گروه فرهنگی مشرق- در پی درگذشت جواد شریفیراد مسوول جلوههای ویژه فیلم «معراجیها»،مجید مجیدی کارگردان که با او در پروژه پیامبر (ص)همکاری کرده است پیام تسلیتی را منتشر کرد.
متن این پیام بدین شرح است:
« وقتی خبر پرواز ملکوتی جواد شریفی عزیز را شنیدم، ناباورانه در یک شوک به سر بردم و همه خاطرات و لحظات زیبا و دوست داشتنی دو سال همکاری در پروژه پیامبر(ص) و خاطرات او از حماسههایش در دوران دفاع مقدس در ذهن من زنده شد.
او کسی بود که خود را وقف انقلاب و دفاع مقدس کرده بود. تمام بدن او پر از ترکش بود و بارها و بارها در جنگ مجروح شده بود. هرجا خطر بود جواد بود،هرجا ماموریت غیر ممکن، عملیات خنثیسازی بمبی عمل نکرده، در دوران جنگ بود جواد بود که بمب را خنثی کند. او مرد عمل بود و بیادعا بود ،پر تلاش و توانا و از همه مهمتر مهربان و بردبار.جواد خلاق بود و ادوات بسیاری را برای پروژه پیامبر (ص)ساخت از جمله تجهیزات بسیار زیادی را ساخت که از او به یادگار در سینما خواهد ماند.
هیچ کاری برای او غیر ممکن نبود و برای همین هرچه در ذهن داشتم به او میگفتم و جواد به بهترین شکلی ایدههای ما را جامعه عمل میپوشاند. در یکی از صحنههای فیلم که در کنار سواحل خلیج فارس بود ،تلاطم دریا را داشتیم و من میخواستم که موجهای بزرگ و سهمگین به ساحل بیاید. به جواد گفتم امکان چنین چیزی وجود دارد که بعدها با CGI(جلوههای کامپیوتری ) تقویت کنیم. به من اطمینان داد که امکانپذیر است. فقط یک ماه فرصت میخواهد که آن وسایل را بسازد.
او به شکل ناباورانهای تجهیزاتی ساخت که موجهای بزرگ و عظیمی به ساحل برگردد که این ارتفاع موجها به 4تا 6 متر میرسید. این کار او همه را به وجد آورده بود. جواد که به زبان انگلیسی مسلط بود با عوامل خارجی فیلم ارتباط بسیار دوستانه و حرفهای را برقرار کرده بود و استرارو از او به عنوان معجزهگر نام میبرد. جواد عاشقانه خود را وقف پروژه پیامبر اکرم (ص)کرد. ان شاء الله که در دیار باقی حضرت رسول (ص)شفیع او باشد.
رازی در جواد شریفی بود که همه او را دوست داشتند. همه عاشق او بودند. راز او مهربانی بود. ساده بود و شریف. همیشه لبخند به لب داشت. من مطمئنم لحظه مرگ لبخند به لب داشت. یادش و آثارش همیشه در ذهن و دلمان خواهد ماند.»
متن این پیام بدین شرح است:
« وقتی خبر پرواز ملکوتی جواد شریفی عزیز را شنیدم، ناباورانه در یک شوک به سر بردم و همه خاطرات و لحظات زیبا و دوست داشتنی دو سال همکاری در پروژه پیامبر(ص) و خاطرات او از حماسههایش در دوران دفاع مقدس در ذهن من زنده شد.
او کسی بود که خود را وقف انقلاب و دفاع مقدس کرده بود. تمام بدن او پر از ترکش بود و بارها و بارها در جنگ مجروح شده بود. هرجا خطر بود جواد بود،هرجا ماموریت غیر ممکن، عملیات خنثیسازی بمبی عمل نکرده، در دوران جنگ بود جواد بود که بمب را خنثی کند. او مرد عمل بود و بیادعا بود ،پر تلاش و توانا و از همه مهمتر مهربان و بردبار.جواد خلاق بود و ادوات بسیاری را برای پروژه پیامبر (ص)ساخت از جمله تجهیزات بسیار زیادی را ساخت که از او به یادگار در سینما خواهد ماند.
هیچ کاری برای او غیر ممکن نبود و برای همین هرچه در ذهن داشتم به او میگفتم و جواد به بهترین شکلی ایدههای ما را جامعه عمل میپوشاند. در یکی از صحنههای فیلم که در کنار سواحل خلیج فارس بود ،تلاطم دریا را داشتیم و من میخواستم که موجهای بزرگ و سهمگین به ساحل بیاید. به جواد گفتم امکان چنین چیزی وجود دارد که بعدها با CGI(جلوههای کامپیوتری ) تقویت کنیم. به من اطمینان داد که امکانپذیر است. فقط یک ماه فرصت میخواهد که آن وسایل را بسازد.
او به شکل ناباورانهای تجهیزاتی ساخت که موجهای بزرگ و عظیمی به ساحل برگردد که این ارتفاع موجها به 4تا 6 متر میرسید. این کار او همه را به وجد آورده بود. جواد که به زبان انگلیسی مسلط بود با عوامل خارجی فیلم ارتباط بسیار دوستانه و حرفهای را برقرار کرده بود و استرارو از او به عنوان معجزهگر نام میبرد. جواد عاشقانه خود را وقف پروژه پیامبر اکرم (ص)کرد. ان شاء الله که در دیار باقی حضرت رسول (ص)شفیع او باشد.
رازی در جواد شریفی بود که همه او را دوست داشتند. همه عاشق او بودند. راز او مهربانی بود. ساده بود و شریف. همیشه لبخند به لب داشت. من مطمئنم لحظه مرگ لبخند به لب داشت. یادش و آثارش همیشه در ذهن و دلمان خواهد ماند.»