند مناسبی نداشته باشد. دبیر نیز که اساساً فوتبالی است و مشخص نیست به چه دلیل وارد این فدراسیون شده است. در حقیقت کسانی اداره این فدراسیون را بر عهده گرفتهاند که آشنایی با تیر و کمان ندارند.
بررسی این نامه که با امضای دو مسؤول ورزشی ارسال شده، حاوی ابهاماتی است که پاسخ به آنها می تواند به حل مشکل تیروکمان در این روزها کمک کند. فدراسیون تعلیق شده، ملی پوشان ناامید، ایستایی و تعطیلی ورزش و ... نوید دهنده آینده خوبی براین این رشته نیست.
ماجرا ادامه پیدا کرد تا امروز که بار دیگر این فدراسیون از سوی مجامع بین المللی تعلیق شده و مشکلات همچنان پابرجاست. البته در کنار این موارد، باید وضعیت نابسامان فدراسیون را نیز به آن اضافه کرد تا دریافت که تیروکمان روزهای نامطلوبی را سپری می کند. در این بین، دسترسی مشرق به یک نامه که چندی قبل به کمیته بین المللی المپیک ارسال شده، آغاز فصلی تازه در این منازعه به شمار می رود.
× نامهای با مفاد جالب
چندی قبل (10 مارچ 2013) نامه ای با امضای بهرام افشارزاده (دبیرکل کمیته ملی المپیک) و محمدعلی شجاعی (رئیس فعلی فدراسیون تیروکمان ایران) به پیر مایرو (رئیس بخش ارتباطات کمیته بین المللی المپیک) ارسال شده که با بندهای جالبی همراه بوده است. در این مطلب که در واکنش به نامه کمیته بینالمللی در ماه سپتامبر بوده، عنوان شده نظرات آنها اعمال شده است. در حقیقت، این نامه گزارش کاری به نهادی خارجی است که البته با مفادی همراه است که در برخی از آنها ادعاهای عجیبی مطرح شده که در نوع خود جالب به شمار میرود.
نکته حائز اهمیت در بند پنج است که برخلاف ادعای مقامات ورزش است. آنها که در پی تعلیق عنوان میداشتند تن به زیادهخواهی و رفتارهای سلبی نهادهای خارجی نخواهند داد، در این بند به صورت رسمی درخواست میکنند موضوع تعلیق نادیده گرفته شود. این تناقض نشان از آن دارد که نداشتن آگاهی و اشراف به مسائل بینالمللی میتواند چنین پیامدهایی را داشته باشد که مجبوریم مطالبات نهادهای بیگانه را قبول کرده و تن به خواستههای آنها بدهیم. موضوعی که در یک سال گذشته به شکل عینی در ورزش دیده شد.
چندی قبل (10 مارچ 2013) نامه ای با امضای بهرام افشارزاده (دبیرکل کمیته ملی المپیک) و محمدعلی شجاعی (رئیس فعلی فدراسیون تیروکمان ایران) به پیر مایرو (رئیس بخش ارتباطات کمیته بین المللی المپیک) ارسال شده که با بندهای عجیبی همراه بوده است. در حقیقت، این نامه گزارش کاری به نهادی خارجی است که البته با مفادی همراه است که در برخی از آنها ادعاهای عجیبی مطرح شده مه در نوع خود جالب به شمار می رود.
× کدام مجمع، کدام برکناری؟
در بند یک این نامه عنوان شده که کریم صفایی برکنار نشده و به دلیل اتمام دوران ریاست، کنار رفته است. این در حالی است که برکناری وی از سمتش به دستور وزیر ورزش صورت گرفت. اینکه چه چیز موجب می شود تا موضوعی به این بداهت، از منظر نگارندگان این نامه نادیده گرفته شود، خود جای تعجب و پرسش دارد. آیا لزومی برای بیان غیر واقع حقیقت به نهادی بین المللی وجود دارد؟ چرا بایستی چنین رفتاری از سوی مقاماتی صورت گیرد که از مدیران ارشد دستگاه ورزش کشور به شمار می روند؟
در ادامه، بند سوم نامه از موارد سخن میگوید که ریشه در بند اول دارد. در حقیقت، ادامه بند یک موجب طراحی کاری می شود که بند سوم از آن گزارش می دهد. مروری بر این بند می تواند پاسخگوی بسیاری از نکات مبهم باشد. "در تاریخ 23 سپتامبر 2012 جلسه انتخابات فدراسیون به منظور رئیس جدید فدراسیون برگزار شد. همه مراحل این جلسه توسط دبیر و اعضای جلسه به انجام رسید و آقای محمدعلی شجاعی تنها به عنوان کاندیدای انتخابات در این جلسه شرکت کرد. برای برگزاری این نشست، تمامی مراحل قانونی مثل اعلام در روزنامه، انتشار کامل خبر در سراسر کشور، ثبت نام کاندیدها و ایجاد شرایط کاملا آزاد برای برگزاری انتخابات طبق خواسته کمیته ملی المپیک به منظور برقراری یک شرایط دموکراتیک کامل به انجام رسید. طبق اسناد موجود، تمامی اعضای جلسه به برکناری آقای کریم صفایی و پایان دوره ریاست ایشان تصمیم گرفتند و پس از آن رأیگیری برای انتخاب رئیس جدید صورت گرفت که در نتیجه آن آقای محمدعلی شجاعی با کسب 44 رای از مجموع 46 رای به عنوان رئیس جدید انتخاب شد و این کمیته ای که آقای محمدعلی شجاعی را به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب کرد مورد تأیید کمیته ملی المپیک ایران است." کدام مجمع و با استناد به چه اسنادی، حکم به برکناری صفایی داده است؟ این اسناد کدام هستند و چگونه می شود فردی که برکنار شده و در مجمع نبوده، به پایان دوره فعالیتش حکم دهند؟ منظور از شرایط آزاد برای برگزاری انتخابات رئیس جدید چه بوده است؟ این بند براساس کدام ادله نگاشته و ارسال شده است؟
× پیشرفت در شش ماه؟
در بند چهارم به پیشرفت تیر و کمان در شش ماه ریاست شجاعی اشاره شده که در نوع خود سخنی جالب توجه است. بررسی دوران حضور وی در این فدراسیون حاکی از آن است که امور اگر متوقف نشده باشد، حرکتی نیز صورت نگرفته است. در این ماه ها، این فدراسیون در حالت نیمه تعطیل بوده و حتی اعزامهای ساده را نیز نتوانسته انجام دهد. در حقیقت، عدم شناخت رئیس از این رشته موجب شده تا کارها روند مناسبی نداشته باشد. دبیر نیز که اساساً فوتبالی است و مشخص نیست به چه دلیل وارد این فدراسیون شده است. در حقیقت کسانی اداره این فدراسیون را بر عهده گرفتهاند که آشنایی با تیر و کمان ندارند.
بررسی این نامه که با امضای دو مسؤول ورزشی ارسال شده، حاوی ابهاماتی است که پاسخ به آنها می تواند به حل مشکل تیروکمان در این روزها کمک کند. فدراسیون تعلیق شده، ملی پوشان ناامید، ایستایی و تعطیلی ورزش و ... نوید دهنده آینده خوبی براین این رشته نیست.