ضرغامی از مدیران لاریجانی بود. او بیش از اینکه در عرصه رسانه شهرت داشته باشد در زمینه مدیریت رخ نشان داده بود و البته مدیریت اداری مجموعه ای بزرگ و رخوت زده مانند جام جم کار بسیار سخت و دشواری است که ضرغامی نشان داد از پس آن بر می آید.

گروه فرهنگی مشرق - دوره ی مسوولیت عزت الله ضرغامی بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی رو به پایان است و او بعد از دو دوره تکیه زدن بر کرسی ریاست ساختمان شیشه ای جام جم را به مقصدی که هنوز معلوم نیست ترک خواهد کرد. فارغ از اینکه مدیر بعدی این سازمان چه کسی خواهد بود و با چه دیدگاهی و چگونه مدیرانی پا به این سازمان عریض و طویل خواهد گذاشت؛ آنچه باعنوان میراث عزت الله ضرغامی در رسانه ی ملی از آن یاد خواهد شد بر آینده این سازمان موثر خواهد بود.

در این مجموعه مطالب خواهیم کوشید تا با نگاهی گذرا بر وضعیت فعلی رسانه ملی، به آن چیزی که رسانه ی ملی در دوره ی ضرغامی کوشیده است تا به آن دست یابد؛ بپردازیم.
 
***عصر پسا لاریجانی

بعد از محمد هاشمی و خروج او از دفتر ریاست صدا و سیمای جمهوری اسلامی، علی لاریجانی که فلسفه دانی را با خود یدک می کشید؛ پشت سکان قرار گرفت تا نشان دهد اگر یک فلسفه دان هدایت را برعهده بگیرد رسانه به چه شکل و قیافه ای در خواهد آمد.
 
رسانه ی ملی در دوره علی لاریجانی دوران گسترش در سطح را پشت سر گذاشت. یعنی شبکه های تلویزیونی از دو شبکه، به سه، چهار و پنج و... گسترش یافت. همزمان در بعد برون مرزی نیز تلاش هایی صورت گرفت، چنانکه در سالهای پایانی و تقریبا مقارن با جنگ عراق شبکه العالم پا به عرصه حیات گذاشت. با همه ی این ها که گفتیم آنچنان که انتظار می رفت در دوران علی لاریجانی اتفاقی مفهومی و فلسفی در رسانه ملی رخ نداد. شاید دلیل عمده ی این که جای توسعه مفهومی در رسانه ی ملی را توسعه سخت افزاری گرفت؛ پدیده ای بود که دهه ی هفتاد فضای ذهنی مدیران رسانه ای و فرهنگی کشور را اشغال کرد؛ "ماهواره هراسی".

مرتضی آوینی در مقاله ی انفجار اطلاعات با تحلیل مقوله "ویدئو هراسی" که در روزهای پایانی دهه ی شصت بازارش داغ بود خبر آمدن ماهواره را تحلیل کرد و پیش بینی کرده بود که بر فضای مدیریت رسانه کشور تاثیرات عمیقی خواهد گذاشت، اگر چه خود او این رخداد را ترسناک نمی دانست. ماهواره هراسی به هر روی بر سیاست های رسانه ی ملی سایه افکند به صورتی که در رقابت با چند صد کانالا ماهواره ای که در دوره ی اول آن پر مخاطب ترین آنها کانال های ترک زبان بودند باعث شد تا صدا و سیمای آقای فلسفه دان عزم خود را برای افزایش تعداد شبکه ها جزم کند.

دوران لاریجانی با توسعه کمی به پایان رسید؛ در حالی که اتفاق جدیدی در دنیای تلویزیون ایران نیفتاده بود و تنها رنگ و لعاب نو تری بر آنچه محمد هاشمی به روی آنتن می فرستاد زده شده بود. البته باید انصاف داشت که صنعت کپی در همین دوران در تلویزیون ایران نضج یافت. با جدی شدن تولیدات ماهواره ای، هر از چندی یکی از برنامه های جدید سرگرم کننده، به طور مثال مسابقات تلویزیونی که بعد ها ارزش تجاری هم پیدا کرد؛ از نمونه های ماهواره ای اش کپی می شد و نسخه ی وطنی آن به روی آنتن می رفت. ماهواره به عنوان یک ابزار سرگرم ساز تمام عیار حریف می طلبید و عجیب اینکه تلویزیون وارد زمین بازی ده ها کمپانی قدرتمند سرگرمی ساز شده بود و به ساز و آهنگ آنها می رقصید.

با آغاز مدیریت عزت الله ضرغامی همان طور که ناظران هم پیش بینی می کردند، هیچ اتفاق جدیدی نیفتاد. ضرغامی از مدیران لاریجانی بود. او بیش از اینکه در عرصه رسانه شهرت داشته باشد در زمینه مدیریت رخ نشان داده بود و البته مدیریت اداری مجموعه ای بزرگ و رخوت زده مانند جام جم کار بسیار سخت و دشواری است که ضرغامی نشان داد از پس آن بر می آید. عزت الله ضرغامی اگر چه در عرصه های دیگر مدیریت فرهنگی، هنری و رسانه ای تجربه هایی داشت؛ اما هیچ گاه حایگاه مولف در این عرصه ها نداشته و ندارد.

حتی خبری از نطق های پر طمطراق جناب فلسفه دان نیز بعد از او توسط خلفش پر نشد و در بر همان پاشنه سیاست های کلان دوران لاریجانی گشت. ضرغامی هم بزرگ ترین دشمن مقابل خود را ماهواره می دید و به همین دلیل سرعت توسعه کمی را به شدت افزایش داد. با این وصف اگر قرار باشد دوره ای را با عنوان "پسا لاریجانی" بشناسیم، این دوره قطعا دوره ی ضرغامی نیست. چرا که تفکر جدیدی بر سازمان حاکم نشد. آقای ضرغامی بیش از آن که یک مدیر فکری باشد، مهندسی بود که به کار ساخت و ساز بیشتر اهمیت می داد تا کسانی که قرار است در آنچه ساخته شده است ساکن شوند.
 
***نسخه‌های بدلی هیچ وقت کار نمی‌کنند

همان طور که اشاره کردیم؛ بیشترین توان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در تولید و پخش برنامه هایی خلاصه می شد که ماهیت سرگرم کننده گی داشته و دارند. در این میان اگر چه در عرصه هایی مانند خبر تقلید های ناشیانه ای از آنچه شبکه های بزرگ خبری خصوصا بی بی سی ارائه می دهند شد، اما در بیشتر اوقات این تقلید ها به دکور، گرافیک و استودیو محدود می شد و اساسا به سیاست های کلان چنین بنگاه هایی توجه نشد. سیاست هایی که مثلا بی بی سی را به یکی از بزرگ ترین بنگاه های تهیه و تولید مستند تبدیل کرده و از آن یک مجموعه آموزش عمومی ساخته است.

در حوزه سرگرمی سازی دهه ی هفتاد تا چند سال ابتدایی دهه ی هشتاد در تسخیر مسابقات تلویزیونی قرار گرفت. مسابقاتی از قبیل مسابقه ی بزرگ که در شبکه تهران تولید و پخش می شد، به صورت کامل تقلیدی طراحی و اجرا می شدند. با فروکش کردن تب مسابقات تلویزیونی در شبکه های ماهواره ای و ورود این شبکه ها به سبک هایی از مسابقات که دیگر صدا و سیما یارای ورود به آن را نداشت، این بار تب درام ها و سریال های تلویزیونی داغ شد. جالب این که با وجود تقلیدهای تمام عیار تنها درام های خانوادگی و آپارتمانی وارد سیمای جمهوری اسلامی شد. شاید دلیل عمده ی این اتفاق سهل الوصول بودن و ساخت ساده تر این دسته تولیدات نسبت به آثار خاص دیگر مانند سریال های امنیتی، سیاسی و حتی انواع و اقسام سریال های پلیسی باشد – حتی سریال های پلیسی ساخته شده در ایران بیش از آنکه داستانی پلیسی داشته باشد در گیر و دار روابط بالیوودی هنرپیشه ها پیش می رفت.

 علی رغم شبیه سازی های فراوان از برنامه های سرگرم کننده ی شبکه های ماهواره ای هرگز تب ماهواره هراسی در رسانه ی ملی فروکش نکرد.برخورد انفعالی و تقلید روزانه باعث می شد تا همواره و با هر رویداد جدید در فضای ماهواره ها رسانه ملی تمام تلاش خود را برا جذب مخاطبان از طریق ارائه ی برنامه های مشابه، به انجام برساند؛ اما در مقابل در تولید برنامه در سبک های منحصر بفرد خود دچار غفلت شده و این گونه از دایره نوآوری دور بماند.

***سریال های الف ویژه

با این حال نباید پروژه های بزرگ که به آثار الف ویژه مشهور شده اند را نادیده بگیریم. شاید تنها بخش های بومی رسانه ملی را بشود در میان این آثار رهگیری کرد و از همین جهت است که برخی از این آثار اقبال خوبی در میان کشورهای دیگر نیز پیدا کردند. این دسته تولیدات البته به این دلیل که هر کدام سالها ساخت شان به درازا می انجامید نمی توانستند نقش فرهنگ سازی رسانه ای را بر عهده بگیرند و هر از چندی بر چهره تلویزیون خودنمایی می کردند و به سرعت جای خود را به برنامه های هر شبی می دادند.

همچنین سریال های الف ویژه نیز تنها می توانستند برخی موضوعات خاص را پوشش بدهند. این سریال ها همان طور که اشاره شد؛ با هزینه های کلان و صرف زمان طولانی ساخته می شدند و نمی توانستند همه ی حوزه های مورد نیاز برنامه سازی را پوشش دهند. الف ویژه ها بیشتر مختص به پروژه هایی با موضوعات تاریخی خاص بودند که البته در بعضی موارد حتی اولویت چنین موضوعاتی مورد مناقشه قرار می گرفت. در مقابل بیشتر حوزه های اجتماعی سیاسی و فرهنگی همچنان عرصه را برای برنامه های روتین خالی می گذاشت.

***مستند ها و برنامه های آموزشی

برنامه های مستند که از تاثیر گذار ترین مدیوم های تلویزیونی در جهان محسوب می شوند و برخی کمپانی ها و شبکه های تلویزیونی مانند  نشنال ژئوگرافی، دیسکاوری، بی بی سی و ... عمده ی برنامه های تولیدی خود را به این نوع از برنامه ها اختصاص داده اند، دوران لاریجانی و ضرغامی در حاشیه قرار داشتند. این حاشیه که می گوییم از آن جهت است که ساخت چنین برنامه هایی چه از نظر ارزش مالی و چه از نظر زمان پخش همواره تحت تاثیر برنامه های سرگرم کننده بود.

مستند هایی که گاه ماه ها و در برخی موارد سال ها برای ساخت آن زمان صرف شده بود در ساعات نیمه شب و یا ساعات میانی روز به روی آنتن می رفت، کمتر مورد توجه مخاطب قرار می گرفتند. تقریبا برخورد با همه ی مستند های داخلی جز در موارد خاصی که موضوع جنجالی بود به همین منوال انجام می شد. مستندسازان ایرانی تنها با انگیزه های شخصی و ذوق فردی سعی در ارتقای توان فیلم سازی خود داشتند و منحنی رشد مستند سازی ایران به همین دلیل رشد بسیار کند و کمتر محسوسی، خصوصا در حیطه مستندهای تلویزیونی گرفت. این درحالی است که در اواخر دهه ی هشتاد و ابتدای دهه ی نود، شبکه های ماهواره ای نوظهوری پا به عرصه رقابت گذاشتند که مبنای تولیداتشان مدیوم مستند بود و از قضا برخلاف برداشت بسیاری از مدیران رسانه ی ملی، همین برنامه های مستند که با امکاناتی نه چندان فراوان ساخته می شدند به پر مخاطب ترین برنامه های تلویزیونی تبدیل شدند.

در بعد برنامه های آموزشی، علمی و تحلیلی؛ متاسفانه به دلیل اینکه تلویزیون ایران چنین برنامه هایی را از ابتدا آثاری با مخاطب خاص می دانست، در بعد قالبی هیچ تغییری در این نوع آثار روی نداد. میزگردها و سخنرانی ها از این دست برنامه ها بودند. تنها پیشرفت رسانه ملی آن هم در سال های اخیر برگزاری مناظره ها بود که توانست تا حدودی توجه مخاطب را به خود جلب کند.
در زمینه تقلیدی نیز، کم کم "هارد تاک ها" و "تاک شو" ها نیز راه خود را به تلویزیون باز کردند. این برنامه ها با معرفی چهره های جدیدی در مجری گری مشهور شدند که البته برخی از این مجری ها بعد ها خود حاشیه هایی دردسر ساز برای صدا و سیما به ارمغان آوردند.
 
****
 با این وصف اگر قرار باشد وضعیت سیما و صدای جمهوری اسلامی را در دوران ضرغامی بررسی کنیم باید بدانیم با دوره تکامل یافته ی لاریجانی روبرو هستیم و این پله اول است برای چرتکه اندازی درباره ی آنچه بعد از عزت الله ضرغامی به عنوان رسانه ی ملی باقی خواهد ماند.

درباره تک تک حوزه های برنامه سازی و افق هایی که در حال حاضر ماقبل آنها ترسیم شده است، همچنین درباره حوزه ی بسیار مهم صدا و موضوعاتی از این دست، خصوصا تک تک شبکه های راه اندازی شده در رسانه ی ملی نکاتی وجود دارد که ان شا الله در بخش های بعدی به آن خواهیم پرداخت.



مخاطبان محترم گروه فرهنگی مشرق می توانند مقالات، اشعار، مطالب طنز، تصاویر و هر آن چیزی که در قالب فرهنگ و هنر جای می گیرد را به آدرس culture@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 24
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 3
  • sad ۰۱:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    واقعا و ما ادراک المستند!
  • ۰۳:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    تا زمانی‌ که صدا و سیما دولتی باشد همین است ، باید به شبکه های خصوصی در چهار چوب نظام اجازه تاسیس داده شود
  • عبدالله تواب ۰۳:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    آقای ضرغامی نیروی ارزنده ولایت است .اجر او با خدای بزرگ. نکته مهم نفوذ خط لیبرالیسم و فتنه در صدا وسیما است که بسیار زیرکانه ومنافقانه و مخفیانه افکار پلید خود را ذر برنامه های صدا وسیما جاسازی کرده اند و میکنند.از زمان مرحوم کردان این موضوع مطرح شده است اما غفلت میشود .قبل از رفتن آقای ضرغامی و توسط ایشان این جریان شناسایی و بیرون ریخته شود. حتما بایستی از زحمات ایشان تشکر شود و پیشنهاد میکنم با حکم مقام معظم رهبری ایشان به عنوان مدیر کار گروهی،بررسی عملکرد صدا وسیما با هدف افزایش کارایی را بعهده بگیرند تا انشاءالله صدا وسیما بتواند (بهتر از گذشته)تقوای مردم را تقویت کند وفجورشان را کنترل نماید.
  • ۰۷:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    انصافن صدا سیما با این همه در امد و امکانات بهترین تبلیغ برا شبکه های ماهواره ای هستن . ادم وقتی برنامه اینارو میبینه مخصوصن خبرهای یکسویه شونو ، ترجیح میده همون خبرهای دروغ ماهوره هرو که با ظرافت بیانش میکنن بشنوه
  • سیاوش ۰۷:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    فرض کنیم خصوصی سازی در این سازمان هم انجام بشه.به نظر شما کیفیت خدمات و تولیدات بهتر از دیگر سازمانها و شرکتهای خصوصی شده این چند ساله اخیر میشه.یعنی خدمات این سازمان با خصوصی شدن به شهروندان بهتر از آب و فاضلاب ، شرکت برق منطقه ای ، شرکت گاز و امثالهم میشه و یا حتی شرکت پست و مخابرات؟ به نظر من باید رسانه شناسی ما بهتر بشه که هرگز نخواهد شد. از نظر ما بهترین برنامه ها در شبکه های تلویزیونی ماهواره ای تولید میشه.آیا همین برنامه بنیاد خانواده ها را سست نکرده اند.آیا میتوان به دختر و پسر امروزی گفت بالای چشمت ابروست؟ آیا همین ماهواره ها دستورات کشورهایی را که در آنها فعالیت میکنند را اجرا نمینمایند؟ صداوسیما ایراد زیاد داره اما متأسفانه در حال حاضر با شبکه های ماهواره ای مقایسه میشه.همان موقع هم که ویدئو بود خیلی مسائل پیش میامد که گفتنش در اینجا صلاح نیست و خلاف عفت جامعه است وگرنه من میگفتم همون فیلم های ویدئویی چه بلایی سر نسل قبل آورد.در حال حاضر هم مهم نیست چه کسی رییسه بلکه هر جا تو این مملکت میری رابطه بازی پدر سازمانها رو درآورده نداشتن تخصص و باند بازی هر قانون و تخصصی را نابود میکند.
  • مهدی ۰۷:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    با سلام و احترام ارتباط حوزه های علمیه با محصولات تولیدی اعم از فیلم و سریال و تبلیغات صدا و سیما را محتوایی کنید، یعنی در فرآیند ساخت و تولید و بازخورد خروجی با حوزه تعامل بیشتری داشته باشید چرا که اثر گذاری این محصولات بیشتر از برنامه های چهره به چهره است و باید در کنار این برنامه ها بصورت جدی تری دنبال شود ومن الله توفیق
  • ۰۸:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    وظیفش سرگرم سازی و آگاه سازی هست....((یا)) اینجا غلطه...!
  • fam ۰۸:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    متاسفانه عزت الله ضرغامی حرفی برای گفتن نداشت . . . . برای همینه که خیلیا به صدا و سیمای ملی میگن صدا و سیمای میلی . . . .
  • ۰۹:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    سیما نمره مردودی گرفته است.
  • عباس ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    فعلا که وظیفه تلویزیون پخش تبلیغات وپول درآوردنه.واقعا با این پخش تبلیغاتشون اعصاب همه را خورد کردند.خدا لعنتشون کنه
  • ۰۹:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    پشت گود نشستن گفتن لنگش کن مصداق بارز مرقومه فوق است درست است که ابزار برنامه سازی ماهواره ها و ایران یکی است ولی قیاس این برنامه ها باهم برخلاف توقع منتقدان داخلی همچون یکسان دانستن شب و روز است درزبان نقد راحت است ولی در عمل برنامه سازی با عاملانی که شیفته تفکرات غربی هستند وانحصارا فیلم سازی را در اختیار گرفته اند فوق تصور سخت است
  • ۱۰:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    ما کیفیت می خواهیم نه کمیت شبکه خصوصی با بودجه بسیار محدود چه کیفتی می خواهد ارائه بده؟؟ جز چند شعار سیاسی و حزبی مجبوره تمام برنامه های اونوری رو دوبله و پخش کنه...با این اقتصاد هم قطعا اگر بخواهد پولی کار کنه ورشکست میشه همانطوری که اون گنده های اونور آبی شدن فقط هزینه ساخت یک سریال شبکه سه چند میلیارد تومنه...
  • ۱۰:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    صداوسیما باید رسانه همه مردم ایران باشه نه فقط بخشی از مردم که می خواهند به خودشون بمب ببندن و برن در اسراییل خود را منفجر کنن....
  • ۱۲:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    ناشناس منگل چند نفر از ایران رفتند بمب به خودشون بستند تا در اسراییل منفجر شوند؟!!!! افکار عقب افتاده وجاهلانه خود را به اون بخشی که میگویید اکثریت معتقد به نظام اسلامی کشور تسری ندهید
  • ۱۲:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    آقای ناشناس این ذات غریب پرست و مرغ همسایه را غاز پنداشتن شماست یعنی اشکال در گیرنده معیوب نگاه غربی شماست نه فرستنده صداوسیما
  • ۱۲:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    حکمم براش صادر می کنی نه؟
  • حميد ۱۳:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    در وهله اول بايد از سايت مشرق تشكر كرد كه بالاخره رسانه اي پيدا شد كه رسانه ملي مورد نقد قرار بدهد درباره صداوسيما متاسفانه كاستي زياد داره و بيشتر هم در پييشبرد ان افكار شخصي دخيله تا افكار منطقي و عقلاني من خودم به شخصه مث خيلاياي ديگه ماهواره دارم چون نتونسته اون خواسته هاي منو براورده كنه همش شده برنامه هاي تكراري و مضامين تكراري كه ديگه سريال يا برنامه اي قسمت اولش شروع شه مردم ميدونن ديگه چي به چيه و مطمئنا اتفاق خاصي نخواهد افتاد اگه معاون ايشان اقاي دارابي رئيس نشه ميشه اميدوار بود براي اينده اين سازمان و گرنه يه دستگاه ماهواره كمتر از 300هزار تومان هست با هزاران شبكه
  • ۱۴:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    من تلوزیون رو فقط بخاطر برنامه 90 می بینم و فوتبال.چون بقول آقای رفسنجانی:کسی دیگه به جعبه سانسور اعتماد نداره.
  • ۱۶:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    چقدر زياد نشانه هاي ماسوني در آرم هاي سيما وجود داره اكثرا همون چشم ( دجال)
  • سیرنگ ۱۷:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    مطلب بسیار خوبی بود تشکر می کنم. ولی فکر نمی کنم برنامه های صدا و سیما با تمام کمبودها و کاستی ها که در این مقاله خیلی روشن به آنها اشاره شده بود توجیه مناسبی برای ماهواره دیدن باشد. من هم به شخصه مثل خیلی های دیگر ماهواره ندارم وباز هم مثل خیلی های دیگر ، به برکت بعضی از بستگان از برنامه های ماهواره بی اطلاع نیستم. شخصا خانواده بسیار مذهبی و با تحصیلات بسیار عالی را می شناسم که در ابتدا صرفا برای تکمیل زبان و استفاده از برنامه های مستند بی بی سی ماهواره خریدند و تمام کانال های آنر مسدود کردند؛ ولی الآن فقط پدر خانواده شبها این برنامه ها را می بیند و دیگران به کانال های کارتون و فیلم ترکی و ... که روز به روز از تعداد مسدودی های آن کم می شود بسنده کرده اند. دوست عزیزی که ماهواره 300 تومانی با هزاران شبکه را چاره کار یافته اید، چند درصد این پول را حاضرید خرج سی دی های آموزشی و فیلم های برنامه های مستند و یا فیلم های فاخر سینمای جهان کنید و یا وقت و هزینه بگذارید و این برنامه هارا دانلود کنید و اوقات فراغت خانواده را با آنها پر کنید؟؟ آیا واقعا حدس زدن انتهای فیلم های 300 - 400 قسمتی با مضامین کاملا غیر تکراری ماهواره خیلی مشکل است و یا اصلا اهمیتی دارد؟ صدا سیمای ما بسیار ضعیف است ولی به نظر من راهکار ما دیدن ماهواره نیست بلکه باید از چند برنامه خوب استقبال کنیم و درخواست پخش کنیم تا کم کم مسئولین ذائقه مخاطب را جدی بگیرند. واقعا چند درصد مردمی که برنامه ای را می پسندند، حاضرند زحمت بکشند و تلفن کنند و یا با پیامک از پخش برنامه ای تشکر و اظهار رضایت کنند. اگر فرهنگ سپاسگزاری به جای فرهنگ ایراد گرفتن بی فایده رایج شود شاید خیلی از مشکلات در داخل کشور و بدون نیاز به کمک برون مرزی حل شود. مجددا تشکر می کنم. یا علی
  • ۲۰:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    متأسفانه این تحلیل و نقد شما بیشتر به یک تحلیل و نقد ژورنالیستی یا روزنامه ای ( با جهت گیری سیاسی ) شباهت دارد تا یک نقد کارشناسانه فرهنگی رسانه ای و صد البته منصفانه .... ! که با عرض پوذش باید گفت چاشنی بی انصافی و عدم نگاه کارشناسانه به معنای اهم این نوشتار بسیار آزار دهنده است ! ان شاء الله صحبت های بیشتری در این رابطه دارم که متعاقبأ عرض خواهم کرد .
  • علی اصغر ۲۱:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    الگوی تلوزیون بخشی از الگوی اقتصاد سرمایه داری است البته در نظام اسلامی تغییراتی پیدا کرده و بنیان اصلی آن که هدر دادن وقت مردم است عوض نشده
  • ۲۳:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۶
    0 0
    گیرم سرگرمیه....... ولی استحمار که نباید باشه وقتی درآمد حلال نباشه (تبلیغ بانک و چیپس و پفک و .......) دیگه چه انتظاری میشه داشت؟
  • سه نقطه ۱۳:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۶
    0 0
    نظرم رو اینجا میذارم که خونده بشه. ضرغامی باید مرداک غول رسانه ای غرب رو الگوی خودش قرار بدهو طرحی اسلامی با قدرتی چون او را برای خودش درست کند. البته خیلی مونده ولی اگه بچه خوبی باشه حرف گوشکنه شدنیه!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس