کد خبر 29289
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۶

در تاريخ دوره پهلوي هيچ يک از سياستمداران و اصحاب قدرت به خود اجازه نمي دادند که در برابر خاندان سلطنتي به صورت صريح سخنان خود را بيان کنند اما فاطمي تنها کسي بود که در برابر سوال محمدرضا پهلوي که از وي پرسيد چرا در روزنامه تان اينقدر به پدر من فحش مي دهيد بدون ترس پاسخ داد که به صلاح شما است که راه خود را از پدرتان جدا کنيد چون پدرتان معني دموکراسي را نمي دانست اما شما تحصيلکرده سويس هستيد و با دموکراسي آشنا هستيد.
به گزارش مشرق، مدير مسئول روزنامه باختر امروز پس از کودتاي نافرجام 25 مرداد سال 32 در سر مقاله باختر امروز در 26 مرداد ماه از شاه به عنوان «جوان هوس باز» و از خاندان سلطنت ازجمله اشرف به عنوان «مجلس ساز» و از مادر شاه به عنوان «اقليت‌ساز» ياد کرد و در نهايت تاوان آن را پرداخت که همسر فاطمي بعد از گذشت 57 سال در مصاحبه با روزنامه خبر بر اين مساله تاکيد کرد که اعدام فاطمي زمينه سقوط محمد رضا پهلوي را فراهم کرد.
دکتر فاطمي در مهر سال 1331 با استعفاي وزير خارجه وقت به سمت وزير امور خارجه دولت دکتر مصدق منصوب شد و بدنبال کشف مدارک جاسوسي انگليس بلافاصله سفارتخانه انگليس را تعطيل و کارمندان آن را اخراج کرد.
مخالفت پيگير او با دربار محمدرضا شاه پهلوي پس از شکست کودتاي ?? مرداد ???? به اوج رسيد. پس از کودتاي 28 مرداد نزد دوستانش در خفا بود تا 6 اسفند که دستگير شد. همان ابتداي دستگيري تصميم گرفته مي‌شود در حين دادرسي توسط يک حرکت به ظاهر خودجوش مردمي به دست شعبان جعفري و مريدانش به قتل برسد که دکتر فاطمي و خواهرش مجروح مي‌شوند.
دکتر سيد حسين فاطمي سرانجام پس از محاکمه ي غيرعلني در دادگاه نظامي (7 مهر) به دليل اقدام براي برکناري شاه و اقدام عليه سلطنت در سحرگاه 19 آبان 1333 اعدام شد.
گفت و گوي خبر با پريوش سطوتي را در ادامه بخوانيد:
***

*در ابتداي حضور در هتل لاله اين سوال به ذهنم رسيد که حضور شما در هتل لاله واقع در خيابان فاطمي دليل خاصي دارد؟
حضور من در هتلي در خيابان فاطمي به دليل علاقه و خاطراتي است که از دکتر فاطمي دارم.
*آشنايي شما با دکتر فاطمي چگونه شکل گرفت؟
پدرم، تيمسار سطوتي اصالتا اصفهاني بودند و با خانواده دکتر فاطمي آشنايي داشتند ايشان ابتدا قصد نداشت که من را به خانه بخت بفرستند اما زماني که دکتر فاطمي به خواستگاري من آمدند قبول کردند؛ من در آن سال 16 سال داشتم و آشنايي چنداني با افکار دکتر فاطمي نداشتم. دکتر فاطمي سياسي بود و من اصلا از سياست چيزي نمي دانستم حتي زماني که من پسرم را باردار بودم دکتر فاطمي سر مزار محمد مسعود مورد اصابت گلوله قرار گرفت و زندگي مشترک من توام با ترور، فشارهاي سياسي و بيماريهاي دکتر بود زيرا پزشکان طحال وي را خارج کرده و در بيمارستان نصف پاي وي با اسيد سوزانده شده بود. فارغ از اين دکتر فاطمي در کنار کار شبانه روزي خود، از هر فرصتي براي خدمت به مردم بهره مي گرفت و ساعت حضور وي در منزل محدود به ساعت 2 تا 5 صبح شده بود.
*با توجه به اينکه شما اذعان داريد که فردي غير سياسي هستيد آيا نسبت به اين نحوه حضور در منزل، به دکتر معترض نمي شديد؟
نه، درست است که من فردي غير سياسي هستم اما چون مردم را خيلي دوست دارم نسبت به اين مساله اعتراض نمي کردم. من در آن زمان زياد ايشان را نمي شناختم اما بعد از اعدام دکتر فاطمي و ديدن موج احساسات مردم نسبت به فاطمي متوجه شخصيت والا و نفوذ وي در قلب مردم شدم. همچنانکه مردم همواره مراتب احترام خود را نسبت به همسر من ابراز داشته و دارند.
*ثمره زندگي مشترک شما با دکتر فاطمي يک پسر است؟
بله من يک پسر دارم که در حال حاضر 57 سال دارد.
*اسم پسرتان علي است؟
نه اسم پسرم سيروس است.
*اما من در اسناد تاريخي ديده ام که اسم پسر شما را علي عنوان کرده اند؟
به هر حال حرفهاي زيادي در مورد من و خانوده ام عنوان مي شود که صحت ندارد و بيان اين سخنان مايه تاسف است زيرا بسياري براي منفعت خود کتاب نوشته و حتي براي پسر من اسم نيز انتخاب کرده اند.
*در شناسنامه نيز اسم ايشان سيروس است؟
بله اسم شناسنامه اي ايشان هم سيروس است.
*نوه هم داريد؟
بله دو نوه دارم.
*اسم نوه هاتون چيست؟
اسم نوه بزرگم که پسر هست الستر حسين و نوه ديگرم که دختر است ناتالي پري.
*در مورد دکتر فاطمي کتاب هاي زيادي نوشته شده است به هرحال آقاي شيفته سردبير باختر امروز و محمد علي سفري خبرنگار باختر امروز نيز در مورد دکتر کتاب نوشته اند اما شما که همسرشان هستيد در اين مورد کتابي ننوشتيد.
من هيچ وقت علاقه نداشتم که خاطرات خود را بنويسم اما حالا تصميم گرفتم که خاطرات خود را به رشته تحرير درآورم.
*ترغيب شما براي نگارش خاطراتتان، بعد از ديدار با آقاي احمدي نژاد صورت گرفت؟
بله.
*زماني که ديدار شما با آقاي احمدي نژاد انجام شد سوالي که مطرح شد اين بود که شما چه قرابتي بين دکتر فاطمي و آقاي احمدي نژاد ديديد که حاضر به ملاقات و حمايت از ايشان شديد؟
تمام افراد شاخص اين انقلاب همچون آقاي رجايي، آقاي دکتر چمران، روساي جمهور سابق همه نسبت به همسر من ارادت داشتند اما من به دليل وجود خاطرات تلخ امکان حضور در ايران را نداشتم اما زماني که با دکتر احمدي نژاد ديدار کردم متوجه شدم که ايشان را خدا به مردم داده و همان سلوک دکتر فاطمي که همانا با مردم بودن و براي مردم زيستن بود را در ايشان ديدم. بنابراين علاقه ايشان در دل من افتاد چون اقدامات ايشان همان کارهايي است که فاطمي قصد انجام آن را داشت، اما ناتمام ماند. بنابراين من با ايشان يک رابطه انساني برقرار کردم چون ايشان همه ويژگيهاي مردان بزرگي مانند فاطمي را در خود دارند و همين مساله موجب وابستگي من شد به گونه اي که قرار بود من براي سه هفته در ايران بمانم اما تا کنون در ايران ماندگار شدم. ايشان نيز مانند دکتر فاطمي مزاياي دريافت نمي کند من به ياد دارم که دکتر فاطمي هزينه بسياري از جلسات وزارت امور خارجه و هزينه نهار و شام را از جيب خود تامين مي کرد . البته من نمي توانم در مورد بقيه اظهار نظر کنم اما ايشان به من بسيار نزديک هستند. هر چند دکتر مصطفي چمران زماني که در مقام وزارت دفاع حضور داشتند با من ملاقات کرده و به اين نکته اشاره کردند که ما همه شاگرد دکتر هستيم و مراتب ارادت خود را ابراز نمودند.
*دکتر فاطمي آنقدر وجهه مردمي دارند که تلاش شود به اين شخصيت ملي نزديک شد.
من نيز به تبعيت از همسرم خدمت به مردم را در پيش گرفتم. اما در اين ميان آقاي احمدي نژاد به ايشان نزديک است.
*شما چرا بعد از اعدام دکتر در ايران نمانديد؟
من يک سال ماندم و به خارج نرفتم اما به دليل ترس از وقايع که قرار است ايجاد شود و مهمتر اينکه مبادا بلايي بر سر فرزندم بيايد فرزندم را به يک مدرسه شبانه روزي در انگلستان فرستادم.
*بعد از اعدام دکتر فاطمي شايع شد که شما در جلسات دربار به دعوت فرح پهلوي حضور پيدا مي کرديد. اين درست است؟
نه من در هيچ جلسه اي حضور پيدا نمي کردم. چون من اصلا در آن زمان ايران نبودم.
*اما اين شايعات در مورد شما بسيار زياد است.
متاسفانه شايعات زياد است در حاليکه بايد حقايق را به مردم منتقل کنند.
*در زندگينامه ايشان آمده که ايشان سرمقاله هاي خود را در رختخواب مي نوشتند چگونه اين سوژه ها را انتخاب کرده و مطلب مي نوشت آيا شما مورد مشورت قرار مي گرفتيد؟
نه من هيچوقت در اين مورد صحبتي نمي کردم کما اينکه ايشان نيز در خانه صحبتي از کار نمي کردند ايشان زماني که به خانه بر مي گشتند شوخي کرده و هرگز سخني در مورد سياست مطرح نمي کردند واقعا ايشان قلم توانمندي داشتند و نامه هاي متعددي به من نوشتند که در سطر سطر آن توانمندي صاحب قلم مشهود است.
*آن نامه ها را نگهداشتيد؟
نه چيزي از آن نامه ها باقي نمانده است چون تمام زندگي من را به تاراج بردند بعد از ازدواج هر روز نامه هاي متعددي به من مي نوشتند و در خانه مي گذاشتند.
*ايشان در زندگِي مشترک چگونه رفتار مي کردند؟
بسيار مهربان، خوش اخلاق و شاد بودند.
*زماني که دکتر زندگي مخفي داشتند شما در کنار ايشان بوديد؟
نه من از ايشان خبري نداشتم فقط يک روز قبل از 28 مرداد من از ايشان يک تماس تلفني داشتم که در آن تماس از من خداحافظي کردند. هر چند در آن زمان بارها من و خواهرم را به زندان بردند و حتي يک شب نگهداشتند و من مي گفتم که از دکتر فاطمي اطلاع دارم و حکم اعدام را امضا مي کردم اما هرگز نمي دانستم که دکتر فاطمي کجا هستند.
*در آن 10 روز چه بر شما گذشت؟
در آن ده روز که قرار بود حکم اعدام صادر شود من در بستر بيماري بودم و طبيعي است که اين ده روز بر من بسيار سخت گذشت.
*بعد از مراجعت به انگليس ديگر به ايران نيامديد؟
چرا تا 15 تا 16 سال قبل که مادرم در قيد حيات بودند به ايران مي آمدم تا اينکه دو سال بعد از انتخاب آقاي احمدي نژاد در سال 86 با ايشان ديدار کردم که براي من جالب بود که ايشان چه فردي هستند که اينقدر وجهه مردمي دارند.
*با توجه به اينکه دولت انگليس سابقه دشمني طولاني با دکتر فاطمي داشت چرا شما بعد از اعدام دکتر، به انگلستان رفتيد؟
من بدون دليل به انگلستان رفتم.
*در انگلستان مشکلي براي شما پيش نيامد؟
نه پيش نيامد.
*بعد از مذاکرات صورت گرفته براي راه اندازي خط هوايي ايران و مصر شايعاتي مبني بر اعطاي اين امتياز به شما توسط آقاي مشايي مطرح شد، اين مساله درست است؟
هرچيزي که به من داده شده است حاضرم همينجا به شما بدهم. من و همسرم هيچگاه دنبال مال دنيا نبوده و نيستيم و در اين دنيا چارديواري نيز ندارم همچنانکه در آن زمان نيز دکتر فاطمي در منزلي زندگي مي کرد که پدر من اجاره آن را پرداخت مي کرد. آقاي مشايي نيز در ديدار با آقاي احمدي نژاد براي بار اول ديدم و تحت تاثير صميميت، وطن پرستي، ادب و متانت ايشان قرار گرفتم. من اين خصوصيت را به مقدار بيشتري در آقاي احمدي نژاد و مشايي ديدم هرچند من ديدار ديگري با ساير افراد نداشتم که بخواهم در مورد آنها قضاوت کنم.
*اين سخن که نيمي از هتلي که در آن ساکن هستيد به شما تعلق دارد، درست است؟
صحت ندارد. من هيچي ندارم وگرنه تقديم شما مي کردم البته قبول اين مساله براي مردم سخت است که کسي بدون بهره از مزاياي اقتصادي، صرف وجود رابطه انساني از فردي حمايت کند بنابراين شايعات بي پايه و اساس را مطرح مي کنند. چون همه قضاوت ها بر پايه پول صورت مي گيرد در حاليکه من به خاطر دلم و همسرم از آقاي احمدي نژاد حمايت کردم.
*از دکتر فاطمي يادگاري هم داريد؟
نه من هيچ يادگاري ندارم.
*داستان دفترچه اي که شما به آقاي احمدي نژاد داديد چه بود؟
اين دفترچه خاطرات که خاطرات روزهاي زندان بود بعدها توسط پرستاري به دست من رسيد که به آقاي احمدي نژاد دادم. اين دفترچه همراه من در لندن بود؛ اگر من آقاي احمدي نژاد را نمي ديدم امکان داشت اين دفترچه همچنان در صندوقچه من باقي بماند و من به خاطر لطف ايشان، اين دفترچه را به ايشان دادم که به محض اهداي آن بسياري از افراد من را مورد انتقاد قرار دادند که ما حاضر به خريد اين دفترچه بوديم در حاليکه من هيچ وقت کار خريد و فروشي نکردم.
*من در جريان جستجوي نشاني از شما متوجه شدم که اعضاي جبهه ملي که روزگاري دکتر فاطمي عضو آن بود با شما رابطه خوبي ندارند، دليل آن چيست؟
من همه را دوست دارم اما هيچ وقت من محبتي از اين افراد نديدم که حالا مدعي شدند. من محبت از آقاي احمدي نژاد و مشايي ديدم که من را مورد لطف قرار دادند و سراغي از من گرفتند در حاليکه اين افراد هرگز سراغي از من و پسرم نگرفتند. فارغ از اين ملاقات با آقاي احمدي نژاد و دادن دفتر خاطرات دکتر زندگي شخصي من است که اجازه نمي دهم کسي در آن دخالت کند.
*در تاريخ آمده که محمدرضا پهلوي اعلام کرد که از خون همه خواهد گذشت اما از خون فاطمي نخواهد گذشت در اين مورد چه نظري داريد؟
اعدام به خاطر سه مقاله نبود بلکه به خاطر شجاعت، شهامت و وطن پرستي وي بود از سويي، جرم نگارش اين سه مقاله اعدام که نيست.
*چرا شما در مبارزات عليه دربار پهلوي حضور نداشتيد با توجه به اينکه بر تبعيت از همسرتان تاکيد داريد؟
چون من آدم سياسي نبودم.
*آيا تلاش شد که پس از اعدام، از شما دلجويي شود؟
محمدرضا پهلوي اعدام را انجام داد اما نمي دانست که چه تاثيرتي را بدنبال دارد. براي همين از روشهاي مختلف در صدد دلجويي برمي آمدند که مورد قبول من واقع نمي شد البته بايد بگويم که با وجود اعدام فاطمي از کسي کينه به دل ندارم.
* آيا اعدام دکتر فاطمي را مي توان بستر ساز سقوط محمد رضا پهلوي دانست؟
اعدام دکتر فاطمي تاثير عميقي بين مردم و دانشجويان گذاشت و به جرات مي توان گفت يکي از عوامل سقوط، علاقه و احترامي بود که مردم، دانشجويان، بازاريان و اساتيد سراسر دنيا نسبت به شهيد دکتر فاطمي ابراز مي داشتند و اين اظهار نارضايتي خود يکي از عوامل سقوط محمد رضا پهلوي بود زيرا اعدام وزير خارجه اي که که با تب چهل درجه و سابقه چندين عمل جراحي به دنبال تروري که بر سر مزار محمد مسعود رخ داد جز خدمت به مردم و وطن پرستي دغدغه اي نداشت و با وجود آنکه خون استفراغ مي کرد دقيقه اي از فکر مردم و خدمت به آنان غافل نمي شد و همين مساله اثر مهمي در سست شدن حکومت پهلوي داشت.
بعد از کودتاي ناکام25مرداد تا کودتاي 28 مرداد، سه روز فاصله بود که در اين سه روز دکتر فاطمي سه مقاله نوشت تحت عنوان خائني که مي خواست وطن را به خاک و خون بکشاند فرار کرد، دربار روي سياه ملک فاروق را سفيد کرد و شرکت هاي انگليسي ديروز عزادار بودند را به رشته تحرير درآورد که بسياري اين مقالات در کنار درخواست دکتر در تجمع 25 مرداد براي ملغي شدن سلطنت را عامل اعدام مي دانند کما اينکه فقط فاطمي چنين تاواني پرداخت کرد شما در اين مورد به دکتر نمي گفتيد که بيشتر ملاحظه کند؟
نه من هيچ وقت دخالت نمي کردم. دکتر فاطمي هيچ وقت مطالب تندي نمي نوشتند. به هر حال شجاعت دکتر فاطمي که همواره حقيقت را بيان مي کردند موجب شد که ايشان اعدام شود.
*شما به عنوان هسمر دکتر فاطمي وي را روزنامه نگار مي دانيد يا سياستمدار؟
هر دو بوده است از طريق روزنامه سياست خود را اعمال مي کرد.
*به نظر شما اگر فاطمي ناگزير به انتخاب در بين سياست يا روزنامه نگاري مي شد کداميک را انتخاب مي کرد ؟
روزنامه نگاري. چون از قلم توانمندي برخوردار بود و به اين کار عشق مي ورزيد.
*سخن آخر
من به نوبه خود از تمام محبت ها و احترام هاي ملت عزيز در داخل و خارج سپاسگزارم و بزرگترين دلخوشي من اين است مردم همواره نسبت به شهيد سيد حسين فاطمي ارادت و احترام داشته، دارند و خواهند داشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس