به گزارش مشرق، انتظار میرفت دولت برای برداشتن گام دوم هدفمندی یارانهها به آسیب شناسی
گام اول بپردازد، ضعفها و قوتها را بررسی کرده و با تکیه بر نقاط قوت و
رفع ضعفها گام دوم را با اطمینان بیشتری بردارد، اما اتفاقاتی که تا کنون
رخ دادهردپای نوعی شتابزدگی را در نحوه اجرا نشان میدهد.
* رفتن به استقبال تورم انتظاری
تورم انتظاری از ابعاد مهم اجرای هدفمندی یارانهها است که برای جلوگیری از انفجار قیمت ها باید در اجرای هر مرحل و هر گام بر روی آن تمرکز داشت، در عین حال رئیس جمهور ترجیج داد حدود زمانی اجرای بخش اصلی اجرای طرح که افزایش قیمت حاملهایی مانند بنزین و گازوئیل است را از آغاز اردیبهشت ماه اعلام کند.
طبیعی بود که این اقدام عدهای را به صرافت حساب و کتاب انداخته و بر آن دارد تا با محاسبات سر انگشتی و البته غیرواقعبینانه خود به انتظار افزایش قیمتها بروند.
افزایش قیمت در بازار عمده فروشی کالاهای اساسی ، افزایش نرخ ارز که رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد هیچ دلیل اقتصادی ندارد و تا امروز دلار بیش از 400 تومان افزایش قیمت را پشت سر گذاشته، نزولی شدن شاخص بورس که انتظار برای تعیین تکلیف اجرای هدفمندی و اثر آن بر شرکتها از دلایل مهم آن اعلام شده بود را باید از مهمترین نتایج انتظاری هدفمندی یارانهها عنوان کرد.
این در حالی است که در قانون بودجه سال 93 دولت پیشبینی نرخ تورم امسال را 25 درصد اعلام کرد و این سوال مطرح است که با هوار شدن تورم ناشی از افزایش واقعی قیمتها بر تورم انتظاری این روزها باز هم میتوان به نزولی شدن روند قیمتها دل خوش کرد؟
* تشکیل صفهای طولانی در پمپ بنزین ها
با ورود به اردیبهشتماه رئیس جمهور بار دیگر از اصلاح قیمت حاملهای اساسی در هفته اول سخن گفت و اینگونه شد که رسانهها نیز به استقبال گمانه زنی درباره چند و چون اجرای طرح رفته و این گمانه قوی را مطرح کردند که احتمالا دولت در واریز سهمیه اردیبشهت ماه دست به اصلاح قیمتها زده و آنگونه که مطرح بود قیمت بنزین سهمیه را به 700 تومان و آزاد را تا 1200 تومان افزایش دهد.
و همین شد که شب اول اردیبهشت ماه در پمپ بنزینها صف شد و عدهای اقدام به پر کردن باک خودروهای خود با بنزین آزاد 700 تومانی و البته ذخیره بنزین 400 تومانی کارتهایشان که مهلت مصرف داشت، زدند.
*جای خالی تبلیغات سنجیده برای انصراف
خود اظهاری دوباره و ثبت نام یارانه نقدی همراه با تبلیغات گسترده در صدا و سیما برای انصراف غیرنیازمندان آغاز شد اما آمار انصراف دهندگان از 2،5 میلیون نفر فراتر نرفت. این طور که اعلام شده است، کماکان بیش از 73 میلیون نفز از مردم متقاضی دریافت یارانه هستند. این در حالی است که صدا و سیما از اعتبار بسیاری از چهرهها برای ترغیب مردم به انصراف مایه گذاشت و نتیجه حاصله نیز در حد انتظارها نبود.
بنابراین شاید وقت آن رسیده باشد که در نحوه تبلیغات برای ایجاد اجماع درباره طرحها و منافع ملی تامل کرد. در حال حاضر همه اذعان دارند که دوره اثرگذاری آن هم با روش تبلیغات مستقیم سپری شده و باید با زبان متفاوتی در باره ضرورتها و تنگناها با مردم سخن گفت. جمشید پژویان استاد اقتصاد در گفت و گویی که اخیر با فارس داشت به شگرد آمریکاییها در دهه 70 برای اصلاح قیمت انرژی اشاره کرد. روشی که باید برای بازگو کردن ضروتها در جامعه با زبان خاص خود باید مورد توجه قرار گیرد.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه در این باره گفت: سال 1973 امبارگو- اوپک؛ اوپکی ها لولههای نفتشان را به خاطر اسرائیل بستند و قیمت نفت تغییر کرد. در حالی که اصل ماجرا چیز دیگری بود. محققان کشورهای صنعتی به دولتهایشان اعلام کرده بودند قیمت حاملهای انرژی با روندی که اکنون در این کشورها هست اگر کنترل نشود در 10 سال آینده به 100 دلار خواهد رسید.دولتها دیدند تا میتوانسته اند مالیات ها را بسته اند، بنابراین بهترین کار این بود که به کشورهای نفت خیز بگویند قیمت نفتتان را بالا ببرید. به تراستهای نفتی هم گفتند صدایتان در نمیآید. این شد که شاه ایران و زکی یمانی عربستان قهرمانانی شدند که قیمت نفت را بالا بردند.دولتهای غربی این را خواستند، میدانستند قیمت نفت بالا برود پول بیشتری به کشورهای نفت خیز میدهند، اما با صادرات کالاهایشان پولشان را پس میگیرند.کالاهای صنعتیشان را گرانتر میفروشند و صادرات اسلحهشان را افزایش می دهند. .... برای تهییج بیشتر مردم یک شو تلویزیونی هم به راه انداختند و محبوبترین گوینده تلویزیونی آمریکا با دوربین و در حالی خودش و همه عوامل تهیه پالتو پوشیده بودند به کاخ سفید رفت. نگهبان و کارکنان کاخ ریاست جمهوری همه پالتو و لباس گرم به تن داشتند، درجه حرارت درون کاخ را نشان دادند که چقدر پائین است و به اتاق رئیس جمهور رفت که نشسته بود و شومینه هم کنارش روشن بود.رئیس جمهور آمریکا در آن مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد «کشورهای نفت خیز اختیار منابعشان را دارند...نفت خودشان است و میتوانند گران کنند..!». این در حالی بود که همان زمان برای پر زدن یک کبوتر از این سو به آن سو، دنیا را به توبره میکشیدند، اما حالا داشتند به کشورهای نفت خیز حق میدادند که نفتشان را گران کنند!.رئیس جمهور آمریکا در ادامه مردم را خطاب قرار داد و گفت: قطعا ملت آمریکا باید اقدارشان را نشان دهند و گوینده محبوب هم بلافاصله اعلام کرد: ما از مردم انتظار داریم درجه حرارت بخاریهایشان را پائین بیاورند، لباس گرم بپوشند و پولبنگ کنند، یعنی همسایهها با هم مسیرهایشان را یکی کرده و از آوردن وسایل نقلیه اضافی خودداری کنند.سیاستهای قیمتی هم به تبلیغات اضافه شد و ظرف یک ماه مصرف سوخت در آمریکا 30 درصد کاهش پیدا کرد. قیمت بنزین از گالنی 22 سنت به بیش از 40 سنت افزایش پیدا کرد، اما این باعث شد 7- 8 سال بعد اتومبیلهایی در آمریکا تولید شود که مصرفشان از 30 لیتر در 100 کیلومتر به 12 لیتر برسد. الان هم که مصرف اتومبیلهایشان به دو لیتر رسیده است.
*اشتباه در محاسبه قبوض برق و ابطال قبضها
وزیر نیرو در اسفندماه اعلام کرد که قبضهای اسفند ماه با 24 درصد افزایش به دست مشترکان خواهد رسید ، اما قبوض صادر شده حاکی از افزایش 50 تا 90 درصدی بود، صدای اعتراضها بلند شد و وزارت نیرو اعلام کرد قبوض فروردین باطل است و منتظر قبضهای جدید باشید. و این را هم البته اعلام شد بنا به دستور رئیس جمهور تمام قبوض افزایش 24 درصدی خواهند داشت و بدین ترتیب قائله خاتمه پیدا کرد.
بماند که در دورههای قبل نرخ برق کشاورزی، خانگی، صنعت، تجاری و ... بنا بر نیاز و درآمدزایی فعالیتها متفاوت پیشبینی شده بود و اعمال یکسان افزایش 24 درصدی برای همه انواع مصارف این ابهام را به وجود میآورد که تا چه حد این اقدام از پایه و اساس کارشناسی برخوردار است.
ایا به معنای پذیرش پایههایی است که در مرحله اول هدفمندی اعمال شده یا شتابزدگی است برای رفع و رجوع مشکلات ایجاد شده. اگر چنین است آیا برق 9 تومانی کشاورزی و 120 تومانی تجاری هر دو باید افزایش 24 درصدی داشته باشند؟
*جای خالی تنظیم بازار
نگرانی از احتکار و گران فروشی انواع کالاها و از جمله کالاهای اساسی مردم در روند اجرای مراحل هدفمندی دغدغهای است که دولت باید برای آن چاره اندیشی کرده، ذخیره سازی و تنظیم بازار به موقع و البته اطلاع رسانی به موقع داشته باشد.
اینکه دولت افزایش قیمت 8گروه کالای صنعتی را ممنوع کرده است، اقدام درستی است، اما این باید این را به سایر گروههای کالایی از جمله کالاهای اساسی مردم هم تسری داد و پس از افزایش قیمتهای انرژی و سوخت، میزان افزایش قیمتهای واقعی در ستاد تنظیم بازار بررسی و مجوز افزایش قیمت تولیدکنندگان به آنها داده شود، در غیر اینصورت فعالان اقتصادی اقدام به افزایش قیمتهای خودسرانه خواهند کرد که نتیجهای جز ایجاد التهاب در بازار نخواهد داشت.
*ابهام در سرنوشت تولید
دولت در حالی از اسفندماه وارد اجرای مرلحه دوم هدفمندی یارانهها شده است که تکلیف تولید در این مرحله هنوز مشخص نیست. دولت دهم در فاز نخست هدفمندی یارانهها تلاش کرد با اعمال قیمتهای ترجیحی سوخت برای تولید از صنایع حمایت کند و در این رابطه نیز بارها با اعلام اعداد و ارقام قیمت های ترجیحی سوخت به انتقاداتی که در خصوص عدم حمایت از تولید میشد، پاسخ داد. این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان مهمترین حمایت دولت از تولید باید بر تغییر تکنولوژی و کاهش مصرف سوخت متمرکز بوده و دادن سوخت یارانهای به تولید تنها به معنای حمایت از تداوم تولید با تکنولوژی پرمصرف و کم بازده قدیمی بوده است است. بر این اساس برخی مانند جمشید پژویان حمایت از طریق نرخ استهلاک نزولی را بهترین شیوه حمایت از تولید در گام دوم هدفمندی یارانهها عنوان میکردند، در عین حال سرنوشت اجرای گام دوم هدفمندی به جز کلیاتی که وزیر اقتصاد گفته و البته حاکی از جهتگیری صحیحتری در این رابطه است، در ابهام به سر میبرد.
در این رابطه وزیر اقتصاد اعلام کرده است که: صندوق توسعه ملی طرحهایی را که در جهت کاهش مصرف انرژی اجرا شود ، مشمول اعطای تسهیلات با نرخ ترجیحی خواهد کرد. این طرحها همچنین در اولویت پرداخت تسهیلات صندوق توسعه ملی قرار گرفته است.
به گفته طیبنیا یکی از مشکلاتی که معمولاً پس از افزایش قیمت حاملهای انرژی بوجود می آید افزایش نقدینه خواهی بنگاههای اقتصادی برای سرمایه گذاری و سرمایه در گردش است.
بنابراین نیازهای بخش سرمایه گذاری بویژه برای طرحهای کاهش مصرف انرژی از صندوق توسعه ملی تأمین می شود.
وزیر اقتصاد این را هم گفته است تسهیلات برای آن دسته از تولیدکنندگانی که در جهت کاهش مصرف انرژی در کشور گام بردارند در نظر گرفته شده و سازمان امور مالیاتی نیز موظف شده است سرمایه گذاری در طرحهایی که به کاهش مصرف انرژی منجر شود را به صورت شتابان مستهلک کند.
وی افزود: با این رویکرد مالیات پرداختی این واحدها کاهش معناداری خواهد یافت.
بر این اساس شاید هنوز دیر نشده باشد که یادآور شد بهتر است گامهای دوم هدفمندی یارانهها را با تامل بیشتر و محتاطانهتر برداشت و از هر گونه بیبرنامگی و شتابزدگی در اجرای طرحی که کل اقتصاد و زندگی مردم را تحتالشعاع قرار میدهد پرهیز کرد.