بدون تردید، اگر غرب پس از فراز و فرودهای بسیار، اعمال سیاست چماق و هویج از تهدید نظامی گرفته تا فشارهای سیاسی و تحریم و همچنین ترور فرزندان دلیر عرصه دانش هستهای، به پای میز مذاکره آمد، مرهون فرصتسازی و قدرتسازی دانشمندان هستهای و در پرتو سرعت نهضت نرم افزاری در این عرصه بوده است.
اخلاص و ایثار دانشمندانی همچون شهید شهریاری، قلههای رفیع دانش و علم را با درجان رفیع تعالی پیوند زد و دریچههای آسمان فناوری هسته ای پیشرفته را بر این مرز و بوم مقدس گشود. نوشتن کتاب، یادآوری خاطرات و تاریخ شفاهی در این زمینه و نامگذاری میادین و دانشکده ها و مراکز علمی یا تالارها و دفاتر به نام این شهدای جاودان ایران اسلامی، هرچند بسیار ضروری اما اقداماتی اندک و بسیار کمتر از آن چیزی است که در خور نام و مجاهدت آنها باشد. البته این مرز و بوم، سرای پیروان حسین(ع) و فرزندان زهرا(س) و زینب(س) است و نام ایرانیان با ایثار و شهادت گروه خورده است.
این روزها، همه ملت و از جمله مدیران، کارشناسان و کنشگران در حوزه مدیریت هستهای کشور باید فرصتی برای بازنگری در تصورات خود از محدود شدن پیشرفت های هسته ای بیابند. اعتقاد راستین به ایثار شهدای هسته ای و همچنین پاسداشت و تکریم خدمات سایر دانشمندان هسته ای کشور که عمر خود را وقف ادامه راه پیشرفت و استقلال صنعتی و دانشی کشور نموده اند، اقتضا دارد که بیش از هر زمانی دیگر، به «پیشرفت هسته ای» و «صیانت از حقوقی که در پی ابتکار و جانفشانی این شهیدان، برای ملت ایران مسلم و محقق گردید» بها داده شود.
با محدود کردن پیشرفت
های هسته ای و از جمله در رابطه با غنی سازی، چگونه می توانیم خود را ضامن و
پاسدار تلاشها و دستاوردهايی بدانیم که شهید شهریاری با خون خود، نهال آن را در
منظومه دانش و صنعت این مرز و بوم کاشت؟
بر این اساس، بهترین چارچوب و مجرا برای نگوداشت شهدای هسته ای و به یاد داشتن دستاوردهای خدمات آنها، ممانعت از زیاده خواهی های غرب است که رهبری معظم انقلاب نیز تاکید فرموده اند. در این راستا، به نظر می رسد که «صیانت از حقوق هسته ای کشور و دستاوردهای پیشرفت علمی، فنی از جمله غنی سازی» بهترین و اساسی ترین جلوه از پاسداشت تلاش ها و مجاهدت های آنهاست.