گروه جنگ نرم مشرق- شبکه امنیت و روابط بینالملل (The International Relations and Security Network (ISN که در سوئیس مستقر است، در گزارشی به روابط استراتژیک آمریکا، ایران و چین پرداخته است.
این گزارش با اشاره به توافقنامه هستهای ژنو میان ایران و کشورهای 1+5 در تاریخ 24 نوامبر 2013 و اقدام یک روز پیشتر چین مبنی اعلام کردن جزایر مورد مناقطه سنکاکو/دایویو به عنوان منطقه تحت پوشش شناسایی دفاع هوایی، مینویسد: «آمریکا با ارسال بمب افکنهای خود به منطقه به اقدام چین واکنش نشان داد اما در عین حال، واشنگتن به هواپیماهای تجاری خود توصیه کرد تا از مقررات مدنظر چینیها به هنگام پرواز در منطقه تحت پوشش شناسایی دفاع هوایی چین، پیروی کنند.»
سمیر تاتا Samir Tata نویسنده گزارش، با کنار هم قرار دادن این دو واقعه، آن را نشانهای از پدید آمدن مثلثی نوظهور شامل آمریکا، ایران و چین میداند که دارای اثرات بسیار عمیق بر ثبات خاورمیانه و آسیا خواهد بود.
وی معتقد است از یک سو چین به دنبال احیاء موقعیت تاریخی خود در آسیای شرقی و جنوب شرقی است. چین بدون تردید هماکنون سلطان اقتصادی منطقه آسیا است و از لحاظ سیاسی نیز در حال پیشروی است. اما واقعیت آن است که چین همچنان از لحاظ قدرت هوایی و دریایی، با آمریکا فاصله دارد. آمریکا همچنان ارتباطات دریایی میان چین و مسیرهای حیاتی انرژی همچون خلیج فارس را در کنترل دارد.
سمیر تاتا مینویسد: در واقع هر محموله نفت و گازی که چین از طریق نفتکشها از خلیج فارس وارد میکند، پیش از ورود به ساحل چین باید از تنگه مالاکا Malacca عبور کند. قطع کردن جریان نفت و گاز وارداتی چین مثلا از طریق بستن تنگه مالاکا از سوی ناوهای آمریکایی، قطعا اقتصاد چین را فلج خواهد کرد. بدون تردید، پاسخ چین به چنین تهدید بالقوهای، تلاش برای انتقال نفت و گاز وارداتی از طریق خطوط لوله (زمین) است که خطوط لوله روسیه-چین و ترکمنستان-قزاقستان-چین در همین راستا در حال توسعه است. اما این خطوط لوله، برای تامین همه تقاضای انرژی چین، ناکافی هستند به همین دلیل چینیها به دنبال اتصال نفت و گاز ایران و احتمالا عراق به خطوط لوله موجود قزاقستان و ترکمنستان به چین هستند. بنابراین، مسیر خطوط لوله عراق-ایران-ترکمنستان-قزاقستان-چین، همان کریدوری است که میتواند معضل تنگه مالاکا را برای چین برای همیشه حل کند.
این نیاز چین به واردات طلای سیاه، برگ برندهای است برای آمریکا در مذاکرات هستهای با ایران. آمریکا میتواند از ایران به عنوان نقطه تکیهگاه خود در هماوردی با چین استفاده کند.
این گزارش، در ادامه به سناریوهای مختلف تعامل و تقابل میان سه کشور ایران، چین و آمریکا پرداخته است اما تنها سناریوی ممکن برای آمریکا به منظور مقابله با پیشرفت چین را کنار آمدن با ایران میداند. نویسنده معتقد است آمریکا میتواند با مصالحه با ایران بر سر مسئله هستهای، از توان بالقوه ایران برای قطع دسترسی چین به گاز و نفت خلیج فارس استفاده کند. در مقابل، آمریکا به ایران اجازه دسترسی به منابع تجاری، کشاورزی، علمی، فناوری، آموزشی و مالی را خواهد داد تا جبران خسارتهای ناشی از قطع روابط ایران با چین شود. همچنین آشتی ایران و آمریکا موجب افزایش تعامل تجاری ایران با هند و اروپا نیز خواهد شد. این همکاری به ثباتبخشی در افغانستان و عراق نیز کمک خواهد کرد.
افزایش نیاز چین به امنیت انرژی، خواسته آمریکا برای حفظ دست برترش نسبت به چین، و نیاز ایران به امنیت اقتصادی، سه پایه متقاطع مثلث نوظهور استراتژیک مذکور هستند که حل کردن مسئله هستهای ایران، گام مهمی در تولید این مثلث محسوب میشود.