مشرق -- بررسی منظومه فکری مقام معظم رهبری بیانگر وجود خط سیری هوشمندانه در بیان راهبردهایی است که هرسال متناسب با شرایط جامعه، نیاز کشور و میزان پیشرفت کار، تحت عنوان شعار سالانه مطرح و با ایراد سخنرانیهای طول سال، تشریح و تکمیل میگردد، به عبارت دیگر راهبردهای مذکور همگی از اجزای سیستم (سامانه) جامعی محسوب میشوند که تمام ویژگیهای سامانه (نظام)، از جمله؛ پیوستگی و وابستگی اجزاء بر آنها مترتب است.
همانگونه که اشاره شد، این سامانه جامع که با هوشمندی منحصربفردی تعقیب میشود، اهداف خاصی را دنبال می نماید، که بیشک باید از شکل گرفتن سه ضلع مثلث قدرت ملی یعنی؛ علم، اقتصاد و فرهنگ، به عنوان یکی از مهمترین اهداف آن نام برد، البته مؤلفههای قدرت ملی تنها در این سه شاخصه محدود نمیشود و موارد دیگری را نیز در بر میگیرد که یا مانند قدرت رهبری و حمایت مردمی بر تمام سیستم، محیط است، یا مانند شرایط جغرافیایی و منابع طبیعی(ثروتهای خدادادی) در سطحی پایینتر از سایر شاخصهها قرار دارد و یا مانند قدرت نظامی و پیشرفتهای صنعتی، محصول سایر مولفهها محسوب میگردد.
در هر حال؛ چنانچه قرار باشد این راهبردها به شکل کامل و مطلوب محقق شوند، اولاً باید مجموعه اجزا این سامانه و رابطه بین آنها را به طور همزمان مورد توجه قرار داد و ثانیاً باید سایر ارکان حکومت یعنی دولت و ملت(جامعه) نیز همگام با رهبری در این مسیر گام برداشته و نقش خود برای تحقق اهداف مورد نظر را به درستی ایفا نمایند و لذا برای دست یافتن به این منظور، باید قبل از هر چیز نقش و مسئولیت متقابل هر دو بخش(مردم و دولت) در این زمینه کاملاً تبیین، تعریف و تصریح گردد.
به نظر می رسد تابحال در مورد نقش اثربخش دولت شامل؛ سه قوه و سایر نهادهای حکومتی، مطالب فراوانی مطرح شده و باب سخن در این زمینه همچنان باز است، اما دولت و ملت را میتوان به دو روی سکهای تشبیه نمود که هریک بدون وجود دیگری ارزش چندانی ندارند، بنابراین در این وجیزه تلاش شده تا ضمن تأکید بر نقش فوقالعاده مهم مجموعه ارکان دولت در تحقق اهداف مذکور، به نقش اجتماعی مردم(جامعه) نیز پرداخته شود.
قبل از پرداختن به وظایف جامعه در این رابطه، لازم است ابتدا نگاهی گذرا داشته باشیم به کلید واژههای شعار سالجاری، کلید واژههایی مانند؛ فرهنگ که به عنوان روح حاکم بر سامانه، از ایجاد انحراف در کسب سطوح عالی علم و اقتصادِ مبتنی بر ارزشهای انسانی جلوگیری نموده و مهمترین ضلع از اضلاع مثلث قدرت ملی به شمار میرود، چرا که فرهنگ آمیزهای از اصول و ارزشهای دینی و اخلاقی و همچنین آداب و سنن و باورهای اجتماعی است که مشروعیت، مقبولیت و موفقیت سیستم را تضمین نموده و ارزش و اعتبار آنها را مضاعف مینماید.
به این ترتیب در این مسیر حتی در بهترین شرایط نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن مبانی اخلاقی و فرهنگی، انتظاری بجز آنچه تابحال در کشورهای بهظاهر پیشرفته غربی و شرقی رخ داده، داشته باشیم و این تعبیر بدان مفهوم است که علم و اقتصاد تهی از فرهنگ معنوی و اخلاقی، راه یکسویهای است که فقط منافع صاحبان قدرت و ثروت را تأمین نموده و در نهایت، دیر یا زود ساقط خواهد شد.
علم و اقتصاد دو کلید واژه دیگری هستند که از جایگاه و اهمیت ویژهای در گسترش رفاه عمومی و ایجاد قدرت ملی و حفظ و ثبات امنیت در کشور برخوردارند، در واقع ساختار اقتصادی مبتنی بر علم و دانش میتواند، متضمن پیشرفت همهجانبه کشور در بخشها و موضوعات مختلف باشد.
برای ایجاد سهولت در فهم بهتر مفهومِ کلید واژه مدیریت جهادی نیز باید، قبل از هرچیز به واکاوی ویژگیهای مدیریت دفاع مقدس و یا مدلهای موفقی مانند، جهاد سازندگی در ابتدای انقلاب اسلامی پرداخته شود، ویژگیهایی مانند؛ توکل و اصل قرار دادن جلب رضایت الهی در تمام امور، ایثار و فداکاری، خلاقیت و نوآوری، انعطافپذیری و ابتکار عمل، سادهزیستی و پرهیز از تجملگرایی، صبر و شکیبایی، همت و پشتکار، خودباوری و بهرهبردن از نیروها و امکانات درونزا، اتکاء و اعتماد به مردم و سایر خصوصیاتی که هشت سال دفاع مقدس را به موفقترین الگوی بومی در سطح جهانی تبدیل نمود.
بیشک بین شعار تا عمل فاصله زیادی وجود دارد و سخنرانی و مقاله و حتی تهیه طرحهای مختلف و متنوع در حمایت از رهنمودها رهبری، به تنهایی نمیتواند منجر به تحقق اهداف مورد نظر شود و لذا رهایی از شعارزدگی و ورود عملی به مرحله اجرا، مستلزم وجود اراده و عزم ملی در هر دو بخش مردمی و دولتی است. البته این کلید واژه زمانی کارایی بیشتری خواهد داشت که هر دو رکن دولت و جامعه به طور همزمان از این مزیت برخوردار باشند، بنابراین عزم ملی را میتوان حاصل جمع اراده و عزم مردم و مسئولین در دو بخش دولتی و اجتماعی معرفی کرد.
در بخش دولتی اقداماتی مانند؛ آموزش و فرهنگسازی، کنترل و نظارت، شایسته سالاری، اصلاح ساختار و نظام اداری و آموزشی، بهینهسازی الگوی مدیریت و در نهایت، تطبیق نظام حکومتی با فرآیند پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی که از سالها پیش از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی(دامه برکاته) مطرح شده، از جمله مواردی بهشمار میروند که اصلاح آنها نیازمند عزم ملی است، در جامعه نیز موارد مختلفی وجود دارد که در ادامه به مهمترین آنها اشاره خواهد شد.
خود باوری - بررسی شرایط کشور نشان میدهد که ایران یکی از برخوردارترین کشورهای دارای منابع تولید علم و ثروت در بخشها و موضوعات مختلف مادی و معنوی مانند؛ نیروی انسانی نخبه و متخصص، فرهنگ ریشهدار و غنی، منابع طبیعی فراوان مثل نفت و گاز و دیگر مواد معدنی، ظرفیتهای مختلف کشاورزی، فرصتهای متعدد صنعتی، شرایط فوقالعاده گردشگری، موقعیتهای متنوع ترانزیتی و سایر منابع و امکانات درونزایی است که با این تنوع و جامعیت در کمتر کشوری وجود دارد و این نکته واقعیتی است که توجه به آن می تواند، تحولی اساسی در مسیر پیشرفت کشور ایجاد نماید.
بنابراین برای موفقیت در این مسیر باید، اصل خودباوری که برای اولین بار از سوی بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) در قالب راهبرد معروف «ما میتوانیم» مطرح و رهبر معظم انقلاب نیز بارها به اَشکال مختلف از جمله؛ ضرورت اتکاء به نیروها و امکانات درونزا، بر اهمیت آن تأکید نمودهاند، به یک باور عمومی تبدیل شود.
مطالبه گری - بی تفاوتی نسبت به ناهنجاریهای اجتماعی از جمله؛ فساد اداری و اخلاقی در جامعه و همچنین عدم احساس مسئولیت برای مشارکت منطقی و معقول در پیشرفت و اداره امور کشور، همان بلای خانمانسوزی است که بسیاری از کشورهای جهان را با چالشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی مواجه نموده و به خصوص جامعهی غربی را در سیطره نظام سرمایهداری قرار داده است و فریضه امربه معروف و نهی از منکر، راهبرد فراگیری است، که اسلام برای جلوگیری از گرفتار شدن در این دام پیشبینی نموده است.
بدیهی است که امر به معروف و نهی از منکرِ متقابل مردم و مسئولین و مطالبه عمومی شرایطِ زندگی بهتر، که عمدتاً در قالب رهنمودهای رهبری و مسئولین کشوری مطرح میگردد، میتواند نقش مؤثری در تحقق اهداف والای انقلاب اسلامی و ایجاد تمدن نوین اسلامی داشته باشد.
دین باوری - متأسفانه در حال حاضر برخی از افراد جامعه، دینداری و دینباوری را فقط در عزاداریهای ماه محرم و روزهداری ماه رمضان خلاصه کرده و متقابلاً گروهی نیز تحت تأثیر رسانههای غربی و بدون توجه به نقش خود در بروز ناهنجاریهای مورد اشاره، رفتارهای غلط یکدیگر را ناشی از ناکارآمدی و یا حتی نقص مبانی اسلامی اعلام نموده و این موضوع را بهانه دین گریزی خود معرفی میکنند.
این قضاوت نادرست در حالیستکه دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین آسمانی، نیازهای مادی و معنوی انسان را به طور جامع و همزمان مورد توجه قرار داده و به هیچ وجه نافی ضرورت توجه به نیازهای مادی جامعه نیست، به همین دلیل باید دین باوری و درک و فهم دقیق و عمیق مبانی اسلامی و ارائه الگوهای برتر مبتنی بر ارزشهای اسلامی، برای ایجاد جامعه آرمانی، به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود.
الگوسازی بومی - انحراف در الگوسازی بومی هنگامی شکل میگیرد که صاحبنظران و متخصصین کشور تلاش میکنند تا به جای طراحی و ارائه الگوهای جدید، الگوهای غربی و شرقی را با مبانی اسلامی تطبیق داده و به اصطلاح مدلهای غیر ایرانی را بومیسازی کنند و این در حالیستکه اولاً مدلهای غربی و شرقی عمدتاً در جهت کسب منافع صاحبان قدرت و ثروت طراحی شده و ناکارآمدی آنها حداقل در مورد کشوری مانند ایران به اثبات رسیدهاست، ثانیاً شرایط کشورهای مذکور با شرایط ایران کاملاً متفاوت است و ثالثاً مبانی علمی و نظری دین اسلام و داشتههای علمی و فرهنگی نخبگان و دانشمندان ایرانی از ظرفیتهای لازم برای طراحی الگوهای کاملاً بومی مبتنی بر ارزشهای اسلامی برخوردار است و لذا توجه به این نکته یکی از وظایف اصلی قشر فرهیخته و نخبه کشور محسوب میشود.
خلاقیت و نوآوری - برای درک بهتر این موضوع نباید فراموش کنیم که علوم مختلف بهتدریج و به مرور زمان و در شرایطی گسترش یافته که در دوران گذشته طراحی و تولید برخی از علوم، ابزار و امکانات عصر حاضر، حتی قابل تصور نبوده است و این عرصه دریای بیکرانی است که انتهایی برای آن وجود ندارد.
نکته قابل تأمل دیگر در این رابطه آن است که هیچ کشوری به یکباره به شرایط مطلوب دست نیافته و هر آنچه که تابحال اتفاق افتاده، نقطه شروعی مشخص داشته و لذا باید باور کنیم که از این پس، با اتکاء به عزم و اراده ملی، نقطه آغازین هر دستاورد جدید (در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی و ...) میتواند منشاء درونی داشته باشد و از داخل این سرزمین به سایر کشورها سرایت نماید.
همدلی و اتحاد - راز استمرار در کسب موفقیت را باید در این دو واژه جستجو نمود، چرا که رقابتِ سازنده در عرصه بین المللی، مستلزم بازی تیمی و ترجیح منافع ملی و اجتماعی بر منافع شخصی و حزبی است، بنابراین کسب منافع شخصی و حزبی در دولت اسلامی هنگامی از مقبولیت و مشروعیت لازم برخوردار است که اتحاد و انسجام ملی و منافع و مصالح کشور بر منافع و خواستههای شخصی و جناحی ارجحیت داشته باشد و به همدلی و اتحاد جامعه آسیبی وارد نسازد و لذا در تمام شرایط، توجه به این موضوع یک وظیفه عمومی و همگانی تلقی میشود.
بیتردید حضور مردم در صحنههای مختلف دفاع از دستاوردهای انقلاب و حمایت از ارکان نظام اسلامی و بیتوجهی به شایعات اختلاف برانگیز و ناامید کننده، مصادیق بارز همدلی و اتحاد ملی به شمار میروند و تحکیم و گسترش وحدت متقابل بین مردم و مسئولین میتواند همانند دو لبه یک قیچی، هرگونه مانعی در مسیر حرکت کشور به سمت پیشرفت و آبادانی را بر طرف نماید.
استفاده بهینه از منابع - همانگونه که اشاره شد کشور ایران یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان در زمینه منابع طبیعی است و شاید همین دسترسی آسان به منابع مورد اشاره سبب شده تا گاهی در استفاده از نعماتی که از سوی خدای منان در این سرزمین به ودیعه گذاشته شده، دچار افراط و تفریط شویم، به همین دلیل مجموعه کشور، بویژه مردم و بخش خصوصی باید ضمن رعایت اصل بهرهوری و جلوگیری از اسراف در استفاده از منابع طبیعی و سایر ابزار و امکانات، در حفظ و نگهداری سهم نسلهای آینده از سرمایه ملی کوشا باشند.
البته همانگونه که بارها مورد تأکید قرار گرفته، صرفهجویی در استفاده از منابع، به مفهوم کم مصرف کردن و ریاضت اقتصادی نیست، بلکه هدف صرفاً استفاده بهینه و بجا از منابع و امکانات است، به عنوان مثال؛ دسترسی به منابع نفتی نباید باعث شود که در تولید آسفالت، استانداردهای لازم را نادیده بگیریم و یا دسترسی نسبتاً آسان به مواد غذایی، نباید باعث غفلت از رعایت اصول و استانداردهای فرآیند کاشت، داشت، برداشت، انبارداری، حمل و نقل، تولید و توزیع و مصرف محصولات کشاورزی و هدر رفتن آنها شود و این مهم وظیفهای است که مسئولیت بخش عمدهای از آن بر عهده مردم قرار دارد.
اولویت به استفاده از کالای ایرانی- توصیههای مکرر رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت استفاده از کالا و خدمات ایرانی وظیفه عمومی دیگری است که تمام اقشار جامعه در مورد اجرای آن نقش دارند، اما قطعاً مسئولیت اصلی در این زمینه متوجه تولید کنندگان زحمتکشی است که باید شرایط لازم برای ایجاد برتریهای کمی و کیفی در محصولات خود را فراهم نمایند.
به عبارت دیگر تحقق این توصیه مستلزم آن است که محصولات ایرانی در رقابت با محصولات خارجی، هر روز از مزیتهای برتریساز بیشتری برخوردار شوند تا انگیزه برای جلب مشتریان داخلی بیش از پیش فراهم گردد و این مفهوم نیز بدان معنا است که تولیدکنندگان محترم نباید منافع درازمدت مجموعه خود را قربانی کسب درآمدهای مقطعی و کوتاهمدت ناشی از کاهش کیفیت و کمیت نمایند.
علاوه برآن پیوند علم و صنعت و ایجاد تنوع، خلاقیت و نوآوری در تولید محصولات و خدمات جدید، موضوع دیگری است که باید به طور جدی در دستور کار بخش تولید کالا و خدمات کشور قرار گیرد و این نیز نکتهای است که بدون همکاری متقابل بخش صنعت و دانشگاه ممکن نیست.
فرهنگ سازی- تمدن کهن ایرانی و اسلامی از دیرباز به عنوان دو تمدن اثرگذار با کمترین میزان اثرپذیری از فرهنگ غیر ارزشی بیگانه، پیوسته در ردیف اصیلترین و ارزشیترین فرهنگهای جهان قرار داشته و این نکته موضوع دیگری است که میتواند، سلامت جامعه و حرکت در جهت درست را تضمین نماید و لذا حفظ این وضعیت نیز یکی از مهمترین وظایفی است که همه اقشار جامعه در آن نقش دارند.
اهمیت این موضوع آنگاه ملموس میگردد که رفتار متناقض غربیها در برخورد با مردم و دولت ایران را مورد توجه قرار دهیم، چرا که از یکسو تلاش دارند تا تا با صرف میلیاردها دلار، به هر شکل ممکن و از طریق ابزار و رسانههای متفاوت، فرهنگ منحط غربی را به ملت ایران تحمیل نمایند و از سوی دیگر میکوشند تا با اعمال تحریمهای مختلف، مانع از پیشرفت جمهوری اسلامی ایران و گسترش رفاه و آسایش مردم این سرزمین شوند.
ولایت محوری - جامعه ولایی ایران اسلامی همواه ثابت کردهاند که با درک عمیق توأم با اعتقاد قلبی، مطیع بیانات رهبری بوده و حاضرند تا آخرین قطره خون خود از حریم ولایت حفاظت و حراست نمایند و لذا حفظ و گسترش این ویژگی، اصلیترین مسئولیت اجتماعی مردم بهشمار میرود، اظهارات دوست و دشمن نیز اثبات کرده که برخورداری انقلاب اسلامی از نعمت رهبری، مهمترین عامل درکسب دستاوردهای انقلاب اسلامی و بزرگترین مانع در دستیابی دشمن به اهداف پلید خود بر علیه این نظام بوده است.
همانگونه که اشاره شد، این سامانه جامع که با هوشمندی منحصربفردی تعقیب میشود، اهداف خاصی را دنبال می نماید، که بیشک باید از شکل گرفتن سه ضلع مثلث قدرت ملی یعنی؛ علم، اقتصاد و فرهنگ، به عنوان یکی از مهمترین اهداف آن نام برد، البته مؤلفههای قدرت ملی تنها در این سه شاخصه محدود نمیشود و موارد دیگری را نیز در بر میگیرد که یا مانند قدرت رهبری و حمایت مردمی بر تمام سیستم، محیط است، یا مانند شرایط جغرافیایی و منابع طبیعی(ثروتهای خدادادی) در سطحی پایینتر از سایر شاخصهها قرار دارد و یا مانند قدرت نظامی و پیشرفتهای صنعتی، محصول سایر مولفهها محسوب میگردد.
در هر حال؛ چنانچه قرار باشد این راهبردها به شکل کامل و مطلوب محقق شوند، اولاً باید مجموعه اجزا این سامانه و رابطه بین آنها را به طور همزمان مورد توجه قرار داد و ثانیاً باید سایر ارکان حکومت یعنی دولت و ملت(جامعه) نیز همگام با رهبری در این مسیر گام برداشته و نقش خود برای تحقق اهداف مورد نظر را به درستی ایفا نمایند و لذا برای دست یافتن به این منظور، باید قبل از هر چیز نقش و مسئولیت متقابل هر دو بخش(مردم و دولت) در این زمینه کاملاً تبیین، تعریف و تصریح گردد.
به نظر می رسد تابحال در مورد نقش اثربخش دولت شامل؛ سه قوه و سایر نهادهای حکومتی، مطالب فراوانی مطرح شده و باب سخن در این زمینه همچنان باز است، اما دولت و ملت را میتوان به دو روی سکهای تشبیه نمود که هریک بدون وجود دیگری ارزش چندانی ندارند، بنابراین در این وجیزه تلاش شده تا ضمن تأکید بر نقش فوقالعاده مهم مجموعه ارکان دولت در تحقق اهداف مذکور، به نقش اجتماعی مردم(جامعه) نیز پرداخته شود.
قبل از پرداختن به وظایف جامعه در این رابطه، لازم است ابتدا نگاهی گذرا داشته باشیم به کلید واژههای شعار سالجاری، کلید واژههایی مانند؛ فرهنگ که به عنوان روح حاکم بر سامانه، از ایجاد انحراف در کسب سطوح عالی علم و اقتصادِ مبتنی بر ارزشهای انسانی جلوگیری نموده و مهمترین ضلع از اضلاع مثلث قدرت ملی به شمار میرود، چرا که فرهنگ آمیزهای از اصول و ارزشهای دینی و اخلاقی و همچنین آداب و سنن و باورهای اجتماعی است که مشروعیت، مقبولیت و موفقیت سیستم را تضمین نموده و ارزش و اعتبار آنها را مضاعف مینماید.
به این ترتیب در این مسیر حتی در بهترین شرایط نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن مبانی اخلاقی و فرهنگی، انتظاری بجز آنچه تابحال در کشورهای بهظاهر پیشرفته غربی و شرقی رخ داده، داشته باشیم و این تعبیر بدان مفهوم است که علم و اقتصاد تهی از فرهنگ معنوی و اخلاقی، راه یکسویهای است که فقط منافع صاحبان قدرت و ثروت را تأمین نموده و در نهایت، دیر یا زود ساقط خواهد شد.
علم و اقتصاد دو کلید واژه دیگری هستند که از جایگاه و اهمیت ویژهای در گسترش رفاه عمومی و ایجاد قدرت ملی و حفظ و ثبات امنیت در کشور برخوردارند، در واقع ساختار اقتصادی مبتنی بر علم و دانش میتواند، متضمن پیشرفت همهجانبه کشور در بخشها و موضوعات مختلف باشد.
برای ایجاد سهولت در فهم بهتر مفهومِ کلید واژه مدیریت جهادی نیز باید، قبل از هرچیز به واکاوی ویژگیهای مدیریت دفاع مقدس و یا مدلهای موفقی مانند، جهاد سازندگی در ابتدای انقلاب اسلامی پرداخته شود، ویژگیهایی مانند؛ توکل و اصل قرار دادن جلب رضایت الهی در تمام امور، ایثار و فداکاری، خلاقیت و نوآوری، انعطافپذیری و ابتکار عمل، سادهزیستی و پرهیز از تجملگرایی، صبر و شکیبایی، همت و پشتکار، خودباوری و بهرهبردن از نیروها و امکانات درونزا، اتکاء و اعتماد به مردم و سایر خصوصیاتی که هشت سال دفاع مقدس را به موفقترین الگوی بومی در سطح جهانی تبدیل نمود.
بیشک بین شعار تا عمل فاصله زیادی وجود دارد و سخنرانی و مقاله و حتی تهیه طرحهای مختلف و متنوع در حمایت از رهنمودها رهبری، به تنهایی نمیتواند منجر به تحقق اهداف مورد نظر شود و لذا رهایی از شعارزدگی و ورود عملی به مرحله اجرا، مستلزم وجود اراده و عزم ملی در هر دو بخش مردمی و دولتی است. البته این کلید واژه زمانی کارایی بیشتری خواهد داشت که هر دو رکن دولت و جامعه به طور همزمان از این مزیت برخوردار باشند، بنابراین عزم ملی را میتوان حاصل جمع اراده و عزم مردم و مسئولین در دو بخش دولتی و اجتماعی معرفی کرد.
در بخش دولتی اقداماتی مانند؛ آموزش و فرهنگسازی، کنترل و نظارت، شایسته سالاری، اصلاح ساختار و نظام اداری و آموزشی، بهینهسازی الگوی مدیریت و در نهایت، تطبیق نظام حکومتی با فرآیند پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی که از سالها پیش از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی(دامه برکاته) مطرح شده، از جمله مواردی بهشمار میروند که اصلاح آنها نیازمند عزم ملی است، در جامعه نیز موارد مختلفی وجود دارد که در ادامه به مهمترین آنها اشاره خواهد شد.
مهمترین وظایف و نقشهای اجتماعی مردم برای تحقق راهبردهای مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری(دامه برکاته):
خود باوری - بررسی شرایط کشور نشان میدهد که ایران یکی از برخوردارترین کشورهای دارای منابع تولید علم و ثروت در بخشها و موضوعات مختلف مادی و معنوی مانند؛ نیروی انسانی نخبه و متخصص، فرهنگ ریشهدار و غنی، منابع طبیعی فراوان مثل نفت و گاز و دیگر مواد معدنی، ظرفیتهای مختلف کشاورزی، فرصتهای متعدد صنعتی، شرایط فوقالعاده گردشگری، موقعیتهای متنوع ترانزیتی و سایر منابع و امکانات درونزایی است که با این تنوع و جامعیت در کمتر کشوری وجود دارد و این نکته واقعیتی است که توجه به آن می تواند، تحولی اساسی در مسیر پیشرفت کشور ایجاد نماید.
بنابراین برای موفقیت در این مسیر باید، اصل خودباوری که برای اولین بار از سوی بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) در قالب راهبرد معروف «ما میتوانیم» مطرح و رهبر معظم انقلاب نیز بارها به اَشکال مختلف از جمله؛ ضرورت اتکاء به نیروها و امکانات درونزا، بر اهمیت آن تأکید نمودهاند، به یک باور عمومی تبدیل شود.
مطالبه گری - بی تفاوتی نسبت به ناهنجاریهای اجتماعی از جمله؛ فساد اداری و اخلاقی در جامعه و همچنین عدم احساس مسئولیت برای مشارکت منطقی و معقول در پیشرفت و اداره امور کشور، همان بلای خانمانسوزی است که بسیاری از کشورهای جهان را با چالشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی مواجه نموده و به خصوص جامعهی غربی را در سیطره نظام سرمایهداری قرار داده است و فریضه امربه معروف و نهی از منکر، راهبرد فراگیری است، که اسلام برای جلوگیری از گرفتار شدن در این دام پیشبینی نموده است.
بدیهی است که امر به معروف و نهی از منکرِ متقابل مردم و مسئولین و مطالبه عمومی شرایطِ زندگی بهتر، که عمدتاً در قالب رهنمودهای رهبری و مسئولین کشوری مطرح میگردد، میتواند نقش مؤثری در تحقق اهداف والای انقلاب اسلامی و ایجاد تمدن نوین اسلامی داشته باشد.
دین باوری - متأسفانه در حال حاضر برخی از افراد جامعه، دینداری و دینباوری را فقط در عزاداریهای ماه محرم و روزهداری ماه رمضان خلاصه کرده و متقابلاً گروهی نیز تحت تأثیر رسانههای غربی و بدون توجه به نقش خود در بروز ناهنجاریهای مورد اشاره، رفتارهای غلط یکدیگر را ناشی از ناکارآمدی و یا حتی نقص مبانی اسلامی اعلام نموده و این موضوع را بهانه دین گریزی خود معرفی میکنند.
این قضاوت نادرست در حالیستکه دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین آسمانی، نیازهای مادی و معنوی انسان را به طور جامع و همزمان مورد توجه قرار داده و به هیچ وجه نافی ضرورت توجه به نیازهای مادی جامعه نیست، به همین دلیل باید دین باوری و درک و فهم دقیق و عمیق مبانی اسلامی و ارائه الگوهای برتر مبتنی بر ارزشهای اسلامی، برای ایجاد جامعه آرمانی، به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود.
الگوسازی بومی - انحراف در الگوسازی بومی هنگامی شکل میگیرد که صاحبنظران و متخصصین کشور تلاش میکنند تا به جای طراحی و ارائه الگوهای جدید، الگوهای غربی و شرقی را با مبانی اسلامی تطبیق داده و به اصطلاح مدلهای غیر ایرانی را بومیسازی کنند و این در حالیستکه اولاً مدلهای غربی و شرقی عمدتاً در جهت کسب منافع صاحبان قدرت و ثروت طراحی شده و ناکارآمدی آنها حداقل در مورد کشوری مانند ایران به اثبات رسیدهاست، ثانیاً شرایط کشورهای مذکور با شرایط ایران کاملاً متفاوت است و ثالثاً مبانی علمی و نظری دین اسلام و داشتههای علمی و فرهنگی نخبگان و دانشمندان ایرانی از ظرفیتهای لازم برای طراحی الگوهای کاملاً بومی مبتنی بر ارزشهای اسلامی برخوردار است و لذا توجه به این نکته یکی از وظایف اصلی قشر فرهیخته و نخبه کشور محسوب میشود.
خلاقیت و نوآوری - برای درک بهتر این موضوع نباید فراموش کنیم که علوم مختلف بهتدریج و به مرور زمان و در شرایطی گسترش یافته که در دوران گذشته طراحی و تولید برخی از علوم، ابزار و امکانات عصر حاضر، حتی قابل تصور نبوده است و این عرصه دریای بیکرانی است که انتهایی برای آن وجود ندارد.
نکته قابل تأمل دیگر در این رابطه آن است که هیچ کشوری به یکباره به شرایط مطلوب دست نیافته و هر آنچه که تابحال اتفاق افتاده، نقطه شروعی مشخص داشته و لذا باید باور کنیم که از این پس، با اتکاء به عزم و اراده ملی، نقطه آغازین هر دستاورد جدید (در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی و ...) میتواند منشاء درونی داشته باشد و از داخل این سرزمین به سایر کشورها سرایت نماید.
همدلی و اتحاد - راز استمرار در کسب موفقیت را باید در این دو واژه جستجو نمود، چرا که رقابتِ سازنده در عرصه بین المللی، مستلزم بازی تیمی و ترجیح منافع ملی و اجتماعی بر منافع شخصی و حزبی است، بنابراین کسب منافع شخصی و حزبی در دولت اسلامی هنگامی از مقبولیت و مشروعیت لازم برخوردار است که اتحاد و انسجام ملی و منافع و مصالح کشور بر منافع و خواستههای شخصی و جناحی ارجحیت داشته باشد و به همدلی و اتحاد جامعه آسیبی وارد نسازد و لذا در تمام شرایط، توجه به این موضوع یک وظیفه عمومی و همگانی تلقی میشود.
بیتردید حضور مردم در صحنههای مختلف دفاع از دستاوردهای انقلاب و حمایت از ارکان نظام اسلامی و بیتوجهی به شایعات اختلاف برانگیز و ناامید کننده، مصادیق بارز همدلی و اتحاد ملی به شمار میروند و تحکیم و گسترش وحدت متقابل بین مردم و مسئولین میتواند همانند دو لبه یک قیچی، هرگونه مانعی در مسیر حرکت کشور به سمت پیشرفت و آبادانی را بر طرف نماید.
استفاده بهینه از منابع - همانگونه که اشاره شد کشور ایران یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان در زمینه منابع طبیعی است و شاید همین دسترسی آسان به منابع مورد اشاره سبب شده تا گاهی در استفاده از نعماتی که از سوی خدای منان در این سرزمین به ودیعه گذاشته شده، دچار افراط و تفریط شویم، به همین دلیل مجموعه کشور، بویژه مردم و بخش خصوصی باید ضمن رعایت اصل بهرهوری و جلوگیری از اسراف در استفاده از منابع طبیعی و سایر ابزار و امکانات، در حفظ و نگهداری سهم نسلهای آینده از سرمایه ملی کوشا باشند.
البته همانگونه که بارها مورد تأکید قرار گرفته، صرفهجویی در استفاده از منابع، به مفهوم کم مصرف کردن و ریاضت اقتصادی نیست، بلکه هدف صرفاً استفاده بهینه و بجا از منابع و امکانات است، به عنوان مثال؛ دسترسی به منابع نفتی نباید باعث شود که در تولید آسفالت، استانداردهای لازم را نادیده بگیریم و یا دسترسی نسبتاً آسان به مواد غذایی، نباید باعث غفلت از رعایت اصول و استانداردهای فرآیند کاشت، داشت، برداشت، انبارداری، حمل و نقل، تولید و توزیع و مصرف محصولات کشاورزی و هدر رفتن آنها شود و این مهم وظیفهای است که مسئولیت بخش عمدهای از آن بر عهده مردم قرار دارد.
اولویت به استفاده از کالای ایرانی- توصیههای مکرر رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت استفاده از کالا و خدمات ایرانی وظیفه عمومی دیگری است که تمام اقشار جامعه در مورد اجرای آن نقش دارند، اما قطعاً مسئولیت اصلی در این زمینه متوجه تولید کنندگان زحمتکشی است که باید شرایط لازم برای ایجاد برتریهای کمی و کیفی در محصولات خود را فراهم نمایند.
به عبارت دیگر تحقق این توصیه مستلزم آن است که محصولات ایرانی در رقابت با محصولات خارجی، هر روز از مزیتهای برتریساز بیشتری برخوردار شوند تا انگیزه برای جلب مشتریان داخلی بیش از پیش فراهم گردد و این مفهوم نیز بدان معنا است که تولیدکنندگان محترم نباید منافع درازمدت مجموعه خود را قربانی کسب درآمدهای مقطعی و کوتاهمدت ناشی از کاهش کیفیت و کمیت نمایند.
علاوه برآن پیوند علم و صنعت و ایجاد تنوع، خلاقیت و نوآوری در تولید محصولات و خدمات جدید، موضوع دیگری است که باید به طور جدی در دستور کار بخش تولید کالا و خدمات کشور قرار گیرد و این نیز نکتهای است که بدون همکاری متقابل بخش صنعت و دانشگاه ممکن نیست.
فرهنگ سازی- تمدن کهن ایرانی و اسلامی از دیرباز به عنوان دو تمدن اثرگذار با کمترین میزان اثرپذیری از فرهنگ غیر ارزشی بیگانه، پیوسته در ردیف اصیلترین و ارزشیترین فرهنگهای جهان قرار داشته و این نکته موضوع دیگری است که میتواند، سلامت جامعه و حرکت در جهت درست را تضمین نماید و لذا حفظ این وضعیت نیز یکی از مهمترین وظایفی است که همه اقشار جامعه در آن نقش دارند.
اهمیت این موضوع آنگاه ملموس میگردد که رفتار متناقض غربیها در برخورد با مردم و دولت ایران را مورد توجه قرار دهیم، چرا که از یکسو تلاش دارند تا تا با صرف میلیاردها دلار، به هر شکل ممکن و از طریق ابزار و رسانههای متفاوت، فرهنگ منحط غربی را به ملت ایران تحمیل نمایند و از سوی دیگر میکوشند تا با اعمال تحریمهای مختلف، مانع از پیشرفت جمهوری اسلامی ایران و گسترش رفاه و آسایش مردم این سرزمین شوند.
ولایت محوری - جامعه ولایی ایران اسلامی همواه ثابت کردهاند که با درک عمیق توأم با اعتقاد قلبی، مطیع بیانات رهبری بوده و حاضرند تا آخرین قطره خون خود از حریم ولایت حفاظت و حراست نمایند و لذا حفظ و گسترش این ویژگی، اصلیترین مسئولیت اجتماعی مردم بهشمار میرود، اظهارات دوست و دشمن نیز اثبات کرده که برخورداری انقلاب اسلامی از نعمت رهبری، مهمترین عامل درکسب دستاوردهای انقلاب اسلامی و بزرگترین مانع در دستیابی دشمن به اهداف پلید خود بر علیه این نظام بوده است.
احمدرضا هدایتی