به گزارش مشرق، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
47 میلیون آمریکایی زیر خط فقر
طبق
آمار رسمی، 47 میلیون نفر از مردم آمریکا زیر خط فقر زندگی میکنند و جنگ
50 ساله با فقر در این کشور شکست خورده است.همزمان اعلام شد سال گذشته
میلادی 44 هزار شرکت و بیش از یک میلیون شهروند در آمریکا اعلام ورشکستگی
کردهاند.به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از اداره آمار آمریکا، نرخ فقر
در این کشور اکنون در حدود 16 درصد است و 47 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی
میکنند. سهم مردم آمریکا در فقر اندکی از آنچه در سال 1964 بود کمتر است و
در سالهای پس از رکود نیز این میزان ثابت بوده است.در سال 2012، سیزده
میلیون نفر از کسانی که زیر خط فقر زندگی میکردند کودکان بودند که به
عقیده جیمز زیلیاک، رئيس مرکز تحقیقات فقر در دانشگاه کنتاکی، این میزان
«رقم بسیار بالایی» است.گزارش منتشر شده از سوی اداره آمار آمریکا نشان
میدهد در رکود جهانی بین سالهای 2009 و 2011، از هر سه آمریکایی، یک نفر
فقر را برای دستکم دو ماه تجربه کرده است.
خبرگزاری فرانسه به نقل
از زیلیاک نوشت: «اگر ما هیچگونه برنامه حمایتی نداشته باشیم، این نرخ دو
برابر خواهد شد.»گروه موسوم به ائتلاف «ضد گرسنگی» میگوید از هر پنج کودک
آمریکایی یک نفر هنوز در فقر زندگی میکند و بیش از یک نفر از هر پنج کودک
در نیویورک نیز در خانوادههایی زندگی میکنند که غذای کافی برای سیر کردن
شکم خود ندارند.باراک اوباما، رئيسجمهور آمریکا سال گذشته اذعان داشت که
فاصله میان غنی و فقیر در این کشور با روند «خطرناکی» در حال گسترش است.به
گزارش پرستیوی، 50 سال پیش از این (سال 1964) لیندون جانسون رئيس جمهور
وقت آمریکا «جنگ با فقر» را اعلام کرد و به کنگره گفت دولت من اکنون جنگی
بیقید و شرط با فقر را اعلام میکند. اما 50 سال بعد وضعیت فقرا بهبود
نیافته است.
در همین حال صدای آمریکا گزارش داد 44111 شرکت آمریکایی
در سال 2013 اعلام ورشکستگی کردند. در سال 2012، این تعداد 57964 بود. این
آمار که از سوی شرکت پردازش پروندههای ورشکستگی «اپیک» در اختیار
انستیتوی ورشکستگی آمریکا قرار گرفته، تا سال 2007 را دربر میگیرد.روی هم
رفته اعلام ورشکستگی افراد حقیقی و حقوقی از 1/19 میلیون در سال 2012، به
1/03 میلیون در سال 2013 رسیده است.
در 5 سال گذشته، اعلام ورشکستگی
افراد حقیقی و حقوقی به طور متوسط رقمی برابر با 1/32 میلیون در سال بوده
است. بخشی از این کاهش کمسابقه در تاریخ برآیند قانون مصوب سال 2005 است
که شرایط سختی برای اعلام ورشکستگی در نظر گرفته است.
وکیل مدافع ملکعبدالله جنایتکار نباشید!
هاشمی
رفسنجانی در اظهاراتی قابل تأمل و غیرمسئولانه مدعی شد تیرگی روابط ایران و
عربستان حاصل تندروی دو طرف است!وی در مصاحبه با سایت انتخاب درباره انجام
نشدن سفرش به عربستان گفت: اصل سفر بنا بود که برای زیارت و مراسم عمره به
حج بروم که مشکلی نیست. مسأله این است که اگر بحث مذاکره برای حل مشکلات
است، باید اول در اینجا طرحی آماده شود که ما چه میخواهیم و آنها چه
میخواهند. باید بحثهای کارشناسی شود تا هر کسی که میرود، با برنامه برود
و مذاکره کند.وی ضمن بیان اینکه الان روابط خیلی تیره است، در پاسخ این
سؤال که «فکر میکنید این حاصل تندرویهای ما بوده یا آن طرف؟» گفت: هر دو
طرف(!)
وی همچنین در پاسخ پرسش انتخاب مبنی بر اینکه «فکر نمیکنید
در اینجا نیاز به این است که شخصیتی مثل حضرت عالی ورود کند؟» اظهار داشت:
اینگونه نه. بروم که چه بگویم؟ من مسئولیتی ندارم که بگویم با این کار
موافق یا با آن کار مخالف هستم. این کار در درجه اول از اختیارات رهبری و
سیاستهای کلی نظام و بعد دولت است. باید اول طرحی مثل همین مذاکرات، تهیه و
خطوط قرمز مشخص شود تا کسانی که برای مذاکره میروند، بدانند چه بگویند.
گفتنی
است علاقه افراطی آقای هاشمی در کاربست شیوه منسوخ ایستادن در وسط و تخطئه
طرفین، مانند بسیاری از موضوعات دیگر «موضوع روابط با عربستان نیز ما به
ازای بیرونی ندارد؛ چه اینکه ملکعبدالله شاه عربستان چند سال پیش در
بحبوحه اوجگیری بیداری اسلامی و سقوط رژیم مبارک به مقامات آمریکایی گفته
بود سر مار در ایران است و باید سر مار را کوبید! رژیم آل سعود طی دو دهه
اخیر ضمن ساماندهی مالی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و ایدئولوژیک جریانهای سلفی،
طالبان و القاعده در کشورهایی نظیر افغانستان، عراق، سوریه و لبنان، روابطی
استراتژیک با رژیم صهیونیستی به هم زده و در جنگهای 33 روزه، 22 روزه و 8
روزه علیه حزبالله و حماس فعالیت میکرد.
امروز همچنان که رد پای
رژیم سعودی و دلارهای نفتی این رژیم در اقدامات جنایتکارانه و تروریستی در
عراق و سوریه و لبنان و بحرین و یمن و مصر دیده میشود، رفتارهای خصمانه
این رژیم علیه ایران نیز کاملاً به چشم میآید؛ از رفتارهای احمقانهای
نظیر راهاندازی عملیات تروریستی علیه سفارت ایران در لبنان که باعث لو
رفتن عناصری نظیر بندر بن سلطان و پسر وی شد تا همراهی آشکار با اسرائیل و
لابی صهیونیستی در حاکمیت آمریکا برای سختگیری علیه جمهوری اسلامی ایران.
اکنون
در این شرایط که فقط بر شمردن فهرست رفتارهای جنونآمیز و به تمامیت
صهیونیستی رژیم آل سعود حجم یک کتاب را در بر میگیرد اظهارات بیپایه و
غیر مسئولانه آقای هاشمی، درایت وی را مجدداً به چالش میکشد. ضمن اینکه
وقتی هیچ رکنی از ارکان نظام - از جمله دولت و مجلس- از موضع شخصی آقای
هاشمی در زمینه خوشبینی بیپایه نسبت به آل سعود حمایت نمیکنند، بهتر است
آقای هاشمی به همان سفر عمره خود برود و مسئولیت دیپلماسی را نیز به عهده
کارشناسان و متولیان امر بگذارد.آقای هاشمی چند ماه پیش به هنگام
بهانهجویی آمریکا برای حمله به سوریه نیز در سخنانی خلاف واقع، دولت سوریه
را متهم به استفاده از تسلیحات شیمیایی کرد که بعد از اعتراضها این سخنان
را پس گرفت.
آبروریزی رفقای شهرام جزایری در حمایت از دولت
سایت
آلوده به رشوهها و ریخت و پاشهای شهرام جزایری، اقدام هیئت نظارت بر
مطبوعات در توقیف نشریه «یالثارات» را شتابزده خواند اما از وزارت ارشاد
خواست نشریات اصلی و پرمخاطبتر منتقدان اصولگرا را توقیف کند! سایت آلوده
به رشوهها و ریخت و پاشهای شهرام جزایری، اقدام هیئت نظارت بر مطبوعات در
توقیف نشریه «یالثارات» را شتابزده خواند اما از وزارت ارشاد خواست نشریات
اصلی و پرمخاطبتر منتقدان اصولگرا را توقیف کند!سایت حقالعملکار انتخاب
ضمن حمله به نمایندگان مجلس به جای توبیخ وزیر ارشاد و دادن کارت زرد به
وی، مینویسد: با این وجود اقدام نادرست نمایندگان در مورد دادن کارت زرد
به وزیر ارشاد نباید موجب شود که اقدام شتابزده هیئت نظارت بر مطبوعات در
توقیف نشریه یالثارات حسین را قابل قبول تلقی کنیم. توقیف نشریهای متعلق
به جریانی از افراطیون که نه مخاطب چندانی دارد و نه تاثیر منفی بر افکار
عمومی تنها بهانهای برای مظلومنمایی افراطیون فراهم میکند.
انتخاب
میافزاید: اگر هیات نظارت بر مطبوعات در برخورد با این گونه تخلفات جدی
است چرا با رسانههای اصلی افراطیون که به تشویش اذهان عمومی و تخریب دولت
میپردازند کاری ندارد؟ آیا مطالب این روزنامهها و خبرگزاریها که
مخاطبینی دهها برابر یالثارات دارند، بدتر از یالثارات نیست! تنها نتیجه
این اقدام، دادن فرصت مظلومنمایی است.یادآور میشود تظاهر رسانههای
آلودهای مانند انتخاب به حمایت از دولتی که شعار مبارزه با فساد و مفسدین
اقتصادی سر میدهد، پیش از هر چیز هتک حیثیت دولت محترم است؛ ضمن اینکه
دعوت آنها به تعطیلی خبرگزاریها و نشریات اصلی، ضربه مضاعفی به اعتبار
دولت میباشد.
مجلس در رأس امور است مشروط بر آن که نباشد؟!
یک
روزنامه حامی دولت در اقدامی کاملا ژورنالیستی، تذکر و کارتزرد اکثریت
نمایندگان حاضر در جلسه مجلس به وزیر ارشاد را «بازی اقلیت تندرو» و
«صفآرایی برخی نمایندگان در برابر دولت» توصیف کرد.در جلسه روز سهشنبه
مجلس، سوال از وزیر ارشاد درباره جانبداری وی از روزنامهای که ولایت و
حکومت امیرمومنان را زیر سوال برده بود و نیز ترویج تکخوانی خواننده زن
مطرح شد که از مجموع 224 نماینده حاضر، 105 نفر قانع نشدند، 18 نفر رأی
ممتنع دادند و 97 نفر دیگر قانع شدند و بدین ترتیب با نظر اکثریت، مجلس به
علی جنتی کارت زرد داد.با وجود این واقعیت، روزنامه خبر در تیتر اول دیروز
خود ادعا کرد این نظر اکثریت نمایندگان، بازی اقلیت تندرو و صفآرایی در
برابر دولت است. انتظامی و معزی دو تن از گردانندگان سایت و روزنامه خبر،
با تشکیل دولت جدید به عنوان معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد و معاون ارتباطات
دفتر رئیس منصوب شدند و روزنامه نیز چاپ خود را از سر گرفت.
این
روزنامه مدعی شده که روحانی برخلاف احمدینژاد «حرمت و اقتدار مجلس را به
بهارستان بازگرداند و در رأس امور قرار داد»! و بنابراین سوال و کارت زرد
نمایندگان کار غلطی است. «خبر» با اذعان به اینکه در جلسه رأی اعتماد به
کابینه، 148 نماینده به عنوان موافق و 18 نفر به عنوان مخالف ثبتنام
کردند، مینویسد: اما گویی ماه عسل دولت و مجلس خیلی کوتاه بود و قرار
گرفتن پایداریهای حامی دولت سابق در کنار طیف دیگری از اصولگرایان مجلس
چون رهپویان و ایثارگران، اقلیتی را در مقابل دولت تازه پا گرفته علم کرده
است.جا دارد دستاندرکاران این روزنامه پاسخ دهند که اولا از نگاه آنها
دفاع از ساحت ولایت امیرمومنان(ع) و حلال و حرام شرعی در حوزه موسیقی
مهمتر است یا حمایت از وزیر متبوع ارشاد و آیا اصل و اولویت، دفاع از وزرا
و دولتمردان است یا سوگندی که برای پاسداری از قانوناساسی و مذهب رسمی
یاد کردهاند؟
ثانیا این چه منطقی است که - ولو با دور زدن ریاضی و
آمار و ارقام- رأی اکثریت به یک تذکر را به خاطر نپسندیدن، به عنوان «اقلیت
تندرو» اطلاق کنیم، حال آن که مجلس نیز مانند دولت منتخب مردم و طبق قانون
اساسی ناظر بر حسن عملکرد مسئولان دستگاههای اجرایی است.ثالثا اگر 148
نماینده مجلس به عنوان موافق کابینه ثبتنام کردهاند و حالا همان مجلس
تصمیم به دادن تذکر به یک وزیر گرفته، آیا میتوان آن موافقت را تحسین کرد و
این نقد مسئولانه را تخطئه کرد؟ شاید هم بتوان این ماجرا را هنر برخی
مسئولان اجرایی و روزنامههای حامی آنها دانست که میتوانند اکثریت حامی را
تبدیل به اقلیت و اقلیت منتقد را تبدیل به اکثریت کنند!
در هر
صورت به نظر میرسد ارزشهای اصلی انقلاب جای اجرای بازیهای منسوخ و
تقسیمبندیهای مجعول «حامی دولت - مخالف دولت» نیست؛ ضمن اینکه جا دارد از
معاون محترم مطبوعاتی وزارت ارشاد بپرسیم آیا کاربست عباراتی مانند «اقلیت
تندرو» و «صفآرایی در برابر دولت» به خاطر یک تذکر نمایندگان مجلس، امر
پسندیدهای است یا فقط نشریات منتقدی مانند یالثارات، وطن امروز و نهم دی
باید توبیخ و تعطیل شوند و تذکر بگیرند؟
سایت آلوده به رشوهها و ریخت و پاشهای شهرام جزایری، اقدام هیئت نظارت بر مطبوعات در توقیف نشریه «یالثارات» را شتابزده خواند اما از وزارت ارشاد خواست نشریات اصلی و پرمخاطبتر منتقدان اصولگرا را توقیف کند!